
فیلم تازهای که درباره ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا مشهور به ابوعلی سینا اکران شده، تصویری به شدت تحریف شده را از این دانشمند ایرانی به نمایش گذاشته است؛ تصویری که یکی از بزرگترین مراجع پزشکان جهان را در حد دستیار یک کارآموز پزشکی پایین آورده و در حاشیه یک چهره خیالی قرار داده است!
به گزارش «تابناک»، سینمای آمریکا در سالهای اخیر درباره تاریخ ایران و همچنین برخی شخصیتهای تاریخی سدههای مختلف، فیلمهای گوناگونی تولید کرده که برخی از آنها کمترین استانداردهای اخلاق حرفهای را نداشته و این رویه همچنان استمرار یافته است. «طبیب / Medicus» برگرفته از رمانی نوشته نوح گوردون با نام «The Physician» است که شخصیت اصلی آن جوانی جویای طب است. این جوان مسیحی انگلیسی که در کودکی مادرش بر اثر ابتلا به حصبه میمیرد، در جستوجو ابن سینا به اصفهان میرود تا طبابت بیاموزد و پس از بازگشت، نخستین بیمارستان لندن را افتتاح میکند.
فیلم اقتباسی از داستانی امریکایی است که برای کاهش هزینهها و با بودجه ۳۵ میلیون دلاری در آلمان، مراکش و انگلستان فیلمبرداری شده و محصول مشترک سرمایه گذاران آلمانی و یونیورسال پیکچرز امریکایی است. برای همین همزمان در اروپا و امریکا اکران آن آغاز شد. ابن سینا در روستای افشانه نزدیک بخارا (در ازبکستان کنونی) متولد شد. زبان مادریاش فارسی و پدرش از صاحب منصبان در حکومت سامانی بود و وی را به مدرسه بخارا فرستاد تا در آنجا به خوبی تحصیل کند.
پدر و برادر ابن سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیه شده بودند، اما ابن سینا از آن دو پیروی نکرد. وی حافظه و هوشی خارق العاده داشت، به گونه ای که در چهارده سالگی از معلمان خود پیشی گرفت. او علم منطق را از استادش ناتیلی آموخت. او کسی را نداشت که از وی علوم طبیعی یا داروسازی را فرا بگیرد و پزشکان مشهور از دستورالعمل های او تبعیت میکردند. البته وی در فراگیری علم ماوراءالطبیعه ارسطو دچار مشکل شد که تنها به کمک تفسیر فارابی توانست آن را بفهمد. او امیر خراسان را از یک بیماری سخت نجات داد و امیر خراسان نیز در ازای این کار اجازه داد ابن سینا از کتابخانه باشکوه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند. در هجده سالگی، ابن سینا بر تمام علومی که بعدها شناخته شدند، تسلط یافت. پیشرفت های بعدی وی، مرهون استدلال های شخصی وی بود.
فیلم دچار تحریفات تاریخی زیادی است که از آن جمله میتوان به تشریح پیکر مرد زرتشتی توسط جوان که راب کول نام دارد و وقایع بعدی آن اشاره کرد. به این صورت که مردی زرتشتی بر اثر حصبه میمیرد و کول بدون اجازه جسد وی را تشریح و با همین یک بار تشریح متوجه میشود که حصبه به کجای بدن حمله میکند.
فردای این تشریح، قاضی شهر وی را محاکمه و حکم سر زدن وی و ابن سینا را به عنوان استاد وی اعلام میکند؛ اما حاکم اصفهان که شاه ایران نیز هست، حصبه گرفته است. برای همین آنها را نجات داده و کول در یک عمل محیرالعقول شاه را عمل میکند و در این عمل ابن سینا به عنوان وردست وی وسایل جراحی را آماده میکند! این در حالی است که ابن سینا (با بازی بن کینگزلی) در سنین پایانی عمر است و بنا به روایات تاریخی وی عمل تشریح را در اوایل سنین جوانی انجام داده و نسبت به اعضای بدن انسان تبحر کامل داشت، به گونه ای که حتی بیماریهای خطرناکی چون آب مروارید را درمان میکرد.
جالب اینجاست که کول پس از درمان آب مروارید استادش توسط یک یهودی که اعتراف میکند این عمل را نزد ابن سینا فرا گرفته، عزم سفر میکند تا با شاگردی ابن سینا به طبابتی حرفهای برسد؛ اما پس از رسیدن به ایران از شخصیت علمی بوعلی سینا کمترین تصویری نمیبینیم، در حالی که از وی داستانهای زیادی نظیر درمان شاهزادهای که غذا نمیخورد یا پسری که فکر میکرد گاو است، داریم که هر یک به تنهایی قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم را دارند.
از همه بدتر پایان فیلم است که در آن ابن سینا با سر کشیدن زهر خودکشی میکند، در حالی که به عینه در تاریخ آمده است که از بیماری قولنج متأثر از مسائل دیگری فوت کرده است. وی هنگام مرگ کتابش را به کول میدهد تا به انگلستان برده و از آن برای درمان مردم استفاده کند و میگوید: «آنجا این کتاب بیشتر به درد میخورد!» که نشان از کج فهمی مردم ایران در آن زمان دارد، در حالی که با وجود حمله مغول و سوزاندن کتابخانهها در ایران در آن زمان علم در ایران گسترش و احترام بیشتری نسبت به اروپا داشته که حتی در خانههایشان حمام نداشتند و برای رفع بوی بد خود از عطر استفاده میکردند.
جدا از همه این مسائل فیلم طبیب میخواهد بگوید که فقط غربیها شعور درک علم را دارند و اگر فردی مثل ابن سینا در شرق پیدا شود، باید علم او نیز به غرب منتقل شود. در فیلم هیچ اشارهای به مجموعه کتابهای قانون ابن سینا که کتاب پایه دانشکدههای معتبر پزشکی جهان نظیر هاروارد و سوربون است، یا کتاب های شفا که برخی از قوانین پایه امروز غرب از آنها وام گرفته شده نمیشود، چرا که در آن صورت پیشینه علمی تمدن امروزی غرب زیر سؤال خواهد رفت.
البته زندگی ابوعلی سینا پر فرازونشیب بود و برای به تصویر کشیدن شخصیت این دانشمند، طبیعتاً میتوان هر سناریویی نوشت و متکی به تخیل نویسنده سناریو «طبیب» بود؛ اما واقعیت آن است که این اتفاق نیز باید نسبتی با واقعیت داشته باشد و شمهای از ابوعلی سینا در فیلم دیده شود، وگرنه استفاده از نام و شخصیت ابوعلی سینایی که کوچکترین نسبتی با این دانشمند ندارد، امری بیهوده و سوءاستفاده از نام صاحب کتاب قانون است؛ اتفاقی که در این فیلم می بینیم.