
در روزهای اخیر و احتمالا آِینده، کابینه روحانی، کلید واژهای است که بارها آن را خواهیم شنید؛ کابینهای که در آغاز همه میگفتند از آن سهمی نمیخواهند، ولی هر چه پیشتر رفتیم، پرده تعارفات کنارتر رفت و سهمخواهیها از کابینه روحانی روشنتر شد، تا جایی که در مراسمی، سید محمد خاتمی به شوخی و جدی، نام وزیر فرهنگ مورد نظرش برای کابینه روحانی را نیز بر زبان آورد و احمد مسجد جامعی را برای این پست به روحانی معرفی کرد؟ اما به راستی اصلاح طلبان از کابینه روحانی چه میخواهند؛ چه پستهایی و چه وزارتخانههایی؟
به گزارش «تابناک»، اصلاحطلبان با تیزهوشی به صرافت افتادهاند. چندی پیش، حسین مرعشی در مصاحبهای اعلام کرد، اصلاح طلبان پیروز این انتخابات بودند؛ پس چه دلیلی دارد که آنها در دولت نباشند؟ آنها به خوبی ارزش هر وزارتخانه را میدانند و در روزهای اخیر، سه وزارتخانه را نشانه رفتهاند؛ وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سه وزارتخانه استراتژیکی که هدایت و سازماندهی جامعه مدنی ایران را بر عهده دارد و هر تغییر و تحول بنیادینی که در کشور انجام میگیرد، نخست در این سه وزارتخانه یا توسط و با حمایت و همراهی این سه وزارتخانه صورت میگیرد.
اصلاحطلبان هیچ دغدغهای برای وزارتخانههای دیگر ندارند که وزارتخانههای اقتصادی طبیعتا اگر همه نزدیکان روحانی هم در آنها مستقر شوند، تفاوتی با دولت خاتمی نخواهد کرد که خود او هم اقتصادش را به تکنوکراتهایی داده بود که در زمان هاشمی رفسنجانی پرورش یافته بودند. در وزارتخانههای سیاسی هم اصلاحطلبان به بدنهای دل بستهاند که به صورت نسبی سمپات آنان هستند، ولی آنان میخواهند در سه وزارتخانه نامبرده، نقش راهبری داشته باشند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارتخانهای گسترده است که تقریبا همه امور لازم برای تولید اندیشه و گسترش آن، هنر، رسانه و... را در اختیار دارد. اصولا جهتگیری سیاسی یک رئیس جمهور را هم وزیر فرهنگ معرفی شده توسط وی تعیین میکند. شبکه گسترده و دامنه نفوذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهارچوببندی و ترویج گفتمان مورد نظر اصلاح طلبان بر کسی پوشیده نیست. اصلاح طلبان عموما صبور هستند و میدانند با تسلط بر وزارت ارشاد، باید بذرهایی بکارند تا فردا آن را درو کنند.
وزارت علوم هم از دیگر وزارتخانههایی است که اصلاحطلبان و رسانههای نزدیک به آنان به صورت ویژه برای آن کاندیدای وزارت معرفی میکنند. وزارتخانهای که فضای دانشگاهی ایران را مدیریت میکند. فضایی که با حرکت خودش جامعه را به حرکت وامیدارد. شبکه گسترده و دامنه نفوذ این وزارتخانه هم بر کسی پوشیده نیست. بیدلیل هم نیست که اصلاحطلبان این وزارتخانه را هم کلیدی میدانند و برای تصاحب آن در دولت روحانی کم نمیگذارند.
و سرانجام این وزارتخانه آموزش و پرورش است که هرچند برای بسیاری از نزدیکان روحانی وزارتخانهای نچسب با دردسرهای فراوان است، برای اصلاحطلبان به دردسرهای این وزارتخانه با برداشتهایی که بعدا میتوانند بکنند، خواهد ارزید. قدرت سازماندهی آموزش و پرورش چه در سطح مردمی و چه در سطح تشکلها در ایران فوقالعاده عالی و گسترده است؛ بنابراین، چرا اصلاحطلبان از چنین وزارتخانهای دل بکنند؟
شاید دغدغههای این سه وزارتخانه برای اصلاحطلبان است که برخی از رسانههای نزدیک به هاشمی رفسنجانی ـ که دغدغه دینی بیشتری دارند ـ در این باره هشدار میدهند. چنانچه روزنامه جمهوری اسلامی به صراحت در این باره مینویسد:
«اظهارات، اشارات و تحلیلهای سران جناح اصلاحطلب، این روزها نشان میدهد آنها دولت دکتر حسن روحانی را به منزله پلی برای عبور از شرایط کنونی جهت رسیدن به قدرت میدانند. یکی از سران جناح اصلاحات در تشریح وضعیت دولت روحانی میگوید: «شاید بهتر باشد اصلاح طلبان، درون حاکمیت نباشند تا بتوانند خود را احیا کنند».به نظر میرسد با توجه به شرایط دشوار اقتصادی کشور، اصلاح طلبان ترجیح میدهند خود را با مشکلات این مرحله درگیر نکنند و با این تحلیل که دولت دکتر روحانی نمیتواند توفیق چندانی به دست آورد، خود را برای در دست گرفتن قدرت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ آماده کنند». این سه وزارتخانه میتوانند به خوبی اصلاحطلبان را در راستای اجرای چنین برنامهای آماده کنند. تعارفها را کنار بگذارید؛ اصلاحطلبان برای این سه وزارتخانه سهم میخواهند!