رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با اشاره به اینکه ۲۰ میلیون نفر بیسواد مطلق و کم سواد که سطح سواد آنها تا دوره ابتدایی است، در کشور داریم، گفت:کودکان کار، کودکان معلول و بد سرپرست و بی سرپرست بیشتر از چرخه تحصیل باز میمانند.
به گزارش تسنیم، از میان جمعیت 70 میلیونی کشور حدود 30 میلیون نفر سطح سوادشان حداکثر تا دوره راهنمایی است. از این میان حدود 3.5 میلیون نفر بیسواد مطلق در کشور وجود دارد و تمام این آمارها در شرایطی گزارش شده است که نهضت سوادآموزی در کشور فعالیت میکند و تا پایان برنامه پنجم توسعه بیسوادی در گروه سنی 10 تا 49 سال باید ریشه کن شود.
از سوی دیگر درصدی از کمسوادان در طول زمان به بیسوادی مطلق بازگشت میکنند و این موضوع باز هم جمعیت حدود 3.5 میلیون بیسواد مطلق در کشور را افزایش میدهد.
علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در جریان بازدید از خبرگزاری تسنیم، به سوالات مختلف درخصوص وضعیت بیسوادی در کشور پاسخ داد.
200 ساعت آموزش برای تحکیم سواد جلوگیری از بازگشت افراد به بیسوادی
مشکلی که هماکنون وجود دارد این است که افراد بیسواد پس از کسب آموزشهای لازم و باسواد شدن مجدد به سمت بیسوادی بازگشت میکنند در حالی که میتوان با اتخاذ تدابیر مختلف از جمله انتشار روزنامهای مخصوص افراد کم سواد به آنها برای تثبیت سواد کمک کرد.چرا نهضت سوادآموزی در این زمینه ضعیف عمل میکند؟هماکنون اشتباهی در فضای رسانهای کشور رخ داده و آن این است که صرفا وضعیت بیسوادی کشور را به حساب یک دستگاه خاص میگذارند و میگویند این مجموعه ضعیف عمل کرده است و مسئله با مقصر نشان دادن یک ساختار تشکیلاتی منتفی میشود اما عوارض، پیامدها و نتایج این جمعیت بیسواد و کم سواد در کشور برطرف نمیشود.
معتقدم به جای جنبههای سلبی باید بر روی جنبه ایجابی کار کرد بهگونهای که علیه بیسوادی در جامع جو منفی ایجاد و زمینهای را فراهم کرد که افراد در برنامههای سوادآموزی حضور یابند حتی اگر خودشان را متقاعد کنند که در محیط خانواده خود باسواد شوند و الزاما به کلاسهای نهضت سوادآموزی مراجعه نکنند.
حداقل در سه سالی که بنده در سازمان نهضت سوادآموزی حضور داشتم خلا جدی در این زمینه مشاهده کردم یعنی تا زمانی که ما رسانهها را تحریک نکردهایم، رسانه به سراغ ما نیامده و نپرسیدهاند که چرا این وضعیت ایجاد شده و چه برنامههایی دارید؟ سالهاست که در حوزه سوادآموزی تولید ایده، نظر، فکر و محتوا آموزشی مناسب نداریم.
درخصوص تحکیم سواد افراد نیز باید بگویم که تا سال 90 مدل آموزشی ما در نهضت سوادآموزی به صورت دوره مقدماتی معادل کلاس اول ابتدایی، دوره تکمیلی معادل سوم ابتدایی و دوره پایانی معادل چهارم ابتدایی بود اما زمانی که مقام معظم رهبری فرمودند به تحکیم و توسعه سواد توجه کنید ما با الهام از این موضوع و آسیب شناسی که در این سالها انجام داده بودیم، مصوبهای را آماده کردیم و شورای عالی آموزش و پرورش آن را تصویب کرد که بر اساس این مصوبه دوره سوادآموزی طراحی شد که شامل دوره تحکیم و انتقال است.
دوره انتقال که معنای آن انتقال به آموزش رسمی است، معادل ششم ابتدایی بوده و با طراحی این دوره به مسئله تعمیق سواد توجه کردیم. قبل از طراحی این دوره 70 درصد از افراد از دوره مقدماتی و تکمیلی بازگشت به بیسوادی داشتند اگرچه افرادی که به کلاس چهارم میرسیدند، ضریب حفظ سواد در آنها بیشتر است.کلاس پنجم نیز پایان دوره تحصیل است و فرد حداقل سواد را احساس میکند و دیگر بیسواد نیست.
طراحی دوره انتقال باعث شد تا دامنه آموزشها توسعه پیدا کند. افرادی که دوره مقدمانی را طی کرده و در پایه سوم ابتدایی قبول میشوند، میتوانند وارد دوره تحکیم و انتقال شوند اما اگر فرد وارد دوره تحکیم شد در همان سال نمیتواند وارد دوره انتقال شود.
برای دوره تحکیم 200 ساعت فعالیت طراحی کردهایم که 70 ساعت حضوری و 130 ساعت غیرحضوری است. برای 130 ساعت آموزش غیر رسمی، 15 کتاب طراحی کردهایم که خواندن 3 کتاب الزامی و 12 کتاب اختیاری است. 8 کتاب را نیز خود فرد میتواند انتخاب کند. در دروه سواد آموزی که معادل سوم ابتدایی است 400 ساعت مهارت پایه را به افراد آموزش میدهیم.
در حقیقت از سال 90 به بعد موضوع تحکیم سواد مورد توجه قرار گرفت و آنقدر به این موضوع توجه داریم که به استانها اعلام کردیم به غیر از 3 کتاب اصلی در بقیه کتابها میتوانند نیازهای واقعی افراد را تشخیص داده و کتاب تولید کرده و آن را به افراد بیسواد ارائه دهند. این کتابها حجمش کم بوده و حداکثر 40 صفحه است و ساده بوده تا بتوان به آسانی آن را خواند.
در حال طراحی نشریهای ویژه افراد نوسواد و کم سواد با عنوان فرصت دوم هستیم که هماکنون در مرحله اخذ مجوز قرار داریم.دی ماه سال گذشته نشریهای با تیراژ 30 هزار نسخه منتشر و میان بیسوادان توزیع کردیم که دو برابر آن تقاضا داشتیم.
اما اختلاف نظرهایی دراین زمینه وجود دارد که گروهی میگویند این منابع را صرف سوادآموزی افراد کنیم و گروهی معتقدند که این قبیل از فعالیتها نیز از جنس سوادآموزی است. ما این اقدامات را از جنس سوادآموزی کاربردی میدانیم. شاید اگر یک کتاب با موضوع خاص را به یک فرد بدهید تمایلی نداشته باشد که آن را تا انتها بخواند اما اگر به یک فرد چند صفحه روزنامه بدهید چون اخبار مختلفی در آن وجود دارد تمایل به خواندن دارد و از این طریق میتوان به تقویت مهارت خواندن در افراد بیسواد کمک کرد.
9 میلیون و 719 هزار بیسواد مطلق در کشور داریمهماکنون آمار دقیق بیسوادی در کشور به چه صورت است یعنی به طور مشخص چه تعداد از افراد در گروه سنی 10 تا 49 سال و چه تعداد بالای 50 سال هستند و در هر یک از این گروههای سنی چه تعداد بیسواد مطلق و چه تعداد کم سواد داریم؟
9 میلیون و 719 هزار نفر بیسواد مطلق در کل کشور داریم که از این تعداد 3 میلیون و 456 هزار نفر در گروه سنی 10 تا 49 سال هستند و حدود 6 میلیون نفر بالای 50 سال هستند که هماکنون در برنامههای آموزشی این گروه در اولویت قرار ندارند البته این افراد اگر تمایل داشته باشند برنامههای سوادآموزی را برای آنها خواهیم داشت اما اینگونه نیست که ما به سراغ آنها برویم.
11 میلیون کم سواد در کشور11 میلیون کم سواد نیز در کشور داریم که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است، 7.5 میلیون نفر از این افراد زیر 50 سال هستند که میتوانند برگشت به بیسوادی داشته باشند و به جمعیت 3 میلیون و 456 هزار بیسواد زیر 50 سال اضافه شوند.
9 میلیون نفر نیز در کشور وجود دارند که تحصیلات آنها در حد دوره راهنمایی است. حدود 7 میلیون نفر از آنها زیر 50 سال هستند.
اولویت ما برای سوادآموزی، باسواد کردن گروه سنی 10 تا 49 سال و حضور آنها در دوره سوادآموزی است. در دوره تحکیم هر فردی که دوره سوادآموزی را پشت سرگذاشته و افرادی که قبلا کم سواد بودهاند و واجد شرایط هستند، میتوانند ثبت نام کنند. فارغ التحصیلان دوره سوادآموزی و افرادی که قبل از ششم ابتدایی درس خواندهاند نیز میتوانند در دوره انتقال ثبت نام کنند و مانعی برای آنها وجود ندارد. اما در شیوه آموزش در دوره سوادآموزی و دوره انتقال تفاوتهایی وجود داردبه این صورت که در دوره سواد آموزی امکان آموزش فرد به فرد وجود دارد ولی در دوره تحکیم و انتقال افراد الزاما باید به کلاس درس بروند و اگر یک نفر داوطلب سوادآموزی باشد نمیتوانیم آن را تحت پوشش ببریم و حداقل باید 10 نفر باشند که کلاس را تشکیل دهیم.
همین ضرورت حضور افراد بیسواد در کلاس درس در دوره تحکیم و انتقال که معادل کلاس چهارم تا ششم ابتدایی است باعث میشود تا بسیاری از افراد نتوانند در کلاسها حضور پیدا کنند و از این بابت بیخیال افزایش سطح سواد خود تا پایان دوره ابتدایی شوند.
تعلیم و تربیت غیرحضوری در سطوح پایین جوابگو نیست.حتی دانشگاهها نیز تمام آموزشها را مجازی و به صورت غیرحضوری ارائه نمیدهند در رابطه با افرادی که تحصیلاتشان پایین تر است، معلم و کلاس قابل حذف نیست و اگر این موارد قابل حذف بود دیگر نیازی به تاسیس سازمان نهضت سوادآموزی و وضع مقررات و اختصاص منابع نبود و هر فردی میتوانست از طریق خودآموزی باسواد شود.
تلاش ما این است که در سوادآموزی افراد را به مرز استقلال در یادگیری برسانیم به گونهای که فرد بتواند کتاب و روزنامه بخواند و امکان استفاده از فرصتهای فرهنگی و آموزشی جامع را داشته باشد.
حذف عنصر زمان و مکان در سوادآموزی به روش فرد به فردهماکنون افراد بیسواد تمایلی برای دریافت خدمات با سوادی ندارند و علاقه مند نیستند تا در فعالیتهای سوادآموزی حضور داشته باشند، این موضوع از کجا ریشه میگیرد و دلیل آن چیست؟در روش آموزش فرد به فرد که تا سوم ابتدایی را در برمیگیرد عنصر زمان و مکان را حذف کردهایم و مقررات آموزش و پرورش را به گونهای تغییر دادیم که اگر فردی مهارتهای سواد پایه را داشته باشد میتواند در سایر دورهها مانند انتقال به صورت داوطلب آزاد شرکت کند و امتحان دهد. آموزش مهارتهای اجتماعی را در دروه تحکیم و انتقال را مدنظر قرار دادهایم که آموزش این مهارتها صرفا با حضور در کلاس درس امکان پذیر است.
روش فرد به فرد یک انقلاب در سوادآموزی است به گونهای که عنصر زمان و مکان را حذف کردهایم و دیگر لازم نیست فرد برای دریافت سواد به مکان مشخص آن هم در زمان مشخص برود، کافی است آموزش دهنده و آموزش گیرنده با یکدیگر توافق کنند مثلا فردی که راننده تاکسی است میگوید ساعت یک یا دو ظهر آمادگی آموزش دیدن را دارد، آموزش در این ساعت و حتی در ماشین فرد نیز امکان پذیر است.
در آموزش فرد به فرد چه کسی عهدهدار آموزش به افراد بیسواد است؟هر شخصی که فرد سوادآموز آن را انتخاب کند از جمله اعضای خانواده، دوستان و همکاران میتواند آموزش فرد بیسواد را بر عهده بگیرد و اگر فرد نتوانست شخصی را برای آموزش انتخاب کند، نهضت سوادآموزی فردی را برای آموزش وی معرفی میکند. بنابراین یک انعطاف کلی در روش، زمان، مکان و حتی محتوا داریم یعنی اگر فردی بگوید با این کتاب نمیتوانم یاد بگیرم و میخواهم با این کتابی که خودم انتخاب کرده ام سواد را یاد بگیرم، ما این کتاب را بررسی کرده و اگر مشکلی نداشته باشد میپذیریم که فرد با این کتاب سوادآموزی را ادامه دهد.
اولویت اصلی ما نیز آموزش افراد زیر 49 سال تا دوره سوم ابتدایی است.اگر بخواهیم بیسوادی را به صفر برسانیم باید بر روی دوره سوادآموزی که تا کلاس سوم ابتدایی است تمرکز کنیم بنابراین 50 درصد از فعالیتها را به دوره سوادآموزی اختصاص میدهیم و 30 درصد از فعالیتها اختصاص به دوره تحکیم و 20 درصد مربوط به دوره انتقال است.
دلایل نبودن مشتری برای فعالیتهای سوادآموزیدلایل کمبود تقاضا برای دریافت خدمات سوادآموزی و حضور در کلاسها و دورههای آموزشی چیست؟دلایل مختلفی وجود دارد که یک فرد احساس نیاز به حضور در کلاسهای سوادآموزی نمیکند. بخشی از مشکلات اقتصادی است یعنی فرد درگیر تامین معیشت برای خانواده است. هم اکنون در حاشیه کشور افراد در سنین بین 10 تا 25 سال برای پدر و مادر خود کار میکنند بنابراین فرصتی برای سوادآموزی ندارند.
علت دیگری که باعث می شود تا فرد احساس نیاز به حضور در کلاسهای سوادآموزی نکند این است که فرد ناامید شده و از اینکه دوباره سر کلاس نشسته و بخواهد امتحان بدهد ترس دارد اما باید بگویم که در روش فرد به فرد هر زمان که فرد اعلام آمادگی کند از او امتحان میگیریم.
بخش دیگری از دلایل عدم حضور افراد در فعالیتهای سوادآموزی مربوط به محتوای آموزشی است یعنی فرد خیلی ارضاء نمیشود از مطالبی که یاد میگیرد و تصور میکند که این مطالب در هیچ جایی از زندگی به دردش نمیخورد به همین خاطر ممکن است که احساس نیاز به سوادآموزی نداشته باشد.
تکیه خود را از آموزشیار برداشتهایماغلب کارشناسان معتقدند که جنس فعالیتهای سوادآموزی از جنس فعالیتهای مردمی است و از درون یک سازمان نمیتوان با بیسوادی مبارزه کرد بنابراین باید باید سوادآموزی را به جنس فعالیتهای مردمی بازگرداند و آن را مردم محور کرد؟ چرا نهضت سوادآموزی به دنبال مردمی کردن فعالیتها نیست؟درکشور ما بدون کار تشکیلاتی و یک مرجع مشخص که این موضوع را در سطح ملی دنبال کند هیچ کاری به سرانجام نمیرسد. ایرادی که میگیرند در تشکیل سازمان نهضت سوادآموزی نیست. اشکال اصلی این است که از ظرفیت مردمی و عمومی با استخدام عده مشخص غفلت شده است. سوادآموزی از همان ابتدا مردمی بوده است و ما الان تکیه خود را از آموزشیار کاملا برداشتهایم و الان بیش از گذشته به ظرفیت مردم در حوزه آموزش دهنده توجه میکنیم.
جذب افراد بیسواد به روش خانه به خانهروش جذب سوادآموز همان روش خانه به خانه است یعنی آموزش دهندهها برای پیدا کردن افراد بیسواد به خانوادهها مراجعه میکنند. با طرح جدیدی که امسال تالیف و ابلاغ شد یعنی طرح باسواد کردن اولیای بیسواد دانشآموزان همان طرح خانه به خانه را دنبال میکنیم و به دنبال خانواده عاری از بیسواد هستیم و در قالب این طرح مدارس الزاما باید تا پایان سال والدین بیسواد را آموزش دهند.
اگر در قالب طرح باسواد کردن اولیای بیسواد دانشآموزان، اولیای بیسواد دانشآموزان حاضر به حضور در دورههای سوادآموزی نباشند، تکلیف چیست؟به دنبال این نیستیم که به این موضوع از این بعد نگاه کنیم. معتقدیم مدیر مدرسه مقبولیتی در جامعه دارد که میتواند همه را به مدرسه دعوت کند از طرف دیگر اطمینان داریم که خانوادهها به طور جدی نسبت به آرامش فرزندانشان در مدرسه توجه دارند وقتی همه این دلایل کنار هم قرار میگیرد میتوانیم بگوییم که مدیر مدرسه بالاخره باید این افراد را تحت پوشش قرار دهد.
والدین بیسواد و زیر 50 سال دانشآموزان توسط مدارس باسواد میشوندکدام دسته از والدین تحت پوشش طرح باسواد کردن اولیای بیسواد دانشآموزان قرار میگیرند؟باقرزاده: همه والدینی که یک فرزند در مدرسه داشته باشند،سن آنها کمتر از 50 سال است و بیسواد هستند تحت پوشش این طرح قرار میگیرند. بیسواد بودن افراد برای ما اصل است یعنی باید مطمئن شویم که سطح تحصیلات آنها زیر سوم ابتدایی است.
96 درصد از گروه سنی 15 تا 24 سال باسواد هستندسازمان ملل سال 2010 طی گزارشی اعلام کرد که در ایران در گروه سنی بالای 25 سال 61 درصد زنان و 43 درصد مردان بیسواد هستند این آمار هم اکنون به چه صورت است؟
گروه سنی بالای 25 سال در دنیا گروه مرجع نیست. هماکنون شاخصها بدین صورت است. 6 تا 11 سال لازم التعلیمها هستند که 99 درصد از آنها در کشور تحت پوشش هستند. یکی از شاخص مهم در دنیا میزان باسوادی در گروه سنی 15 تا 24 سال است که در ایران 96.3 درصد از افراد تحت در این گروه سنی باسواد هستند در گروه سنی 25 تا 49 سال نیز میزان باسوادی 89.5 درصد است. در گروه سنی 25 سال و بالاتر نیز 78.2 درصد باسواد هستند که میزان این باسوادی در مردان 83.8 درصد و در زنان 72.5 درصد است.
یونسکو نیز هر سال میلادی گزارشی را در خصوص وضعیت سوادآموزی در کشورها ارائه میکند. در گزارش سال 2014 که ترجمه شده است ایران از گروه کشورهایی که رسیدن آنها به هدف سال 2015 توسط آنها خیلی دور ارزیابی شده بود در سال 2013 و 2014 به جزء کشورهایی منتقل شد که رسیدن به هدفهای آموزش برای آنها دور است یعنی یک پله جلوتر آمدهایم البته این موضوع در گروه سنی بالای 15 سال است در حالیکه اگر گروه سنی 10 تا 49 سال را نیز حساب میکردند ایران جزء کشورهایی است که به هدف مشخص شده تا سال 2015 میرسد.
3.8 درصد از افراد در گروه سنی 20 تا 29 سال بیسوادندهماکنون الان آمار کودکان بازمانده از تحصیل به چه صورت است؟ مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده است که 3 میلیون کودک بازمانده از تحصیل داریم. تا زمانی که با تولید بیسواد یعنی کودکان بازمانده از تحصیل مواجه هستیم آیا میتوان به ریشه کنی بیسوادی امیدوار بود؟حوزه مسئولیت بنده سوادآموزی است و در بخش کودکان بازمانده از تحصیل و جذب آنها متمرکز نیستم این مسئولیت بر عهده معاونت آموزش ابتدایی است.
البته نتایج سرشماری نشان میدهد که در گروه سنی 10 تا 19 سال، 3.2 درصد بیسواد داریم. در گروه سنی 20 تا 29 سال حدود 3.8 درصد بیسواد و در گروه سنی 30 تا 49 سال 11.7 درصد بیسواد هستند. این آمار حکایت از آن دارد که هر چه به سنین پایین میرسیم میزان بیسوادی به حداقل میرسد.
3 گروهی که از چرخه تحصیل بازمیمانندبرای گروه سنی 10 تا 19 سال نیز طرحی باسوادی کامل این گروه سنی را تهیه کردهایم که با امضای وزیر آموزش و پرورش ابلاغ شد.
بررسیهای ما نشان داد احتمال بازماندن 3 گروه از چرخه تحصیل زیاد است، این گروهها شامل کودکان کار، کودکان معلول جسمی و حرکتی و کودکان بد سرپرست و بی سرپرست هستند بنابراین در طرح باسوادی کامل گروه سنی 10 تا 20 سال بر روی این سه گروه متمرکز هستیم.
برای آموزش دهندگان این 3 گروه 10 درصد حق الزحمه اضافه در نظر گرفتهایم و به هر کدام از این گروهها معادل 100 هزار تومان پرداخت نقدی و غیرنقدی خواهیم داشت. علاوه بر این به آموزش دهندهای که برای آموزش یک معلول جسمی و حرکتی به خانهها مراجعه کند حق ایاب و ذهاب پرداخت میکنیم.
از طرح سنجش سلامت کودکان بدو ورود به دبستان نیز استفاده میکنیم و مشخصات، آدرس و نحوه آموزش اولیاء بیسواد را سازماندهی میکنیم یعنی زمانی که کارهای فرزندانشان را انجام میدهند، شناسایی اولیای بیسواد صورت میگیرد و اگر افرادی نیازهای خاص دارند مثلا از نعمت بینایی محروم هستند برای آنها کتابهای خاص خود را تولید میکنیم.