سال هاست که از طریق خبرگزاری ها شاهد اخباری از بی احترامی گسترده دولت های مختلف در حق شهروندان نجیب ایرانی هستیم.
از اخراج ایرانیان از دبی تا تحریم ورود ایرانیان به استرالیا و مالزی تا عدم اجازه ورود گردشگر خارجی به کشور مصر تا این اواخر که شکایت مسافران ورودی به جمهوری اذربایجان از رفتار بسیار زننده ماموران اذری با ایرانیان.
همه این ها را شنیده و دلمان به درد می آید که چگونه است که کشورهایی که چه بسا در فرهنگ و قدمت از ایران کمتر هستند چنین با این ملت نجیب رفتار می کنند و حتی صدای احد الناسی هم در نمی آید بهر اعتراضی.
همه این ناملایمات را دیده و خم به ابرو نمی آوریم اما اتفاقی که روز جمعه در ورزشگاه تبریز رخ داد را چگونه برای خود تفسیر کنیم؟
جایی که یک بازیکن برزیلی که از قضای روزگار، به دورترین نقطه آمده تا بهر چند فنی که بلد است ثروتی را در این مملکت صاحب شود و نامی برای خود دست و پا کند و ایران و سرمایه آن را نردبان آمال خود قرار دهد اما عمری نمک می خورد و در یک آن نمکدان می شکند؟
چگونه یک بازیکن برزیلی به خود اجازه می دهد تا با غیرت این مردم نجیب بازی کند و کسی هم ککش نگزد؟
اتفاقی که روز جمعه در ورزشگاه یادگار امام تبریز افتاد، یک اتفاق ساده نبود. اگر چنین اتفاقی در یک کشور دیگر اتفاق افتاده بود کار به عذرخواهی سفیر و بالاترین مقام می رسید اما چگونه است که در کشوری که ادعای فرهنگ و تمدنش چنین بر تارک تاریخ می درخشد هیچ عکس العملی نشان داده نمی شود؟
جایی که یک بازیکن خارجی در یک جمع کثیر 45 هزار ایرانی با وقاحت تمام توپ را برداشته دست روی سینه گذاشته یک دور با انگشت تمام تماشاگران را نشان داده توپ را به پیراهن خود گذاشته و ادای حامله بودن و زایمان در می آورد و خود بهتر می دانید این به چه معنی است.
و سپس جلوتر رفته و این توپ را با شدت به سمت تماشاگران شلیک می کند.
حال تصور کنید چنین توهین وسیعی در کشور دیگری توسط یک ایرانی و یا یک خارجی رخ می داد، آیا کار به عذرخواهی سفیر و ... نمی کشید؟
اما در اینجا جایی که افتخارش تاریخ است و فرهنگ کک کسی نمی گذرد.
فرستنده: فرشید پاکرو
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.