پرونده چند جوانی را که در اواخر اردیبهشت ماه با اتهام انتشار کلیپی غیرقانونی توسط نیروی انتظامی در شش ساعت شناسایی و بازداشت شدند، میتوان یکی از خبرسازترین پروندههای قضایی ایران در سطح بینالمللی دانست. پرسشی که انتشار محتوای منتسب به «بچه مایهدارهای تهران» و یا به قول رسانههای غربی «تازه به دوران رسیدههای منتفع از تحریمهای ناجوانمردانه علیه ایران» به میان آورده این است که تفاوت هپیها با این نمونه جدید چیست؟
به گزارش «تابناک»، پرونده هپیهای ایرانی در اواخر اردیبهشت ماه در شرایطی به صدر اخبار رفت که سردار حسین ساجدینیا، فرمانده انتظامی تهران درباره این پرونده به تلویزیون گفت: شناسایی عاملان تهیه کلیپ در دستور کار پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ قرار گرفت و با انجام یک سلسله اقدامات پلیسی ـ اطلاعاتی و پس از هماهنگی با مقام قضایی، همه متهمان در کمتر از شش ساعت شناسایی و دستگیر شدند.
به گفته این مقام انتظامی، سه پسر و سه دختری که متهم بودند و پس از دستگیری به کارهای مجرمانه خود اعتراف کرده و گفتند: «ما توسط یک زن (از دستگیرشدگان) و یک مرد اغفال شدیم و آنان با وعده خوانندگی و هنرپیشه شدن، ما را مجاب به انجام این کار کردند؛ افزون بر اینکه بدون اجازه ما، تصاویر را در شبکههای مجازی پخش کردند».
این پرونده به سرعت به رسانههای جهانی راه یافت و عدهای در کشور نیز به نیروی انتظامی خرده گرفتند که وقتی مسائل مهمتری مانند مواد مخدر و زورگیری وجود دارد، تمرکز فرمانده انتظامی تهران بر چنین مسأله کوچکی چندان با واقعیتهای اجتماعی تهران متناسب نیست.
حدود چهار ماه پس از این دستگیری، وکیلمدافع شماری از دستاندرکاران تهیه کلیپ موسوم به هپی از ابلاغ حکم صادره علیه متهمان این پرونده خبر داد و اظهار کرد، اعضای این گروه که شامل سه دختر و چهار پسر هستند، به اتهام «فعالیت غیرمجاز در امور سمعی بصری از طریق مشارکت در ساخت کلیپ مبتذل و انتشار آن از طریق شبکه مجازی یوتیوب» و «برقراری رابطه نامشروع از طریق رقصیدن به صورت مختلط و با پوشش نامناسب» از حیث رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیزی و از باب مشارکت در ساخت و توزیع کلیپ به پرداخت شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدهاند.
این در حالی است که هر کسی صرفنظر از اینکه چه نگاهی به وضعیت حقوقی پرونده هپیها و خصوصی یا عمومی بودن محتوای منتشره در فضای مجازی داشته باشد، ترجیح میدهد برخوردها در مورد پروندههای مشابه یکسان باشد.
هرچند شاید این ادعا کمی گزنده باشد، بنا به روایت مطرح در صدا و سیما، هپیها چند جوان اغفال شده بودند که برای رسیدن به موقعیتی در جامعه هنری و دنیای بازیگری، اشتباهاتی مستوجب مجازات از آنها سر زده است؛ بنا بر این روایت، میتوان هپیها را چند جوان مستضعف از نوع مالی یا فکری تصور کرد!
در چنین فضایی و در شرایطی که تنها چند روز از اعلام حکم هپیها میگذشت، این بار فعالیت گروهی دیگر از جوانان ایرانی در فضای مجازی مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفته است.
صرفنظر از هر نوع نگاهی به ماهیت قضایی و حقوقی این قضیه، این را نمیتوان انکار کرد که این گروه جدید ـ که وضعیت و رفتارشان از نگاه رسانههای غربی نتیجه به ضعف کشیده شدن عموم مردم ایران در دوران تحریم و در کنار آن بزرگ شدن سرمایه و امکان کسب رانت عدهای دیگر است ـ در قیاس با هپیهای مستضعف، محتوای به مراتب مجرمانهتری در فضای مجازی منتشر کردهاند.
حال پرسش این است، اگر پلیس خود را مسئول برخورد با محتوای مجرمانه در فضای مجرمانه با تفسیری که منجر به دستگیری و محاکمه هپیها شد میداند، چه نظری درباره محتوای منتشره به دست «بچه مایهدارهای تهران» دارد؟ آیا پلیس پذیرفته که روز به روز امکان کمتری برای برخورد با محتوای منتشره در فضای مجازی دارد یا اینکه میشود با هپیهای مستضعف برخورد کرد، ولی برخورد با بچههای طبقه فرادست وجود ندارد؟!