29 فروردین ماه مصادف است با روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و در این راستا با بچههای سرویس دفاع مقدس «تابناک» در آستانه این روز با شکوه به دیدار یکی از امیران عزیز ارتش رفتیم که برایمان از همت مردانی بگویند که شاید تا به حال کمتر از ایشان شنیده این و دیده ایم. آنچه که در زیر می خوانید گوشه ای از زحمات و رشادتهای انسانهایی است که گرچه در زمین گمنامند ولی در آسمان شهیرند.
* لطفا خود را معرفی فرمایید.
سرتیپ دوم ستاد حسن سیفی متولد 1340 از روستای سیوکی از توابع تربت حیدریه و فارغ التحصیل دانشگاه علوم استراتژیک ستاد کل نیروهای مسلح در رشته مدیریت دفاعی و فوق لیسانس علوم قرآن و حدیث و دانشجوی رشته مدرسی معارف اسلامی گرایش اخلاق در دانشگاه تهران هستم. و در مسئولیت معاون نیروی انسانی ارتش و سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای مقدس ارتش مشغول به خدمت هستم.
* نقش ارتش در پیروزی و حفظ انقلاب را چگونه ارزیابی می کنید؟ در سال 58 افرادی برای انحلال ارتش تلاش کردند که امام راحل در فرمان چهار مادهای دستور بر رژه ارتش با تمام توان و قدرت نظامی در همه شهرها را صادر کردند که این اعتماد امام(ره) به ارتش سبب حضور قدرتمند نیروهای مسلح در تمام عرصههای حساس کشور شد.
22 ماه اول انقلاب روزهای حیاتی انقلاب بود که من در زمان انقلاب سرباز ژاندارمری خراسان بودم و بعد از انقلاب منتقل شدم به ستاد کل یعنی جایی که آقای خامنه ای نماینده حضرت امام در ارتش بودند و یاد دارم که در آن روزها بسیاری از شعارها مبنی بر انحلال ارتش بود و اگر فهم و درک امام از ارتش نبود و تدبیر مقام معظم رهبری به عنوان نماینده امام نبود امروز شاید ارتشی در کار نبود و آنچه که ارتش را مردمی و مردم را ارتشی کرد افرادی مثل شهید قرنی بودند که در روز 23 بهمن افسران گارد را در حیاط جمع کرد و گفت: آن طرف سیم خار دار مردم از ما ناراحت هستند و این طرف شما هستید و غیرت تان، هر کس می تواند یک قدم بردارد و کار را شروع کند و به کردستان برود.
آن روزها که ناآرامیهای کردستان شدت گرفته بود شهید قرنی حدود 700 نفر از افسران ارتشی را با لباس شخصی به سنندج برد و خود 43 روز لباس نظامی به تن نکرد تا بتواند در لباس مردم به انقلاب خدمت کند و او اولین امیر بود و اولین شهید ترور که به دست گروهک فرقان مورد اصابت قرار گرفت.
در آزاد سازی سنندج خیلیها زحمت کشیدند. وقتی که شهید صیاد شیرازی و آقا رحیم صفوی با نیروهایشان به سمت کردستان راه افتادند تنها لشکری که در سنندج باقی مانده بود و مقاومت می کرد لشکر 28 ارتش و تعداد کمی از بچههای سپاه بودند و هنگامی که همه نیروها به فرودگاه رسیدند از آنجا تا لشکر 28 که باید خودمان را می رساندیم برای هر متری یک شهید دادیم و همه بر این قول بودند که اگر بچهها در لشکر 28 به هم برسند دیگر ضد انقلاب کاری نمی تواند بکند. و این اولین تبلور وحدت ارتش و سپاه بود و به عبارتی اصلاً تفرقه ای نبود که وحدت بخواهد و هدفی جز حفظ و خدمت به انقلاب وجود نداشت.
خاطره ای از صیاد شیرازی دارم که مبین همین امر است. وقتی که صیاد به همراه گروهی از افسران به سمت صلوات آباد کردستان در حرکت بودند به کمین ضد انقلاب خوردند در حالی که آنها در بالای تپه بودند و صیاد و یارانش و همچنین مردم در جوار آنها در پایین تپه. آنگاه صیاد شیرازی متوجه شد که ضد انقلاب غیر از آنها به مردم هم تیراندازی می کنند و می خواهند در خلال این درگیری ارتش را بدنام کنند و در نگاه مردم اینطور جلوه دهند که اینها باعث کشته شدن شما شدند، گروهی از نیروهایش را سپر مردم قرار داد و با بقیه ضد انقلاب را فراری داد. در حالی که 8 نفر از نیروها زخمی بودند یک دختر 8 ساله نیز مجروح شده بود. صیاد یک بالگرد درخواست کرد و با آمدن آن در کمال حیرت به جای اینکه نیروهای زخمی خودش را در بالگرد بنشاند، مادر و پدر و دختر 8 ساله صلوات آبادی را با بالگرد فرستاد و زخمیهای خودی را با آمبولانس راهی کرد. با دیدن این صحنه از آن موقع به بعد مردم صلوات آباد اجازه ندادند ضد انقلاب به نیروهای ارتش و سپاه حمله کنند.
در واقع این ارتش بود که با پیام حضرت روح الله نهضت را تبدیل به انقلاب کرد و ارتشیها دین و اعتقاداتشان را بر اهداف سازمانی ترجیح دادند و همراه با تودههای مردم در انقلاب و دفاع همه جانبه از آن همت گماردند.
ارتش نقش داداش بزرگ را برای بچههای انقلاب داشت. افسرهای گاردی در مسجدها شروع به آموزش مردم کردند و بالاخره دوران مظلومیت و تردید در ارتش سپری شد و ارتش نیز جزئی از انقلاب و مردم شده بود.
* نقش ارتش در جلوگيري از پيشرفت ارتش بعث در روزهاي اوليه جنگ تحميلي چه بود؟در روز اول جنگ 140 فروند جنگنده به سمت دشمن یورش می برند که در واقع 2 ساعت بعد از جنگ اولین عملیات هوایی ارتش صورت گرفت و در سال اول جنگ 172 عملیات زمینی صورت گرفته است. در واقع توقعات از هر ارتشی در هنگام حمله دشمن چند چیز است:
اول آنکه دشمن را متوقف کند و سپس برای عقب راندن آن اقدام کند و در نهایت تهاجم کند و او را خارج کند و به عبارتی سر جایش بنشاند. ارتش تا دندان مسلحی که نشانههای دشمنی اش حتی قبل از وقوع انقلاب احساس می شد آمده بود تا 3 روزه ایران را فتح کند و این غیرت و شجاعت همه مردم ما به خصوص برادران ارتشی بود که در اولین دقایق به پا خواستند و غیورمردانی چون عشایر میمک بودند که با دادن 60 شهید در روزهای اول جنگ جلو دشمن ایستادند.
172 عملیات اول ارتش عراق را متوقف کرد و با تدابیر حضرت امام و بچههای حزب الهی ارتش و سپاه در سال دوم جنگ خودشان را پیدا کردند و آنچه که پیروزیهای ما را از سال 60 به بعد رقم زد دو عامل بود:
1- وحدت
2- اینکه خدا بود و دیگر هیچ
به معنایی همه بودند و هیچ کس نبود. نه نام و نشانی و نه سهم خواهی که دیگری را نتابد. و این رمز پیروزی هایی همچون فتح المبین و بیت المقدس و ... شد.
* نقش ارتش در حماسه هايي همچون آزادي خرمشهر چه بوده است؟یکی از اتفاقاتی که قبل از بیت المقدس افتاد این بود که 790 نفر از افسرانی که در دانشگاه امام علی (ع) از قبل از انقلاب مشغول به تحصیل بودند و دو ماه تا گرفتن لیسانس و درجه ستوان 2 گرفتنشان بیشتر نمانده بود با سخنرانی آقای شکر ریز که رئیس هیئت علمی و جانشین دانشگاه بودند به این مضمون که این طرف لیسانس هست و درجه و فرماندهی و آن طرف دشمن و آتش و صیانت از کشور حالا من که استاد شما هستم آن طرف را انتخاب می کنم، شما هر کاری می خواهید بکنید؛ شبانه و مثل یک سرباز سوار بر قطار شدند و به طرف خرمشهر حرکت کردند.
خیلی از آنها مثل شهید حبیبی دیگر برنگشت و بسیاری از همین بچهها دیگر بر نگشتند و کسی هم نامی از آنها نبرد و نکته قابل توجه آن است که اینها ورودیهای قبل از انقلاب بودند که قرار بود 2 ماه دیگر فارغ التحصیل شوند.
* نقش امام خميني در وحدت و هماهنگي ارتش و سپاه؟
حضرت امام یکی از هنر هایش این بود که مردم را به ارتش وارد کرد و ارتش را به مردم. یعنی مردم را ارتشی کرد و ارتش را مردمی که تشکیل ارتش 20 میلیونی به مثابه همان ارتشی کردن مردم است.
چقدر زیبا مقام معظم رهبری بیان فرمودند: " افسران جبهه نرم " افسران جبهه سخت چه کسانی بودند؟ همین آدم هایی که ارتش 20 میلیونی را تشکیل داده بودند و مزه کاری که آنها در جبهه سخت کردند باعث شد آقا این را دوباره از همان بچهها بخواهند. لذت و اطاعت و همراهی آنها و طعم شیرین کاری که آنها کردند باعث این امر شد.
دومین کار امام در پیشبرد جنگ این بود که با یک سازماندهی منظم جنگ را از داخل کوچهها به جبههها برد و با ارتشی که از مردم تشکیل می شد جنگ را هدایت کرد. طرح کوچه به کوچه ضد انقلاب را خنثی و مردم را به جبههها برد.
سومین کاری که امام کرد این بود که از فرماندهان که می توانستند طراح جنگ باشند استفاده کرد و تخصص آنها را به همراه اعتقاداتشان به پای دفاع از انقلاب آورد.
همانند سرهنگ دومی که بعد از آزادی سوسنگرد به دیدن حضرت امام (ره) رفت و گفت:" اماما تا من زنده ام نمی گذارم یک عراقی پایش را بر خاک این سرزمین بگذارد و به شما اطمینان می دهم که اگر عراقی در حال فرار باشد حتی با خون خودم هم که شده خاکی که از ایران به پوتین او چسبیده است را خواهم شست "و این افسر غیور در عملیات بعدی سوسنگرد شهید شد.
چهارمین کار امام این بود که برای تدارک جبهه از لجستیک مردمی استفاده کرد و کاری کرد که پشتیبانی از جبههها به داخل خانهها آمد.
کار دیگر امام این بود که بین خواستههای دل و نوک تفنگ یک رابطه ای برقرار کرد یعنی به جای تکیه به آتش و نیروی انسانی می فرمود آنچه که منطقه را نگه می دارد دل و عشق است.
امام یک نگاه می کرد و هزاران فهمیدهها را می ساخت. نگاه امام همه آدمها را به سمت انقلاب جذب کرد و آنها را به جبههها می فرستاد و در واقع این عشق به ولی بود که حماسهها می آفرید.
* نقش خانواده هاي ارتشيان و همسران اين عزيزان در دفاع مقد س چگونه بوده است؟خانوادههای ارتشی مظلوم واقع شده اند چرا که در هنگام بمبارانها پادگانها که مورد اصابت قرار می گرفت خانوادهها هم در همان جا و شهرکهای مجاور زندگی می کردند و بسیاری از آنها شهید و مجروح شدند. البته این خانوادهها هم در کنار مردانشان در حال مبارزه بودند چرا که مثلا در پایگاه دزفول خانوادهها ستاد پشتیبانی جنگ را تشکیل دادند. و این در موقعی بود که شوهرانشان در منطقه بودند و مسئولیت اداره بچهها نیز به عهده شان بوده است.
* ضمناً ما 49 هزار و 850 شهید ارتشی داریم و 280000 جانباز که باید پرسید چه کسی اینها را اداره می کند؟یکی از همسران همین جانبازان به نام مهران راد که 18 سال شوهرش را نگهداری می کرد در حالی که سیستم گوارشی نداشت و قدرت تکلم خود را از دست داده بود بعد از شهادت همسرش در برابر حضرت آقا خبردار ایستادند و فرمودند: اماما، خامنه ای، سید و سرور من، هجده سال سرباز تو را نگهداری کردم و امروز او را به ارتش تحویل دادم تا به بهشت زهرا (س) بسپارند و امروز ماموریتم تمام شد من و دو دخترم تفنگ در دست آماده فرمان شما هستیم و به حالت خبردار گفت من سرباز مطیع شما از امروز خواهم بود.
این یک نمونه از مقاومت این خانوادهها بود که بیان شد و هزاران از این دست وجود دارد.
ما در جنگ 37500 نفر آزاده داشتیم که 23000 نفر ارتشی بودند. در اینجا جا دارد که از سید الاسرای ارتش شهید لشکری یادی بکنیم که ایشان وقتی که رفت جبهه و اسیر شد در نبودشان پسرش به دنیا آمد و وقتی برگشت پسر ایشان دندانپزشک شده بود. عراقیها به او گفته بودند: شما فقط بیا و بگو که در عراق افتادی در حالی که ایشان در خاک خودمان افتاده بود و ضد انقلاب او را تحویل عراقیها داده بود و در ازای این کار یک گروهان دختر زیبا را در اختیارت می گذاریم و خانواده ات را نیز می آوریم تا در فلان کشور زندگی کنید اما ایشان نپذیرفته بود.
* نقش آيت الله خامنه اي به عنوان رييس جمهور و نماينده امام در شورايعالي دفاع در وحدت و هماهنگي ارتش و سپاه چگونه بوده است؟یکی از مهمترین دلائل موفقیت ما این بود که حضرت آقا در همان روزها اول جنگ آمد و ستاد تشکیل داد. امیر قاسمی نو در این خصوص می گفت: اگر آقا نبود سوسنگرد آزاد نمی شد !
اگر ارتش طیبه شد و ارتش حزب الله شد نشان از تلاشهای رهبری دارد و او بود که ما را حزب الهی کرد و به مانند شیرودیها که در دربار فرعون کا را آموخته بودند ساخت و در زمان موسی شلیک کرد.
* نقش ارتش بعد از جنگ را بیان بفرمایید.یکی از بزرگترین کارهایی که مجموعه ارتش انجام داد نگهداری 70000 اسیر عراقی بود که 18 سال به طول انجامید و در حالی که زندان هایی مثل گوانتانامو و ابوغریب وجود داشتند در زندان ما 8000 حافظ کل قرآن از اسرای عراقی تربیت کردیم و 15000 دندان مصنوعی برایشان ساختیم و 27000 عمل جراحی برایشان انجام دادیم. به 40000 اسیر عراقی واکسن هپاتیت زدیم در حالی که خودمان از داشتن آن کم بهره بودیم. این افتخار برای ما بس که یکبار دست روی هیچ اسیری دراز نکردیم.
یک خاطره ای که از این اسرا دارم از این قرار است که:
در زمانی که مرحوم نظران فرماندهی اسرا را بر عهده داشت بعد از عملیات کربلای 5 افرادی از دشمن که اسیر شدند مورد بازجویی قرار گرفته بودند که یکی از آنها به بازجو فحاشی کرده بود و بازجو هم توی گوش او زده بود. این موضوع را ساعت 10 شب نظران متوجه می شود و دستور می دهد آن اسیر عراقی را بیاورند و یا بازجو را ببخشد و یا فردا صبح جلو همه افراد او می تواند بازجویش را قصاص کند. خیلی تلاش کردند از اسیر عراقی حلالیت بطلبند ولی حاضر نشد و صبح در حالی که همه ایستاده بودند و برنامه صبحگاه بود اسیر عراقی را آوردند و زمانی که می خواست توی صورت بازجو بزند در آخرین لحظات دستش را نگه داشت و فریاد برآورد الان فهمیدم حق با شماست و برویم همه اطلاعات را بگویم.
* وضعیت کنونی ارتش را چگونه ارزیابی می کنید؟وضعیت موجود و قبل ارتش اصلاً قابل مقایسه نیست. افتخار ما این است که در کنارمان داداش کوچیکه یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وجود دارد و ما مانند دو برادر بر علیه دشمن می ایستیم و اجازه نخواهیم داد کسی حتی فکر تعدی به این مرز و بوم را داشته باشد.
در سالهای دفاع مقدس 600 نفر از کسانی که شهید شدند در قبل از انقلاب جزء گارد شاهنشاهی بودند که با ظهور انقلاب هر چه داشتند در طبق اخلاص نهادند و در حالی که گمنام زیستند گمنام نیز شهید شدند و امروز ما از جنگی برگشته ایم که 43 کشور به عراق کمک کردند و موید این قضیه این است که ما از 37 کشور اسیر داشته ایم.
ما برای آینده وفق با تکنولوژی و ابزار روز دنیا خودمان را آماده کرده ایم، اگر چه پیروزی را در فناوری نمی دانیم. ما دریافته ایم که تنها با تکیه بر ابزار نمی توان پیروز شد بلکه آنچه ما را به سر منزل مقصود خواهد رساند فکر و اندیشه هاست که از تلالو فرامین رهبری معظم انقلاب سرچشمه می گیرد.
* چرايي و چگونگي تشكيل سازمان حفظ آثارو ارزشهای دفاع مقدس در ارتش را بفرمایید؟سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش 10 سال قبل با مسئولیت امیر سرتیپ سید حسام هاشمی تاسیس شد که خود ایشان از فرماندهان منطقه غرب و از دوستان نزدیک شهید صیاد شیرازی بودند.
شهید صیاد در تاسیس این قسمت و در بعد اندیشه و نظریات آن نقش داشت و این سازمان که بنده از سال 86 مسئولیت آن را بر عهده دارم توانسته است بسیاری از اطلاعات جنگ را جمع آوری نماید.
از 422 عملیات انجام شده که 55 عملیات مستقل هوایی و 65 عملیات دریایی و همچنین 70 عملیات پدافندی بوده است بسیاری از اطلاعات جمع آوری شده است.
و معاونتهای دیگری مثل طرح و برنامه و مهندسی جنگ و اسناد جنگ و انتشارات در این سازمان وجود دارد که بسیاری از اطلاعات را توانسته جمع آوری و سازماندهی نماید و بانک اطلاعاتی خوبی برای ارتش به ارمغان آورده است.
* کلام آخر؟باید مثل صیاد از خود گذشت و به رهبری خدمت کرد. باید کاری کرد که جایگاه رهبری را همه بشناسند و قدر بدانند و این همان جایی است که دشمنان نشانه گرفته اند.