
این روزها شاید کردها شاهد نوعی هشیاری سیاسی باشند تا به جای ابراز احساسات و هیجان و محاسبه نادرست، عقلانیت سیاسی و نگاه هشیارانه بر سیر حوادث مناطق کردنشین حاکم باشد تا آتشی شعلهور که در کردستان عراق زبانه میکشد، با عقلانیت و سیاست حکومت مرکزی جدید عراق خاموش شود.
به گزارش «تابناک»، عرفان قانعی فرد، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده خاطرات جلال طالبانی در تحلیلی به بررسی اوضاع کردستان عراق و ریشههای رفتار مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان در ماههای اخیر پرداخته که خلاصه آن به قرار زیر است؛
مسعود بارزانی در همراهی با سیاست ترکیه، قطر، عربستان شکست خورده و زیان بسیاری را به مردم عراق و کردستان تحمیل کرده؛ افسوس که در جهان سوم و در کشوری آشفته و کودتاخیز مانند عراق، نمیتوان آن گونه که باید و شاید عدالت را اجرا کرد، وگرنه در همه جهان جنایات جنگی بیکم و کاست با دادگاهی روبهرو میشود.
پس از رخدادهای اخیر عراق، رسانههای ترکیه ـ و در میان کردها هم حزب پ ک ک ـ اعلام کردند که داعش با همکاری بارزانی وارد عراق شدهاند و حتی بسیاری از فرماندهان هم در فرودگاه اربیل ـ به دور از هر تهدید امنیتی پیاده شدهاند ـ و حتی یک روزنامه مخالف اردوغان، اسراری امنیتی را در این باره افشا کرد.
روزنامه «آیدینلیک» در صفحه نخست خود با تیتر «نشست محرمانه داعش در استانبول» نوشت: در این نشست که ۲۸ فوریه تا دوم مارس سال جاری میلادی (نهم تا سیزدهم اسفند۹۲) ادامه داشت، مسعود بارزانی نیز یک نماینده فرستاده بود. به دنبال نشست محرمانه استانبول، در نشست دیگری در اردن که در یکم ژوئن (یازدهم خرداد) برگزار شد، تاریخ شروع عملیات داعش در عراق نیز قطعی شد.
با افشای فرایند شکلگیری اقدامات خونین داعش در سوریه و عراق، از نیات حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه، (آک پارتی) که چگونه به عنوان بخشی از یک توطئه بینالمللی علیه این دوکشور قرار گرفته، نیز پرده برداشته میشود.
به نوشته این روزنامه، طرح عملیات تروریستی داعش در عراق و ایجاد یک سد «سنی» در مقابل «شیعیان» در نشست محرمانه استانبول، بررسی و تصویب شد. در این نشست نمایندگان گروههای حامی داعش تحت حمایتهای امنیتی سازمان اطلاعات ترکیه (میت) در هتل «گونن» در منطقه «ینی بوسنا»ی استانبول گرد آمده بودند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد این نشست با اطلاع ترکیه، عربستان و اردن و با اقدام حزب حاکم آک در استانبول تشکیل شده است.
بارزانی به شیوه مرسوم فورا واکنش تند نشان داد که همیشه آمیخته به اتهام و ناسزاست». وی در پاسخ به این ادعا که اقلیم کردستان با همدستی داعش به دنبال تصرف موصل بوده است، گفت «پکک و جمیل باییک، سرکرده این گروه برای خوشامد دشمنان کردستان این اتهامات را به اربیل وارد میکند».
در بیانیهای که از سوی حزب دمکرات کردستان به رهبری بارزانی منتشر شد، وی خطاب به پکک افزود: شما با حمایت کدام سازمان اطلاعاتی، علیه کردستان و مقامات آن به دشمنی میپردازید»؛ همچون همیشه کنایه بارزانی به کشور ایران است.
در سال ۱۳۸۹ نیز تظاهرات کردها علیه سلطهگری بارزانی و ریاست مادامالعمر او بر کرسیاش موجب شد تا آشفتهوار از ایتالیا انگشت اتهام به سوی ایران دراز کند و بگوید: «سپاه پاسداران ایران، متهم ردیف اول است».
مسعود بارزانی در این رویا بود که با بستن قراردادهای نفتی دلبخواهی و بیحساب و کتاب ـ به دور از قوانین حکومت مرکزی عراق و احترام برای بغداد ـ با ترکیه و اسرائیل، زمینه استقلال کردستان و جدایی از عراق را سر دهد و طبعا برای چنین دستاوردی هم با خیال آسوده، رهبر مادام العمر این مستعمره جدید باشد. او حتی به کرکوک هم سرباز فرستاد.
رویاهای بارزانی تعبیر نشد و در ایران و آمریکا و پس از آن در جامعه جهانی، کسی به ندای تجزیهطلبی وی روی خوش نشان نداد. او هم برای پنهان کردن توطئه خود، دم از استقلال به زبان کردی در رسانههای کردی میزد که نوعی فرار به جلو باشد. به تدریج گوش مردم کرد هم به شعارهای رنگی و شاعرانه استقلالطلبی وی عادت کرد و حتی چشمشان به اخبار هواشناسی شبکه تلویزیونی روداو [وابسته به نچیروان بارزانی و میت ترکیه که در آن نقشه کردستان بزرگ نشان داده میشود و از ارومیه تا بندر لازقیه سوریه، کردستان است!] و هم اسکناسهای کردستان روشن شد.
ایران و آمریکا حامی حکومت مرکزی عراق بودند و دیگر کسی به شیپور جنگ طلبی بارزانی و مشکل شخصی وی با مالکی گوش فرا نداد و حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق هم همان سیاست مام جلال را پیروی کردند و با تعیین فواد معصوم، بار دیگر بر این امر تکیه کردند که هم موافق آرامش و امنیت و صلح در عراق هستند و هم مشتاق ترمیم ارتش ملی عراق میباشند و تمایلی هم به تجزیه طلبی ندارند و در کنار موضوع امنیت ملی عراق، در داخل کردستان فعلا اتحادیه میهنی کردستان توجه و وقعی به وعدههای بارزانی ندارد که با او علیه ایران و شیعیان هم رأی باشد و دوستان قدیمی را فراموش کند؛ هرچند جریان گوران (تغییر) همکاری بارزانی ـ داعش را دید اما سکوت کرد!
مسعود بارزانی در یک سال و ۹ ماه غیبت طالبانی اول به فکر فروپاشی اتحادیه میهنی کردستان عراق بود، زیرا با وی همرای و همسو نبودند. در ایام میان دو انتخابات، به سوی گوران گرایش یافت و اکنون گوران (تغییر) و نوشیروان مصطفی امین، منتقد سرسخت بارزانیها، به حافظ منافع بارزانی مبدل شده و بارزانی هم حامی مصالح مالی گوران.
قرارداد میان بارزانی و مصطفی امین تا اندازه بسیاری اسرار پشت پرده را افشا کرد و آشکار شد که شعار و وعدهها بیشتر رنگ و بوی سیاست ترکیه دارد و به زبان ساده توافق علیه طالبانی بود و حفظ منافع ترکیه و حذف ایران.
دو حزب اسلامی کردستان سیاست تعادل و میانهروی را دنبال کردند و حزب طالبانی هم در غیاب رهبری دچار اختلافات درون حزبی شد. برخی از افراد قدیمی حزبهای اسلامی ـ مانند حزب اتحاد اسلامی ـ وارد گوران شدهاند و این خود نشانه بارز نفوذ ترکیه است که گوران به سمت ترکیه و سیاست اردوغان پیش میرود!
وضع کردستان روز به روز مبهمتر شده؛ کسی که میخواست رهبر مادامالعمر کردستان مستقل باشد، کردها را به دلیل موضوع فروش غیرقانونی نفت دچار مشکل بودجه کرد و وضع اقتصادی عراق و کردستان را با تهدید روبهرو نمود و حتی بازار و روابط اقتصادی کشورهای حوزه خلیجفارس و ایران و چین با کردستان تحت تأثیر قرار گرفت.
اما بارزانی همیشه دوست دارد قهرمان اول رسانهها و افکار عمومی باشد و نمیخواهد بپذیرد که وضع نابسامان فعلی در نتیجه سیاستهای نادرست اوست. پیش از عید فطر به ترکیه رفت تا شاید حمایتی جلب کند و چارهای برای فروپاشی اقتصادی بیابد اما موفق نبود. این بار با بازدید از مناطق تحت پوشش پیشمرگه تلاش کرد که داستانهای رسانهای را دنبال کند و شیوهای برای مطرح کردن افکار مشعشع خود بیابد.
در جبهه جنگ که فرزند جوانش را به فرماندهی نیروی نظامی منصوب کرده ـ در حالی که در عمرش ده روز سربازی هم نرفته و مانند مصطفی بارزانی خود را ژنرال مینامد! ـ بارزانی ایستاد و به پیشمرگهها وعده سلاح سنگین داد که به زودی به شیوه احسان و صدقه و خیرات به دست کردها میرسد. اما همان سلاحهایی ـ تانک و زره پوش و سلاح سنگین و ادوات نظامی ـ بوده و هست که از ارتش عراق در شهرهای موصل و کرکوک تاراج کرده و در مصیف صلاح الدین انبار شده که اگر به نیروی پیشمرگه ندهد، لابد سرنوشت نفت کردستان را خواهد یافت!
داعش و بعث هم رفیق نیمه راه بارزانی شدهاند تا شهرهای شنگال و زمار قربانی سیاستهای بارزانی شوند و هم اگر فرزند بارزانی در بازپسگیری این شهرها موفق بود، دیگر آن را جنگ جهانی سوم بنامند!
به باور قانعی فرد، مواضع و اقدامات اخیر بارزانی، راه را بر تسلط داعش بر مناطق اطراف موصل هموار کرده، امنیت کرکوک را به خطر انداخته و امکان اقدام داعش علیه استان حسکه در سوریه را فراهم کرده است. در حالی که احتمال تسلط داعش بر سد موصل، خطرات زیادی برای شهرهای پایین دست به بار آورده، بارزانی به دنبال به دست آوردن سلاحهای سنگین برای برنامههای آتی خودش است.
به هر حال وضع امنیتی عراق به خاطر حضور داعش ـ با همکاری مسعود بارزانی ـ در حالت نابسامانی است. مسأله این است که بغداد در انتظار انتخاب نخست وزیر جدیدی برای عراق است و یافتن بدیلی برای مالکی نیز بسیار سخت است.