بازدید 4528

جنایت به دلیل تهمت سرقت

کد خبر: ۳۶۱۳۴۲
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۷ 01 December 2013
جوانی که توسط صاحبکارش به سرقت متهم شده و او را کشته بود در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.

به گزارش شرق، این مرد متهم است با واردآوردن ضربات با قیچی آهن‌بر باعث شکستگی جمجمه مقتول و در نهایت مرگ او شده ‌است.

نماینده دادستان در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد کیفرخواست را توضیح داد. او گفت: مطابق گزارش پلیس، خبر کشته‌‌شدن مردی 58‌ساله به نام حمید 14 بهمن سال گذشته به ماموران داده‌ شد.

 بررسی‌ها نشان داد حمید صاحب کارگاهی بود و چند روز پیش با یکی از کارگرانش درگیری داشت. وقتی ماموران مرد جوان را که بهمن نام‌ دارد شناسایی و بازداشت کردند او به قتل صاحبکارش اعتراف کرد و گفت چون پول نداشت خسارت مقتول را جبران کند دست به این قتل زد.

او با طراحی نقشه‌ای مقتول را به محل حادثه کشاند و با واردآوردن ضربات قیچی آهن‌بر به سر و صورت او باعث شکسته‌شدن جمجمه‌ و در نهایت مرگ حمید شد. با توجه به درخواست اولیای‌دم به‌عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی دارم.

در ادامه اولیای ‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند. در ادامه فرزند مقتول در جایگاه حاضر شد. او گفت: پدرم مرد بسیار آرامی بود و با کارگرانش خوش‌رفتاری می‌کرد. او اصلا با کسی درگیر نمی‌شد و من اطمینان دارم شروع این درگیری توسط پدرم نبود.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او ضمن قبول اتهام قتل گفت: به خاطر اتفاقی که افتاده به اولیای‌دم تسلیت می‌گویم و واقعا متاسف هستم. من یک ماه با حمید کار کردم. در آن مدت هم کارگرش بودم و هم قرار بود به‌عنوان نگهبان در کارگاهش بمانم. جایی که من می‌ماندم هیچ وسیله گرمایشی نداشت و حمید می‌گفت تحمل کن تا درست شود از آنجایی که به شدت آدم ‌سرمایی‌ای هستم نتوانستم تحمل کنم و بعد از یک ماه تسویه کردم و از آنجا بیرون آمدم و جای دیگری کار پیدا کردم. مدتی از این ماجرا گذشته‌ بود که متوجه شدم حمید چندین‌بار با من تماس گرفته‌ است بعد از آن پدرم با من تماس گرفت و گفت حمید به او زنگ زده و گفته مقدار زیادی مس در کارگاهش گم شده و من را متهم کرده ‌است.

برای اینکه حمید به محل کار پدرم نرود و آبروی او را نبرد خودم به کارگاه رفتم. حمید به من گفت زمانی که تو اینجا نگهبان بودی مقداری سیم مسی گم شده و تو آنها را برداشته‌ای و باید پس بدهی. گفتم من این کار را نکردم اگر واقعا این کار را کرده‌ بودم چرا همان موقع نگفتی و حالا چنین ادعایی را مطرح می‌کنی. هردو  ما خیلی ناراحت بودیم. حمید گفت شکایت می‌کند من هم گفتم دادگاه تعیین می‌کند چه کسی دزدی کرده ‌است. او به سمت کلانتری رفت. راستش به روی خودم نیاورده ‌بودم که چقدر از اداره آگاهی و دادسرا می‌ترسم و حمید چیزی نمی‌دانست. وقتی گفتند باید پرونده تشکیل شود خیلی ترسیدم. چند ساعت بعد با حمید تماس گرفتم و گفتم بیا این موضوع را با هم حلش کنیم. وقتی صحبت کردیم حمید به من گفت 500هزار‌تومان بده تا از شکایتم بگذرم. گفتم تو خودت می‌دانی این مس‌ها در کارگاهت نبود و اصلا به درد کارت نمی‌خورد و می‌دانی این مقدار مس که مدعی هستی سرقت شده تقریبا 500کیلو می‌شود و من اصلا نمی‌توانم آن را بلند کنم چرا به من تهمت می‌زنی، جواب داد من اطمینان دارم تو آنها را برداشتی و اگر می‌خواهی شکایت نکنم باید به من پول بدهی. من هم قبول کردم و قرار شد پول را تهیه کنم و به او بدهم.

متهم ادامه ‌داد: تازه تصادف کرده ‌بودم و خیلی بدهی داشتم اما با خودم فکر کردم دوباره با حمید صحبت می‌کنم و تخفیف می‌گیرم تا همه چیز حل شود. بعد از اینکه از هم جدا شدیم من دوباره به او زنگ زدم حمید فکر کرد پول را تهیه کرده‌ام. گفت همین حالا به کارگاه می‌آید. وقتی آمد به او گفتم نمی‌توانم این پول را فراهم کنم و اصلا من دزدی نکرده‌ام. درگیری لفظی بین ما به وجود آمد و حمید یکدفعه حرف زشتی به من زد و فحش ناموسی داد، خیلی ناراحت شدم و او را هل دادم او هم من را هل داد و هر دو به زمین افتادیم.

ما هر دو دنبال چیزی می‌گشتیم که به دست بگیریم و از خود دفاع کنیم من چون پشت دستگاه‌ بودم یکدفعه دستم به میله‌ آهنی افتاد و آن را برداشتم وقتی حمید حمله کرد اول دو ضربه به کتفش زدم و بعد هم دو ضربه به پیشانی‌اش زدم و فرار کردم. قصدم کشتن او نبود و زمانی که از در کارگاه بیرون می‌رفتم حمید زنده ‌بود و صداهایی از دهانش بیرون می‌آمد.

بعد از پایان دفاعیات متهم در قسمت اول و دفاع وکیل وی، یک‌بار دیگر بهمن در جایگاه حاضر شد تا آخرین‌ دفاعیات خودش را مطرح کند. او باز هم اتهامش را قبول کرد و گفت: من دچار بیماری عصبی هستم و دارو استفاده می‌کنم و مدتی بستری بودم از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم و درخواست بخشش از اولیای‌دم دارم. بنابر این گزارش هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه وارد شور شدند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست # روز معلم