باشگاه نفت تهران در بیانیهای نسبت به حکم کمیته انضباطی در خصوص تخلف دروازهبان استقلال واکنش نشان داد.
به گزارش سایت باشگاه نفت تهران، بیانیه باشگاه نفت به شرح زیر است:
مدتهاست که در عرصه فوتبال کشورمان عادت کرده ایم به شنیدن عجیب ترین اخبار و باور کردن تلخ ترین حقیقتها!! از تبانی و ارتشاء گرفته تا قبیح ترین بی اخلاقیها! از قلیان و دوپینگ گرفته تا تسویه حساب های شخصی ولو با سوء استفاده از پوشش زحمتکش ترین اقشار جامعه و... و... و...!
با این حال روز گذشته، خبری بر روی سایت رسمی فدراسیون فوتبال کشورمان منتشر شد که تیر خلاص را به ذهن خوشبین ترین افرادی که هنوز به استواری برخی ارزشها در ساختار این فوتبال امیدوارند و همواره توجه به نیمه پُر لیوان را در نظر دارند، شلیک کرد! همان هایی که چشم امیدشان، وجود یک سیستم نظارتی "عادل"، "مستقل" و "قانونمند" در فدراسیون فوتبال بود و آرزویشان، فقط و فقط اجرای "عدالت" و بس!!
متن این خبر بدین شرح بود؛
"کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، رفتار غیر متعارف و نادرست مهدی رحمتی دروازه بان استقلال را که در تحریک تماشاگران تیم میزبان مؤثر بوده، تخلف محسوب و نامبرده را به پرداخت 60 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم کرد و به وی تذکر می دهد از این به بعد با رعایت شئونات اخلاقی از هر گونه رفتار غیرورزشی پرهیز کند".
تک تک عبارات به کار رفته در این رأی همچون خاری بر دل همه آنهایی نشست که حوادث تلخ سالهای اخیر فوتبال کشور و آراء صادره توسط کمیته انضباطی طی این سالها را به خاطر دارند! آیا آخرین منزلگاه امید خادمان فوتبال و عاشقان پاک دلِ پرطرفدارترین ورزش کشور هم در شُرف ویرانی است؟!!
به راستی صدور چنین حکمی با چنین لحنی در برابر ارتکاب تخلفی چنان غیراخلاقی، به چه معناست؟؟!! آیا حقیقتاً منظور آقایان از "رفتار غیر متعارف و نادرست" همان حرکت شنیع و "مستهجن-گونه" شخصِ خاطی است؟؟!!! به راستی این رأی با توجه به ماهیت جرم صادر شده یا صرفاً بر اساس توصیه ها و برخی ملاحظات؟؟!!
همه ساله ده ها "رفتار غیر متعارف و نادرست" از بازیکنان فوتبال در سراسر دنیا سر می زند، اما به راستی سابقه بروز چنین حرکت و رفتاری از بی اخلاق ترین ورزشکاران جهان را هم سراغ دارید؟؟!! همین چند هفته پیش، اشک های ماریو بالوتلی ستاره فوتبال میلان که همواره متهم به عدم رعایت اصول اخلاقی است، در برابر آماج شعارهای بسیار توهین آمیز و نژاد پرستانه هواداران ناپولی جاری شد، اما آیا واکنشی غیر از گریه از این بازیکن سرزد؟ اما در بندرانزلی همه دیدند که واکنش دروازه بان استقلال صرفاً در برابر تشویق دانیال داوری از سوی هواداران ملوان چه بود! و شگفتا که کمیته محترم انضباطی، عمق این فاجعه را فقط در حد "تحریک تماشاگران از سوی این بازیکن" تشخیص داده اند!!! آقایان! آیا هنگام صدور رأی به تبعات بروز چنین رفتارهایی و تاثیر آن بر ذهنیت و شخصیت صدها کودک و نوجوانی که شاهد انجام چنین حرکت زشت و غیرقابل باوری بوده اند نیز اندیشیده اید؟! آیا فرزندان و برادران جوان خود را در بین بینندگان چنین صحنه ای تجسم کرده اید؟
هرگز قصد واکاوی خاطرات تلخ و گزنده فوتبال را نداریم اما مگر رفتار زشت دو بازیکن تیم پرسپولیس در آبان سال 1390 که منجر به صدور چنان احکام سنگینی شد، چه تفاوت ماهوی با رفتار این شخص داشت؟! رفتار شیث و نصرتی هرچه که بود، عکس و فیلم آن در اغلب رسانه ها و سایتها منتشر شد اما حتی عکس های گرفته شده از حرکت منزجر کننده مهدی رحمتی به هیچ عنوان قابل انتشار نبوده است!! مع الوصف، به راستی آیا آن چه که در درجه اول اهمیت قرار دارد، ماهیت جُرم است یا شخص مجرم؟! مقایسه این دو اتفاق و آراء صادره مربوط به آنها فقط و فقط این باور را در ذهن تداعی می کند که از نظر آقایان، میزان قُبح یک رفتار غیراخلاقی، بسته به شخصی که آن عمل را انجام می دهد تعیین می گردد!!!!
نظر هوشنگ نصیرزاده، کارشناس حقوقی فدراسیون فوتبال نیز در این خصوص قابل توجه است: "طبق قانون 12 فوتبال، به کار بردن الفاظ رکیک یا نشان دادن ژست آن فحاشی، شامل محرومیت خواهد بود و تشکیلات انضباطی می تواند بازیکن متخلف را حداقل 3 و حداکثر 6 جلسه محروم کرده و جریمه نقدی نیز برای وی در نظر بگیرد. این مورد در آئین نامه انضباطی که به تمامی باشگاهها ارائه شده نیز ذکر گردیده است".
مؤسسه فرهنگی ورزشی نفت تهران همواره اخلاق مداری و قانونمندی را سرلوحه تمامی فعالیت های همه ارکان خود قرار داده و همواره بانگ دادخواهی سرداده است. بیانیه تشکر آمیز این باشگاه از کمیته محترم انضباطی که متعاقب صدور حکم محرومیت "به حق" هافبک ملی پوش تیم نفت در دی ماه سال جاری در همین سایت منتشر شد و چندین و چند نمونه دیگر، همه و همه گواهی بر این مدعاست. در هر صورت این باشگاه به عنوان عضوی سالم و سربلند در سیستم فوتبال کشور، از تشکیلات انضباطی فدراسیون فوتبال فقط و فقط انتظار اجرای عدالت را داشته و دارد. امید آن که این انتظار، انتظاری بی جا نباشد!