
شواهد و قراین حاکی از آن است که گویا سرمایههای سرازیر شده به بازار بورس تهران، نه به بازار اولیه که به سمت بازار ثانویه حرکت کرده است و به جای افزایش سرمایه شرکتها، عملا مکانیزم عرضه و تقاضا، منجر به قیمت گرفتن برگ سهام میشود.
به گزارش «تابناک»، بورس اوراق بهادار تهران که در روزهای اخیر و به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری شاهد رشد سرسامآور در شاخص و حجم معاملات بوده است، امروز مدار 52 هزار واحدی را نیز فتح کرد و بازدهی این بازار بر پایه برآوردها از حجم معاملات به 33 درصد رسیده است.
این در حالی است که دقیقا یک سال گذشته در چنین روزهایی، بازار بورس کشور در رکود و سقوط شدیدی است، تا جایی که بسیاری از سهامداران خرد با ضررهای هنگفت در این بازار مواجه شدند و بسیاری سرمایه خود را از این بازار به در کردند.
بنا بر این گزارش، پس از مدتی با شروع تحریم و افزایش نرخ ارز و به دنبال آن، رشد شاخص بازار سرمایه، آغاز و به تدریج این بازار وارد مدار صعودی شد. در همان زمان، بسیاری از کارشناسان ضمن هشدار به سرمایهگذاران، تأثیرات افزایش نرخ ارز را مسبب افزایش شاخص بورس قلمداد کردند.
این روزها شاید بورس تهران از دور جلوهای ویژه به خود گرفته و پیکان شاخص که رو به آسمان گرفته است، خیال سقوط ندارد و هر روز شنیده میشود که بورس تهران رکورد دیگری به ثبت رسانده است. این امر هرچند برای بسیاری خوشایند است و از سویی بسیاری از این قضیه بهره برداری تبلیغاتی خود را میکنند، برای بسیاری دیگر باید حکم هشدار را داشته باشد.
حال چه اتفاقی در بورس تهران افتاده که به یکباره پس از انتخابات ریاست جمهوری چند هزار واحد در شاخص این بازار رشد دیده میشود؟
شاید باید گفت، عملا بورس تهران، نه تنها از بعد از انتخابات ریاست جمهوری شاهد هیچ تغییری نبوده است، بلکه نسبت به یک سال گذشته نیز تغییرات چندانی در بورس رخ نداده است، به جز افزایش نرخ ارز و افزایش سرمایه شرکتهای صادراتی.
در این باره باید گفت، تغییر فضای سیاسی کشور، مهمترین عاملی بوده که به رشد بازار سرمایه منجر شده است. تلقی از ایجاد ثبات در آینده در فضای سیاسی و اقتصادی و امنیت سرمایهگذاری که در پی آن خواهد آمد، شاید اصلیترین عامل رشد بازار سرمایه بوده است.
اما نکته در اینجاست که این فضای روانی به لحاظ علمی به هیچ وجه نباید منجر به رشد چند هزار واحدی تنها در عرض دو هفته بشود.
در پی ایجاد جو روانی در بازار، کاهش یکباره بهای ارز و طلا آغاز شد و شاید این امر نیز به خروج بسیاری از سرمایهها از این بازار و سرازیر شدن آن به بازار سرمایه منجر بوده باشد. البته هیچ آمار دقیقی از میزان سرمایههای سرازیر شده از این راه به بازار سرمایه در دست نیست و نمیتوان با قطعیت اعلام کرد که چند درصد از رشد بازار سرمایه ناشی از این امر بوده است.
اما نکتهای که وجود دارد، این است که هنوز گزارش سرمایه شرکتها در بازار روشن و مشخص نیست که بتوان گفت، افزایش شاخص بازار سرمایه ناشی از افزایش سرمایه شرکتها بوده است. آنچه پیداست، این که احتمالا بورس تهران به شدت به سمت حبابی شدن حرکت میکند.
دلیل این امر روشن است. نگاهی به حجم معاملات انجام شده در روزهای اخیر در بورس تهران در حالی که نمادهای جدید در این بازار حضور ندارند و گزارش شرکتها نیز منتشر نشده، تنها میتواند شاهدی بر یک امر باشد. اینکه سرمایههای سرازیر شده به بازار بورس تهران، نه به بازار اولیه، بلکه به سمت بازار ثانویه حرکت کرده و به جای افزایش سرمایه شرکتها، عملا مکانیزم عرضه و تقاضا منجر به قیمت گرفتن برگ سهام میشود.
بیگمان، هیچ تغییر و تحولی اساسی در فضای تولید کشور ایجاد نشده و هنوز ظرفیتهای تولید کشور برای جذب سرمایههایی که به ویژه از بازار طلا و ارز خارج شده است به اندازه کافی نیست؛ به عبارتی بهتر، فضای اقتصاد ایران اکنون بسیار شبیه به یک فضای مالی است؛ سرمایههایی که از یک بازار مالی خارج میشوند به سرعت راهی بازار مالی دیگر شده و همان تأثیرات قبلی را به دنبال خود میبرند.
این همان رویدادی است که از یک سال گذشته در بازار ارز و طلا نیز خارج شد و سرازیر شدن سرمایهها به بازار طلا و ارز، منجر به تغییر و تحولات اساسی در مکانیزم عرضه و تقاضای این بازار شد و به همراه تأثیرات ناشی از تحریم کشور وضعیتی را در این بازار رقم زد که نیاز به توضیح ندارد.
حال گویا این اتفاقی است که در بورس تهران نیز در حال رخ دادن است و تغییرات مکانیزم عرضه و تقاضای سهام که آن را به خوبی میتوان از میزان حجم معاملات به دست آورد، منجر به رونق بازار ثانویه و در نتیجه حبابی شدن بورس میشود؛ حبابی که به محض ترکیدن آن، بسیاری از سرمایهگذاران را تا ورشکستگی به پیش خواهد برد.
البته رشد شاخص بازار سرمایه و ورود سرمایههای جدید به این بازار در وهله نخست باید موجب خرسندی باشد، اما نه در شرایطی که همه شواهد و قراین حاکی از آن است که بازار بدون هیچ تغییر و تحولی اساسی شاهد رشد است، رشد سرسام آور و بیشتر متحیر کننده.
در یک چنین شرایطی، آنچه بیش از هر چیز به سرمایهگذاری مطمئن در بازار منجر میشود، نگاه به وضعیت سرمایه شرکتها و تغییرات بنیادین سهام آنهاست. یک وظیفه اساسی در این زمینه به گردن مسئولان بازار نیز هست و آن اینکه با ایجاد شفافیت در بازار و حداقل با مکاتبات با شرکتها میزان افزایش سرمایه آنها را رصد کرده تا از حبابی شدن بورس و ضرر و زیان سرمایهگذاران جلوگیری کنند.
شاید اگر در شرایط کنونی، بازار سرمایه به سمت حبابی شدن به پیش میرود، ترکیدن این حباب و زیان سرمایهگذاران منجر به بی اعتمادی شدیدی به بورس خواهد بود که تا سالها پیامدهای آن ادامه خواهد داشت.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.