پیشنهاد شماری از نمایندگان مجلس برای گنجاندن حذف یارانه، سه دهک در اصلاحیه بودجه، آینده شعار «مرگ بر آمریکا» و شرایط حذف آن و یک تغییر ادعایی جدید در فراکسیونهای مجلس مهمترین مطالب روزنامههای امروز است.
یارانه چه کسانی قطع میشود؟
تهران امروز از جمله روزنامههایی است که در مطلبی با تیتر
«یک پیشنهاد تازه برای حذف ثروتمندان یارانهبگیر» به پیشنهاد حذف سه دهک از دریافت یارانهها اشاره کرده و نوشته است: توکلی در پاسخ به این سؤال که طبق پیشنهاد شما چه اقشاری از فهرست دریافتکنندگان یارانه حذف میشوند و انتخاب آنها به چه شیوهای ممکن است، توضیح داد: به عنوان مثال دولت میتواند تمام مودیان مالیاتی که از یک مبلغ به بالا مالیات پرداخت میکنند یا تمام مدیران دولتی که از مبلغ مشخصی بیشتر حقوق میگیرند یا تمام افرادی که خودروهای شخصی گرانقیمت دارند همچنین صاحبان سرمایه کلان در بخشهای خصوصی را از فهرست دریافتکنندگان یارانه حذف کند.
وی خاطرنشان کرد: کسر ۳۰ درصد از یارانهبگیران و به عبارتی ۳ دهک بالای جامعه امکانپذیر است و این پیشنهاد در کمیسیون برنامه و بودجه در جریان بررسی لایحه بودجه مطرح خواهد شد. وی با تأکید بر ضرورت حذف دهکهای بالا از دریافت یارانه نقدی به دلیل کمبود منابع قابل پرداخت برای یارانه نقدی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر نحوه پرداخت یارانه کاملا ناعادلانه و غیرهدفمند است و در عین حال نباید با چاپ اسکناس منابع یارانه نقدی تأمین شود. این عضو کمیسیون برنامه و بودجه تصریح کرد: دولت قبل مدعی بود که قدرت تفکیک فقرا را از اغنیا ندارد در حالی که این حرف نه با احکام اسلام سازگار است و نه با تجربه بشری.
وی ادامه داد: به عنوان مثال در یک مطالعه که بانک جهانی درباره ۲۰ کشوری که حذف یارانه پنهان انرژی را در دستور کار قرار دادهاند از جمله ایران انجام داده و در ژانویه ۲۰۱۳ (دی ماه سال گذشته) نتایج آن را منتشر کرده آمده است در ۱۸ کشور پرداخت نقدی و غیرنقدی تنها به مستحقان و دهکهای پایین جامعه انجام میگیرد و تنها ایران است که بهطور سرانه و مساوی به همه مردم یارانه میدهد. عضو کمیسیون برنامه و بودجه باتأکید بر این که لزومی ندارد که این روش ناعادلانه و صد در صد غیرهدفمند و معارض هدف اصلی طرح را ادامه دهیم، گفت: من معتقدم دولت جدید هم میخواهد و هم میتواند این روش را اصلاح کند
عزتالله یوسفیان ملا دیگر نماینده مجلس در گفتوگو با قانون اظهار داشته که
حذف ۳ دهک از دریافت یارانه امکان پذیر نیست.
قانون در این باره نوشته: ماجرای بودجه ۹۲ تمام شدنی نیست. از تاخیر بیسابقه احمدینژاد در ارائه لایحه بودجه سال ۹۲ که ۸۴ روز پس از مهلت قانونی به مجلس ارائه شد تا ایرادات متعدد آن، کار را به جایی رساند که بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، ضرورت اصلاح قانون بودجه ۹۲ از نخستین دستورکارهای تیم اقتصادی روحانی عنوان شد. مدتی است که اصلاحیه بودجه ۹۲ در مجلس بررسی میشود و امروز احتمالا آخرین جلسه در کمیسیون برنامه و بودجه خواهد بود تا پس از آن بودجه۹۲ به صحنی علنی بیاید. احمد توکلی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از پیشنهاد نمایندگان مبنی بر حذف سه دهک از دریافت یارانه نقدی خبر داده بود، که برای بررسی امکان عملیاتی شدن این پیشنهاد با عزتالله یوسفیانملا نماینده مردم آمل و عضو کمیسیون برنامه و بودجه گفتوگویی انجام دادیم. یوسفیان معتقد است مقولهای به نام دهک اصلا مبنای واقعی ندارد و چنین پیشنهادی را نمیتوان اجرا کرد.
این نماینده مجلس در بخشی از این گفتوگو در مورد پیشنهاد حذف سه دهک از یارانهها میگوید: آقای توکلی باید بگوید که آیا آمار فعلی در مورد وضعیت زندگی مردم، دقیق است؟ سال گذشته، پیامکهایی برای عدهای از مردم ارسال شده بود که اعلام میکرد شما به دلیل وضعیت مالی مناسب، از دریافت یارانه نقدی حذف خواهید شد، این در حالی بود که برخی از دریافتکنندگان آن پیامکها، تحت پوشش کمیته امداد بودند. بنابراین مشخص است که اطلاعات دقیقی در اختیار متولیان اجرای هدفمندی یارانهها قرار ندارد.
به نظر من مجوزی برای قطع یارانه برخی گروهها وجود ندارد، مگر آنها ایرانی نیستند و درآمد کشور متعلق به آنها نیست؟ آنان که نیازمند هستند ساز و کارهای دیگری مثل کمیته امداد و بهزیستی برای حمایت از آنها وجود دارد. ضمن آنکه زمانی مطرح شد حدود دو میلیون نفر ساکنان خارج از کشور، یارانه نقدی دریافت میکردند. اما در هر صورت نمیتوان مردم را از این حق محروم کرد.
این در حالی است که هادی قوامی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه در همین روزنامه در باره
ضرورت حذف ۳۰ درصد از یارانهبگیران نوشته: یکی از مواردی که در این روزها در قالب اصلاح بودجه ۹۲مطرح میشود، حذف سه دهک بالای جامعه از دریافت یارانه نقدی است. قرار بود در راستای هدفمندی یارانهها از مصرفکنندگان ضعیف و تولیدکنندگان حمایت شود اما در عمل با توجه به مشکلات درآمدی این مسأله محقق نشده است، بنابراین حذف برخی دهکها باعث خواهد شد، تا بخشی از فشارهای منابع درآمدی و هزینهای دولت کاهش یابد. در حال حاضر دولت ناچار است که برای پرداخت یارانه نقدی به مردم از منابع مختلف استفاده کند.
در واقع با حذف 30 درصد از جامعه از دریافت یارانه نقدی، حدود ۱۲۰۰ میلیارد تومان در ماه آزاد میشود که این رقم میتواند بخشهای دیگری را فعال کند. در شرایط فعلی کسب درآمد برای دولت مشکل است و فعالیتهای عمرانی در کشور مشکلات جدی دارد. هم اکنون ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پروژه ملی و استانی نیمه تمام داریم، هراندازه اتمام این پروژهها به تعویق بیفتد، در سالهای بعد هزینههای مضاعفی بر دولت تحمیل میشود. بخشی از کسری بودجه مربوط به همین پروژههای نیمه تمام و طلبهای پیمانکاران است. ضمن آنکه تعطیل شدن برخی پروژهها بیکاریهای گستردهای را به همراه دارد.
علاوه بر آن، طولانی شدن برخی پروژهها باعث میشود که توجیه اقتصادی آنها از بین برود. در بسیاری از این طرحها به علت معطل ماندن، هزینههای ابتدایی نیز بههدر میرود که این مسائل خسارتهای زیادی را برای کشور به همراه دارد. برای رفع این مشکل میتوان فشار بر منابع درآمدی دولت را کاهش داد و به اعتقاد من حتی بیش از سه دهک را میتوان حذف کرد. چرا که در صورت تحقق این مسئله بسیاری از مشکلات دولت در حوزه اقتصادی کاهش خواهد یافت. اما شاید این سؤال مطرح شود که آیا امکان حذف سه دهک وجود دارد و یا این که شناسایی این سه دهک به چه صورت خواهد بود؟ به نظر من حذف سه دهک قابلیت اجرایی دارد.
در حال حاضر امکان شناسایی دو دهک بالا به راحتی فراهم است و آمار آن وجود دارد. دیگر دهکها را میتوان از طریق بانکهای اطلاعاتی شناسایی کرد و حداقل ۳۰ درصد از دریافتکنندگان یارانه را حذف کرد. برای شناسایی دهکهای بالا، روشهای مختلفی وجود دارد، در حال حاضر بانکهای اطلاعاتی موجود میتواند به شناسایی این گروهها کمک کند. مثلا بانک اطلاعات خودرو، یا بانکهای اطلاعاتی املاک میتواند مبنایی برای شناسایی دهکهای بالا باشد. اگر دولت عزم این کار را داشته باشد، امکان آن وجود دارد.
علی مطهری در مجلس هم فراکسیون تشکیل میدهدپس از این که زمزمههای تشکیل فراکسیون اعتدال رو به خاموشی رفت، این بار روزنامههای اصلاحطلب از تشکیل فراکسیون جدیدی خبر میدهند.
در گزارش «شرق» از تحولات تازه در فراکسیونبندیهای مجلس نهم آمده است: فراکسیونبندیهای مجلس در شرف تغییر است، در کنار دو فراکسیون اکثریت و اقلیت در بهارستان، گروهی از نمایندگان بر آن هستند تا ساز و کاری برای ایجاد فراکسیونی تازه بیندیشند؛ فراکسیونی که ایده آن پیشتر از سوی «علی مطهری» ارایه شده و حالا سازوکارهایی تعبیه شده تا تأسیس این فراکسیون زمینههای اجرایی و عملی مناسبی پیدا کند. فراکسیون «صدای ملت» دیر یا زود، میهمان بهارستان خواهد شد تا رویکرد سیاسی تازهای در دل مجلس نهم پا گیرد؛ رویکردی که بیشتر خواهان رفتارهای میانهرو است و بر «گفتمان اعتدال» تأکید دارد.
«محمد میردامادی»، نماینده ساری در همین زمینه به «شرق» میگوید: «در حال مذاکرههای ابتدایی هستیم و هنوز با نمایندگان به شکل مشخص در این زمینه صحبت نشده. نخست قرار است هیات اصلی این فراکسیون با «علی لاریجانی»، رییس مجلس دیدار داشته باشد و بهدنبال آن ساز و کارهای عملیاتیشدن فراکسیون را در دستور کار قرار دهیم». جبهه «صدای ملت»، ائتلافی است که از منتقدان دولت محمود احمدینژاد در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شکل گرفت. «علی مطهری»، پس از عدمحضور در فهرست جبهه متحد اصولگرایان، همراه با افرادی چون علی عباسپور و حمیدرضا کاتوزیان، ائتلافی با عنوان «صدای ملت» را تشکیل دادند و اقدام به ارایه فهرست انتخاباتی جدا کردند. از میان آن نفرات تنها مطهری به مجلس نهم راه یافت. اما حالا برخی نمایندگان مجلس زمینههای ظهور این فراکسیون را آماده میبینند و به همین خاطر رایزنیهایی به منظور راهانداختن «صدای ملت» در بهارستان به گوش میرسد. آن طور که مؤسسان این فراکسیون تأکید دارند، کمیت و تعداد چندان مورد توجه نبوده و بیشتر تأسیس نهادی متشکل از نمایندگان همسو و معتدل موردنظر است.
«علی مطهری»، پیشتر درباره علت تشکیل این ائتلاف در آستانه انتخابات مجلس نهم گفته بود: «اگر جبهه پایداری به وحدت تمکین میکرد و فهرست نمیداد، سایر گروهها هم این کار را نمیکردند. اما آنها از اول زیر بار اتحاد نرفتند. وقتی یک گروه فهرست انتخاباتی مجزا میدهد، این حق برای دیگران هم ایجاد میشود و عدالت حکم میکند که دیگران هم بتوانند فهرست بدهند». در آستانه انتخابات مجلس نهم مطهری بههمراه علی عباسپور، حمیدرضا کاتوزیان و مصطفی رضاحسینی از اصلیترین افراد این جریان به شمار میآمدند. ابوالحسن نواب، معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز هم که نامش در دو فهرست دیگر قرار ندارد، در این فهرست حضور داشتند. پس از اعلام موجودیت این جبهه انتخاباتی، سایت جهاننیوز، نزدیک به علیرضا زاکانی، نوشته بود علت عدمحضور این افراد در فهرست جبهه متحد اصولگرایان «به خاطر مواضع عجیب آنها در مورد حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ بوده». این رسانه اصولگرا ارایه چنین فهرستی را مصداق «جرزنی و تفرقهافکنی» دانسته بود. اما «علی مطهری» تأکید دارد که دلیل راهانداختن جبهه «صدای ملت»، جلوگیری از افراط و تندرویها بوده در حالیکه جامعه نیازمند گفتمان اعتدال است. ایجاد آزادی به مفهوم درست، اعم از آزادی بیان و آزادیهای اجتماعی، عدالت، استقلال فرهنگی و برداشت درست از اصل ولایت فقیه از مبانی اصلی تشکل صدای ملت است. هر فردی اعم از اصولگرا یا اصلاحطلب که به این اصول معتقد باشد میتواند در تشکل صدای ملت جای گیرد.
در حال حاضر مجلس میزبان فراکسیون رهروان، به ریاست علی لاریجانی و کاظم جلالی است. این فراکسیون توانسته اکثر کرسیهای هیاترییسه مجلس را از آن خود کند و در برابر فراکسیون اصولگرایان به ریاست حدادعادل از توان اثرگذاری بیشتری برخوردار است. با این حال بهدنبال رأی اعتماد به کابینه یازدهم و بهویژه عدم رأی اعتماد به «محمدعلی نجفی»، برخی نمایندگان عضو این فراکسیون بنا را بر انتقاد گذاشته و سخنان ناگفتهای بیان کردند، این که فراکسیون رهروان در مواقع حساس، از امکان رأی فراکسیونی برخوردار نبوده و پراکنش رأی افراد عضو در آن بسیار است. همچنین اهمیت کمیت بر کیفیت از دیگر نقدهای مطرح از سوی نمایندگان عضو در این فراکسیون است. اما راهافتادن فراکسیون «صدای ملت» میتواند به شنیدهشدن برخی دیگر صداها در مجلس کمک کند؛ صداهایی که در حال حاضر شاید چندان خواهان پیوستن به فراکسیونهای موجود در بهارستان نیستند و میخواهند در سایه جمعیت فکری دیگری اندیشه و آرای خود را تعریف کنند.
حذف «مرگ برآمریکا» هدیه بدون نفع به آمریکا نباشدامروز مهمترین بحث روزنامهها در حوزه سیاست خارجی شعار مرگ بر آمریکاست. ابتکار مسائل دیروز نماز جمعه تهران را مورد توجه قرار داده و نوشته: بدون ترید یکی از مهمترین، پربسامدترین و دمدستترین شعاری که در سه دهه اخیر در اجتماعات سیاسی ایران سرداده میشد «مرگ بر آمریکا» بوده است. به تبع آن، آتش زدن پرچم و درست کردن وآدمکهای رهبران سیاسی این کشور نیز به یکی از مناسک این اجتماعات تبدیل شده بود. اما در ده روز اخیر اتفاقاتی رخ داد که برخی از رسانهها را واداشت تا به تحلیل و گمانه زنی درباره سرنوشت این شعار بپردازند. گفتوگوی مستقیم وزرای خارجه ایران و آمریکا و به دنبال آن مذاکره تلفنی رؤسای جمهور این دو کشور پس از سه دهه دشمنی، از جمله این اتفاقات بوده است.
واکنش نشان دادن به شعاری که یکی از بدیهیترین شعارهای نماز جمعه در کشور بوده، از جمله مواردی است که نشان میدهد شعار «مرگ بر آمریکا» از وضعیت سه دهه گذشته برخوردار نیست. این موضوع البته به معنای این نیست که این شعار محوری در جمهوری اسلامی کم رنگ شده یا با مخالفت عدهای روبه رو شود، بلکه ممکن است، برخی با شدت و حدت و با صدایی بلندتر نیز آن را سر دهند. اما نمیتوان انکار کرد که این شعار ممکن است با واکنشهایی روبه رو شود. چه در موافقت وچه در مخالفت با آن. به همین خاطر است که سخنران پیش از خطبه، نماز جمعه دیروز تهران، نتوانست به صدایی گروههایی از مردم که این شعار را سرداده بودند، بیتفاوت بگذرد. محمدحسن صفار هرندی؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت و مشاور فرماندهی سپاه پاسداران روز گذشته در نمازجمعه تهران اگرچه در بیان دشمنیهای آمریکا با مردم ایران سخن گفته بود، اما وقتی با شعار «مرگ بر آمریکا» ی نمازگزاران روبه روشد، گفت: مگر من شعار دادهام که جواب مرا میدهید؟ صفار هرندی سخنران پیش از نماز جمعه این هفته تهران درباره دیپلماسی نرمش قهرمانانه و چگونگی روابط دیپلماتیک و نه استراتژیک با آمریکا، گفت: در هفتههای اخیر شاهد جریان و نگاهی جدید به مسائل بودیم که شاید در نگاه اول با عادات معمول ما متفاوت باشد، اما همچنان که بارها تأکید شده است تمامی تحرکات در چهارچوب دیپلماسی عمومی نظام و چهارچوب اختصاصی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
قانون نظر فائزه هاشمی را مهم دانسته که گفته: شعار «مرگ بر آمریکا» میتواند مانند شعار «مرگ بر شوروی» حذف شود که البته باید بر اساس منافع ملی باشد و رابطه هزینه و فایده در نظر گرفته شود.
آرمان هم در این باره نوشته: بعد از بازگشت حسن روحانی از نیویورک، بار دیگر مباحث مربوط به رابطه ایران و آمریکا روی میز سیاستمداران دو کشور قرار گرفته است. در آمریکا تندروهای این کشور سعی دارند رفتار اوباما را یک عقبنشینی سیاسی نشان دهند و در ایران نیز مخالفان و موافقان رابطه، هر روز در مقالات و سخنرانیها به بیان نقطه نظرات خود میپردازند. یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات داخلی در هفته گذشته، مسأله حذف شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران بوده که هم در میان اصلاحطلبان و هم در میان اصولگرایان، موافقان و مخالفانی دارد. امیر محبیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا اما در میانه این مسیر ایستاده است. وی معتقد است حذف این شعار در شرایطی که منفعتی برای کشور نداشته باشد، به سود ایران نخواهد بود.