بازدید 3851

نگرشي به وعده هاي خلع سلاح اتمي آمريکا و روسيه و اجلاس آتي منع تکثير (1)

مرتضي جواديان
کد خبر: ۴۶۰۳۷
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۱۳:۱۰ 02 May 2009
اين مقاله تحقيقي که توسط "اوليور ترنرت" عضو بنياد علم و سياست برلين و کارشناس آلماني تحرير شده است، از ابعاد مختلف به ويژه تدارکات آمريکا و روسيه براي حضور در اجلاس آتي منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي در آوريل و مي سال آينده (2010) در نيويورک حائزاهميت است.

"خلع سلاح اتمي و کنترل تسيلحاتي، نگرشي به دورنماي مذاکرات آمريکا و روسيه" عنوان اين مقاله است که به خاطر طولاني بودن، در سه يا چهار بخش تقديم مي گردد.

خلع سلاح اتمي و کنترل تسيلحاتي، نگرشي به دورنماي مذاکرات آمريکا و روسيه:

*طرح مشکل و نتيجه گيري
آمريکا و روسيه پس از اينکه ساليان متمادي از مذاکره در باره خلع سلاح اتمي و کنترل تسيلحات خودداري و پرهيز کرده اند هم اکنون بر روي انعقاد يک پيمان جديد و قابل کنترل فکر مي کنند. اين امر دلايل خاص خود را دارد. از يک سوي پيمان "استارت يک" در باره کاهش سلاح هاي اتمي راهبردي در اختيار آمريکا و روسيه، 5 دسامبر سال جاري (2009) پايان مي يابد و در صورتيکه اين پيمان تمديد نشود يا يک توافق جديد جايگزين آن نگردد، يک بخش عظيم ساختارهايي فرو مي پاشد که با هدف خلع سلاح اتمي و کنترل تسليحاتي برپا شده بود.

 از طرف ديگر کنفرانس بعدي بررسي پيمان منع توليد و تکثير سلاح هاي اتمي آوريل و مي سال آينده (2010) ميلادي در نيويورک برگزار خواهد شد و اين پيمان که رکن سياست بين المللي منع تکثير را تشکيل مي دهد، در يک بحران عميق به سر مي برد.

آخرين کنفرانس بررسي پيمان منع تکثير سلاح هاي اتمي بدون دسترسي به يک سند نهايي اساسي و قابل توجه پايان يافت. بسياري از کشورهايي که سلاح اتمي ندارند، کشورهاي داراي اين سلاح ها را به اهمال کاري شديد در عمل به وظايف و تعهدات آنها براي خلع سلاح اتمي متهم کردند.

به منظور ايجاد يک جو و اتمسفر مناسب حداقل تا زمان برگزاري کنفرانس آتي پيمان منع تکثير سلاح هاي اتمي (2010) و از آنجا که آمريکا و روسيه علاقه اي ندارند از طريق ادامه بحران يا حتي فروپاشي پيمان منع تکثير سلاح هاي اتمي، ظهور قدرت هاي اتمي جديد را ريسک کنند، به نفع آمريکا و روسيه است تا پيشرفت هايي در بخش خلع سلاح اتمي و کنترل تسليحاتي را به نمايش بگذارند.

از سوي ديگر بحث بين المللي در باره برچيدن تمام سلاح هاي اتمي جهان که مورد حمايت بسياري از شخصيت هاي بانفوذ است، يک انتظار پيشرفت در مساله خلع سلاح اتمي به ويژه از جانب روسيه و آمريکا ايجاد مي کند که در حال حاضر بيش از 90 درصد از سلاح هاي اتمي موجود در جهان را در اختيار دارند.

آلمان که از ساليان متمادي خواستار خلع سلاح و کنترل تسليحاتي است، علاقه شديدي نسبت به مذاکرات خلع سلاح بين روسيه و آمريکا دارد و بر اين باور است که پيشرفت ها در مساله خلع سلاح، سياست عدم تکثير سلاح هاي اتمي را نيز تقويت کرده و در نتيجه با ابزارهاي ديپلماتيک مي توان با خطرات ناشي از تکثير سلاح هاي کشتارجمعي (اتمي، شيميايي، ميکروبي) نيز مقابله کرد.

 بعلاوه يک روند موفقيت آميز خلع سلاح و کنترل تسليحاتي که با اتفاق نظر روسيه انجام گيرد، مي تواند بر مناسبات با همسايگان شرقي اثر مثبت داشته باشد و در راستاي مصالح و علاقات آلمان نيز است. اين در حاليست که آلمان به عنوان عضو پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) همزمان در سلاح هاي اتمي اين سازمان سهيم است.

 از آنجا که "سلاح هاي اتمي غير راهبردي" احتمالا موضوع کنترل تسليحاتي خواهند شد، اين امر تا زماني مورد علاقه آلمان است که اين نوع سلاح هاي آمريکايي همچنان در خاک آلمان مستقر هستند. بخش اول اين مقاله مطالعاتي شرايط سياسي را بررسي مي کند که مذاکرات در آينده در آن شرايط انجام مي گيرد. در بخش دوم، يک سري از مناقشات اصلي مورد توجه قرار مي گيرد که انتظار آن در گفت و گوهاي آمريکا و روسيه مي رود. جزيياتي چون نظارت و تصديق اجراي تعهدات در حد زيادي مورد توجه قرار نمي گيرند.

نتايج اين مطالعات شامل موارد زير است:

1) مذاکرات آمريکا و روسيه در باره کنترل تسليحات تدبيري جهت اعتمادسازي در مناسبات دوجانبه است که هدف آن همکاري است اما مواضع اختلاف انگيز نيز اغلب در آن مشاهده مي شود. دولت "باراک اوباما" رييس جمهوري آمريکا قصد دارد از طريق مذاکرات، در برقراري مجدد يک کيفيت مشخص در بخش همکاري هاي بين المللي نقش ايفاء کرده و همزمان زمينه احياء و ترميم نقش رهبري آمريکا در سياست منع تکثير سلاح هاي اتمي را ايجاد کند.

هر چند که سلاح هاي اتمي هر چه بيشتر اهميت خود را براي آمريکا از دست مي دهند، اما اين کشور بايد تصميمات مهمي در باره آينده توانايي اتمي و سلاح هاي اتمي خود اتخاذ کند. روسيه قصد دارد از طريق يک قرارداد جديد کنترل تسليحاتي تاکيد کند که اين کشور از جهت درجه و اهميت با آمريکا در يک سطح قرار دارد و همزمان امروزينه کردن زرادخانه اتمي خود را از نظر تعداد، در يک سطح پايين تر حفظ کند.

2) آمريکا و روسيه به عنوان طرف هاي پيمان "استارت يک"، قرار است اين پيمان را 5 سال ديگر تمديد کنند. از سوي ديگر با توجه به کنفرانس بررسي پيمان منع تکثير سلاح هاي اتمي در بهار سال آينده، مسکو و واشنگتن بايست نيت و تصميم جدي خود مبني بر اتمام مذاکرات در باره يک پيمان جديد خلع سلاح در يک مدت کوتاه را اعلام کنند. اين مساله مي تواند يک جو و اتمسفر مناسب براي کنفرانس بررسي پيمان منع تکثير سلاح هاي اتمي ايجاد کند.

3) آمريکا ظاهرا قصد دارد تعداد کلاهک هاي اتمي راهبردي خود را تا 1000 عدد کاهش دهد اما روسيه حفظ 1400 تا 1600 کلاهک اتمي راهبردي خود را در برنامه دارد. هر دو کشور مي خواهند مطمئن باشند که فاصله توان اتمي آنها با ديگر قدرت هاي اتمي حفظ شده است. اما با توجه به اينکه واشنگتن بايد اعتماد به قدرت بازدارندگي خود را حفظ کند، پيش بيني مي شود که روسيه و آمريکا نسبت به حفظ 1000 تا 1400 عدد کلاهک اتمي در هر طرف توافق کنند.

4) در يک پيمان جديد خلع سلاح بايست هم سيستم هاي حامل و هم کلاهک هاي اتمي در نظر گرفته شوند. به منظور در نظر گرفتن نيازهاي روسيه براي حفظ و امنيت خود در برابر "عمليات هاي غافلگيرانه راهبردي" از يک سوي و نيازهاي "انعطاف پذيري آمريکا" از طرف ديگر، دو طرف مي توانند مقرراتي در باره تعداد کلاهک ها را توافق کنند که بر اساس ثبت سيستم هاي حامل اين کلاهک ها و تعداد تعيين شده در پيمان استارت يک، تنظيم شده باشد. در رابطه با سيستم هاي حامل راهبردي مربوط به سلاح هاي متعارف مي توان بطور ويژه يا يک "بالاترين مرز" را توافق کرد و يا اينکه تعداد آنها را جزو "مرز بالاي" سلاح هاي اتمي حساب کرد.

سلاح هاي اتمي غير راهبردي بدين خاطر بايد جزو پيمان جديد باشند تا بتوان شفافيت بيشتري در وضعيت اين نوع سلاح هاي روسيه ايجاد کرد. اما روسيه به دليل ضعف هاي متعارف خود با برچيدن اين نوع سلاح هايش موافقت نخواهد کرد. از سوي ديگر آمريکا نيز نبايست تمام سلاح هاي اتمي خود را از خاک اروپا خارج کند. بجاي اين امر، کاهش سطح سلاح ها بايد هدف آمريکا و روسيه باشد. نه روسيه و نه آمريکا از برنامه هاي پدافند موشکي خود بطور کامل منصرف نخواهند شد. بدين خاطر نبايست به دنبال يک پيمان جديد موشک هاي ضد بالستيک (آ.بي.ام.) در باره محدوديت پدافند موشکي اصلا بود بلکه هدف بايست بهبود شفافيت و اعتمادسازي تا همکاري صريح در بخش پدافند موشکي باشد.

*زمينه سياسي
براي مذاکرات پيش روي آمريکا و روسيه در باره خلع سلاح و کنترل تسليحاتي، وضعيت عمومي مناسبات دوجانبه آنها به همان اندازه اهميت دارد که تاريخچه اين مذاکرات و علاقات صريحي که هر يک از دو طرف در اين مذاکرات دنبال مي کند.
بحث بين المللي منع تکثير سلاح هاي اتمي نيز جزو زمينه سياسي اين مذاکرات مهم است.

کنفرانس بعدي بررسي پيمان منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي که آوريل سال آينده در نيويورک برگزار خواهد شد، اهميت زيادي براي تلاش هاي بين المللي جهت ممانعت از پيدايش قدرت هاي اتمي جديد دارد. در اين ارتباط، پيشنهاد برچيدن تمام سلاح هاي اتمي يک نقش ايفاء مي کند که از چندي است مطرح مي شود و طرفداران آن رو به افزايش هستند.

*مناسبات روسيه و آمريکا: خلع سلاح و کنترل تسليحات به عنوان شانس و امکاني براي يک شروع جديد
چند ساعت پس از انتخاب "باراک اوباما" به عنوان چهل و چهارمين رييس جمهوري آمريکا، "ديمتري مدودف" رييس جمهوري روسيه در اولين پيام خود براي مجمع فدرال در مسکو تهديد کرد که چنانچه سيستم هاي پدافند آمريکا در لهستان و چک مستقر شوند، روسيه نيز موشک هاي نوع "ايسکاندر" را در منطقه کالينينگراد مستقر خواهد کرد.

اين اظهارات بسيار غيرديپلماتيک نشانگر افول و نقطه قعر جديدي در تاريخ بسيار متغير مناسبات آمريکا و روسيه را نشان داد. اين در حاليست که قبل از آن نيز رابطه دو کشور به خاطر سياست روسيه در گرجستان بشدت دچار تنش شده بود و اين روند غيرمنتظره نبود. هر چند که دولت "جورج بوش پسر"، روسيه را ديگر به عنوان دشمن نمي نگريست، اما در عمل صرفا يک سياست همکاري گزينشي را با مسکو دنبال مي کرد و در اين رابطه موضوعاتي چون "مبارزه با تروريسم" و "مساله منع تکثير سلاح هاي اتمي" اهميت داشتند.

از طرف ديگر سياست روسيه در برابر آمريکا که ترکيبي از عناصر مناقشه آميز و همکاري است، يک تضاد محوري دارد: مسکو از يک طرف بر مناسبات هم سطح و هم رديف و استاندارد واحد در رابطه با ديگر مراکز يک جهان چندجانبه پافشاري مي کند، از سوي ديگر مسکو که يک قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي براي خود قائل است، خواستار است که به عنوان يک ابرقدرت هم سطح آمريکا برسميت شناخته شود.

اما واقعيت اين است که هويت هم سطحي و هم رديفي سياسي روسيه با آمريکا، صرفا به دليل تناسب قدرت راهبردي اتمي و عضويت دائمي روسيه در شوراي امنيت سازمان ملل همچنان باقيمانده است.

از ديدگاه امروز، اين يک پيشامد تاريخي نابهنگام و مسخره به نظر مي رسد که "بوريس يلسين" رييس جمهوري سابق روسيه 20 دسامبر 1991 ميلادي در روم اعلام کرد که کشورش قصد عضويت در ناتو را دارد. اين موضوع به حدي جدي بود که تلاش در اولين سال هاي رياست جمهوري يلسين براي برگرداندن روسيه به "کلوپ کشورهاي دمکراتيک" نيز برجستگي داشت اما "جورج بوش پدر" رييس جمهوري سابق آمريکا در اين رابطه حمايت چنداني از يلسين نکرد.

 "بيل کلينتون" رييس جمهوري جانشين بوش نيز هر چند خود را به يک "سياست اولويت روسيه" متعهد کرد اما در اولويت هاي خود در رابطه با روسيه اغلب خطا و اشتباه کرد. سپس يک مرحله هر چه بيشتر مناقشه آميز و بحث انگيز "صلح سرد" (از ديدگاه يلسين) ادامه داشت که در آن دو طرف فرا گرفتند، امکانات و مرزهاي همکاري را واقع بينانه تر پيش بيني کرده و در نظر بگيرند.

مناسبات آمريکا و روسيه در سال 1999 ميلادي به يک نقطه قعر و افول رسيد و ناتو بدون مجوز شوراي امنيت سازمان ملل متحد، عمليات هاي نظامي خود عليه صربستان در مناقشه بر سر کوزوو را شروع کرد. بدين ترتيب روسيه به عنوان عضو دائمي اين شورا در برابر عمل انجام شده قرار گرفته و اين امر را خدشه اي مستقيم بر مصالح خود ديد که بر پايه حمايت از صربستان تنظيم شده بود.

مسکو در نتيجه تمام مناسبات خود با ناتو را متوقف کرد و بعلاوه بروز دومين جنگ روسيه عليه چچن در همان سال، فاصله گيري روسيه و ناتو را تشديد کرد و ابتدا در دوره رياست جمهوري"ولاديمير پوتين"، مناسبات بين روسيه و ناتو اندک اندک بهبود يافت.

پوتين پس از سوء قصدهاي 11 سپتامبر 2001 ميلادي، اعلام همبستگي خود با آمريکا را به "جورج بوش پسر" رييس جمهوري وقت اين کشور ابراز داشته و بر حمايت از وي در مقابله با تروريسم اطمينان داد.
آمريکا و روسيه سپس 24 مي 2002 ميلادي در مسکو با امضاء پيمان خلع سلاح اتمي "سورت"، در باره همکاري براي مقابله با تروريسم توافق کردند.

تحقق خط مشي جذب گزينشي روسيه البته نه به عنوان همتاي مساوي الحقوق، به تحکيم و تثبت پايدار مناسبات منجر نشد اما تاسيس شوراي مشترک ناتو- روسيه در مي سال 202 ميلادي، عضويت کشورهاي بالتيک (استوني، لتوني و ليتواني) در اين پيمان نظامي را آسان تر کرد.

اما از آنجا که هيچ نقش موثري در ناتو به روسيه واگذار نشد که شبيه شوراي امنيت سازمان ملل جايگاه حق وتو را براي اين کشور ممکن کند، فاصله گيري عملگرايانه، مشخص کننده رابطه متقابل بود. بطوريکه مسکو رويگرداني آمريکا از پيمان موشک هاي ضد بالستيک (آ.بي.ام.) در ژوئن 2002 ميلادي را به عنوان يک اشتباه اما نه به عنوان تنش عميق در مناسبات قلمداد کرد.

بر همين مبنا، روسيه برغم مخالفت شديد ابتدايي خود با جنگ آمريکا عليه عراق، در مي 2003 ميلادي در شوراي امنيت سازمان ملل به اعطاء يک نقش گسترده آمريکا در دوران پس از جنگ در عراق راي مثبت داد اما روند مناسبات، مثبت نبود و توسعه ناتو به ويژه با توجه به عضويت احتمالي اوکرايين و گرجستان در اين پيمان، خاري در چشم مسکو ماند. از سوي ديگر ترديد واشنگتن نسبت به توسعه دمکراتيک در روسيه نيز رو به افزايش بود.

پوتين در سخنان شديدالحن خود در فوريه 2007 ميلادي در کنفرانس امنيتي مونيخ در باره تمام نکات مناقشه آميزي صحبت کرد که يلسين نيز در دوره رياست جمهوري اش بر اين نکات تکيه کرده بود. پوتين بعلاوه با انتقاد از طرح آمريکا براي استقرار پدافند موشکي در لهستان و چک به عنوان نشاني از يکجانبه گرايي آمريکا، به خروج از پيمان برچيدن توان هسته اي ميانبرد (آي.ان.اف.) تهديد کرد.

آخرين ديدار بوش از روسيه که آوريل سال 2008 ميلادي در منطقه ييلاقي سوچي در کنار درياي سياه انجام شد، نشانگر پايان يک عصر و دوره مناسبات متشنج بود. مناسبات آمريکا و روسيه در آن زمان به حداقل ضرورت يک همکاري در مسائل امنيتي مورد علاقه دو طرف کاهش يافته بود.

بدين ترتيب اوباما از بوش يک کاتالوگ مشکلات دوجانبه آمريکا و روسيه را به عهده گرفت که نبايست حل برخي از اين مشکلات از جمله تصميم در باره آينده خلع سلاح اتمي و کنترل تسليحاتي را به تاخير بياندازد. برخلاف دوران جنگ سرد، سلاح هاي اتمي ديگر در محور مناسبات دوجانبه قرار ندارند اما يک سري علاقات مشترک در بخش اتمي همچنان وجود دارد.

بطوريکه هم واشنگتن و هم مسکو قصد دارند از طريق گام هاي بعدي خلع سلاح به سمت يک ثبات و در صورت امکان تقويت رژيم منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي حرکت کنند. اين حوزه مي تواند براي يک شروع جديد مناسبات روسيه و آمريکا بسيار مناسب باشد.

سلاح هاي اتمي حتي در دوران جنگ سرد نيز مکررا بهانه اي براي تلاش هاي ديپلماتيک مستمر بودند و با اولويت هاي سنتي روسيه براي سياست امنيتي دوجانبه نيز مطابق هستند. ورود مجدد آمريکا و روسيه به مذاکرات که همتاها را در چهارچوب راهبردي اتمي همتاها تا حد زيادي در يک سطح مساوي قرار مي دهد، في نفسه به عنوان تدبير اعتمادسازي با يک همتاي از ديدگاه آمريکا سخت است که طبق اظهارات اوباما نه دشمن و نه يک همتاي نزديک مي باشد.

*آمريکا و روسيه از نظر خلع سلاح اتمي و کنترل تسليحاتي در کجا قرار دارند؟
"جورج بوش پدر" و "ميشائيل گورباچف" رييس جمهوري شوروي سابق 31 ژوييه 1991 ميلادي "استارت يک" نخستين پيمان خلع سلاح هاي راهبردي را امضاء کردند. پس از فروپاشي شوروي سابق ضروري بود تا قزاقستان، روسيه سفيد و اوکرايين که سلاح هاي اتمي راهبردي شوروي سابق در خاک آنها مستقر بود، وارد اين پيمان شوند.

قزاقستان، روسيه سفيد و اوکرايين مي 1992 ميلادي با امضاء پروتکل ليسابون که به امضاء آمريکا، روسيه نيز رسيد، متعهد به واگذاري سلاح هاي اتمي مستقر در خاک خود به روسيه گرديده و عضو پيمان منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي شدند.
پيمان "استارت يک" که به روسيه و آمريکا اجازه مي دهد صرفا 1600 سيستم حامل سلاح هاي اتمي راهبردي داشته باشند، دسامبر 1994 ميلادي رسميت يافت.

 موشک هاي بالستيکي قاره پيما ( آي.سي.بي.ام.) مستقر در خاک کشورها، موشک هاي بالستيکي شليک شونده از زيردريايي (اس.ال.بي.ام.) مستقر در دريا و همچنين بمب افکن هاي دوربرد، جزو اين سلاح ها هستند. بعلاوه توافق شد که هر يک از دو کشور مي توانند سيستم هاي حامل خود را به حداکثر 6000 کلاهک اتمي مجهز کنند که 4900 از اين کلاهک ها مي توانند جزو تجهيزات موشک هاي بالستيک باشند. از اين تعداد، 1540 کلاهک بر روي موشک هاي بالستيکي قاره پيما "آي.سي.بي.ام." و 1100 کلاهک بر روي نوع متحرک اين موشک ها مستقر شوند.

آمريکا و روسيه در 5 دسامبر 2001 ميلادي اعلام کردند که دو کشور بيش از 10000 کلاهک اتمي راهبردي که ابتداي مذاکرات داشته اند را طبق استارت يک، به سطح 6000 کلاهک پيش بيني شده در اين پيمان کاهش داده اند. استارت يک در کنار اين اهداف خلع سلاح، تدابير مهم شفاف سازي و تصديق اجرا از جمله 12 نوع مختلف از بازرسي ناظران در محل را پيش بيني کرده است.

"جورج بوش پدر" و يلسين 3 ژانويه 1993 ميلادي پيمان "استارت 2" را امضاء کردند که کاهش 50 درصدي کلاهک هاي اتمي راهبردي مستقر در هر طرف را تا ميزان 3000 و 3500 کلاهک مجددا پيش بيني کرده بود. اين پيمان بعلاوه موشک هاي بالستيکي قاره پيما داراي کلاهک هاي چندگانه (ام.آي.آر.و.) را ممنوع کرد و تعداد کلاهک هاي شليک شونده از زيردريايي ها را به 1750 عدد محدود نمود. تمام مقررات تصديق عملکرد قيد شده در "استارت يک" به "استارت 2" منتقل شد و سناي آمريکا 26 ژانويه 1996 ميلادي با اکثريت آراء، "استارت 2" را تصويب نهايي کرد.

 اين در حاليست که توسعه ناتو به سمت کشورهاي بلوک شرق، حملات هوايي آمريکا و انگليس عليه عراق در سال 1998 ميلادي، جنگ ناتو عليه صربستان در سال 1999 ميلادي و همچنين درخواست آمريکا مبني بر تغيير پيمان موشک هاي ضد بالستيک در باره محدوديت پدافند موشکي راهبردي بطور مکرر بهانه اي براي تاخير تصويب "استارت 2" در دوماي روسيه شد. بعلاوه بسياري از نمايندگان دوما، کاهش شديد موشک هاي بالستيکي قاره پيما به عنوان مهمترين بخش قدرت اتمي راهبردي روسيه که در استارت 2 پيش بيني شده بود را به ضرر اين کشور مي دانستند.

اما حمايت پوتين از استارت 2 با اين استدلال که روسيه نمي تواند حفظ سلاح هاي راهبردي را بر پايه استارت يک تامين کند، باعث شد که نمايندگان دوما آوريل 2000 ميلادي، استارت 2 را تصويب نهايي کنند. اين گام در عين حال با تصويب نهايي يک يادداشت الحاقي در باره پيمان موشک هاي ضد بالستيک ارتباط داده شد که در سال 1997 ميلادي از سوي آمريکا و روسيه امضاء شده بود. اما از آنجا که واشنگتن پيمان موشک هاي ضد بالستيک را تصويب نهايي نکرده بود، روسيه نيز از ارائه سند مصوبه نهايي استارت 2 خودداري کرد.

پس از اينکه دولت بوش پسر در ژوئن سال 2002 ميلادي از پيمان موشک هاي ضد بالستيک خارج شد، روسيه نيز خود را در برابر مقررات استارت 2 متعهد احساس نکرد و بدين ترتيب از يک بند ديگر قانون مصوبه نهايي روسيه پيروي نمود. در حاليکه در روسيه بحث تصويب نهايي پيمان استارت 2 همچنان ادامه داشت، يلسين و "بيل کلينتون" رييس جمهوري سابق آمريکا در مارس 1997 ميلادي به مناسبت يک ديدار سران در هيلسنکي دانمارک توافق کردند که پس از به اجرا درآمدن استارت 2، براي يک پيمان "استارت 3" تلاش کنند که بر اساس آن، هر يک از طرف ها کلاهک هاي اتمي راهبردي را 2000 تا 2500 عدد کاهش دهد.

کلينتون و يلسين بعلاوه توافق کردند تا در چارچوب استارت 3 در باره محدوديت سلاح هاي اتمي تاکتيکي نيز مذاکره شود. از سوي ديگر پوتين جانشين يلسين ژوييه 2000 ميلادي سندي به کلينتون در باره کاهش مجدد سلاح هاي راهبردي به حداکثر 1500 کلاهک اتمي يا کمتر ارائه کرد. برخي از افسران روسي حتي از کاهش به 1000 کلاهک اتمي صحبت کردند.

اما دولت آمريکا با توجه به مخالفت پنتاگون خود را در شرايطي نديد که اين سطح پايين از سلاح هاي اتمي را بپذيرد. روسيه نيز طرح هاي کنگره آمريکا براي پدافند موشکي اين کشور را بشدت رد کرد. پس از اين دوره، دو طرف علاقه خود نسبت به استارت 3 را از دست دادند.

هر چند "جورج بوش پسر" که ژانويه 2001 ميلادي به قدرت رسيد و نسبت به کاهش سلاح هاي اتمي ابراز علاقه کرد و ابتداي دوره رياست جمهوري خود وعده داد که دکترين نابودي متقابل بايد پشت سر گذاشته شود اما همزمان قصد داشت به ويژه از طريق استقرار يک پدافند موشکي به اين هدف دست يابد که پيامد آن لغو پيمان موشک هاي ضد بالستيک بود.

بوش مذاکرات طولاني مدت در باره کنترل تسليحات را باقيمانده اي از دوره جنگ سرد قلمداد کرد که با شرايط و وضعيت مناسبات روسيه و آمريکا ديگر مناسب نيستند. بر همين اساس بوش قصد داشت ابتدا با پيروي از دکترين دولت خود موسوم به "حمله پيشگيرانه با سلاح اتمي"، سلاح هاي اتمي راهبردي آمريکا را بطور يکجانبه به 1700 تا 2200 کلاهک اتمي مستقر کاهش دهد بدون اينکه اين گام را در يک قرارداد تدوين نمايد. اما پوتين خواستار چنين قراردادي شد تا هم سطحي و هم رديفي راهبردي روسيه را به نمايش بگذارد و در نهايت نيز در رابطه با اين خواسته موفق شد.

پيمان موسوم به "سورت" که 24 مي 2002 ميلادي در مسکو از سوي پوتين و بوش امضاء شد و اول ژوئن 2003 ميلادي با مبادله سند مصوبه نهايي رسميت يافت، هر يک از دو طرف را متعهد مي کند تا 31 دسامبر 2012 ميلادي کلاهک هاي اتمي راهبردي مستقر شده خود را به 1700 تا 2200 عدد کاهش دهند.

آمريکا در ژانويه سال جاري (2009) سلاح هاي اتمي راهبردي مستقر شده خود را در سطح 2200 عدد کاهش داده است.
از سوي ديگر پيمان سورت به دلايل مختلفي کامل و کافي نيست. بطوريکه در اين پيمان کلاهک هاي اتمي که در انبار نگهداري مي شوند و سيستم هاي راهبردي جزو آمار محسوب نمي شوند و براي آنها يک نقش سلاح متعارف قائل شده اند. بعلاوه محدوديت هايي در بخش سيستم هاي تسليحاتي مشخصي از جمله کلاهک هاي چندگانه بر روي موشک هاي بالستيکي قاره پيما ( آي.سي.بي.ام.) وجود ندارد.

 بلکه هر يک از دو طرف کاملا آزاد هستند، ترکيب بخش باقيمانده توان اتمي راهبردي خود را مشخص کنند. هر چند که پيمان سورت، ادامه استفاده از تدابير تصديق اجرا که در پيمان استارت يک و همچنين تاسيس يک کميسيون اجرا و پياده سازي را پيش بيني کرده است که سالانه نيز دو بار تشکيل جلسه بدهد اما در مورد کيفيت تحقق تدابير تصديق و تاييد اجرا پس از پايان پيمان استارت يک، هيچگونه توافقي کسب نشده است. پيمان سورت که 31 دسامبر 2012 ميلادي پايان خواهد يافت، مي تواند با توافق دو طرف تمديد شود.

پيمان نيروهاي اتمي ميانبرد (آي.ان.اف.) که 8 دسامبر 1987 ميلادي امضاء شد و از نظر زماني نامحدود است، روسيه و آمريکا را به برچيدن و نابودي تمام موشک هاي بالستيکي و موشک هاي کروز با برد بين 500 تا 5500 کيلومتر موظف و متعهد کرد و کار برچيدن اين سيستم ها 1991 ميلادي در پايان يافته است.

اما ارتش روسيه ظاهرا در اين ميان به ويژه به خاطر ادامه گسترش و تکثير سيستم هاي حامل در دامنه بردي 500 کيلومتر به بالا، نسبت به محدوديت هاي تعيين شده در پيمان "آي.ان.اف."، بسيار ناراضي است. کشورهايي چون پاکستان و ايران در حاشيه جنوبي روسيه در حال مجهز شدن به اين سيستم ها هستند.

 با توجه به اين "تهديد"، سياستمداران و نظاميان بلندپايه روسيه به خروج اين کشور از پيمان "آي.ان.اف." انديشيده و حتي قرار است که موشک هاي راهبردي براي انجام تکاليف در بردهاي ميانبرد و متوسط پيش بيني شوند. همزمان به نفع مصالح روسيه و آمريکا است تا مقررات پيمان نيروهاي اتمي ميانبرد (آي.ان.اف.)، به ديگر کشورها نيز توسعه يابد.

بدين خاطر مسکو و واشنگتن اکتبر 2007 ميلادي در اولين کميسيون مجمع عمومي سازمان ملل متحد، يک پيشنهاد مشترک در باره تعميم پيمان "آي.ان.اف." به ديگر کشورها را محقق کردند. در کنار تدابيرتوافق شده در قرارداد در باره کنترل تسليحات، گام هاي يکجانبه قابل توجهي نيز در جهت کاهش سلاح هاي اتمي برداشته شد.

 جورج بوش پدر 28 سپتامبر 1991 ميلادي اعلام کرد که آمريکا کلاهک هاي اتمي براي سيستم هاي توپخانه اي و موشک هاي کوتاه برد "لانس " را نابود مي کند. از سوي ديگر قرار شد نيمي از کلاهک هاي آمريکايي مربوط به سيستم هاي تاکتيکي نابود شوند که از دريا شليک مي شوند و نيم ديگر اين کلاهک ها در انبار نگهداري شوند اما در عين حال همه کلاهک هاي خاص موشک هاي کروز در وضعيت خود باقي بمانند.

گورباچف نيز در پاسخي در 5 اکتبر 1991 ميلادي، نابودي تمام کلاهک هاي اتمي براي توپخانه و موشک هاي کوتاه برد شليک شونده از پايگاههاي زميني و همچنين مين هاي زميني را وعده داد. رييس جمهوري شوروي سابق بعلاوه نابودي نيمي از کلاهک هاي اتمي براي پدافند موشکي و هوايي و نگهداري نيم ديگر آنها در انبار و همچنين نابودي نيمي از کلاهک هاي اتمي خاص هواپيماهاي تاکتيکي را اعلام کرد.

در بخش سلاح هاي مستقر در دريا، قرار شد به استثناء موشک هاي بالستيکي شليک شونده از زيردريايي (اس.ال.بي.ام.)، يک سوم از کلاهک هاي کشتي هاي روي آب و زيردريايي ها نابود شوند و بقيه در انبارهاي مرکزي نگهداري شوند. بعلاوه قرار شد بخشي از کلاهک هاي اتمي هواپيماهاي نيروي دريايي مستقر در خاک نابود شوند و بخش ديگر آن در انبارهاي مرکزي نگهداري شوند. يلسين در ژانويه 1992 ميلادي تاييد کرد که بدون ايجاد تغييرات زياد، خود را نسبت به اين اهداف متعهد مي داند.

اما به خاطر نبود تدابير تصديق اجرا در يک قرارداد، نااطميناني در رابطه با ميزان تحقق واقعي اين اقدامات يکجانبه در عمل نيز وجود دارد. در حاليکه آمريکا به وعده هاي خود ظاهرا عمل کرده است، روسيه آن بخش از کلاهک هايي را که وعده داده بود، به انبار مرکزي، بازگرداند اما نابودي بخش ديگر کلاهک ها را هنوز به پايان نرسانده است.

اين مقاله در ادامه بخش هاي زير را بررسي مي کند که در آينده تقديم خواهد شد:

* بحران سياست منع تکثير سلاح هاي اتمي و خلع سلاح اتمي بطور کلي
* علاقات آمريکا
* علاقات و مصالح روسيه
* در راه يک توافق جديد
* آيا پيمان استارت يک تمديد مي شود؟
* يک پيمان جديد يا خلع سلاح يکجانبه؟
* اهداف جديد خلع سلاح
* بخش هاي مشکل آفرين مذاکرات
* سيستم هاي حامل يا کلاهک ها؟
* سيستم هاي راهبردي مجهز به لاح هاي متعارف
* سلاح هاي اتمي غير راهبردي
* پدافند موشکي
* چشم اندازها: راه حل جهان عاري از لاح هاي اتمي؟

"اوليور ترنرت" عضو گروه پژوهشي سياست امنيني در بنياد سياست و علم برلين است. ترنرت که کارشناس سياست امنيتي است، از 1986 تا 2001 ميلادي مشاور تحليل سياست بين المللي بنياد فريدريش ابرت در بن و برلين بوده است.
"تکثير و توليد سلاح هاي اتمي، شيميايي و ميکروبي"، "رژيم بين المللي کنترل تسليحاتي"، " سياست بين المللي منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي" و "پدافند موشکي" حوزه هاي تحقيقاتي ترنرت هستند.

ترنرت تاکنون مقالاتي چون "پازل بزرگ بين المللي ايران، برنامه اتمي تهران در صحنه ديپلماسي، اوت 2006"، "قواعد براي منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي، همکاري براي پيمان منع تکثير ارزش دارد، آوريل 2005"، "سلاح هاي اتمي، شيميايي و ميکروبي در سياست بين المللي، مطالعاتي در باره سياست منع تکثير و توليد سلاح هاي اتمي، اکتبر 1999ميلادي"، "سلاح هاي ميکروبي، خطري که دست کم انگاشته شده است، مارس 1999ميلادي"، "ايران يک قدرت اتمي، چه بايد کرد؟، اوت 2003 ميلادي"، "وداع از سياست بازدارندگي، اکتبر 2008 ميلادي" و همچنين "آينده ممنوعيت سلاح هاي ميکروبي در نوامبر 2006 ميلادي که به همراه "ساشا لانگه" ارائه کرده است.

برگردان: مرتضي جواديان

منبع:
سايت آلماني بنياد علم و سياست برلين مارس 2009 ميلادي
http://www.swp-berlin.org/common/get_document.php?asset_id=5842
Strategic Offensive Reduction Treaty (SORT)
Iskander
Anti Ballistic Missile (ABM)
Intermediate Range Nuclear Forces (INF)
Strategic Arms Reduction Talks (START)
Intercontinental Ballistic Missile (ICBM)
Sea Launched Ballistic Missile (SLBM)
Multiple Independently Reentry Vehicle (MIRV
تور تابستان ۱۴۰۳
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# مسعود پزشکیان # نتایج انتخابات # تنفیذ حکم ریاست جمهوری # انتخابات ریاست جمهوری # محرم