"خداوند این سرزمین را از سپاه دشمن، دروغ وخشکسالی دور نگاه دارد"
این جمله ای است بسیار آشنا و دلنشین برای ایرانیان. نیایش داریوش بزرگ هخامنشی. او این نیایش آرمانی رابرای نیک روزی مردمان و میهنش ایران زمین بیان داشته است.
شاید اگر داریوش شاه اکنون زنده بود واژه سپاه دشمن را در این نیایش دیگر به کار نمی برد، چون تجربه هشت سال جنگ تحمیلی ایران به تمام کشورهای عربی و متحدان غربی و شرقی و پایور این جنگ یعنی صدام حسین و ارتش بعثی، تا سالیان سال این کشور را ازگزند اندیشه تجاوز به این سرزمین تا حدود زیادی دور کرده است.
اما دروغ و خشکسالی همچنان کشور ما را تهدید میکند. همچنان ملت ما شاهد نابسامانیها و هزینههای گزافی بابت دروغ و دروغگویان منفعت طلب هستند و همچنان خشکسالی و سوء مدیریت کاربدستان این مرز و بوم سایه خشکسالی را با همهی مهربانیهای طبیعت دست و دلباز این سرزمین بر سرمان نگه داشته است.
چند روزی است که تقریبا همهی سرزمین ایران شاهد بارش برف است؛ برفی که بعد از سالها خشکسالی شاید بتواند اندکی از دردهای این سرزمین تفت دیده را التیام بخشد، البته اگر این نعمت را مدیران ناکاربلد ما به باد ندهند.
استان های شمالی کشور با دو روز بارش مداوم برف درگیر بحران شدهاند و مردمان این خطه برای تامین مایحتاج روزانه خود هم با مشکل روبرواند. در پایتخت شهرداری و راهداری مهرورزی(!) کرده و به اصلاح خواسته تا گذر گاه های عمومی را باز نگه دارد و مردم دچار مشکل نشوند. خب کار پسندیده و درستی است اما در این کار پسندیده و درست یک اشتباه جبران ناپذیر مدیران مرتکب شده اند: در شرایطی که در کل سال پایتخت ایران فقط چند روز هوای سالم دارد و انواع و اقسام آلودگی ها فضای پایتخت را مسموم کرده، چه دلیلی میتواند داشته باشد شوره زار کردن شهر؟
شهرداری و راهداری شوربختانه در نهایت بد سلیقگی و نا کاربلدی و بی توجهی به زیست بوم، در دوران نانو تکنولوژی هنوز هم همانند شصت سال پیش میخواهند با پاشیدن نمک گذرگاههای عمومی را باز نگه دارند که جای تاسف دارد. نگاهی به سطح کوچه ها و خیابان ها و بزرگ راه ها کافیست تا به عق فاجعه پی ببرید؛ حتی خودروها هم به علت نمکهای موجود شبیه ماشین نمکی شدهاند.
با این شرایط تا یکی دو سال دیگر باید با بحران شوره زار شدن شهرهایمان هم مواجه شویم و شاید دیگر علف هرز هم در این کشور رشد نکند.
ذهنم درگیر این فاجعه نا کار بلدی مدیران بود که خواندم آقای محمد علی خان اینانلو باز هم دسته گل به آب دادهاند و این بار برای تطهیر چهره مخدوش خویش در زمینه دوستدار محیط زیست بودن، مرتکب بیان یک دروغ بی نهایت بزرگ شدهاند. به یاد داریم که چندی پیش خبری مطرح شد مبنی بر دستگیری برادر ایشان به دلیل شکار سه قوچ یک ساله که ایشان به جای عذرخواهی از ملت ایران و تقبیح عمل زشت بردارشان به صحرای کربلا زد و داستانهای دیگر که بی گمان بسیاری دلسوزان و دوستدارن محیط زیست در جریان هستند.
خوشبختانه به دلیل تلاشهای کنشگران و دوستدارن زیست محیطی راستین سر انجام یوزپلنگ ایرانی به عنوان نماد زیست محیط ایران و به عنوان گونه در حال انقراض، بر روی لباس فوتبالیست های تیم ملی در جام جهانی قرار شد نقش ببندد. ایده پرداز نخست این اندیشه هم آرش نورآقایی و محمد درویش دو تن از فعالان زیست محیطی بودهاند که باید به دلیل این ایده میهنی در سطح ملی از آنان سپاسگذاری شود.
اما نکته تلخ ماجرا آنجاست که در برنامه این هفته نود، آقای محمد علی خان اینانلو به نگاه و در نهایت ناباوری در این برنامه به دروغ خود را مطرح کننده این ایده معرفی میکند. همگان آگاه هستند که برنامه نود یکی از پر ببینده ترین برنامه های صدا و سیمای کم فروغ ایران است، تا جایی که هزینه یک ثانیه آگهی در این برنامه سر به میلیونها تومن میزند. اما چه دلیلی داشت که محمد علی اینانلو در این برنامه مرتکب بیان چنین دروغ زشت و بزرگی شود؟
پرسش های بسیاری ذهن هر مخاطبی را در این خصوص درگیر میکند اما هر چه که باشد یک واقیعت نهفته در بیان این دروغ است و آن اینکه ایشان تلاش داشته تا به نوعی با این دروغ پردازی اندکی از اتهام های خود مبنی بر سوء استفاده از زیست محیط ایران بکاهد.
شاید بسیاری از گذشته این شکارچی کهنه کارو پارینه سنگی داستان ما و شکارهای ویژه او برای قدرتمداران آگاهی نداشته باشند اما بی گمان در صورت ادامه چنین زشت کرداری از سوی او منجر به این مهم خواهد شد که پرده ها یک بار برای همیشه فرو افتاده تا ملت خود به داوری بنشینند.
صدا و سیما که همکاری یا ورود به مجموعه این سازمان برای هر کاری به مراتب دشوارتراز ورود به یک سازمان امنیتی است این روزها مبدل به تریبون این شخص شده است. اینکه اینانلو ازچه حمایت کلانی و رانت ویژهای برخوردار است که اینگونه با ثروت این ملت تیشه به ریشه آنان میزند نیز حتما روزی مشخص خواهد شد اما جبران چنین خسارت بزرگی به داشته های سرزمینی ایرانیان را چه کسی بر عهده خواهد گرفت؟
چگونه می شود که آقای عادل فردوسی پور که سایز گالش نه نه بزرگ تمام فوتبالیست های جهان حتی بورکینا فاسو را دارد، نسبت به این مهم آگاهی نداشته است که ایده پرداز چنین طرحی نه محمد علی خان اینانلو، بلکه عزیزان کوشای زیست محیطی دیگر بودهاند؟
گویا آفتهای این فوتبال مافیا زده و ثروت به باده ده بدرد نخور ایران، اینک گریبان زیست محیط را هم گرفته است که اینچنین فردی با اعتباری مخدوش و با زدوبند و رانت رسانه ای برای پاکسازی چهرهاش در خصوص جنایت های زیست محیطی از تریبون یک برنامه پر بیننده فوتبالی استفاده میکند.
ناگفته پیداست تا زمانی که چنین رانتهای گستردهای برای ویژه خواران وجود دارد باید منتظر پیامدهای فاجعه بار اینچنینی بود اما بر همهی باشندگان این سرزمین است که در برابر چنین رفتارهایی سکوت نکرده و برای رسیدن به حقوق خویش با تمام توان وارد میدان شوند.
در پایان نیز پیشنهاد میکنم که دوستدارن راستین محیط زیست کمپینی در خصوص اعتراض به این دروغ پردازی آقای محمد علی خان اینانلو و همچنین برنامه نود و صدا و سیما برای در اختیار قرار دادن تریبون رسانهای -که باید در راستای منافع ملت باشد،- تشکیل داده تا که شاید دیگران به خود جسارت چنین گستاخیهایی و به هیچ انگاشتن شعور ملت ندهند؛ باشد که خداوند این سرزمین را از دروغ و خشکسالی دور نگاه دارد.