در مناطق بیابانی زنگ خطر مهاجرت، درگیری و نزاع، زندگی سخت و خشونت بار ناشی از مخاطرات طبیعی به نظر میرسد. با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و توپوگرافی ایران، متوسط بارش سالانه آن کمتر از یک سوم متوسط جهانی است. کمی نزولات جوی از یک طرف و عدم استفادهٔ صحیح از همین حجم بارش، به دلیل ضعف در مدیریت منابع آب، باعث گردیده که کشور با کمبود آب در بسیاری از مناطق مواجه گردد.
در میان عناصر اقلیمی، بارش بیشترین نوسان را دارد؛ خشکسالی وضعیتی از کمبود بارندگی و افزایش دماست که در هر وضعیت اقلیمی ممکن است رخ دهد: دورهٔ ممتد خشکی هوا که بدون بارندگی است و در مناطقی که باران اتفاقی نامنظم دارند به وجود میآید.
خشکسالی غالبا به عنوان یک پدیدهٔ خزنده توصیف میشود و برخلاف سیل و بارندگی که معلوم است چه زمانی شروع شده، چه زمانی خاتمه پیدا کرده و در چه محدودهای بوده است، توصیف زمانی و مکانی خشکسالی بسیار مشکل است.
خشکسالی به خودی خود یک بلا (فاجعه) محسوب نمیشود، بلکه تاثیر آن بر مردم و محیط زیست است که فاجعهآمیز بودن یا نبودن آن را مشخص میکند؛ بنابراین نکتهٔ کلیدی در مورد خشکسالی درک ابعاد طبیعی و اجتماعی آن است.
خشکی نوعی ویژگی دائمی آب و هوایی در یک منطقه است که عبارتست از عدم کفایت بارش در حد لازم برای رشد حیات در آن منطقه در حالیکه خشکسالی عبارت است از کاهش غیر منتظرهٔ بارش در مدتی معین در منطقهای که لزوما خشک نیست بنابرین خشکسالی ویژگی دائمی منطقه نیست و در هر رژیم آب و هوایی میتواند اتفاق بیفتد.
اینجاست که خطرات ناشی از خشکسالی خیلی بیشتر از خشکی است؛ زیرا سیستمهای حیاتی منطقه خود را با وضعیت معمول و متعارف وفق میدهند اما در غیر این صورت امکان متلاشی شدن این سیستمها نیز وجود دارد که این خود دال بر اهمیت توجه به خشکسالی است. خشکی که در واقع همان خشکی آب و هواست، صحبت از نبود یا کمبود بارندگی به طور عمومی و حاکم بودن شرایط آب و هوایی خشک در آن منطقه در طول سالیان دراز مدت کرده، اما خشکسالی، انحراف از شرایط متوسط یا عادی در زمینهٔ بارش و نیز آب را بیان میکند.
خشکسالی عبارتست از کاهش رطوبت در سطح وسیع؛ در تعریفی دیگر پالمر اشاره دارد خشکسالی عبارتست از کاهش رطوبت مستمر و غیر طبیعی که امکان دارد به بسیاری از عوامل از جمله آبهای زیرزمینی که تاثیرات اساسی بگذارد.
همچنین توزیع نامتناسب زمانی و مکانی بارش در کشور باعث بینظمیها و مشکلات دیگر، از جمله خشکسالیها و ترسالیها را به دنبال میآورد، که در برخی موارد خسارات زیادی به بار میآورد؛ از جمله کاهش محصولات کشاوری، برهم خوردن توازن محیطی، تلف شدن جانوران (دامها) و تاثیرات بسیار سوء بر صنایع و بقیهٔ امور جامعه که پایه و محور حرکت و چرخش فعَالیتشان آب میباشد، گذاشته که همهٔ این موارد جای تامل دارد.
از جمله خسارات دیگر در زمانهای خشکسالی، افت آبهای زیرزمینی است، که خود خسارات دیگری از جمله، بر هم خوردن توازن ورود و خروج آب به آبخوان، نشست زمین، مهاجرت و نابودی تمدن و... را به دنبال دارد.
وقوع خشکسالیهای متناوب و طولانی و نوسانات بالای آب و هوایی از عوامل اصلی کمبود آب به ویژه منابع آب سطحی است که فشار مضاعفی بر منابع آب زیرزمینی وارد میکند و از طرفی قابل توجه است که در مناطق خشک، محدودیت در آب در دسترس، همراه با روند روز افزون رشد جمعیت از چالشهای مهم پیش روست.
در مناطق کوهستانی و به طور کلی در مناطقی که از آبهای سطحی استفاده میکنند خطر خشکسالی محسوس است و عکس العمل فوری جهت مقابله با آن انجام میشود اما در مناطق بیابانی، دشتی و واحهای که اغلب از آب چاه استفاده میکنند، این خطر محسوس نبوده که بسیار خطرناک است و هنگامی خطر آن را متوجه میشویم که کار از کار گذشته است.
در این مناطق مدام از آب استفاده میکنند، غافل از آنکه این آب از آبخوانی تغذیه میکند که محصول میلیاردها سال قبل است؛ متاسفانه جامعه آنقدر که به ترمیم بیماریهای بدنی خود رسیدگی میکنند به ترمیم و بیماری موجود در طبیعت توجه نمیکنند این در حالیست که اساس و بنیان زندگی آب، هوا، محیط و طبیعت سالم است.
از جمله این مناطقِ رو به بحران میتوان به دشت کاشان اشاره کرد؛ دشتی به وسعت ۷۰۸۳ کیلومتر مربع شامل شهر کاشان (بخش مرکزی آن و حومه)، آران و بیدگل، شهر نوش آباد و مناطق همجوار، راوند و مناطق همجوار، روستاهای نواری واقع در جادهٔ قدیم کاشان-قم شامل آبشیرین، سنسن و مشکات، طاهرآباد، سفیدشهر و منطقهٔ ابوزیدآباد و اراضی کشاورزی واقع در دشت.
تقریبا تمام بهرهبرداری از آبخوان آبرفتی دشت کاشان نیز در همین محدوده انجام میگیرد. در حالی که متوسط بارندگی سالانه منطقه ۱۶۷.۷ میلیمتر و متوسط عمق سطح آب دشت، ۵۱. ۶ متر میباشد (شرکت سهامی آب منطقهای اصفهان، ۱۳۸۵، ص ۱۰-۱).
دشت کاشان را میتوان به صورت یک درهٔ باریک که دارای امتداد شمال غربی–جنوب شرقی میباشد دانست که عرض این دره در حدود ۲۰ کیلومتر بوده که در شمال به دشت قم و در جنوب به ارتفاعات مجاور منطقه نطنز و از غرب به ارتفاعات رشته کوه کرکس و از شرق به محدوده دریاچه نمک محدود شده و حداکثر ارتفاع آن از سطح دریا ۱۲۰۰ متر در حاشیهٔ غربی دشت و حداقل ارتفاع آن ۸۰۰ متر در حاشیهٔ کویر میباشد.
یکی از مناطق مستعد مخاطره خشکسالی در کشور، همین دشت بوده و نتایج آنالیز و تجزیه و تحلیل دادههای طولانی مدت ۱۳ ایستگاه هواشناسی و باران سنجی موجود در دشت، نشان از خشکسالی حاد در منطقه میدهد.
نتیجه آنالیز داده در دشت کاشان در اغلب ایستگاههای موجود در دشت کاشان به خصوص ایستگاه نوش آباد، کاشان و محمد آباد (ابوزید آباد) خشکسالی حاد و بسیار شدید را نشان میدهد که ضرورت دارد مسولین محترم توجه ویزهای کنند این مهم به خصوص در مورد ایستگاه نوش آباد در که در جبههٔ مقدم برخورد با آبهای شور میباشد، مهمتر به نظر میرسد.
یکی از راهکارهایی که میتواند از پیشرویه آبهای شور جلوگیری کند، انتقال آب از مناطق دیگر به این مناطق است چراکه خالی شدن آبخوان موجود در این مناطق مشکلات زیاد از جمله پیشروی آب شور و نشست ناشی از تخلیه آبخوانها و تبعات انسانی از جمله مهاجرت اجباری را به بار خواهد آورد.
راهکار پیشنهادی بیشک خداحافظی با کشاورزی و یا طرح تعدیل آنکه در این مورد میتوان از سنت آبیاری کوزهای که در منطقه نوش آباد در گذشته به وفور وجود داشته یا طرح آبیاریهای نوین چرا که مهمترین بخش که آبخوان را دچار بحران کرده کشاورزی سنتی و بدون برنامه است.
*کارشناس ارشد اقلیمشناسی، سر گروه زمینشناسی و جغرافیای گروههای آموزشی و دبیر مقاطع پیش دانشگاهی و دبیرستان