دیشب کارلوس کیروش چهرهای درهم و گرفته داشت. آفتابسوخته و خسته و بیشتر از همه اینها درمانده. سرانجام برنامهریزیهای یک ساله او برای آمادهسازی تیم ملی، به اردو نصفه، نیمه تبدیل شده بود که تا همین چند روز پیش نیز بازیکنان قطرهای به آن اضافه میشدند. با همه اینها، او همچنان با امید از سختکوشی خود و بازیکنانش برای موفقیت در برزیل سخن میگفت.
به گزارش «تابناک»،
«چهره من چهره فردی است که برای منافع فوتبال ایران کار میکند. من برای تعطیلات نیامدهام اینجا. اگر ما این فرصت را داشته باشیم که در سطح حرفهای و رقابتی بازیکنان را آماده کنیم، بازیکنان این توانایی را خواهند داشت که به آن سطح برسند. سه سال است من را میشناسید. من نیامدهام که وعده بدهم. تنها قولی که دادهام، این است که سخت کار کنم. ما خواهیم دید چه اتفاقی خواهد افتاد. دلیل اصلی این اردو، این بود که به بازیکنان فرصت بدهیم تا با بازیکنان افریقایی آشنا بشوند»؛ این بخشی از پاسخ کیروش است، وقتی فردوسیپور میخواست به زور لبخندی بر چهره عبوس او بنشاند.
با استناد به همین سخنان میتوان واکنشهای پس از جامجهانی را در فضای رسانهای ایران پیشبینی کرد. اگر تیم ملی نتیجه نگیرد، بسیار روشن است که شمشیرهای آخته خیلیها کیروش و تصمیماتش را نشانه میرود. هماکنون نیز مسئولان باشگاه سپاهان در واکنش به سخنان کیروش، او را به توجیه شکست احتمالی خود در جام جهانی متهم کردهاند.
بیگمان حرفها و اتهامات خیلی بدتر از این هم در انتظار مردی است که در یک سال اخیر برای تیم ملی ما از خودمان بیشتر رگ گردنی شده است. شاید همین حرفهای او که از بار مسئولیت هفتاد میلیون ایرانی روی دوشش سخن میگوید و اینکه نمیخواهد سه میلیارد تن در دنیا به اشتباهات تیم ملی ایران بخندند، منبع استدالال خیلیها شود که دیدید «شارلاتان پرتغالی» خوب ما را شناخته بود که با این حرفها حسابی با احساسات ما بازی میکرد. اما دیدید که کاری نکرد و فقط حقوق دلاری خود را گرفت و رفت.
مروری کوتاه در حافظه تاریخیمان، نشان میدهد که واکنشهایی از این دست را کم در ورزشمان ندیدهایم. نحوه آمادهسازی و حریفان قدر تیم ملی در برزیل هم این گروه را به رسیدن به چنین نتیجهای امیدوار کرده و اگر تا همین اکنون نیز جلو خودشان را گرفتهاند تا چیزی نگویند تنها برای این بوده که به تضعیف روحیه تیم ملی متهم نشوند، وگرنه در خفا خودشان به اردو تدارکاتی رفتهاند که پس از سومین بازی ایران در جامجهانی، حسابی از خجالت کارلوس کیروش درآیند.
بنا بر این گزارش، بسیار روشن است که اگر نتیجه بر خلاف تصور این گروه و عامه مردم ایران باشد و همین تیم دست و پا شکسته بتواند نتایج خوبی به دست آورد، همین سخنان کارلوس کیروش، تبدیل میشود به خوراکی برای تبدیل او به یک اسطوره بزرگ و بیبدیل.
در این باره باید گفت، اینکه نتیجه چه خواهد بود و واکنشها چگونه، مسألهای است که شصت روز دیگر مشخص خواهد شد. هماکنون مسأله مهمتر این است که تیم ملی ایران با همین برنامههای دست و پا شکسته و با همین تدارکات ضعیف و داشتن یک گرمکن برای سه هفته با سختکوشیهای کیروش و یارانش در حال آماده شدن برای جامجهانی است.
اما شرایط در ایران به گونهای است که حتی زبان اسپانسری که نتوانسته تدارکات مناسب را برای تیم ملی تهیه کند، هم به نقد ایشان باز شده و کسی نیست پاسخ درخوری بدهد.
نماینده وزارت و فدراسیون هر دو از مبالغی که برای اردو صرف کردهاند، سخن میگویند اما کسی نیست بگوید چرا تیم ملی را بدون سرپرست راهی آفریقای جنوبی کردهاید و مدام در ایران از صرف مبالغ میلیاردی برای این اردو میگویند. گیریم ۲.۵ میلیارد هم برای این اردو هزینه کرده باشید. وقتی نتوانستهاید دستکم چند دست لباس مناسب برای آنها تهیه کنید، همه این هزینهها به چکار آید؟!
با همه اینها و با وضعیت عجیبی که تیم ملی در اردو تدارکاتی افریقای جنوب دارد که بخش مهمتری از آن را شب گذشته کیروش گفت، باز هم سرمربی تیم ملی فرار به جلو نکرد که با این وضعیت، دست از تلاش بردارد.
«من همیشه نگاهم مثبت است و کاملا ایمان دارم که بهترین تلاش و کارآیی خود را در جام جهانی خواهیم داشت»؛ همین عبارت کوتاه را اگر به چهره آفتاب سوخته و خسته کیروش ضمیمه کنیم، میفهمیم که او قصدی برای فرار به جلو و انداختن مشکل به گردن دیگران نداشته و ندارد. او یک مربی حرفهای است که موفقیت خود و تیمش در جامجهانی از همه چیز مهمتر است.