24 مهرماه 1386، براي اولين بار پس از پيروزي انقلاب اسلامي و همچنين بعد از فروپاشي شوروي، رييسجمهور روسيه وارد ايران شد. سفر ولاديمير پوتين به تهران براي شرکت در دومين اجلاس روساي کشورهاي حاشيه درياي خزر، 50 سال پس از آخرين سفر رييس جمهور روسيه به ايران انجام شد. ولاديمير پوتين در شرايطي به ايران سفر کرد، که دو روز پيش از آن خبرگزاري اينترفکس روسيه به نقل از منابع امنيتي گزارش داده بود که چندين گروه انتحاري ترور رييس جمهور روسيه در تهران را تدارک ديدهاند و پوتين هم از اين گزارشها مطلع شده است.
به گزارش مهر، پوتين که در آلمان به سر ميبرد، در واکنش به اين اخبار گفت: «البته که به تهران ميروم. اگر من به حرفهاي سرويسهاي امنيتي گوش کنم، هرگز نبايد از خانهام بيرون ميآمدم.» در همين حال «محمدعلي حسيني» سخنگوي وقت وزارت خارجه ايران، گزارشهاي منتشر شده را بياساس خواند و آن را در راستاي فعاليتهاي رواني دشمنان مناسبات ايران و روسيه دانست. 12 دي ماه همان سال اعلام شد که عامل پخش شايعه ترور پوتين در تهران که يکي از کارکنان يک شرکت مخابراتي بوده، بازداشت شد. اجلاس سران کشورهاي حاشيه درياي خزر گرچه نتيجه مشخصي درباره تعيين رژيم حقوقي درياي خزر نداشت و توافقي حاصل نکرد، اما از اهميت سفر پوتين به تهران نکاست؛ چرا که پوتين با رهبر انقلاب ديدار کرد، بر تکميل نيروگاه اتمي بوشهر تاکيد کرده و دو ماه پس از سفر او، اولين محموله سوخت هستهاي مورد نياز نيروگاه بوشهر به ايران ارسال شد.
روابط سينوسي؛ از عصر صفويه
روابط ايران و روسيه را ميتوان يکي از پر فراز و نشيبترين روابط سياسي دانست که گرچه در چند دهه اخير به موفقيتهايي دست يافته، اما هنوز به نقطه ثبات نرسيده است. دلايل اين کندي در پيشرفت روابط را ميتوان در تاريخ روابط ايران و روسيه از دوران صفويه تاکنون يافت؛ زماني که هر کدام از دولتهاي اروپايي تلاش کردند براي کسب منافع اقتصادي و همچنين تضعيف دولت عثماني، به پادشاهان صفوي نزديک شوند، اما روابط روسيه با ايران در آن زمان، تنها از دريچه سياسي و نظامي بود، نه تجاري و بازرگاني.
اولين بار در زمان شاه عباس اول، مناسبات ايران و روسيه وارد روابط تجاري شد. اما بر تخت نشستن پتر کبير، سبب شد تا دوباره حمله به ايران در دستور کار قرار گيرد. پادشاهي سلطان حسين در ايران هم به انگيزههاي توسعهطلبانه پتر کبير براي تصرف ايران دامن ميزد. حمله ارتش پتر کبير در ارديبهشت 1102 به مرزهاي ايران در حالي آغاز شد که محمود افغان بر تخت پادشاهي ايران نشسته بود. سربازان روسيه از رودخانه ولگا به درياي مازندران رسيدند و داغستان را اشغال کردند و پس از تصرف شماخي و دربند، به بادکوبه و گنجه دست يافتند و سرزمينهاي پهناوري از خاک آن روز ايران و حتي گيلان و مازندران امروز را هم جدا کردند. در همين حال حکومت عثماني هم بخشهاي ديگري از خاک ايران را تصرف کرد و بخشهاي شرقي به روسيه رسيد و بخشهاي غربي به عثماني.
عقبنشيني بزرگ؛ از ترس لشکر نادر
ظهور نادرشاه افشار اما روسيه را عقب نشاند. نادر پس از آنکه عثماني را مجبور به ترک خاک ايران کرد، روسيه را تهديد کرد که خاک ايران را ترک کنند. نوادگان پتر کبير هم از ترس ناتواني از مقابله با لشکر نادر، شبانه از گيلان مازندران و قفقاز خارج شدند. اولين قرارداد انحصار تجارت روسيه در زمان عليمرادخان زندي بسته شد و انحصار تجارت در گيلان و مازندران به روسيه رسيد. پس از آن نفوذ دولت روسيه در ايران و جنگهاي ميان دو کشور، موجب تحميل قراردادهاي ترکمانچاي و گلستان به ايران و وارد آمدن ضربههاي سهمناک به استقلال ايران شد و زمينه سوءاستفاده انگلستان را نيز فراهم آورد. قرارداد ترکمانچاي و قرارداد 1857 پاريس، به ترتيب روسيه و انگلستان را حاکمان بلامنازع ايران ساخت و رقابت براي کسب منافع بيشتر از شاهان قاجار چنان بود که بيشتر منابع کشور در دستان بيگانگان اداره ميشد.
انقلاب اکتبر؛ تغيير مسير روسيه
اما پس از انقلاب بلشويکي در اکتبر 1917 که 97 سال پيش رخ داد، روابط روسيه با ايران تغيير اساسي کرد و دولت شوروي سوسياليستي تلاش کرد ايران را جذب بلوک قدرت خود کند. به همين دليل بود که تمام امتيازات اخذ شده از ايران در زمان روسيه تزاري را باطل کردند و در اولين قدم، قرارداد 1907 را لغو کردند. اين قرارداد در جنگ جهاني اول امضا شد و ايران را به سه منطقه تحت نفوذ روسيه، انگليس و منطقه بيطرف تقسيم ميکرد. دولت شوروي در زمان رضاشاه و محمدرضا پهلوي که ايران جزء کشورهاي وابسته به بلوک غرب بود، در رفتار با ايران نرمش نشان ميداد و حتي تلاش ميکرد روابط دو جانبه را در سطوح مختلف اقتصادي، سياسي و حتي نظامي گسترش دهد. اما با پاسخ منفي اما محتاطانه محمدرضا پهلوي مواجه شد که گرچه مايل به برقراري روابط تجاري و بازرگاني بود، اما به دليل وابستگي به بلوک غرب، تمايلي به نزديک شدن به شوروي نداشت.
حمله به افغانستان و حمايت از عراق
پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، در ابتدا تغيير جدي در روابط ايران و شوروي ايجاد نکرد و دولتمردان آن کشور با به کار بردن تعبير «انقلاب اسلامي» نشان دادند که در برابر مردم ايران نيستند. سقوط شاه موجب تضعيف آمريکا در خاورميانه، خروج ايران از پيمان سنتو و انحلال دو مرکز نظامي و استراتژيکي آمريکا در «بندهشاه» و «کبکان» شد و طبيعي بود که شوروي از اين رخدادها راضي باشد و شکست اردوگاه غرب در ايران موجب شادماني آنها بود. تهاجم شوروي به افغانستان براي پشتيباني از دولت کمونيست آن کشور که 9 سال اشغال و درگيري و کشتار در پي داشت و يک ميليون کشته و 5 ميليون مهاجر و آواره بر جاي گذاشت، اما واکنش انقلابي امام خميني رحمةاللهعليه را برانگيخت و روابط دو کشور دچار تنش شد. دستگيري سران حزب توده در ايران در ارديبهشت 1362 به اتهام تلاش براي براندازي، روابط ايران و شوروي را سردتر کرد و 18 ديپلمات شوروي از ايران اخراج شدند. اين در حالي بود که پيروزيهاي پياپي ايران در جنگ تحميلي که از سال 1361 آغاز شده بود، شوروي را به حمايت آشکار از دولت عراق واداشته بود.
پايان جنگ سرد؛ پايان سردي روابط
با روي کار آمدن گورباچف و همچنين پايان جنگ تحميلي 8 ساله عراق عليه ايران، ارسال پيام امام خميني رحمةاللهعليه به گورباچف و همچنين ملاقات ادوارد شوارد نادزه وزير خارجه شوروي با امام و تسليم پيام گورباچف، همگي نشانههايي از روابط نزديکتر ايران با شوروي بودند. ديدار هاشمي رفسنجاني از مسکو در سال 1368 را ميتوان نخستين گام عملي براي برقراري مناسبات دو جانبه دانست که با امضاي توافقنامه تسليحاتي براي تقويت ظرفيت دفاعي ايران به سرانجام رسيد. يک سال بعد اما ظهور يلتسين که در پي نزديک کردن روسيه به غرب بود، بار ديگر روابط ايران و روسيه را با بنبست مواجه کرد.
با اين حال روي کار آمدن ولاديمير پوتين دو سال پس از فروپاشي شوروي، توانست روابط ايران و روسيه را وارد دوران ثبات کند. گرچه اختلاف در تعيين رژيم حقوقي درياي خزر و لاينحل ماندن آن پس از 23 سال مذاکره و 4 دوره برگزاري نشست روساي جمهور، به جايي نرسيده است و همچنان روسيه، قزاقستان، آذربايجان و ترکمنستان موانعي جدي در حق حاکميت ايران بر 20 درصد درياي خزر ايجاد کردهاند؛ حقي که به صراحت در قرارداد سال 1940 بر آن تاکيد شده است. چهارمين نشست سران کشورهاي ساحلي درياي خزر دوشنبه 7 مهر سال جاري در آستراخان روسيه برگزار شد و توافقاتي هم در بر داشت، اما موضوع اصلي اختلافي که حل و فصل نهايي نظام جديد حقوقي در درياي خزر است، همچنان سربسته و بينتيجه مانده است. معمايي که صدها جلسه در سطح کارشناسان، وزراي خارجه و روساي جمهور نتوانسته پاسخي براي آن بيابد.