
با وجود گذشت بیش از یک ماه از امضای توافق مقدماتی هستهای میان ایران و گروه ۱+۵، همچنان بحثهایی درباره ریشهها، ابعاد و پیامدهای این توافق در جریان است. در این زمینه، یک کارشناس روس ضمن اظهارنظر درباره عوامل حصول این توافق به بررسی منافع چین و روسیه در این روند پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، سرگئی میخِیِف، کارشناس سیاسی روس و مدیر «مؤسسه همکاریهای دریای خزر» در روسیه، گفتوگویی را با نشریه «پراودا» انجام داده و در آن به بررسی ابعاد توافق هستهای ایران و ۱+۵ و به ویژه منافع دولت روسیه در این توافق پرداخته است.
میخیف بر این باور است که در سالهای اخیر، اوضاع پدید آمده پیرامون موضوع هستهای ایران، به فضایی تنش آلود وارد شده و حتی صحبت از جنگ احتمالی به میان میآمد. به باور وی، با روی کار آمدن حسن روحانی، وضعیت به طور بنیادین دستخوش تغییر نشد، اما راهکارهای ارائه شده از سوی ایران تغییر پیدا کرد.
وی میگوید: نقش عامل فردی در مذاکرات، تا آن حدی که درباره آن صحبت میشود، برجسته نیست، زیرا «همه چیز در مذاکرات محرمانه مشخص شده بود و این مذاکرات پیش از رئیس جمهور شدن روحانی جریان داشت». بنابراین، نچه تغییر پیدا کرده، صرفاً سبک و شیوه تعامل بوده و اینکه هر دو طرف منعطفتر شدهاند. این امر بدان سبب نیست که بحران اعتماد میان طرفین از بین رفته، بلکه به این دلیل بوده که ایرانیها متوجه مسائل اقتصادی خود شده و آمریکاییها نیز دریافتند که توان انجام اقدام نظامی را ندارند.
میخیف میگوید: به طور کلی، سه عامل عمده بر موضع ایران تأثیر گذاشته است؛
نخست، باور به این که داشتن سلاح هستهای، مسئولیت بسیار بزرگی را ایجاد میکند و اوضاع را به ضرر ایران تغییر میدهد. ایران دارای سلاح هستهای، بیش از پیش در معرض فشار جهانی قرار میگیرد.
عامل دوم، تحریمهایی بوده که بر اقتصاد ایران تأثیر منفی گذاشته است. در اینجا، چین نقش بسیار مهمی بازی کرده، زیرا وعدههای زیادی داده، ولی تنها اندکی از آنها را عملی کرده است.
میخیف اظهار میدارد: «چین قول داده بود که پول نفت ایران را به دلار پرداخت کند؛ اما شروع به پرداخت با یوآن کرد. با توجه به تحریمهای موجود علیه بانکداری ایران، این اقدام چین وضعیت تبادل ارزی را برای ایران بسیار پیچیده کرد؛ افزون بر این، چین بهای نفت را کاهش داد. حسابی که ایران روی چین باز کرده بود، اشتباه بود».
عامل سوم، مجموع اوضاع مربوط به ایران بود که کاهش تنشها را ضروری میساخت. در اینجا، ما باید تأکید کنیم که ایرانیها هیچگاه به دنبال سلاح کشتار جمعی در قالب بمب هستهای نبودهاند، حال آنکه پس از قتلعامهای لیبی، کشورهای بسیاری در پی یافتن گزینههایی برای محافظت در مقابل تهاجم غرب برآمدند و کره شمالی یکی از این کشورها بود.
در این میان، موضع روسیه همواره بر این اصل استوار بود که دستیابی ایران به سلاح هستهای به نفع روسیه نیست. از سوی دیگر، روسیه دریافت که فشار بیش از حد بر ایران هم منافعش را تهدید میکند. در نتیجه، مسکو در صدد ایجاد توازن میان مواضع ایران و غرب برآمد.
در عین حال، عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر مهم منطقهای و رقیب اصلی ایران در منطقه، ضمن همراستا شدن با رژیم اسرائیل، به انتقاد از توافق هستهای ایران و غرب پرداخت.
به هر ترتیب، ایران با برخی درخواستهای غرب، از جمله افزایش کنترل بر تأسیسات هستهای خود موافقت کرد و آمریکا نیز به امضای توافقنامه تمایل نشان داد. اکنون ایران میتواند بخشی از داراییهای توقیف شده خود را به دست آورد که سبب حل بخشی از مشکلات اقتصادی این کشور خواهد شد.
اما مهمترین موضوع و پیامد توافق این است که اکنون دیگر کسی درباره جنگ یا حتی حملات محدود سخنی نمیگوید. حتی رژیم اسرائیل نیز که توافقنامه را یک «اشتباه» خوانده، ناچار است آن را بپذیرد. به نظر میرسد دیگر جنگی رخ نخواهد داد و با توجه به همسایگی روسیه با ایران، این امر به شدت به نفع روسیه است.
میخیف میگوید، به باور وی، ایران تمایلی برای دستیابی به سلاح هستهای ندارد. از نظر وی، عامل مذهب در ایران بسیار جدی است و اظهارات رهبران مذهبی ایران مبنی بر ممنوعیت سلاحهای هستهای، باید کاملاً جدی گرفته شود. با این حال، وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا توافقنامه ژنو، آغاز راهی برای خلع سلاح هستهای خاورمیانه خواهد بود یا خیر، این امر را بسیار خوشبینانه خوانده و میگوید، به دلیل موافقت نکردن رژیم اسرائیل با نابودی سلاحهای هستهای خود، چنین امری تحقق نخواهد یافت.