رضاخان دستاورد داشت، همانگونه که قذافی دستاورد داشت
لیبی نیز رشد مطلوبی به میزان تقریبی ۶ / ۱۰ درصد رشد در تولید ناخالص ملی از سال ۲۰۰۰ میلادی تا سال ۲۰۱۰ میلادی به دست آورد و قذافی زیربناهای فراوانی در دوران حکومتش بر این کشور به وجود آورد و البته یکی از مجهزترین ارتشهای آفریقا را شکل داد اما او نیز به مخالفانش رحم نکرد و تک تک آنها را ترور کرد.
پخش فیلم «مستند ـ داستانی» از یک شبکه ماهوارهای وابسته به سلطنتطلبان، هرچند در نوع خود رویکرد تازهای نبود و در ادامه یک سلسله مستندسازیها با همین رویکرد بود، از نگاهی دیگر، نوع چیدمان وقایع و مسکوت نهادن یا تحریف بخش وسیعی از تاریخ معاصر در این مستند، لزوم نقد این سودهی به تاریخ را اجتنابناپذیر ساخت.
به گزارش «تابناک»، شبکه ماهوارهای «من و تو» در چند سال اخیر، تبلیغ و احیای چهره سران و خاندان پهلوی را به شیوهای عریان در دستور کار قرار داده و حتی در این زمینه با اشارات غیرمستقیم نیز عمل نمیکند؛ رویکردی که وابستگی این شبکه به سلطنتطلبان را انکارناپذیر ساخته و به واقع تنها گروهی که تاکنون از گزند نقد در امان ماندهاند، همین سلطنت طلبان بودهاند.
مستندسازی با تاریخ شفاهی از روشهایی است که در راستای تبلیغ رژیم پهلوی صورت میپذیرد؛ اما در بسیاری از مستندها نیز متکلم وحده مدیریت داستان را بر عهده میگیرد و بیننده را با اتکای بر تصاویر بکری که درباره وقایع تاریخ معاصر به ویژه وقایع دوره پهلوی در اختیار دارد، به هر سو میخواهد میبرد و به ذهنیت سازی نسبت به وقایع تاریخی میپردازد؛ ذهنیت سازی که در تعیین خط مشیهای مردم ایران در پیچهای تند تاریخی میتواند تأثیر ناخودآگاهی داشته باشد.
فیلم مستند ـ داستانیِ «رضا شاه» که پیرامون زندگی، شیوه قدرت گرفتن و سقوط پهلوی اول از تخت شاهی که به مناسب چهارم مرداد سالگرد مرگ رضا شاه در تبعید ساخته شد، از این قاعده جدا نیست و با حبس بخشهایی از تاریخ و تحریف بخشهایی دیگر، عملاً تاریخ را به گونهای توالی بخشیده که رضاخان به عنوان یک قهرمان ملی و مخالفانش روحانیون و بریتانیا معرفی شوند و سرانجام نیز با به تصویر کشیدن تخریب قبر رضا پهلوی که جنازهای در آن نبود، مردم ایران را قدرناشناس این «قهرمان ایران مدرن» معرفی کنند!
این که چنین رسانهای چنین چیدمانی کند، چندان شگفتآور نیست؛ اما این که گروهی از مردم به واسطه نخواندن تاریخ، تحریفات قرار داده شده کنار واقعیات را بپذیرند و گمان کنند رضاخان واقعاً قهرمان بوده، هضمشدنی نیست و جای تأسف دارد و در واقع پیش از آن که بتوان این شبکه را سرزنش کرد که چرا در پی القای خط فکری سلطنت طلبان در ایران است، باید مردمان خودمان را نقد کنیم که چرا تاریخ سی یا پنجاه ساله را در عوض کتب تاریخی «معتبر»، در یک مستند یک ساعته مییابند؟
اما درباره محتوای مستند، پیش از هر نقدی باید به این نکته اشاره کرد که هیچ ناظر منصفی، اصلاحات و ساختارهایی را که در کشور در دوره رضا پهلوی ایجاد شد، انکار نمیکند. به هر حال آنچه از دوره حکومت شاهان بیکفایت قاجار مانده بود، آنچنان ایران عقبماندهای بود که عملاً ایران شبیه خرابهای بیش نبود و طبیعتاً در چنین فضایی، فرصت نهادسازی و شکلدهی به بنیانهای کشور از پایه فراهم بود که رضاخان در چنین اوضاعی، زیربناهای مدرن برای اقتصاد، صنعت، آموزش، نظامی و خطوط مواصلاتی در کنار جلوگیری از تجزیه بیشتر ایران دستاوردهایی داشت.
اتفاقاً همین رویکردها بود که به مقبولیت نسبی رضاشاه به ویژه در میان قوای نظامی منجر شد و سرانجام رضاه شاه توانست با تکیه بر همین مقبولیت، نخست در کودتایی سوم اسفند ماه ۱۲۹۹ وزارت جنگ را برای خود و نخست وزیری را برای سیدضیاءالدین طباطبائی بگیرد و سپس با تصاحب نخست وزیری ضمن حفظ وزارت جنگ، کودتایی علیه احمدشاه قاجار ترتیب دهد و در سال ۱۳۰۴ با فشار بر مجلس بر تصویب قانونی مبنی بر عزل احمدشاه، با «بوسیدن قرآن» خود را ملتزم به دین نشان دهد و بر تخت شاهی تکیه زند؛ رویدادهایی که اتفاقاً بر خلاف گفته این مستند حمایت انگلیس را داشت و انگلیس رسماً از رضاخان حمایت میکرد.
آیرونساید درباره رضاخان گفته بود: «نباید این سربازان و افسران را در اینجا نگه داشت. بلکه باید راهشان را به سوی تهران، پیش از آن که من از صحنه خارج شوم بازگذاشت. درواقع یک دیکتاتور نظامی در ایران، تمام اشکالات کنونی ما را حل خواهد کرد.» (!) و سادهانگارانه است که پنداشت انگلیسیها سیاست رسمیشان حمایت از شاه نبوده و آیرونساید خودسرانه حمایت از کودتای رضا میرپنج را انجام داده بود و با سادهانگاری بیشتری همراه است که تصور کرد انگلیس پس از این کودتا رضاخان را رها کرده و در کودتای بعدی که منجر به سقوط سلسله قاجار شد، طراح نبودهاند.
رضاخان که برای کودتا با اقلیت مجلس نظیر عبدالحسین میرزا فرمانفرما و سید حسن مدرس روابطش را نزدیک کرده بود و حتی روی طرح استیضاحش از نخست وزیری توسط سیدحسن مدرس ظاهراً چشم بسته بود، پس از روی کار آمدن، آهسته آهسته چهره تغییر داد و در بیش از یک دهه ماهیتش نمایان شد. او بین سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۲۰ منتقدانش یک به یک را یا ترور و یا راهی زندان قصر کرد تا زیر دست امثال پزشک احمدی جان بسپارند و یا تبعید کرد و عملاً سیستمی را شکل داد که امروزه در فرهنگ عامه نیز با اصطلاح «رضاخانی» یاد میشود و مصداق اشخاصی است که به رغم برخورداری از توانمندی امور اجرایی، با زور و سرنیزه در پی پیشبرد خواستههایشان هستند.
حتی پسرش محمدرضا پهلوی نیز این خودکامگی رضاشاه را تأیید میکند و بر این باور بود رضاشاه در دوره پادشاهی خود، همه امور مملکتی را در دست خود داشت (۲) و کشور را همچون یک پادگان اداره میکرد و اجرای طرح کشف حجاب در ایران که یک سال پس از سفر به ترکیه و متأثر از فضای آن کشور انجام داد، نیز در راستای همین روحیه نظامیگری بود که گمان میکرد مردم ایران سربازهایش هستند و کوچکترین حق انتخابی ندارند؛ حال آن که در همین مستند من و تو، ماجرای کشف حجاب را این گونه تحریف کرد که رضاشاه تأکید داشته از مردم پارچه وطنی استفاده کنند اما مردم به دلیل ارزانتر بودن پارچه خارجی، حاضر به استفاده از پارچه وطنی نبودهاند!
در واقع اگر قرار نباشد سیاه و سپید قضاوت کرد، باید این گونه اشاره نمود که هرچند رضا پهلوی در پایهریزی برخی زیرساختهای امروز کشور نقش مؤثری داشته اما در عین حال آنچنان دیکتاتوری شکل داد که وقتی دشمن به مرزهای ایران هجوم آورد، حمایت مردمی را نداشت و ارتشی به اصطلاح مدرنی که در مستند اخیر از آن یاد شده، نصف روز نیز نتوانست برابر هجوم متفقین به ایران مقاومت کند و در نهایت با پیغام انگلیس از ایران رفت و سلطنت را به پسرش واگذار کرد.
«ممکن است اعلیحضرت لطفاً از سلطنت کنارهگیری کرده و تخت را به پسر ارشد و ولیعهد واگذار نمایند؟ ما نسبت به ولیعهد نظر مساعدی داریم و از سلطنتش حمایت خواهیم کرد. مبادا اعلیحضرت تصور کنند که راهحل دیگری وجود دارد.» (۳) این آخرین پیغامی بود که بریتانیا پس از اشغال ایران به رضا شاه داد و لابد نشان میدهد، انگلیس در تداوم سلسله پهلوی هیچ نقشی نداشته است. پس از این پیغام بود که رضا شاه به جزیره موریس و ژوهانسبورگ فرستاده شد تا آخرین سالهای عمرش را با ثروتی که از ایران با بانکهای انگلیس برده بود و رقمش محل اختلاف است، بگذراند.
اگر قرار باشد مدلی شبیه به رضاشاه را معرفی کرد که در دوران معاصر ذکر کنیم که به سنتهای زندگی بومی نظیر کباب خوردن علاقه داشت، ولی در عین حال در پی ظواهر زندگی مدرن غربی بود و به رغم دیکتاتوری دستاوردهایی برای کشورش داشت، میتوان از «سرهنگ معمر قذافی» نام برد. لیبی نیز رشد مطلوبی به میزان تقریبی ۶ / ۱۰ رشد در تولید ناخالص ملی از سال ۲۰۰۰ میلادی تا سال ۲۰۱۰ میلادی به دست آورد و قذافی زیربناهای فراوانی در دوران حکومتش بر این کشور به وجود آورد و البته یکی از مجهزترین ارتشهای آفریقا را شکل داد؛ اما او نیز به مخالفانش رحم نکرد و تک تک آنها را ترور کرد.
او حتی ضعف بزرگ رضا شاه در روابط بین الملل و ایجاد شبکهای از متحدان بین المللی را نیز نداشت و جامعه بین الملل تا همین چندی پیش که مردمش به قیمت دهها هزار کشته سرنگونش کردند، به رغم رفتارهای دیوانهوارش، مشروعیت داشت. با وجود این، هیچ کس نمیتواند منکر دیکتاتوری قذافی شود، همان گونه که هیچ کس نمیتواند منکر دیکتاتوری رضاخان شود. اینها مصادیق فرجام قرار گرفتن جماعت سلاح به دست در رأس قدرت سیاسی است که حتی اگر اثر مثبتی در پیاش باشد، با شلیک گلوله، مسیر خلق اثر را باز میکنند!
بنابراین اندکی به تاریخ بازگردیم و جنایاتی را که در کنار برخی نوسازیهای دوران رضا پهلوی صورت پذیرفت، بازخوانی کنیم و چنین مستندهایی را که بیشتر جنبه فیلم بلند داستانی دارد، جدی نگیریم.
در پایان شما را به خواندن یکی از اشعار محمد فرخی، شاعر آزادی خواه و یکی از قربانیان به شهادت رسیده توسط پزشک احمدی، جلاد مخصوص رضا پهلوی که لبهای دوختهاش، فضای جالب دوران رضاخان را به خوبی به تصویر میکشد، دعوتتان میکنیم.
سوگواران را مجال بازدید و دید نیست بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست هر که شادی میکند از دوده جمشید نیست بیگناهی گر به زندان مرد با حال تباه ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست وای بر شهری که در آن مزد مردان درست از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست
زندان قصر ۱۳۱۸
۱ـ انگلیسیها در میان ایرانیان. سر دنیس رایت. ذبیح الله منصوری. ۲ـ پاسخ به تاریخ. محمدرضا پهلوی ۳ـ Kapuscinski، Ryszard. Shah of Shahs. پنگوئن، ۲۰۰۶
این راه آهنی را هم که با آب و تاب از آن یاد می کنند در واقع قوای متفقین برای حمل تجهیزات نظامی و پشتیبانی از نیروهای خود از جنوب به شمال احداث کردند نه رضا خان برای مردم ایران!
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۷:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۷
آقاي ناشناس محترم
راه آهن قبل از اشغال ايران در سال 1317 افتتاح شد و آن هم توسط كارشناسان آلماني و پول و نيروي كار ايراني
لطفا انصاف را رعايت كنيد .
رضا خان
||
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۷
پیشنهاد انگلیسیها راه اهن از غرب ایران به شرق بود بخاطر هند که مستعمره انگلیس بود ولی رضا شاه راه اهن جنوب شنال را انتخاب کرد و البته انتخاب درست بود
ناشناس
||
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۷
باید همیشه انصاف رعایت شود خوبیها و بدیها هر دو گفته شود و مطلق گرایی نشود و هر کسی را در زمان خود با محدودیتهای خودش دیده شود سیاه سفید دیدن همه چیز اشتباه همیشگی ما ایرانیان است.
یلدا
||
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۷
کشته منو این منفی ها!!!! اینا نشون دهنده دیدگاه نسل جدیده. خداییش حالا کار نداریم برید ببینید قضیه ساخت دانشگاه تهران چه جوری بوده؟ کی به طور مستقیم به دکتر حسابی دستور ساخت دانشگاه رو داد؟
متاسفانه خاندان پهلوی با ثروت هنگفتی که از ایران خارج کرده داره تو شبکه های ماهواره ای و اینترنت سرمایه گذاری میکنه و داره خودشو برای نسل جدید باز تعریف میکنه.اگه چند سال دیگه تو کوچه و خیابون شنیدین که کسی از پهلوی ها به عنوان قهرمان ملی یاد کرد تعجب نکنید.در صدر اسلام وقتی خبر ضربت خوردن امام علی علیه السلام به شهر شام رسید خیلی از مردم با تعجب از همدیگه می پرسیدن مگه علی ابن ابیطالب نماز هم میخوند؟
متاسفانه جنگ روانی و سانسور میتونه یک خائن رو قهرمان ملی نشون بده و مظلوم ترین فرد در تاریخ رو ظالم جلوه بده.اما تاریخ به همه ثابت کرده که ماه همیشه پشت ابر نمیمونه و دیر یا زود چهره ظالم و مظلوم برای همه آشکار میشه.
شايسته بود تا رسانه هاي داخلي مستندي در مورد رضا شاه مي ساختند تا چنين تحريفي در تاريخ صورت نگيرد!
پاسخ ها
كامران
||
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۷
هيچ رسانه اي بي طرف نيست
علي الخصوص رسانه هاي داخلي. عقل سليم ميگه هر آنچه رسانه هاي داخلي گفت بشنو و هرانچه رسانه هاي خارجي گفت را نيز بشنو و بعد خودت وسط ماجرا رو تصور كن و نتيجه گيري كن .
طبق معمول هميشه من كامنت ميذارم و برادران سانسورچي منتشرش نميكنند. ممنونم.
دوتا الف بجه رفته اند در لندن وشبکه ای را انداخته اند ودر تمام خانواده ها صحبت سالی یفرمایید شام و... شده واقعا باید به صدا وسیما و اقای ضرغامی تبریک گفت با این همه امکانات جطوری حریف دو تا الف بچه نمیشه
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۷
وقتی ما داخل کشور به قول شما الف بچه ها مون رو باور نداشته باشیم, دشمن قسم خورده آنها را با این زیبایی و کیفیت جذب خواهد کرد!
رضاشاه سال 1320 طی یک قرارداد مخفیانه 74 درصد نفت ایران را به انگلیس داد و سهم ایران تنها 16 درصد بود.
رضاشاه آزادی خواهانی چون دکتر مصدق را به زندان انداخت و بسیاری را با آمپول هوا کشت.