هر چه مسافرت رفتن و آب و هوا عوض کردن باید به کسب انرژی و شادابی منتج شود، دست کم برای بسیاری که در این چند روز به مسافرت رفتهاند، این گونه نبوده است!
به گزارش «تابناک»، هر چه در سالهای اخیر به کارگیری تمهیدات ویژه پلیس و دیگر نهادهای مرتبط برای کاهش آمار جان باختگان تصادفات جادهای در کشورمان مثمر ثمر نشان داده و از شمار مسافرتهایی که به سفر اخروی ختم میشدند، تا اندازه بسیاری کاسته شده، باز کافی است تا دو سه روز در تقویم پشت سر هم قطار شوند تا دریابیم برای حل ریشهای بسیاری مشکلات کاری نکردهایم و موفقیتهای به دست آمده تا حدود بسیاری میتوانند برگشت پذیر باشند.
وقتی میشنویم پیمودن مسیر کوتاه تهران ـ کرج با صرف بیش از دو سه ساعت زمان پیموده شده و برای برخی این زمان به هفت ساعت هم رسیده، قابل حدس است که محورهای منتهی به شمال کشور با چه حجم ترافیکی روبه رو بوده و اغلب مسافران پرشمار این خطه چه شروع عذاب آوری را در آغاز سفر خود پشت سر گذاشتهاند؛ بماند که اوضاع در بسیاری محورهای دیگر کشور، بهتر از این نبوده و نیست و دورنمای خوبی از آینده نیز وجود ندارد.
اگر همین مهم را گوشه ذهن نگه داریم، سخت نیست که حدس بزنیم تنش وارده به مسافران تا چه اندازه میتواند ویرانگر باشد و پیرو این دریافت، حدس بزنیم چه مشکلات دیگری میتوانند از این مسأله نشات گرفته و مجال رشد و نمو بیابند؛ از اشکالاتی که متوجه فرهنگ رانندگی ما میشوند تا مسائل اقتصادی، فرهنگی و حتی زیست محیطی که از این مسافرتهای پر مشقت تأثیر میگیرند و کسی به روی خود نمیآورد!
ماجرا اینقدر برای بیشتر ما ملموس است که به نظر توصیف رنج معطلی در جادههای برون شهری یا ترافیک کند و ملالآور این محورها در تعطیلات جز تکرار مکررات نخواهد بود، چه بیشتر ما دست کم یک بار تجربه گیر افتادن در این تله نادیدنی را داشتهایم و گاه در آستانه تکرار این تجربه، به هزار و یک ترفند برای دوری جستن از این دشواریها اندیشیدهایم.
درخواست مرخصی یک روزه برای قبل یا بعد از تعطیلات، آغاز مسافرت در نیمههای شب، صرف یک روز از تعطیلات در منزل برای خلوت شدن جادهها و...، تنها بخشی از راهکارهایی است که برخی پیش از به راه افتادن به کار میگیرند تا از جادههای بسته و گرههای عذاب آور ترافیکی در آغاز و پایان تعطیلات در امان بمانند اما با این حال کمتر موفقیتی میبینند.
این در حالی است که در سال های اخیر، هر چه به مرور زمان بر حجم خودروهای وارد شده به خیابانها و جادههای کشور افزوده شده و مسائل گوناگون بسیاری، خانوادهها را به مسافرت جادهای ترغیب کرده، کمتر توسعهای در راهها و زیرساختهای رفاهی رقم خورده و تلاش برای رفع کمبودها صورت گرفته تا حاصل کار مشکلی توسعه یافته باشد که رفع و رجوع آن به مراتب دشوارتر از پیش است.
بدین ترتیب، به نظر میرسد اگر سال های آتی را صرف گسترش زیرساختهای حمل و نقل و به ویژه راه اندازی شبکه کارآمد ریلی کرده و تلاشمان را برای توزیع سفر، فراهم آوردن امکانات رفاهی و ... کنیم، باز نتوانیم با صف ماشینهایی که در ابتدا و انتهای تعطیلات در جادههای کشور قطار میشوند مقابله کنیم و مجبور باشیم تا سالهای سال با چنین وضعی کنار بیاییم، ولی آیا نمیتوان برای کاهش اثرات سوء این اتفاق هم کاری کرد؟
اگر جای مسافرانی باشیم که در روزهای گذشته ـ و احتمالا قریب به یقین طی امروز ـ ساعات زیادی از تعطیلات خود را در جاده گذرانده و به لحاظ روحی و جسمی، خستگی زیادی به تنشان نشسته، احتمالا در دستور کار قرار دادن اقدامات ضربتی و به کارگیری راه حلهای کوتاه مدت، سهم زیادی از مطالبات از دولتمردان را شکل خواهد داد و حتی حکم وظیفهای خواهد یافت که چون مغفول مانده، میتوان آن را دستمایه نقد مسئولان کرد، اما اگر کمی دورتر برویم، میتوانیم مشکلات بزرگتری در پس ماجرا ببینیم.
کافی است به یاد بیاوریم چه اهدافی برای افزایش تعطیلات در سال های گذشته مد نظر دولتمردان سابق قرار گرفت و با همراهی دیگر مسئولان، به ویژه نمایندگان مجلس همراه شد و پس از آن، نتیجه به دست آمده را با آن اهداف مقایسه کنیم تا به این نتیجه برسیم که اگر به شادابی جامعه چشم داشتهایم، چگونه در سایه بیتوجهی به زیرساختهای مورد نیاز برای رسیدن به آن، گاه اثر معکوس گذاشتهایم.
زمانی میتوان شکست طرح افزایش تعطیلات برای افزایش شادابی جامعه را نتیجه گرفت که میبینیم در تعطیلات اخیر، گرههایِ ترافیکی به مراتب بزرگتری از آنچه در تعطیلات نوروزی رقم میخورد، شکل گرفته که توصیه پلیس برای فرار اثرات آن، تعویق یکی دو روزه در زمان بازگشت است؛ اما همچنان دیگر مسئولان ترجیح دادهاند در قبال آن سکوت کنند.
گویی هر چه تصور میشد افزایش تعطیلات حسن داشته باشد، چون مصائب سفر کردن مغفول واقع شد، در نتیجه کسی پیش بینی نمیکرد اثر این کار، بروز این حجم از خستگی باشد؛ خستگی که در روزهای آتی آشکارا نشانه آن را در ادارات و نهادهای دولتی میتوان دید و در بخش خصوصی هم اگر شدیدتر بروز نکند، دست کمی از بخش دولتی نخواهد داشت.
اینجاست که باید از مسئولان بخواهیم اگر نمیتوانند شرایط تسهیل در مسافرت را فراهم آورند، دست کم در کوتاه مدت راهکاری برای رفع خستگی مسافران تدارک ببینند و شرایطی فراهم کنند که نتیجه آن کاهش شدید بهره وری افراد پس از تحمل هزار و یک سختی در سفری چند روزه نباشد!