کميسيون برنامه و بودجه مجلس شوراي اسلامي از تخصصي ترين و مهمترين کميسيون هاي مجلس است. علت اين اهميت به نقش بودجه سالانه کشور در سرنوشت يکساله کشور در تمامي عرصه هاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي و اجتماعي، باز مي گردد. در واقع چون نقش بودجه سالانه وتطبيق آن با برنامه هاي پنج ساله ، ارزش فوق العاده اي دارد، جايگاه کميسيون برنامه وبودجه نيز بسيار بالاست.
به گزارش «تابناک»؛ اين کميسيون که شامل نمايندگان اقتصادي مجلس با گرايش تدوين بودجه و برنامه مي باشد ، وظيفه دارد تا بودجه سالانه پيشنهادي دولت ها را با نگاه کاملاً تخصصي و بهدور از گرايش هاي حوزه اي و منطقه اي بررسي و تصويب نموده و به پارلمان ارائه نمايد.
کميسيون تلفيق متشکل از تمامي نمايندگان عضو کميسيون برنامه بودجه (۲۹) و ۲ نفر از هر کميسيون مجلس ( ۲۸) نفر بود. اين روند تا سال جاري ادامه داشت. در خرداد امسال، با تصويب مجلس ترکيب کميسيون تلفيق کاملاً تغيير کرد و تعداد اعضاء کميسيون برنامه وبودجه مجلس از کل اعضاء (۲۹ ) به ۹ نفر تقليل يافت و از هر کميسيون به جاي ۲ نفر ، ۳ نفر به کميسيون راه يافت.
در همین رابطه غلامرضا تاجگردون نماینده مردم گچساران و رئیس کمیسیون تلفیق در گفت و گو با تابناک به علت این تغییرات در کمیسیون تلفیق و همچنین ویژیگی های بودجه سال 94 پرداخته است.
اهمیت کمیسیون تلفیق در مجلس چیست؟
همیشه بعد از اینکه بودجه تصویب می شود، نمایندگان احساس می کنند که به خواسته های خود نرسیده اند. برای همین سراغ کسی می ایند که در دسترس می باشد که که بخش هایی از بودجه را اصلاح کنند. در دسترس ترین نمونه هم کمیسیون تلفیق است.
چرا در این دوره ترکیب این کمیسیون تغییر کرده است؟
در این دوره تعداد اعضای کمسیون برنامه و بودجه به 29 نفر رسیده بود. این 29 نفر در گذشته رای غالب بودند. این یک اشکال بود. این موضوع ها باعث شد که نمایندگان یک طرح دو فوریتی دادند که ترکیب کمیسیون تلفیق عوض شود. براساس این طرح از کمیسیون بودجه 9 نفر و از کمیسیون های دیگر نیز سه نفر اضافه شدند. البته ما تلاش فراوانی کردیم که این طرح رای نیاورد و بگوییم که این به ضرر منافع کشور است. حتی دو فوریتی جدیدی نیز ارائه کردیم اما رای نیاورد. بنابراین باید کمیسیون تلفیق شکل می گرفت و از 28 نفر در کمیسون برنامه و بودجه 9 نفر انتخاب می شدند. البته سال گذشته در کمیسیون بودجه یک توافق اخلاقی انجام شده بود که کسانی که عضو هیئت رئیسه کمیسیون برنامه و بودجه انتخاب می شوند در کمیسیون تلفیق البته به جز رئیس حضور پیدا نکنند. در این میان من رئیس کمیسیون بودجه شدم و اقای نادران و احمدی نواب رئیس شدند. بعد از انتخاب من پیشنهاد دادم که از همین الان افراد را برای کمیسیون های تلفیق و برنامه، بودجه انتخاب شوند که دوستان قبول نکردند و گفتند قرار نیست همه در کمیسیون ها حضور داشته باشند. هر کس در رای گیری، رای آورد در کمیسیون حضور داشته باشد. این فضا باعث شد که رای گیری شود و 9 نفر انتخاب شوند. بر طبق رویه ی قبل باید رئیس کمیسیون بدون رای گیری به تلفیق می رفت اما دوستان گفتند که رئیس هم در رای گیری شرکت کند.
اقای نادران، احمدی و کاتب به دلیل اینکه در کمیسیون بودجه جزء نواب بودند نمی توانستند در رای گیری شرکت کنند. حتی ما از آنها هم درخواست کردیم که بیایند، که گفتند ما تعهد اخلاقی داده ایم و در رای گیری کاندید نمی شویم. نزدیک به 20 نفر کاندید شدند که به کمیسیون تلفیق بروند که در نهایت در رای گیری 9 نفر انتخاب شدند.
چرا عده ای که از سرشناسان مجلس بودند ؛رای نیاوردند؟
بالاخره در مجلس رای گیری شد و این 9 نفر انتخاب شدند.
عده ای مطرح می کنند که این انتخاب ها به نوعی سیاسی بوده است. شما این تعبیر را قبول دارید؟
در جریان انتخابات در کمیسیون های مجلس از این اتفاق ها زیاد رخ می دهد. حتی خیلی از افراد از جمله بعضی از روسای کمیسیون ها رای نیاوردند. این که چند نفر رای نیاوردند به این معنا نیست که همه چیز پشت پرده دارد!
عده ای معتقدند که کسانی مخالف بودجه دولت بودند در کمیسیون رای نیاوردند؟
اتفاقاً بعضی از کسانی که رای نیاوردند چوب حمایت از دولت را خورده اند. یکی از منتقدترین افراد به دولت آقای امیرابادی بوده است، چرا وی رای آورده است! خود من که به عنوان رئیس کمیسیون تلفیق رای آوردم بسیاری از اصولگراها از جمله اقای حداد عادل و زاکانی به بنده رای دادند. این که گفته شود این کمیسیون ضد دولت یا دولتی است حرف غلطی است. چرا که خیلی از افرادی که ضد دولت هستند رای اوردند و کسانی که طرفدار دولت هستند، در این کمیسیون رای نیاورده اند. در بحث های بودجه من منتقدین فرد نسبت به دولت البته همه دولت ها از جمله این دولت بوده ام.
نباید به این موضوع سیاسی نگاه کرد. به خاطر یک دستمال قیصری نباید بازار را به اتش کشید. همین چند روز پیش ما با همه دوستان جلسه در رابطه با بودجه داشتیم و جلسات در مجلس ادامه دارد. حتی نمایندگان خارج از کمیسیون تلفیق می توانند در جلسات تلفیق شرکت کنند اما حق رای ندارند.
پس دست پشت پرده ای وجود نداشته است؟
نه دست پشت پرده بود بلکه یک اتفاق بود که خود ما مقصر بودیم، شاید بهتر می توانستیم عمل کنیم. بعضی ها دوست دارند که بگویند پشت همه چیز یک پشت پرده ای وجود دارد که اشتباه است.
این تغییرات چه تاثیری در کمیسیون تلفیق خواهد داشت؟
در واقع کميسيون برنامه و بودجه مجلس- با کمي اغماض - از روند برنامه نويسي و بودجه بندي کشور حذف گرديد و بهجاي آن نمايندگان بيشتري از ديگر کميسيون هاي وارد بودجه بندي کشور شدند که اولاً تخصص کافي در اين زمينه ندارند و ثانياً گرايش هاي منطقه اي و حوزه هاي انتخاباتي، نقش بيشتري در بودجه نويسي کشور پيدا نمود و در واقع بطور طبيعي نمايندگان کافي حوزه هاي انتخاباتي کوچک، همواره تلاش داشتند تا در کميسيون تلفيق مجلس راه بيابند تا بتوانند بودجه بيشتري را براي استان يا منطقه خود جذب نمايند که اين روند با تغيير ترکيب کميسيون تلفيق در سال جاري ، اتفاق افتاد و مابقي آن نيز تا حدودي در ضمن پارلمان تکميل مي شود.
اگر اجازه دهید به بودجه امسال بپردازیم. به نظر شما بودجه امسال کسری خواهد داشت؟
واژه ی کسری بودجه در کشور ما بکار می رود که اشتباه است و باید به جای آن عدم تحقق بودجه را بکار ببریم. کسری بودجه در کشور نیست. کسری زمانی است که عدم تعادل در بودجه بوجود اید که دولت استقراض کند که این اقدام در کشور ممنوع است. اما در بودجه کشور عدم تحقق بودجه وجود دارد. یعنی اینکه دولت درامدهای پیش بینی شده اش تحقق پیدا نکرده است و موجب کمبود منابع شده است. دولت هم می گوید عدم تحقق بودجه اتفاق افتاده است. البته در واقع کسری است که ما به آن تراز منفی می گوییم. امسال بیش از 30 هزار میلیارد تومان درآمدهای دولت محقق نمی شود که عدد قابل توجهی از آن به خاطرکاهش قیمت نفت است.
در بودجه سال 94 قیمت نفت 72 دلار پیش بینی شده است. ایا این عدد خیلی زیاد نیست؟
دولت وقتی بخش نامه بودجه را صادر کرد قیمت نفت 104 دلار بود. هنگامی که بودجه را بست و به مجلس تقدیم کرد قیمت 73 دلار بود. الان که مجلس می خواهد بررسی کند 50 دلار است.
مجلس دو راه دارد .
1- این عد دولت را بپذیریم و در اواسط سال، دولت با تخصیص عمل کند. یعنی اگر به ارگانی 100 میلیاردی اختصاص پیدا کرده بود در اواسط سال 50 میلیارد تخصیص دهد.
2- این که مجلس قیمت نفت را پایین بیاورد. یعنی 72 دلار را به 50 دلار تقلیل دهد. اگر مجلس بخواهد این کار را بکند باید حدود 22 هزار میلیارد تومان از هزینه های دولت را کاهش دهد. در مجلس زدن هزینه ساده نیست؛ چرا که همیشه در ادوار مختلف مجلس برعکس عمل می کند و ارقام بودجه را بالا می برد. نهایت عددی که مجلس می تواند ارقام بودجه را کم کند 5 هزار میلیارد است.
البته دولت نیز خودش تحلیل های متفاوت دارد. از جمله اینکه قیمت نفت به همین 70 دلار خواهد رسید.البته اگر بتوانیم در بودجه تعادل ایجاد کنیم، فشار هزینه ای دولت را کمتر می کنیم. فشار هزینه ای باعث خلاف دولت می شود. البته دولت در بودجه سال آینده وابستگی به نفت را به یک سوم تقلیل داده است که این امر جای خوشحالی دارد.
در صورتی که توافق هسته ای شود؛ تاثیری در بودجه رخ خواهد داد؟
دولت این گونه نگاه می کند که اگر قیمت نفت را 50 دلار تعیین کنیم؛ در صورتی که قیمت افزایش یافت باید دوباره به مجلس بیایم و از مجلس متمم بگیریم. ای کاش ما می توانستیم در همین امسال برنامه توسعه ششم را بنویسیم. یعنی می توانستیم صادرات را در همین 1 میلیون و 300 هزار بشکه ثابت کنیم و بقیه مازاد فروش را در خود نفت سرمایه گذاری کنیم.
دولت سازمان مدیریت را احیا کرده است. این موضوع مثبت خواهد بود؟
مهم تابلوی این سازمان نیست بلکه مهم کارکرد این سازمان است. الان هم باید نگاه کنیم ببینیم چه افرادی در این سازمان بکار گیری می شوند. عده ای از کارشناسان از این سازمان رفته اند که در صورتی ساختار خوبی تعریف شود آنها به این سازمان برمیگردند.
به نظر شما شیوه بودجه نویس احمدی نژاد با روحانی چه تفاوتی دارد؟
بودجه احمدی نژاد علی رغم ادعاهایش هیچگاه 60 صفحه ای نشد. البته مجلس هم بودجه 60 صفحه ای را نپذیرفت. بودجه هنگامی که کوچک می شود با عدم شفافیت روبرو می شود. آقای احمدی نژاد همه ردیف بودجه ها را حذف کرده بود و دیوان محاسبات با یک سردرگمی روبرو شده بود و هیچ کس نمی توانست رسیدگی کند. چرا که عدم شفافیت بسیار فساد خیز است. البته من خوشحالم که این اتفاق نیفتاد. من به عنوان یک کارشناس که بیش از بیست سال کار بودجه ای کرده ام؛ اذعان دارم که هم مجلس و هم دولت در بودجه های سنواتی دولت ها اشتباهات استراتژیک داشته اند. احکام بودجه ای که تصویب می شد خیلی گرد نویسی می شد و اختیاراتی داده می شد که مجلس هم نمی توانست کنترل کند. از جمله سیاست های مثل تهاتر که ریشه بسیاری از فسادها شد. ایرادات این چنینی در اعداد بزرگ و بودجه غیر شفاف خود به خود حساب های ما را به هم می زد و باعث تورم و اختلاس می شد.
بودجه 93 که این دولت و این مجلس تصویب کرد یکی از بهترین بودجه ها بود. یک حسن بسیار خوبی داشت که سیاست های پولی و مالی خیلی با هم هماهنگ است. دولت یازدهم دنبال این نبود که اعداد را در بودجه پنهان کند. مجلس روی بودجه سال 92 اقای احمدی نژاد به واسطه شفاف شدن؛ رقم های بودجه را غیر واقعی کرد که در نهایت دولت جدید مجبور شد؛ متمم ارائه کند. بودجه 93 بودجه نسبتاً خوبی بود. یکی از دلایلی که دولت توانست نقدینگی را کنترل کند. هماهنگی میان سیاست های پولی و مالی بود.
در دولت احمدی نژاد مقصر اصلی مجلس بود. مجلس باید همه این ها را کنترل می کرد و این اختیارات را به دولت نمی داد. مثلا به دولت گذشته اختیار دادیم که تهاتر کند. به فلان فرد می گویم که اجازه ورود فولاد می دهیم اما پول ندهد و به جای آن جاده بکشد. این اقدامات باعث فساد های سنگینی می شود. همه دوست دارند به انها اختیار بدیهم. همین اقای روحانی خیلی می خواهد به وی اختیار بدهیم، اما مجلس نباید به وی دهد.
چطور این اتفاق افتاد؟
به طور مثال ما دولت را موظف کردیم که دولت حق ندارد هیچگونه ارزی را برداشت کند بلکه باید در بورس ارز را بفروشد. بانک مرکزی در واقع حق نداشت که پول را خارج از این بازار بفروشد. البته یکجا در همین موضوع 4/1 میللیارد دلار این کار را کرد.
در این روزها بحث تحلف 4/1 میلیاردی مطرح می شود. اصل این موضوع از چه قرار بود؟
این یک قائله بود که به وجود امد. همه دولت ها این کار را کرده اند. دولت ها پول های بین راهی را قرض می گرفتند اما سال آینده تسویه می کردند. این بار در این دولت اقای سیف برداشت این پول را سند می زند و از صندوق قرض می گیرد که خلاف بود و بعداً اصلاح شد.
دولت چرا این کار را کرد؟
چون فشار هزینه ای روی دولت بود. پیمانکارها از دولت طلبکار بودند و دولت باید طلب های آنها را پرداخت می کرد. هیچکس این سئوال را نپرسید که این پول چقدر در تورم تاثیر داشت. چرا کسی به این موضوع ها نمی پردازد بلکه بیشتر به این می پردازند که این پول چطوری برداشت شده است. این ها مهم نیست. مهم این است که این برداشت پول چه تاثیری بر اقتصاد کشور دارد.