درياچه گتوند 41 روستا را زير آب برد!

برای افتتاح سد که باید در سال 92 انجام می شد، به تعدادی از روستاییان گفتند، براساس قانون باید برای انجام این پروژه ملی با شرکت آب و نیرو به عنوان سازنده سد گتوند در خوزستان همکاری کنند و از روستاهای خود خارج شوند تا آب سد، خانه آنها را پر کند.
کد خبر: ۳۳۴۹۱۹
|
۰۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۶ 28 July 2013
|
16723 بازدید
|
۴
روستانشینان 41 روستای استان خوزستان را ترک کردند تا خانه ها، مزارع و مراتع شان در اختیار پروژه ساخت سد گتوند علیا قرار گیرد و در زیر دریاچه سد مدفون شود اما سهم این تعداد روستایی از پروژه ساخت سد، کوچ اجباری از روستا به حاشیه شهرها، آوارگی، از دست دادن زمین های کشاورزی و در نهایت فقر و بیکاری بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، وقتی از 16 سال پیش عملیات ساخت سد گتوند در استان خوزستان به عنوان پر هزینه ترین و بزرگترین پروژه سد سازی در ایران آغاز شد، اهالی 41 روستا که قرار بود در آب دریاچه سد غرق شوند، نمی دانستند چند سال بعد باید همه زندگی خود را در روستا بگذارند و از آنجا بروند به جایی که دیگر نه می توانند زمین کشاورزی داشته باشند نه چراگاهی برای دام.

تا اینکه برای افتتاح سد که باید در سال 92 انجام می شد، به تعدادی از روستاییان گفتند، براساس قانون باید برای انجام این پروژه ملی با شرکت آب و نیرو به عنوان سازنده سد گتوند در خوزستان همکاری کنند و از روستاهای خود خارج شوند تا آب سد، خانه آنها را پر کند.

درخت «کٌنار» در روستاهای مدفون شده در آب دریاچه سد

از این روستاها 18 روستا در شهرستان مسجد سلیمان زیر آب رفت که  9 روستای آن در حریم سد قرار دارد و باید تخلیه و سپس در آب غرق شوند. همچنین 14 روستا نیز در منطقه لالی قرار داشت که 11 روستای آن در بخش آب ماهیک بود و بسیاری از آنها به زیر آبرفته اند. همچنین برخی از این روستاها عشایر نشین بودند بنابراین به طور جمع 41 روستا تحت الشعاع سد گتوند قرار گرفت.

زمین متری 600 تومان!

کارشناسان شرکت آب و نیرو به روستاییان گفتند خانه هایی که با سنگ و بدون ملات ساخته بودید متری 600 تومان بیشتر نمی ارزد ولی اگر زمینهای کشاورزی مرغوبی داشته باشید که کنار رودخانه قرار گرفته، می توان برای آنها تا متری 20 هزار تومان نیز قیمت گذاشت.

بخش عمده ای از روستای «چال تاک» زیر آب دریاچه مدفون شده است

برخی از ساکنان 41 روستا که مالک زمین یا خانه ای بودند که بود و نبودش چندان تفاوتی نداشت همین مبلغ را گرفتند و رفتند و آنهایی هم که توان مقابله با وزارت نیرو و شرکت تابعه آن یعنی آب و نیرو را نداشتند، به همین مبلغ راضی شده و خانه هایشان را در اختیار این پروژه ملی قرار دادند و آب، خانه ها و مزارعشان را برد و از آن روستاها اکنون هیچ چیزی باقی نمانده است.

آنها به حاشیه شهرهایی مثل دزفول، شوشتر، چهارمحال و اصفهان رفتند چون با پولی که از فروش تمام زندگیشان گرفته بودند نمی توانستند خانه ای حتی بدون زمین کشاورزی در روستای دیگر بخرند.

روستانشینان ساکن حلبی آباد اهواز شدند

اکنون حاشیه شهری مثل اهواز درست در بام شهر، خانه هایی وجود دارد که ساکنانش را همین کشاورزان و دامداران روستاهای غرق شده در دریاچه گتوند تشکیل می دهند.

اتاق یکی از خانه های روستای «گلزاری» با قدمت قاجاری

در کوچه پس کوچه های حاشیه اهواز، خانه هایی پیدا می شود که اگر چه 20 متر مساحت دارد اما ده نفر در آن زندگی می کنند. درب برخی از این خانه ها با کوه سنگی رو به رویش تنها نیم متر فاصله دارد چون حلبی آباد اهواز هر جایی می تواند باشد حتی فضای خالی بین سنگ های یک کوه!

آشفتگی حلبی آباد اهواز پس از آبگیری مراحل بعدی سد، به حاشیه شوشتر و دزفول هم رسیده است. وقتی اوضاع و احوال این عده از روستاییان مهاجر به گوش اهالی دیگر رسید آنها از ترک کردن روستاهای خود منصرف شدند مانند روستانشینان «پابرافتو»، «چاله تاک» و «پرنوشته» و ... .

اهالی روستاهای مدفون در دریاچه سد بیکار شده اند

آنها راضی نشدند خانه و زمین خود را به قیمتی بفروشند که نتوانند در جای دیگری حداقل نصف همان املاک را بخرند تا اینکه وقتی یکی از ساکنان روستای "چاله تاک" در خانه خود نشسته بود متوجه شد آب به درون خانه اش نفوذ پیدا کرده است. اگر او و ساکنان دیگر، روستا را خالی نمی کردند ممکن بود در آب سد گتوند غرق شوند پس دامهایشان را بار زدند و همان مقدار پولی که بابت زمینهایشان باید می گرفتند را هم نگرفتند و راهی شهرک هایی شدند که نه شهر هستند و نه روستا.

7 پسر بیکار شده یک خانواده پس از کوچ اجباری

«هفت شهیدان» یکی از همین شهرکهاست. خانواده محمدی یکی از ساکنان این شهرک است با 7 پسر و دو دختر. آنها در روستای «پرشوشتری» درختان میوه و «کُنار» و پنج هکتار زمین کشاورزی و صد راس گوسفند، بز و گاو و خانه های سنگی داشتند. کارشناسانی که وظیفه قیمت گذاری املاک روستاییان را بر عهده گرفتند به خانواده محمدی گفته بودند زمین متری 700 تومان!

پسران خانواده محمدی تا سال پیش روی زمین کشاورزی گندم کشت می کردند و اکنون خانه نشین شده اند

آنها هم این پول را نگرفتند و از روستا بیرون آمدند. حالا از همه زمین های کشاورزی شان، یک باغچه دو متری در خانه ای که ده میلیون تومان پول پیش آن را داده اند باقی مانده است و یک زمین دو متری که برای حبس شدن تنها گاو باقی مانده از همه دامهایشان به مبلغ 200 هزار تومان خریده اند. چون در هفت شهیدان زمین مسکونی متری 100 هزار تومان است و هیچ کس اجازه ندارد دام در خانه نگهداری کند.

محمدرضا منجزی ، رئیس شورای روستای «پرشوشتری» همسایه آنهاست او به خبرنگار مهر می گوید: اوضاع من بهتر از بقیه است حداقل توانسته ام وام بگیرم و خانه ای اجاره کنم. چون زمین های من را متری 600 تومان می خواستند بخرند و من راضی نشدم این پول را بگیرم و گفتم به جایش زمین بدهید پولش را می خواهم چکار کنم.

طویله ای به قیمت 200 هزار تومان در شهرک هفت شهیدان برای نگهداری دام آوارگان گتوند

او می گوید که از سال پیش تا به حال به دلیل کوچ اجباری اهالی روستاهای منطقه آبماهیک و شهرستان لالی که جزو آخرین روستاهای تخلیه شده برای تبدیل به دریاچه سد گتوند بوده اند، زمین های اطراف به شدت افزایش نرخ داشته  وگرنه زمین های کشاورزی "هفت شهیدان" تا سال پیش متری دو هزار تومان بود اما الان 5 برابر شده است.

اهالی «هفت شهیدان» همه آوارگان روستاهای غرق شده در آب سد گتوند نیستند، برخی دیگر از اهالی این روستاها که ساکن روستای «گلزاری» و «پابرآفتو» بودند، سال گذشته، اخطارهای مسئولان سد را نشنیده گرفتند و در روستا ماندند تا محصولات کشاورزی شان را برداشت کنند اما آب روستا را قطع کردند، در مدرسه و خانه بهداشت را بستند و سیم های برق را جمع کردند تا اهالی جانشان به لبشان برسد و "گلزاری" را ترک کنند.

ترس از هلاک شدن نوزاد 6 ماهه به علت گرمای خوزستان


خیلی از اهالی در روستا، هر روز زنی را می دیدند که نوزاد 6 ماهه اش را داخل سطل می گذاشت و با خود حمل می کند مادر ساغر می گوید: می ترسیدم دخترم از گرمای 45 درجه هلاک شود به همین خاطر سطلی را از آب پر می کردم و او را از صبح تا شب درون آن می گذاشتم.

بعد از آن بود که آب سطح زمین های کشاورزی را گرفت و اهالی دامشان را فروختند و روستا را با خانه هایش، مراتع، قبرستان و شیرهای سنگی و تاریخی که از گذشته ها بر روی سنگ قبر مردان بزرگ روستا قرار داده بودند، تنها گذاشتند.

تعدادی از روستاهای تخلیه شده و آماده برای آبگیری

اعتراض آنها این بود که قیمت زمین های تعیین شده، غیر عادلانه است و ما به ازای این زمین ها در هر شهر و روستای دیگری باید بهای سنگینی بپردازند. درحالی که طبق ماده 5  قانون  نحوه خريد و تملك اراضي و املاك براي اجراي برنامه هاي عمومي و عمرانی دولت، ملاك تعيين قيمت عبارتست از بهاي عادله روز تقويم اراضي و ابنيه و تأسيسات و حقوق و خسارات مشابه واقع در حوزه عمليات طرح بدون در نظر گرفتن تأثير طرح در قيمت آنها.

قبرستان روستا هم در آب سد گتوند حل می شود

مسئولان شرکت آب و نیرو که متوجه شدند آنها به حق و حقوق خود آگاه شده اند و هر بار با اعتراض و رسانه ای کردن این موضوع سعی دارند حقوق حقه خود را مطالبه کنند، جلساتی گذاشته و به علی یوسفی نماینده آنها گفتند که برای اهالی روستاها شهرک می سازیم اما بعدها این وعده منتفی شد چون ساخت یک شهرک برای جمعیت روستاییان هزینه بر بود به همین دلیل برای رفع اختلاف دو گروه روستاییان و شرکت آب و نیرو بر سد قیمت گذاری خانه ها، کارشناسی از دادگستری شهرستان لالی به نام طهماسب جعفری در نظر گرفته شد و او نه قیمت متری 600 تومان سد را قبول کرد و نه قیمت متری 6000 تومانی که روستاییان مطالبه کرده بودند بلکه با بررسی های بیشتر روی زمینها، آنها را متری 4000 تومان قیمت گذاشت. این مبلغ توسط روستاییان پذیرفته شده بود اما از آنجا که بیشتر اهالی روستاهای دیگر با قیمتی کمتر راضی به تخلیه روستا شده بودند، بازهم پرداخت این خسارت برای شرکت آب و نیرو گران به نظر می رسید.

مهاجرت روستاییان آواره به ظلم آباد


با این حال برخی از اهالی روستاهایی مانند «گلزاری»، «پابرآفتو»، «سربیشه»، «کاورا»، «تنگ هلیل»، «چالناک» و «چم لوند» که روی هم رفته 208 خانوار هزار نفری می شوند، بدون گرفتن پولی بابت زمین و خانه هایشان به مناطق دیگری از جمله مسجد سلیمان، گتوند و  یا به منطقه ای دور افتاده مهاجرت کرده اند که در نامه های اداری به آن «شهرک شهید محمدی» می گویند اما چون سالها پیش سیل خانه روستاییان را خراب کرد و آنها دوباره خانه خود را ساختند به آن "ظلم آباد" گفتند یعنی یک آبادی که به آن ظلم شد!

یکی از اهالی «گلزاری» که یک سالی می شود ظلم آبادی صدایش می کنند، عمو امیر  85 ساله است. وقتی به ظلم آباد آمد دامهایش را فروخت اما هیچ وقت پولش را ندادند با این حال از فروش آنچه که برایش باقی مانده بود، یک میلیون پول پیش و ماهی 100 هزار تومان بابت اجاره خانه ای در ظلم آباد را داده است و از همه دامهایش دو تا جوجه در حیاط بدون باغچه رها شده اند.

او و همه پیرمرد های مهاجر این روستا، از صبح تا شب کنار پسرانشان در حیاط خانه می نشینند چون زمین های کشاورزی ظلم آباد نیازی به آنها ندارد و مالکانش از دستگاههای ماشینی استفاده می کنند چراگاهی هم وجود ندارد که بخواهند دامهایشان را ببرند به چرا.

محمدی هم که همه عمر دامداری کرده تنها توانسته دور از چشم صاحبخانه از 5 راس دام نگهداری کند و برایشان در حیاط خانه طویله ای درست کرده و حبس شان کند شاید دلخوشی پیرمرد شوند در روزهایی که پا به پای دختران و پسرانش در حیاط خانه می نشیند به انتظار غروب آفتاب.

خانه آوارگان «ظلم آباد»

مرداس، عباس و حشمت هم از جمله آوارگان سد گتوند هستند که همگی خانه نشین شده اند در ظلم آباد کاری برای تازه ورودها نیست. پسر پیرزنی تنها، تاب زندگی در این منطقه را نیاورده و به یزد رفته است تا در میدان های اصلی شهر آنقدر بایستد تا فردی پیدا شود که کارگر روزمزد بخواهد.

علی یوسفی نماینده مردم روستاهای غرق شده در آب سد گتوند است او و تعدادی دیگر از اهالی روستاهای شهرستان لالی به مسجد سلیمان رفته جایی که خانه هایش بوی گاز می دهد!

یوسفی تا کنون در 32 جلسه مسئولان شهری و روستایی شرکت کرده بلکه حق و حقوق واقعی روستاییان را بگیرد اما نتیجه همه پیگیری های او یک چمدان مدرک و نامه و کاغذ شده است و از مسئولان شرکت آب و نیرو که ساخت سد گتوند را بر عهده دارند شنیده که باید به همین مقدار پولی که می خواهند بابت همه زندگی تان پرداخت کنند، قانع باشند.

اما روستاییان آب ماهیک و لالی هنوز هم از این وضع گلایه دارند و  به نمایندگی از همه اهالی روستانشین و عشایر 41 روستای مدفون زیر آب سد در نامه ای خطاب به مسئولان سد گتوند نوشته اند: ما دامداران و کشاورزانی هستیم که در غیرت و عزت مان بیکاری معنا ندارد. اکنون که همه زندگی مان را گرفتید، پولش را نمیخواهیم، زمین بدهید کار کنیم.

ولی این نامه ها هم به جایی نرسیده است و حالا بعد از یک سال از تخلیه روستاهای غرق شده در دریاچه و مخزن سد گتوند علیا در استان خوزستان، نه تنها پاسخی به مطالبه روستاییان داده نشده بلکه، صدها نفر از آنها بیش از یک سال است که بیکار شده اند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۰
انتشار یافته: ۴
احسان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
تازه این جدای از آثار مخرب زیست محیطی احداث سدهای بیشمار از جمله سد گتوند بر رودخانه های خوزستان است، آثاری مثل افزایش شوری آب کارون بدلیل گنبدهای نمکی موجود در دریاچهء سد گتوند که دولت آن را تکذیب میکند!، شور شدن خاکهای حاصلخیز جلگهء خوزستان بدلیل افزایش شوری آب کارون، پیشروی آب خلیج فارس در خاکهای کشاورزی بدلیل کاهش دبی آب رودخانه های استان بدلیل افزایش سدسازی که منجر به خشک شدن نخیلات و تخریب زمینهای کشاورزی در مناطق جنوبی استان شده و نمونهء اخیر تأثیرات مخرب بر اکوسیستم خوزستان شیوع آفت میاز در جلگهء خوزستان بدلیل خشکسالیهای تحمیلی ناشی از سدسازی و کاهش حجم آورد آب رودهای استان بود که منجر به تلف شدن نزدیک به 40 رأس گوزن زرد ایرانی در منطقه حفاظت شدهء کرخه شد...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
آیا نمی شد بخش ناچیزی از هزینه های عظیم سد را به این روستائیان داد
خوزستان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
آیا کسی هست صدای مظلومیت خوزستان رو به گوش مسئولین برساند؟کوه نمک در دریاچه داره حل میشه وباعث شوری آب میشه و در نتیجه باعث شورزار شدن دشت حاصلخیر خوزستان میشه و تمام مردم خوزستان بدبخت میشه.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
این سد در طول عمر خود برای هشت هزار نفر بصورت مستقیم و بیست هزار نفر بصورت غیر مستقیم اشتغال زایی نمود.
گتوند و ترکالکی بواسطه این پروژه تبدیل به شهرستان شدند.
پیمانکاران قدری در منطقه کارازموده شدند
نیروهای کارشناس و بومی، در خلال اجرای پروژه به مهندسین زبده و خبره تبدیل شدند
و ....
خیلی بی انصافی است که گزارشی اینچنینی برای این پروژه درج شود.این کار شما واقعا خستگی را به تن تمام کارگران،کارمندان،مهندسان و مدیران زحمتکش این طرح بجای میگذارد.
موارد ذکر شده گوشه ای کوچک از مزایا و فواید اجرای اینطرح عظیم می باشد.
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟