از شامگاه پنجشنبه تا ظهر جمعه، یکباره وضعیت تیم ملی کشتی فرنگی ایران دگرگون شد. فرنگیکاران که خود را برای رقابتهای جامجهانی تهران و مسابقات جهانی ازبکستان آماده میکردند، شب گذشته و در حمایت از سرمربی خود، اردو تیم ملی را ترک کردند و صبح جمعه شورای فنی فدراسیون کشتی در یک نشستی فوقالعاده از قطع همکاری با محمد بنا و انتخاب مربی ارشد برای تیم ملی خبر داد.
به گزارش «تابناک»، «رسول خادم» و «محمد بنا» دو پادشاهی بودند که بسیاری گمان میکردند در یک اقلیم نمیگنجند و زمان زیادی هم برای اثبات ادعای خود نیاز نداشتند. چه اینکه هر دو آدمهای خاصی در کشتی ایران هستند که اصول خاص خود را دارند و پافشاری زیاد روی این اصولشان است که موجب شده تنها چند ماه پس از آغاز همکاری، کارشان به جدایی پر سروصدایی بکشد.
محمد بنا، خوب یا بد باید حرف اول و آخر تیمش را خودش بزند. او دوست ندارد کسی در کارش دخالت کند و تنها یک رئیس فدراسیون را برای پاسخگویی شایسته میداند. برای همین وقتی شورای فنی تیم ملی کشتی فرنگی، جایی که زیر نفوذ شخص رسول خادم است، او را مجبور به برگزاری مسابقات انتخابی میکند، او چندان این کار را برنمیتابد و پس از حضور در یک رقابت جهانی از همکاری نکردن «با این شرایط» سخن میگوید؛ «شرایطی» هم که بنا از آن میگوید، تنها و تنها مختص خودش است و کسی از آن سر درنمیآورد. او اعتقادی به مسابقات انتخابی برای تیم ملی ندارد و بر این باور است، تیمش را خودش باید برای مسابقات ارنج کند. اگر بخواهد قهرمان جهان را خط میزند تا یک کشتیگیر جوان را به میدان بفرستد. اگر هم دوست داشته باشد، کشتیگیری که در وزن خودش بیرقیب است، به وزنی دیگر میبرد. برای بنا مهم این است که کسی در کارش دخالت نکند.
او البته دلیل قابل قبولی هم برای این کارهایش دارد؛ نتایج درخشان. میگوید هر کاری میکند، در نهایت نتیجه میگیرد. حرف اول و آخرش این است که کسی در کارش دخالت نکند تا او هم بتواند با خیال آسوده کار کند و نتیجه بگیرد. جالب اینجاست که هرچند این شیوه کاری بنا از سوی شورای فنی کشتی غیر استاندارد و نادرست قلمداد میشود، محمد بنا در همه این سالها در باور مردم به نماد مربیگری علمی تبدیل شده بود و همین هم وجه تمایز او با سایر مربیها در نگاه مردم بود.
سوی دیگر ماجرا هم البته رسول خادم است؛ کسی که شاید اگر در موقعیت محمد بنا بود او هم نمیتوانست با تیم ملی همکاری کند. رسول خادم هم در سالهای گذشته با کشتی آزاد نتایج خوبی گرفته و این رشته را از دوران افولش خارج کرد. این درست که او هم مانند بنا شورای فنی تیم ملی را بالای سر خود دارد؛ اما تفاوتش با محمد بنا در این است که او ریاست فدراسیون را بر عهده دارد و برای همین هم دست بالا را در جلسات شورای فنی دارد؛ همان شورایی که در نخستین جلسه بعد از ریاست خادم در فدراسیون کشتی، او را به سرمربیگری تیم ملی هم برگزید.
برخی از فرنگیکاران بر این باورند که موفقیتهای فراوان این رشته در سالهای اخیر، دشمنانی را برای آنها تراشیده است. به هر حال، وزن مدالهای فرنگی کاران ایرانی در المپیک لندن نشان داد که عملکرد آنها چه تأثیر بسزایی در کسب بهترین نتیجه ورزش ایران بعد از انقلاب داشته است. آنها بر این باورند که برخیها برای خارج کردن کشتی آزاد از زیر سایه کشتی فرنگی کاری کردند که بنا از تیم ملی برود؛ هرچند این نخستین باری نیست که محمد بنا تیم ملی را ترک کرده و سابقه قهرهای او از تیم ملی زیاد است. شاید همین تکراری بودن رفتار بنا و قهرهای چندین و چندبارهاش هم دلیلی باشد بر اشتباه این عده و درستی تصمیم شورای فنی.
اما چه این ادعا درست باشد و چه نه، تجربه نشان داده که هیچ گاه ما نتوانستیم در تاریخ مدیریتی را برقرار کنیم که دو تیم قدرتمند کشتی فرنگی و آزاد داشته باشد و همواره خواسته یا ناخواسته قدرتمند شدن یکی با افول دیگری همراه بود. شاید آن روزی که عدهای به حضور همزمان رسول خادم در کسوت ریاست فدراسیون و سرمربیگری تیم ملی آزاد انتقاد میکردند، رویدادهایی مانند آنچه امروز رخ داده را میدیدند. شاید اگر او تنها به پرورش کشتیگیران آزادکار و کسب پیاپی مدال و جام میاندیشید و عرصه مدیریت کشتی را به مدیری لایقتر واگذار میکرد، این اتفاق نمیافتاد.
اما به هر حال هر چه بود، حکایت رسول خادم و محمد بنا، حکایت دو پادشاه است که در یک اقلیم نگنجیدند و فعلا که حضور خادم در کسوت ریاست فدراسیون در خروجی را روی محمد بنا گشوده است. ولی امیدواریم مدیرت کشتی ما به سمتی برود که بتواند از همه استعدادهایش به خوبی بهره ببرد و روزی را ببینیم که دو تم قدرتمند کشتی آزاد و فرنگی داشته باشیم.