سید امیر باقرزاده در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
امروزه تبلیغات به عنوان رکن اصلی بازاریابی شناخته می شود. و در راه این امر شرکت ها از هیچ فرصتی مضایقه نمی کرده و از هر فضایی برای این امر استفاده می کنند. از تراکتهای تبلیغاتی، تا بیلبوردهای شهری، تا تیزهای تبلیغاتی و ...
اما آنچه بیش از همیشه امروز و در جامعه ما خود نمایی می کند تبلیعات تلویزیونی است که از یک سو با توجه به گستردگی حیطه تبلیغ خواسته شرکت ها را برآورده می سازد و از سوی دیگر با توجه به نیاز مالی صدا و سیما آنرا به عنوان یک از ملزومات برنامه های رادیویی و تلویزیونی تبدیل کرده است.
تا اینجای داستان شاید خیلی عجیب نباشد. اما آنچه این امر را به صورتی وحشتناک درآورده آن است که برنامه های مختلفی برپایه تبلیغ خاص یک محصول و با عنوان برنامه های علمی، آموزشی و ... در حال تولید و پخش است که مبنای خود را بر تبلیغ یک محصول قرار داده است.
شاید اگر بگوییم چرا برنامه آشپزی باید در حین آموزش آشپزی یک محصول خاص را تبلیغ کند که این غذا و یا کیک با فلان محصول خاص تولید می شود (انگار یادمان رفته که بسیاری از مخاطبین این برنامه ها نمی توانند حتی ساده ترین ملزومات زندگی خود را تامین کنند چه رسد به ...) و یا چرا برنامه های خانوادگی که مبلغ خاص یک کارشناس (که از قضا باید تبلیغ ویژه شود) مسئولین در پاسخ بگویند این خود مخاطب است که باید با فکر و اندیشه خود در مورد بهره گیری از هر کدام از این مطالب تصمیم گیری کند (اگر توان مالی آن هم نداشت به ما ربطی ندارد می خواست داشته باشد) و بر فرض که این توجیح را مردم پذیرفتند نمی توانیم از یک مساله بگذریم که در یک جا به یک فاجعه نزدیک می شویم که هیچ توجیحی ندارد ...
تبلیغ در برنامه های ویژه کودکان (فاجعه نزدیک است.)
نمی دانم مسئولین صدا و سیما کودکان و خردسالانی داشته باشند یا نه یا اگر کودکانی دارند حاضر می شوند پای این برنامه ها بنشینند یا نه امروز دیگر عمو پورنگ، عموهای فیتیله ای، خاله فلان و فلان و حتی پنگول در حال رقص و آواز دارند محصولات مختلف را تبلیغ می کنند و ذهن ساده فرزندان این مرز و بوم را که هنوز به رنگ های بد رنگ تبلیعات بزرگترها آلوده نشده است به نا جوانمردانه ترین شکل هدف قرار می دهند.
و ذهن فرزندان ساده دل ما را که به عشق عموها و خاله ها (که چه زشت این کلمات مقدس را به بازی گرفته اند) این برنامه ها را با عشق تماشا می کنند و آن ها را صادق در کلام خود می دانند مسئول میکنند و غافل از آنند که آنان آرزوی شهر رویایی خود را دارند. سوء استفاده ذهنی از کودکان شاید در حد سوء استفاده جنسی از آنها نیست اما به همان اندازه زشت و پلید است.
و خانواده های ما نیز دل خوش به این مطلب هستند که فرزندمان که ماهواره (که خیلی بد است!!!) را که نگاه نمی کند سیمای (خیلی خوب!!!) جمهوری اسلامی ایران را که خود را در مورد محتوای برنامه هایش مسئول می داند می نگرد. (و زهی خیال باطل)
اگر امروز فریاد نزیم فردا دیر است
مسئولین صدا و سیما آیا شما که مدعی هستید می¬خواهید فرزندان ما را هدایت کنید هیچ مزدی از هیچ شرکتی دریافت نکرده اید و آیا شما می توانید هدایت گر خوبی باشید.
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.