امروزه سوءمدیریت منابع آب کشور سبب شده تا بحران آب به نقطه جوش خود برسد و کارشناسان و مسئولان کشور از بیابانشدن ایران و نابودی تمدن این سرزمین تا ١٠ سال آینده خبر دهند. در حال حاضر برداشت سالانه ایران از آبهای زیرزمینی بیش از حد مجاز است، ضمن اینکه ایران بیش از ٩٧ درصد آبهای سطحی را مصرف میکند و به نوعی اجازه نفسکشیدن به زمین و تجدیدپذیری آبهای زیرزمینی را نمیدهد.
به گزارش شوق، عیسی کلانتری وزیر جهاد کشاورزی دولت هاشمیرفسنجانی نخستینبار در مؤسسه امید ایرانیان با حضور عارف و حسین عبدهتبریزی درباره مهاجرت ٥٠ میلیون ایرانی هشدار داد و اینبار نیز در جمع کارشناسان سازمان مدیریت و برنامهریزی بار دیگر نسبت به سوءمدیریت منابع آبی این هشدار را تکرار کرد و حل مشکل آب کشور را در گرو استیضاحشدن چهار وزیر نیرو دانست که در ادامه مشروح صحبتهای وی را میخوانید:
فاجعه آبی در انتظار ایراندر سال گذشته نسبت به سال آخر دولت احمدینژاد هیچ تغییری در برداشت از آبهای زیرزمینی نداشتهایم، سیاست وزارت نیرو تعادلبخشی است، اگر فرض کنیم تعادلبخشی در ٢٠ سال آینده کاهش پیدا کند؛ یعنی باید ٢٢ میلیارد متر مکعبی که از آبهای زیرزمینی اضافه برداشت کردهایم، آن را قطع کنیم و از سوی دیگر در ٣٥ سال گذشته ١٣٠ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت داشتیم. در صورتی که حق برداشت، سالانه ٢٦ میلیارد مترمکعب است.
٩٧ درصد آبهای زیرزمینی برداشت میشوداگر خواهان جلوگیری از خشکشدن باتلاقها و دریاچهها، زندهماندن طبیعت و شارژشدن آبهای زیرزمینی ایران هستیم باید از آبهای سطحی تنها ٤٠ درصد برداشت داشته باشیم. در صورتی که اکنون شاهد برداشت ٩٧ درصدی از آبهای سطحی هستیم. در این زمینه ایران جزء سه کشور نخست جهان است که این میزان از آبهای سطحی برداشت میکند. کشور مصر با آن همه مصیبت و مشکلاتی که دارد تنها ٤٦درصد برداشت دارد، اما ایران جزء نخستین کشورها از لحاظ مصرف آبهای سطحی است. دعوا و چالش ما از دهه ٧٠ با وزارت نیرو این بود که بیرویه سدسازی نکنند. برای مثال رودخانه کرخه را در نظر بگیرید که اکنون ٦,٥ میلیارد متر مکعب آورد آن است، اما امروز بر آن ١٣.٤ میلیارد متر مکعب سد ساخته شده است که ٤.٥ میلیارد متر مکعب دیگر نیز در دست احداث است.
پتانسیل تجدیدپذیری آبها را از بین بردهایمدر حال حاضر پتانسیل تجدیدپذیری آبها را از بین بردهایم، طبق آمار وزارت نیرو، کل آبهای استاتیک ما در سال ١٣٦٠، حدود ٥٠٠ میلیارد مترمکعب بوده که خروجی میلیونها سال گذشته بوده است، نزدیک ٣٠٠ میلیارد مترمکعب آن آب شور و حدود ٢٠٠ میلیارد مترمکعب آب شیرین و لبشور است، اما از سال ١٣٦٠ تا به امروز بیش از ١٣٠ میلیارد مترمکعب از این آبهای شیرین استفاده کردهایم، ما حق نداریم به این آبهای فسیلی دست بزنیم.
یاد دارم که در زمان دولت رفسنجانی، بر سر ما میزدند که عربستان صادرکننده گندم است، در آن زمان گفتیم ایران هم میتواند صادرکننده گندم باشد، اما خواهان باقی و زندهماندن ایران هستید یا خیر؟ بنابراین اگر میخواهیم این سرزمین زنده باشد، باید آب داشته باشد.
ماجرای سفر هاشمیرفسنجانی به عربستاندر آن زمان خدا رحم کرد، در سال ٧٦ هاشمیرفسنجانی همراه ما به عربستان سفر کردند تا از نزدیک با کشاورزی عربستان آشنا شوند. امیر عبدالله آن زمان ولیعهد بود که در فرودگاه به استقبال ما آمد و گفت ملکفهد دستور دادند تا زمانی که شما در عربستان هستید، دستور شما، دستور ملک است یعنی همه درهای عربستان به روی ایران باز است. در این سفر بازدید از مزرعه در دستور کار قرار گرفت که از مزرعه سعود الفیصل، وزیر امور خارجه سابق این کشور، بازدید کردیم که در ٢٠ کیلومتری ریاض بود.
چاه ١٣٠٠ متری در عربستانعمق متوسط ٢٣ چاه آقای سعود الفیصل، وزیر امور خارجه سابق این کشور، یک هزار و ٣٠٠ متر بود که آب با درجه حرارت ٧٣ درجه مکش میشد و ٢٠درجه خنک و سپس از طریق لوله منتقل میشد. اگر دست را زیر آب ٥٠ درجه حدود ٣٠ ثانیه نگه داریم، پوست دست از بین میرود، اینگونه با پول نفت کشاورزی کردند و اکنون آبهایشان را تمام کردهاند، این در حالی است که اکنون ایران نیز با همین روش با شدت کمتر، از شیوه کشاورزی عربستان استفاده میکند.
تاراج منابع آبی کشورقرار نیست به هر قیمتی تولیدی اتفاق بیفتد، اگر میخواهیم سه یا چهار سال تولید کنیم، پس حق با شماست، پس گور بابای نسل بعد. متأسفانه از ٢٠٠میلیارد مترمکعب آب در این ٣٠ سال ١٣٠ میلیارد مترمکعب استفاده کردهایم و اجاره تجدیدپذیری نیز نمیدهیم، زیرا تمام آبهای زیرزمینی را هم استفاده میکنیم که خروجی این روش، خشکشدن دریاچهها و نشست زمین بوده است، زیرا فکر میکنیم چون تکنولوژی را در اختیار داریم، حق داریم همه منابع کشور را تاراج کنیم. در دهه ٢٠ وقتی مردم غنی میشدند، نمیتوانستند حتی تراز آبهای زیرزمینی را به صفر برسانند، در صورتی که در سالهای ١٩٢٠ اگر همه مردم ایران جمع میشدند، نمیتوانستند همه درختان افتاده جنگل شمال را خارج کنند، چون تکنولوژی، راه و تجهیزات نبود اما وقتی صاحب آن شدیم، نباید همه چیز را غارت کنیم. این روزها چاهکندن آسان شده است.
دکان وزارت نیروی دولت احمدینژاد!احمدینژاد زمانی که به فیروزکوه سفر کرد، گفت مناطق ممنوعه یعنی چی؟ این دکان وزارت نیرو است هرکس هرجا توانست، چاه حفر کند. در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفارهای چاه سهبرابر و روزی هزاران متر چاه زده شد. بیلان منفی برداشت آب از زمان انقلاب تا قبل از دولت احمدینژاد منفی ٤٥ میلیارد مترمکعب بود، اما در هشت سال دولت احمدینژاد ٧٥ میلیارد مترمکعب به آن اضافه شد و این روند هماکنون نیز ادامه دارد، متأسفانه در برخورد با مواردی که به منافع درازمدت مربوط است، همه عقبنشینی میکنند که نمونه آن طرح هدفمندی یارانههاست. حاضر نیستند منافع درازمدت را در مقابل تضاد کوتاهمدت حفظ کنند که این اتفاق در حوزه آب و کشاورزی در حال رخدادن است. در حوزه دریاچه ارومیه، استفاده از منابع تجدیدپذیر آبهای تجدیدپذیر ٧٠ درصد است، در مقابل، متوسط کشور عددی نیست، در دشت خراسان ١٣٤ درصد، دشت کرمان ١١٢ درصد و در اصفهان ١١٩ درصد از آبهای تجدیدپذیر استفاده میکنیم. و اکنون ٧٠ درصد از آبهای تجدیدپذیر دریاچه ارومیه استفاده میشود. به علت اینکه بستر دریاچه نمک است، ریزگرد نمکی به حلقوم مردم تبریز میرفت، دولت مجبور به رسیدگی بود. جابهجایی جمعیت پنج میلیون نفری با ٤٠٠ میلیارد دلار هم امکانپذیر نبود. دولت ناچار شد به معضل دریاچه ارومیه توجه کند اما اگر زودتر این اتفاق رخ میداد، هزینهها کمتر میشد. سال ٨٢، مشاور آقای خاتمی بودم که به ایشان نامه نوشتم بیلان آب دریاچه منفی شده و با ١٠ تا ٢٠ میلیارد تومان میتوان جلو آن را گرفت. محیطزیستیها خندیدند چون در محیط زیست حرف توسعه پایدار است اما عمل و دانش آن وجودندارد.
احیای دریاچه ارومیه ٧ میلیارد دلار هزینه داردحداقل هزینه احیای دریاچه ارومیه هفت میلیارد دلار یعنی ٢٠ هزار میلیارد تومان است که اگر سه سال به تأخیر بیفتد، به هیچوجه از نظر علمی دیگر احیاپذیر نیست و این بلا را در تمام منابع آبی کشور شاهد هستیم. در بخش کشاورزی نخست باید حاکمیت تصمیم بگیرد که میخواهد کشور زنده بماند. باید بلافاصله برداشت آب سطحی و زیرزمینی حدود ٥٠ درصد کاهش پیدا کند، اینها حرفهایی است که به مذاق خیلیها خوش نمیآید. خیلیها از پتانسیل واقعی کشور خبر ندارند اما برنامهریزی انجام میدهند.
در بعد منابع خاکی باید گفت خاکهای متوسط ٠,٤ درصد مواد عالی دارند و عمق خاکهای زنده ما متوسط کمتر از ٣٥ سانتیمتر است و اینها محدویت است و قیمتهای تمامشده را بالا میبرد.
ایران جزء ١٠ کشور تولیدکننده گران دنیاامروز این سرزمین با دلار ٣٢٠٠ تومانی جزء ١٠کشور گران تولیدکننده محصولات غذایی در دنیاست، مصرفکننده را نمیگویم، در سطح تولید منظورم است؛ مصرف درگیر دلالی است و وارد آن نمیشوم اما چرا جزء ١٠ کشور گران جهان هستیم؛ درصورتیکه متوسط سرانه تولید ما زیر متوسط جهان است و اگر ژاپن و کره جنوبی را در نظر نگیریم، از همه جهان گرانتر تولید میکنیم. سازمان برنامه باید به این موضوع توجه داشته باشد. در این سرزمین تولید سخت و پرهزینه است. بهعنوان مثال در دنیا حدود ٦٥ درصد تولیدات از طریق دیم است و در ایران حدود ٩٥ درصد از طریق کشاورزی آبیاری است. تأمین آب منهای کمیت و کیفیت آن پرهزینه است. ساختار خاکهای ما به گونهای است که تولید را گران میکند. خاکهای ما به دلیل اینکه ٨٥ درصد آبهای بیکربناته است، قادر به انتقال مواد به گیاه نیست. باوجود اینکه ٩٠ درصد خاکها آهکی هستند و به دلیل بیکربناتهبودن آب، اکثر گیاهان در ایران کمبود کلسیم دارند و به دنبال این امر حیوانات ما هم کمبود کلسیم و لبنیات هم کمبود کلسیم دارند. بنابراین آبها بیکربناته است و عناصر منتقل نمیشود.
ادامه رشد منفی سرمایهگذاری در ایراناز بُعد سرمایهای در ایران باید گفت؛ هنوز رشد سرمایهگذاری در ایران منفی است و این به دلیل دخالتهای انسانی است. شاه یک اصلاحات ارضی به وجود آورد و اکنون یک هیأت هفتنفره ایرانی، همه سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه کشاورزی را فراری داد. امنیت سرمایهگذاری و حرمت مالکیت را در جمهوری اسلامی از بین بردهایم و هنوز بعد از ٣٧سال این مشکل حل نشده است، هنوز کسی تا از بانک پول نگیرد، حاضر نیست سرمایه خود را وارد تولید کند چون احساس امنیت نمیکند، ممکن است فردا هیأتهای هفتنفرهای به وجود آید و مشکل ایجاد کند. زمانی که سال ٦٦ وارد جهاد کشاورزی شدم همه نیرویهای انسانی متخصص و کاربلد آن زمان رفته بودند اما افراد کارنابلد سرجای خود باقی مانده بودند. افراد کاربلد یا اخراج شده بودند یا خودشان رفتند و امروز حسرت یک کارشناس متخصص را در حوزه کشاورزی داریم. امروز ٢٥٥ هزار دانشجو در دانشگاههای کشور در بخش کشاورزی داریم و در کل پتانسیل تولید ٨,٥ میلیارد هکتار زمین کشاورزی داریم و ٢٠٠ هزار فارغالتحصیل بیکار داریم. متوسط در دنیا برای ٦٥٠ هزار هکتار زمین معادل آبی یک دانشکده کشاورزی است اما در ایران به ٧٠٠ هزار هکتار رسیده است. همین امروز ١٢١ دانشکده کشاورزی دولتی و غیردولتی در کشور داریم و سالانه ٥٥ هزار نفر از آنها فارغالتحصیل میشوند، این افراد در کجا جذب شوند؟ بخش خصوصی و دولتی در حوزه کشاورزی توان جذب ندارد، دولت حداکثر سالانه توانایی جذب یک هزار نفر را داشته باشد و ٥٥ هزار نفر را در کجا جذب کند؟ بخش خصوصی در وضعیت ایدهآل توانایی جذب دو هزار نفر را دارد. به بخش خصوصی اجازه رشد نمیدهیم، شاید هم بخش خصوصی به دلیل نبودن توجیه اقتصادی تمایلی به فعالیت نداشته باشد. از واردات هم به بهانه تحقیقات داخلی جلوگیری کردهایم، در زمان وزارت بنده گفتیم مؤسسه چغندرقند به چه دردی میخورد؟ مؤسسه عریض و طویلی که ١٦ ایستگاه در کشور دارد که مانع تولید شکر در کشور است، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند تعطیل شد؛ مؤسسهای که کل ارزش آن در سال چهارمیلیون دلار است؛ یعنی تمام توان مؤسسه -چهارمیلیون دلار - از واردات بذر بوده اما در مقابل خسارت ٦٠ میلیون دلاری وارد میکند، حالا چرا کشاورز را مجبور کنیم که ٦٠ میلیون دلار کمتر چغندرقند تولید کند؟ با این تکنولوژیها کشاورزان را از تولید بیشتر محروم کردهایم.
هنوز با قوانین ٦٠ سال پیش را کشاورزی را اداره میکنیمهنوز با قوانین ٦٠ سال پیش کشاورزی را اداره میکنیم و با این قوانین میخواهیم کشاورزی پیشرفته داشته باشیم. با این مسائل زیربنایی، محدودیتهای آبی و سرمایه آورده نشده، میخواهیم کشاورزی پیشرفت کند، چگونه؟کشاورزان انسانهای زحمتکشی هستند؛ اما زحمتهایشان به دلیل بیمدیریتی بههدر میرود. چند روز پیش، سراغ حجتی وزیر جهاد کشاورزی رفتم و گفتم رئیس بانک کشاورزی گفته پول واردات تجهیزات و کمباین نداریم؛ اما اعتبار واردات گندم را داریم که حجتی گفته غلط کردهاند، باید پول واردات تکنولوژی زودتر داده شود؛ زیرا گندم از زمان برداشتش یک روز بگذرد، روزی یک درصد ریزش خواهد داشت، بنابراین با این سیاستها و محدودیتها نمیتوانیم به اهداف متعالی و برنامهریزیشده دست پیدا کنیم.
آسیبپذیری تمدن ایراناین روند کشاورزی و بهرهبرداری از آبها، سبب میشود تا ١٠ سال آینده، تمدن این سرزمین از بین برود. اگر ٩٥ میلیارد مترمکعب استحصال آب داشته باشیم، دیگر جمعیتی در کشور باقی نمیماند. امروزه حیوانات به دلیل نبود آب در حال تلفشدن هستند. دو هفته گذشته با جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، به یزد سفر کرده بودیم، ملت دنبال آب شرب میدویدند، آب در این سرزمین حکم کیمیا پیدا کرده است.
جنایت سد گتونددرحالحاضر درباره سد گتوند جنایت رخ داده و اکنون در حال لاپوشانی موضوع هستند.آب شیرین سد شهید عباسپور، به این سد ریخته میشود که سبب شورترشدن چهاربرابری آب شده است. نباید بازیچه چهارتا پیمانکار و مشاور شویم و آخرت را به دنیای پیمانکاران بفروشیم و شریک جرم باشیم.
برای احیای دریاچه ارومیه اقدامی نشدهبنده مجری احیای دریاچه ارومیه هستم که با کمک دانشگاه صنعتی شریف این کار در حال دنبالشدن است. در موضوع دریاچه ارومیه آن چیزی که مهم است، حفظ وضعیت موجود دریاچه است که اگر تا دو سال نخست، این کار صورت نگیرد، امکان احیا وجود ندارد. متأسفانه هنوز اقدامی برای دریاچه ارومیه صورت نگرفته است. عمق دریاچه ارومیه در ١٠ سال گذشته ٤,٧ متر کاهش پیدا کرده است. عمق متوسط دریاچه ٥.٧ متر بوده است؛ با چنین شرایطی، اولویت نخست ما، حفظ وضعیت سال قبل دریاچه بود. شانس آوردیم بارندگیها خوب بود، وقتی به سیاستهای پوپولیستی میرسد حتی دولت تدبیر و امید هم عقبنشینی میکند. خوشبختانه بارندگیهای متوسط درازمدت خوب بود که سبب شده تا امروز عمق دریاچه فقط چهار سانتیمتر کمتر از سال قبل باشد. اکنون دریاچه دوهزارو ٧٠٠ کیلومتر آب دارد. ریزگردها از فروردین شروع میشود و تا تیرماه هم ادامه دارد.
اگر آب نباشد و ریزگردها رسوب کند، ارتباط آب لایه بالا و پایین قطع میشود و اگر سال آینده بارش نباشد، مجبوریم آب را از کشاورزان بخریم تا دریاچه حفظ شود و اگر این اقدام صورت نگیرد، هزینههای بعدی بیهوده است و ادامه کار باید رها شود؛ البته پیشبینیهای ما این است که آب دریاچه تا آخر خردادماه سالجاری به دوهزارو٤٠٠ کیلومتر برسد. اگر برنامهها خوب پیش رود، تراز اکولوژیک دریاچه تا سال ١٤٠٢ رخ دهد؛ البته روحانی در تبریز نیز گفت «اگر تا سه سال در برنامهها تأخیر داشته باشیم، به دلایل علمی همهچیز با شکست روبهرو میشود».
سرطان به خاطر دریاچه ارومیه ٣٠ برابر شده است
درحالحاضر کشاورزی حاشیه شرقی و شمال غربی دریاچه ارومیه محو شده و ریزگردهای نمک، زندگی مردم را از لحاظ بهداشتی و سلامتی در معرض خطر قرار داده است و سرطان پوست در حیوان و انسان بیش از ٣٠ برابر شده است.
عمر چیتچیان به خاطر حفظ منافع ملی کوتاه استحل ریشهای مشکل آب، نیازمند استیضاحشدن چهار وزیر نیرو با یک تفکر و رویکرد است و این اقدام، قربانی میخواهد که هیچ اشکالی ندارد. تاکنون تنها کسی که به صورت واقعی برای حل مشکل ریشهای آب ایستاده است، چیتچیان وزیر نیرو است. بنده فکر نمیکنم عمر این وزیر زیاد باشد، زیرا وی نمیخواهد حفظ منافع ملی را به اقدامات سیاسی واگذار کند. اشکال ندارد آدمهای سیاسی قربانی این افکار شوند. اما در مورد سازمان مدیریت و برنامهریزی، این سازمان از روز نخستِ تأسیس، جای نیروهای باهوش بوده نه صفر کیلومتر. بنابراین اگر سازمان مدیریت، برنامهای تهیه میکند باید تا آخر برای اجرای آن ایستادگی کند. از مسعود زنجانی در زمان ریاستش خوشم میآمد؛ زیرا این فرد اگر برنامهای را حتی به اشتباه هم مینوشت، تا آخر ایستادگی میکرد.
افزایش جمعیت و یک مشت گدا و گشنه پابرهنه
امروزه خیلی صحبت از افزایش جمعیت نمیشود. درآمد ارزی از متخصصان خارج از بنگلادش در سال ١٩٧١ بیش از یکونیم برابر درآمد نفتی ما بود؛ اما چون این کشور جمعیت ١٥٠ میلیون نفری داشت، مصیبت و مشکلات داشتند. افزایش جمعیت را اگر به تولید داخل وصل کنیم، یک مشت گدا گشنه پابرهنه تحویل خواهیم داد.