جان کری خطاب به نمایندگان کنگره از آنها خواست بجای فرضیه پردازی به این واقعیت فکر کنند که آیا اصلا ممکن است روی توافقنامه ای مذاکره شود که براساس آن، ایرانی ها همه دانش هسته ای خود را از بین ببرند؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ جان کری در ادامه اظهارات خود در کمیته فرعی اختصاص بودجه به فعالیت های وزارت امور خارجه آمریکا، به پرسش های مطرح شده نمایندگان درباره بحران اوکراین پاسخ داد.
جان کری گفت:آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به شدت تلاش کرده است تا تحریم ها علیه روسیه اعمال شود و این تلاش در زمانی صورت گرفته است که دیگران در اروپا خیلی برای گرفتن چنین تدابیری آماده نیستند. به نظر من رهبری آلمان و همراهی فرانسه با آلمان در موضوع اوکراین بسیار مهم بوده است.
جان کری در ادامه این نشست به پرسش های متعدد نمایندگان درباره ی روابط آمریکا با کوبا پاسخ داد.
جان کری در پاسخ به پرسش دیگری درباره داعش و تکثر گرایی دینی پس از شکست نهایی داعش گفت: ما تلاش می کنیم تا به طرزی مناسب از آزادی دینی دفاع کنیم اما همچنین می خواهیم از تمام توان رهبران ادیان مختلف استفاده کنیم تا آنها درباره اسلام واقعی و نیازهای بین ادیان صحبت کنند.
در ادامه کریس استوارت نماینده آمریکایی خطاب به جان کری گفت: هرچند ممکن است که من و شما نگاه مان به دنیا متفاوت باشد و ممکن است که از جنبه سیاسی روی همه چیز توافق نداشته باشیم اما به مدیریت شما در دولت آمریکا احترام می گذارم. من چهارده سال خلبان نیروی هوایی و یک افسر نظامی بودم. من در طی این مدت در اجرای پیمان استارت با شوروی سابق نقش داشتم. من از تجربه نظامی و نیز از تجربه فعالیت در کنگره آموختم که برای موفقیت و کارایی یک پیمان باید بین دو طرف نوعی اعتماد وجود داشته باشد، دو طرف یک پیمان ممکن است دشمنان یکدیگر باشند و ممکن است یکدیگر را دوست نداشته باشند اما هر دو طرف باید خواستار موفقیت در اجرای پیمان باشند. من اطمینان ندارم که ما در مورد ایران این اعتماد را دارا باشیم.
وی در ادامه ادعا کرد: می خواهم اکنون توضیح بدهم که منظور من چیست؟ ایران یک کشور حامی تروریسم دولتی است، آنها بیش از سی سال است که در این زمینه شناخته شده اند. حزب الله، حماس و فهرست کسانی که از طرف آنها علیه ما کار می کنند طولانی است. من دو پرسش دارم. من می توانم وقت زیادی صرف کنم و توضیح بدهم که آنها ازجنبه های مختلف به ما به دید یک دشمن نگاه می کنند. شما هم از این مسئله اطلاع دارید. آنها فهرست طولانی ازفعالیت علیه منافع ما دارند. آیا می توانید یک نمونه به من بگوئید که آنها به عنوان شریک با ما و یا با هر یک از همپیمانان ما به شیوه ای سازنده همکاری کرده باشند؟ پرسش دوم این است ما چگونه صدمه ناشی از این ( گفتگوهای هسته ای) بر روابط ما با دوست و همپیمانان ما در منطقه یعنی اسرائیل را جبران می کنیم. آنها (اسرائیلی ها) به این مذاکرات شک و تردید دارند و ما باید از منافع آنها هم محافظت کنیم.
وزیر امور خارجه آمریکا در پاسخ به این نماینده آمریکایی گفت: من ازشما تشکر می کنم که در ارتش خدمت کردید. من از همه کسانی که لباس متحد الشکل ارتش را می پوشند تشکر می کنم. شما پرسیدید که آیا آنها با ما کار کردند؟ بله آنها هم اکنون روی این مسئله (هسته ای) با ما کار می کنند. آنها بیش از یکسال پیش توافقنامه موقت را اجرا کردند، فکر می کنم ماه نوامبر بود که ما توافق کرده بودیم. اکنون بیش از یکسال است که آنها در چارچوب توافقنامه موقت تمام کارهایی که قولش را داده بودند، انجام دادند. آنها همچنین چیزهایی را که ما فکر کردیم لازم است در جریان کار کردن روی توافقنامه موقت مخفی بماند، مخفی نگهداشتند. ما براساس این قانون فعالیت می کنیم که « هیچ چیزی مورد توافق قرار نخواهد گرفت تا اینکه همه چیز مورد توافق قرار گرفته باشد». معنی این قانون این است که هر توافقی که ما بدست می آوریم باید آن را مخفی نگهداریم چون ممکن است این توافق مستلزم آن باشد که یک طرف یا طرف دیگر به چیزی بله بگوید اما این بله خیلی در داخل کشور محبوب نباشد اما قابل دفاع باشد. برای ما غیر قابل دفاع است که شما کل توافقنامه را در اختیارداشته باشید، آنها در این خصوص مشکل ایجاد نکردند ما هم مشکل ایجاد نکردیم. این امر باعث شده است که زمینه نوعی گفتگو تسهیل شود. این گفتگو خیلی مستقیم و باز است و به ما اجازه می دهد که روی برخی از این موضوعات حرکت کنیم. آنها درک می کنند که ما مشکلاتی داریم و ما هم درک می کنیم که آنها مشکلاتی دارند. همه ما روی مسائل اصلی کار می کنیم و در هر مذاکره ای هم همین طور است. پس توافقنامه موقت یک نمونه از تلاش ما برای کار کردن با یکدیگر روی یک موضوع است.برخی چیزهایی که آنها انجام داده اند به ما کمک می کند اما ما با آنها هماهنگ نمی کنیم، ما در مورد این چیزها با آنها کار نمی کنیم، ما از آنها نخواسته ایم که این کارها را انجام دهند برای مثال در خصوص نبرد با داعش این مسئله صدق می کند. آنها کاملا مخالف داعش هستند. آنها در واقع درحال نبرد با داعش و از بین بردن اعضای داعش در طول مرز عراق در نزدیک ایران هستند. آنها نگرانی های جدی در مورد پیامدهای داعش برای منطقه دارند. پس اگر ما تلاش های مبتنی بر همکاری نداریم اما فهرستی از منافع مشترک داریم. پرسش دوم شما این بود که ما چگونه می توانیم خسارتی را که ممکن است آنها به اسرائیل زده باشند جبران کنیم، اگر اشکالی ندارد می خواهم بگویم که شما یک فرضیه را مطرح می کنید.
ما توافقی را که از دیدگاه ما به طور کامل از اسرائیل محافظت نکند، امضا نخواهیم کرد. در واقع مسئله فقط اسرائیل نیست بلکه مسئله ما هستیم، مسئله همه کشورهای منطقه هستند. فقط ما در پای میز مذاکره نیستیم که تلاش می کنیم این کار را بکنیم. باید افراد به این مسئله توجه کنند که روسیه همانند ما مصمم است که ایران نتواند مشغول فعالیت های اشاعه و تکثیرشود. چین نیز در پای میز مذاکره حضور دارد، چین دراین روند کمک کننده بوده است، همانطور که روسیه نیز مفید و کمک کننده بود حتی در بحبوحه ی نبرد بر سر اوکراین، روسیه کار می کند تا ایران پاسخگو باشد و یک توافقنامه مطلوب بدست آید. در این مذاکرات آلمان، فرانسه و انگلیس نیز حضور دارند. همه این کشورها در پای میز مذاکره به طور یکسان نگران هستند که این روند به کجا می رود؟ همه کشورهای منطقه نیز هستند، ترکیه ، قطر، عربستان سعودی ، اماراتی ها، کویتی ها و اردنی ها همه و همه در این مذاکرات منافع دارند. ما این کار مشکل را بدون تجربه لازم انجام نمی دهیم، ضمن آنکه پیش رفتن ما دراین روند انفرادی نیست. همه ما پیامدهای احتمال یک سلاح هسته ای در ایران را درک می کنیم، اسرائیل تنها کشور در این زمینه نیست. دیگران نیز در این باره نگران هستند. همه این کشورها می خواهند شاهد باشند که ما تلاش می کنیم درباره توافقنامه ای مذاکره کنیم که از استانداردهای بالای پاسخگویی برخوردار باشد و چهار مسیر رسیدن به بمب را از بین ببرد. مسیر نطنز، مسیر اراک، مسیر فردو و یک مسیر مخفی احتمالی است. این امر پیچیده است، ما باید این مسئله را درک کنیم اما همچنین باید درک کرد که گزینه های جایگزین چیستند؟ شاید در اینجا فرضیه هایی مطرح شود و برخی بگویند که مسیر جایگزین وجود دارد تا با استفاده از این ابزارها بتوان آنها را وادار کرد که چرخه سوخت یا تسلیحات هسته ای یا تولید صلح آمیز هسته ای را فراموش کنند! آیا شما معتقدید که این کار شدنی است؟ آیا در واقعیت اصلا ممکن است که ما روی توافقنامه ای مذاکره کنیم که براساس آن ، آنها همه ی دانش خود را از بین ببرند؟ اگر شما راستی آزمایی نداشته باشید و اگر درکی از کارهای آنها نداشته باشید به احتمال بسیار بیشتر آنها در زیر کوه عمیق تر خواهند رفت و کاری می کنند که شما نمی دانید و شما هم یک روزی بیدار می شوید و متوجه می شوید که آنها کاری انجام دادند. باید از خود بپرسید که گزینه های واقعی در اینجا چیست؟ من از برخی افراد شنیدم که درباره برچیدن (برنامه ی هسته ای ایران ) صحبت کردند. من از سال دوهزارو سه به دولت جرج بوش متذکر شده بودم که آنها (دولت بوش) به دنبال عدم غنی سازی هستند اما آنها(ایرانی ها) غنی سازی را پشت سرگذاشتند و سانتریفوژها را هم ساختند و از یکصد و شصت و چهار سانتریفوژ به نوزده هزار سانتریفوژ رفتند. آنها این کار را کردند درحالیکه تحت تحریم بودند درحالیکه از این کار منع شده بودند و قطعنامه های سازمان ملل متحد تصویب شده بود. پس باید وقفه ای کرد و با خود اندیشید که بهترین راه تضمین کردن این که آنها در آینده به بمب دست نخواهند یافت ، چیست؟ من اکنون نمی خواهم وارد جزئیات شوم من باید ببینم که آیا می توانیم به یک توافق دست یابیم که بعد همه ی استدلال های مربوط به آن را بیان کنم. استدلال های بسیار بیشتری وجود دارد که تاکنون از برخی افراد شنیده شده است. استدلال های بیشتری هم وجود دارند که احتمالا شما هفته آینده خواهند شنید. شما باید صبر کنید و ببینید که چه توافقی بدست خواهد آمد تا آنگاه بتوانید بسنجید که چه چیزی در خطر قرار دارد، گزینه ها چیستند و احساس شما درباره اش چیست؟