در نوامبر 2011، یوکیا امانو، مدیر کل آژانس بینالمللی آژانس اتمی، همه اتهاماتی را که از سال 2002 تا آن زمان درباره احتمال انحراف برنامه هستهای ایران به سوی ساخت سلاح هستهای مطرح شده بود، در قالب ضمیمهای با عنوان ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران به گزارش فصلی خود اضافه کرد تا چالش ادعاهای مطرح علیه ایران به شکلی سازمان یافته مطرح شود.
به گزارش «تابناک»، با وجود گذشت تقریبا چهار سال از انتشار آن ادعاها درباره ایران، بسیاری از این ادعاها و ابهامات درباره برنامه هستهای ایران حل شده، ولی مسائل باقی مانده، همچنان بر مسیر رسیدن به توافقی جامع بر سر پرونده هستهای ایران میان ایران و 5+1 سایه افکنده است.
چالش ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران یا PMD اکنون منجر به اختلافی جدی میان ایران و 5+1 و به ویژه ایالات متحده شده است. طرف ایرانی معتقد است، از آن جایی که این ادعاها ماهیتی سیاسی دارند، بدون وجود ارادهای جدی از سوی طرف مقابل، امکان بسته شدن این بحث وجود ندارد. در طرف مقابل، آمریکاییها مدعی هستند باید برای حل این مسأله و هموار شدن راه توافق نهایی، برخی دسترسیها به اماکن نظامی و تعدادی از مقامات نظامی و متخصصین هستهای ـ که اسامی آنها مستقیم و غیر مستقیم در گزارشهای آژانس مطرح شده ـ به آژانس داده شود تا ابهامات و ادعاهای مطرح از سوی آژانس حل شود.
گفتنی است، ایران در سالهای گذشته همواره تأکید کرده است که مبنای این ادعاها، اطلاعاتی بوده که دولت آمریکا، رژیم اسرائیل و دیگران به آژانس دادهاند. این گزارش با مروری بر ضمیمه گزارش آژانس در نوامبر سال 2011، مهمترین ادعاهای مطرح علیه ایران را توضیح میدهد.
قالب گزارش آژانس
ضميمه 65 پاراگرافی آژانس درباره «ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهاي ايران» در سه بخش تهیه شده است.
بخش A در ده پاراگراف، مرور تاريخي «تلاشهاي آژانس براي حل مسائل مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهاي ايران به ويژه نگرانيها در مورد ابعاد نظامي احتمالي» است.
در بخش B و در پنج پاراگراف، «توصيفي كلي از منابع اطلاعات در دسترس آژانس و ارزيابياش از اعتبار آن اطلاعات» ارائه شده است.
در بخش C، آژانس در دوازده بخش، آن چه را نشانههای وجود یک برنامه احتمالی برای تولید سلاح هستهای در ایران دانسته، برشمرده است. همراه با این ادعاها، نمودارهایی درباره «ساختار مدیریتی برنامه»، «لیست ادارات، پروژهها و مراکز» و تحلیلی از محموله احتمالی این پروژه ارائه شده است.
بخش A، تاریخچه ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران
در این بخش به طور خلاصه آمده است:
- شروع نگرانیها درباره ایران به اواخر سال 2002 برمیگردد که منابع اطلاعاتي نشان ميداد، ايران در حال ساخت يك تأسيسات زيرزميني بزرگ هستهيي در نطنز و يك كارخانه توليد آب سنگين در اراك است.
- بين 2003 و 2004 آژانس يكسري قصور مهم از جانب ايران را در انجام تعهداتش تحت موافقتنامه پادمان در رابطه با گزارش مواد هستهاي، فرآوري و استفاده از مواد هستهاي اعلام نشده و قصور در اعلام تأسيساتي كه مواد هستهيي را دريافت، انبار و فرآوري كرده است، تأييد نمود. كشف شد كه ايران در اوايل دهه 1970 و دهه 1980 و به دنبال آن در دهه 1990 و دهه 2000 از مواد هستهاي اعلام نشده براي آزمايش و تجربه در چند فعاليت تبديل اورانيوم، غنيسازي، ساخت و تابش از جمله جداسازي پلوتونيوم در تأسيسات و مكانهاي اعلام نشده، استفاده كرده است.
- ايران در اكتبر 2003 به مديركل اطلاع داد كه سياستي كاملا باز را اتخاذ كرده و تصميم گرفته است، تصوير كاملي از فعاليتهاي هستهایش را به آژانس ارائه كند. در پي آن، ايران به آژانس اجازه دسترسي به اماكني را داد كه آژانس خواستار بازديد از آنها شده بود و اطلاعات و اظهارنامههايي در ارتباط با منشأ تجهيزات و قطعات وارد شده ارائه كرد و افراد را براي مصاحبه در دسترس آژانس قرار داد. ايران همچنين به اجراي كد اصلاح شده 1/3 از بخش عمومي ترتيبات فرعي كه در فوريه 2003 با آن موافقت كرد ادامه داد.
- ايران در نوامبر 2003 اعلام كرد كه قصد دارد پروتكل الحاقي در موافقتنامه پادمانها را امضا كند ـ كه اين كار را در دسامبر 2003 در پي تصويب متن از سوي شورا انجام دادـ ايران علاوه بر آن اعلام كرد كه پيش از لازمالاجرا شدن آن، مطابق با مفاد آن پروتكل عمل خواهد كرد.
- بين 2003 و اوايل 2006 ايران گزارشهاي تغيير فهرست موجودي را تسليم و اطلاعات طراحي مربوط به تأسيساتي را كه در آن فعاليتهاي اعلام نشده، انجام شده بود فراهم كرد و مواد هستهاي را براي راستيآزمايي در اختيار آژانس قرار داد. ايران همچنين تأييد كرد كه از نهادهاي مرتبط با وزارت دفاع در برخي از فعاليتهاي اعلام نشده پيشين استفاده كرده است. ايران اذعان نمود كه تماسهايي با واسطههايي از يك شبكه پنهان تأمين هستهاي در 1987 و اوايل دهه 1990 داشته است و اينكه در 1987 يك برگه دستنويس حاوي پيشنهاد كمك براي توسعه فنآوري غنيسازي اورانيوم از طريق سانتريفيوژ دريافت كرده بود كه در آن اشارههايي نيز به يك واحد بازتبديل با تجيهزات ريختهگري شده بود. ايران همچنين تأييد كرد، بستهاي از اطلاعات مربوط به فنآوري غنيسازي اورانيوم دريافت كرده است.
- آژانس به تلاش براي دريافت توضيحات مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهيي ايران به ويژه بر اساس پذيرش ايران راجع به تماسهايش با شبكه پنهان تامين هستهيي، اطلاعاتي كه توسط شركتكنندگان در آن شبكه فراهم آمد و اطلاعاتي كه توسط يك كشور عضو به آژانس داده شد، ادامه داد. سومين مورد كه از آن به عنوان "اسناد مطالعات ادعايي" ياد ميشود و در سال 2005 به آژانس ارايه شد، نشان داد كه ايران در فعاليتهايي كه مطالعاتي را در مورد يك پروژه به اصطلاح نمك سبز، تستهاي انفجاري با قدرت بالا و مهندسي دوباره يك وسيله ورود مجدد موشك براي جاي دادن يك خرج جديد شامل ميشود، شركت داشته است. همه اين اطلاعات با هم نگرانيهايي را در مورد ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهاي ايران به وجود ميآورد.
- در اوت 2007 ايران و آژانس در مورد «تفاهمهاي جمهوري اسلامي ايران و آژانس درباره مداليته حل و فصل مسائل باقيمانده» (كه به طور كلي به آن به عنوان «برنامه كار» اشاره ميشود) موافقت كردند. آژانس در فوريه 2008 اعلام كرد كه چهار موضوع در برنامه كار كه "مسائل باقيمانده گذشته"نام گرفت و دو موضوع كه "ديگر مسائل باقيمانده" نام گرفت يا بسته شدند، يا تكميل شدند يا ديگر حلنشده هستند. مسائل باقيمانده كه نيازمند توضيح ايران است مربوط به مطالعات ادعايي است و علاوه بر آن موضوعات ديگري وجود دارد كه در جريان حل شش موضوع ديگر مطرح شده بود و بايد در رابطه با مطالعات ادعايي به آن پرداخت؛ اين مسائل شامل شرايط دستيابي ايران به سند فلز اورانيوم، تدارك و فعاليتهاي تحقيق و توسعه نهادهاي و شركتهاي نظامي كه ميتوانست با برنامه هستهاي مرتبط باشند و توليد تجهيزات و قطعات توسط هستهيي توسط شركتهاي متعلق به صنايع دفاع.
- آژانس بين فوريه و مه 2008، مطابق با برنامه كار اطلاعاتي را (شامل مستندها) درباره مطالعات ادعايي با ايران در ميان گذاشت و خواستار توضيح شد. در مه 2008 ايران يك ارزيابي 117 صفحهاي از آن اطلاعات را به آژانس ارائه داد. اگرچه ايران درستي برخي از اطلاعات آژانس (مثل تاييد اسامي افراد، مكانها و سازمانها) را تأييد كرد، ارزيابي ايران بر كاستيهاي شكل و قالب اين اطلاعات تمركز داشت و ادعاها را با اين استدلال كه آنها مبتني بر اسناد "جعلي" و اطلاعات "ساختگي" است، رد كرد.
- بين 2007 و 2010 ايران همچنان به مخفي كردن فعاليتهاي هستهيي از طريق ندادن اطلاع به موقع درباره تصميم براي ساخت يا دادن اجازه ساخت يك تاسيسات برق هستهيي جديد در دارخوين و سومين تأسيسات غنيسازي در نزديكي قم (كارخانه غنيسازي سوخت فردو) ادامه داد.
بخش B. اعتبار اطلاعات
آژانس در بخش B این گزارش به منبع اطلاعات مطرح شده ایران و میزان اعتبار ان پرداخته است. مهمترین مطالب مطرح در این بخش از این قرار است:
- در ميان اطلاعات در دسترس آژانس سند مطالعات ادعايي قرار دارد: حجم بالايي از اسناد (شامل مكاتبات، گزارشها، گرافهاي نمايشي، ويديو و طراحيهاي مهندسي) كه بالغ بر يك هزار صفحه است. اطلاعات منعكس شده در آن سند داراي ماهيت پيچيده به لحاظ فني و به هم مرتبط است و نشان دهنده تحقيق، توسعه و فعاليتهاي آزمايشي در طول زمان است.
- علاوه بر سند مطالعات ادعايي آژانس اطلاعاتي را از بيش از 10 كشور عضو دريافت كرده است، اين اطلاعات شامل اطلاعات مربوط به اكتساب، اطلاعات مربوط به سفرهاي بينالمللي افرادي كه گفته ميشود در فعاليتهاي نسبت داده شده دست داشتهاند، سوابق مالي، اسناد منعكسكننده ترتيبات بهداشتي و ايمني و ديگر اسنادي است كه نشان دهنده تكنيكهاي ساخت براي برخي قطعات انفجاري با قدرت بالاست.
- علاوه بر دو مورد فوق، آژانس اطلاعاتي را از طريق تلاشهاي خود از جمله انتشارات و مقالاتي كه از طريق تحقيقات با منابع آزاد، تصاوير ماهوارهيي، نتايج فعاليتهاي راستيآزمايي آژانس و اطلاعات ارائه شده توسط ايران در چارچوب آن فعاليتهاي راستيآزمايي است، به دست آورده است. به ويژه آژانس مذاكرات مستقيم با برخي افرادي داشته است كه در فعاليتهاي مربوطه در ايران دست داشته است، از جمله براي نمونه مصاحبهاي با يك شخصيت برجسته در شبكه مخفي تأمين هستهاي. اطلاعات كسب شده توسط آژانس از مذاكرات با اين افراد داشت، از نظر چهارچوبهاي زماني و محتواي فني با اطلاعات ارائه شده توسط كشورهاي عضو و اطلاعاتي كه از طريق تلاشهاي خود به دست آورده است، هماهنگ است.
- ايران برخي اطلاعات منعكس شده در سند مطالعات ادعايي را تصديق كرده است. اما بسياري از پاسخهاي ايران به سوالات آژانس در ارتباط با اين تلاشها براي حل نگرانيهاي آژانس، غير دقيق/ يا ناكامل بوده است و اين اطلاعات با تاخير به دست آمده و گاهي متناقض است. اين همراه با وقايعي نظير برچيدن سايت لويزان شيان در اواخر سال 2003 / اوايل 2004و يك الگوي اذعان ديرهنگام به وجود بخشهاي پيشتر اعلام نشده برنامه هستهاي ايران باعث افزايش نگرانيهاي آژانس به جاي رفع آنها شده است.
- اطلاعاتي که در اين ضميمه گنجانده و ارائه شده است از طيف گستردهاي از منابع مستقل، از جمله تعدادي از کشورهاي عضو، از تلاشهاي آژانس و از اطلاعات فراهم شده توسط ايران اخذ شده است. اين اطلاعات از لحاظ مفاد فني، افراد و سازمانهاي دخيل و چهارچوبهاي زماني کاملاً با هم سازگاري دارند.
بخش C. نشانههای توسعه سلاح هستهاي
آژانس در ابتدای این بخش از گزارش، یادآور شده است، از آن جایی که برنامه ایران بر غنیسازی اورانیوم متمرکز است، ادعاهای مطرح شده در باره تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای بر مسیر اورانیوم غنی شده متمرکز است و به موضوع احتمال ساخت سلاح با استفاده از پلوتونیوم پرداخته نمیشود.
دوازده نشانه مورد ادعای آژانس در باره ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران به قرار زیر است؛
C.1 ساختار مديريتی برنامه
در این باره، آژانس نمودار زیر را ارائه کرده است و ادعاهایی را در باره وجود تشکیلاتی برای ساخت سلاح هستهای در ایران مطرح کرده است. بنا به ادعای آژانس با توجه به اطلاعات یازده بند بعدی این گزارش که در ادامه به آن اشاره خواهد شد، تلاش ایران برای ساخت سلاح دست کم در يک دوره زماني مهم از يک ساختار برنامهاي مديريت شدهاند، نهادهاي مشورتي به آنها کمک کردهاند و با توجه به اهميت اين تلاشها شخصيتهاي ارشد ايراني در داخل اين ساختار فرماندهي حضور داشتهاند.
مرکز تحقيقات فيزيک(PHRC)، مؤسسه تحقيقات آموزش صنايع دفاعي (ERI)، وزارت دفاع و نيروهاي مسلح وزارت (MODAFL)، «برنامه آماد» (AMAD Plan) با مدیریت محسن فخریزاده و مستقر در دفتر ارکیده از جمله نهادهای دخیل در این برنامه دانسته شده است.
بنا به ادعای آژانس اکثر جزييات فعاليتهايي که گفته ميشود، تحت برنامه آماد اجرا شدهاند، از اسناد مطالعات ادعايي گرفته شدهاند و به مطالعاتي اشاره دارند که در سه زمينه فني اجرا شدهاند: پروژه نمک سبز، مواد منفجره با قدرت بالا (از جمله توسعه چاشنيهاي انفجاري سيمي) و باز مهندسي اتاقک خرج موشک شهاب 3 که قابليت بازگشت مجدد دارد.
پروژه نمک سبز (که با عنوان پروژه 5.13 مشخص شده) بخشي از يک پروژه بزرگتر بود (که به عنوان پروژه 5 مشخص شده) تا منبع اورانيوم مناسبي را براي استفاده در يک برنامه غنيسازي آشکار نشده، فراهم كند. محصول اين برنامه به فلز تبديل ميشود تا در يک کلاهک جديد که موضوع مطالعات مربوط به موشکهاي با قابليت برگشت بودند (مشخص شده با عنوان پروژه 111) مورد استفاده قرار گيرند. آژانس در مه 2008 در جايگاهي نبود که ارتباط ميان پروژه 5 و پروژه 111 را به ايران اثبات کند. اما بعداً اسنادي که ارتباط ميان پروژه 5 و پروژه 111 را اثبات ميکردند به آژانس نشان داده شدند و از اين روی، ارتباطي ميان مواد هستهاي و برنامه توسعه يک خرج جديد مشخص شد.
آژانس مدعی است که مطابق اطلاعات موجود به خاطر نگرانيهاي رو به رشد درباره وضعيت امنيت بينالمللي در عراق و کشورهاي همسايه در آن زمان فعاليت روي برنامه آماد در پي «دستور توقف» صادره از سوي مقامات ارشد ايران در اواخر سال 2003 ناگهان متوقف شد. اما بر اساس همين اطلاعات کارمندان اين برنامه براي ثبت و ضبط دستاوردهاي پروژههاي مربوطه خود در محل باقي ماندند. بعداً تجهيزات و محلهاي کار نيز تخليه و منتقل شدند، به طوري که چيز زيادي در آنجا وجود ندارد که ماهيت حساس کار انجام شده را در آنجا مشخص كند.
آژانس مدعی شده که اطلاعات ديگري نيز از کشورهاي عضو در اختيار دارد که نشان ميدهد برخي فعاليتهاي قبلاً اجرا شده تحت برنامه آماد بعدها از سر گرفته شده است و فخريزاده نقش اصلي سازماني خود را حفظ کرد. وي اول زير نظر يک سازمان جديد معروف به بخش فنآوريها و تجهيزات پيشرفته توسعه (SADAT) کار ميکرد و به گزارشدهي خود به وزارت دفاع ادامه ميداد و بعدها در اواسط 2008 به عنوان رييس دانشگاه مالک اشتر در تهران منصوب شد. بر اساس مشورت يکي از اعضاي آژانس فخريزاده در فوريه 2011 کرسي عملياتي خود را از دانشگاه مالک اشتر به يکي از اماکن مجاور آن معروف به سايت "مژده" منتقل كرد. اکنون رياست سازمان تحقيقات و نوآوري دفاعي بر عهده اوست.
C.2 فعاليتهاي خريد
تلاشهاي ايران طبق برنامه آماد براي خريد کالاها و خدمات طبق ادعا ظاهراً تعدادي از شرکتهاي خصوصي را که قادر به پوششدهي به اهداف واقعي خريدها هستند، دخيل كرده است. براي مثال شرکت کيميا معدن يک شرکت پوششي براي عمليات مهندسي شيمي تحت برنامه آماد بوده است و براي خريدهاي سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI) نيز مورد استفاده قرار ميگرفته است.
علاوه بر آن در تمام اين مدت نمونههايي از انجام خريدها و تلاشهايي براي انجام خريدها از سوي افراد مرتبط با برنامه آماد در زمينه تجهيزات، مواد و خدماتي که گرچه کاربرد غيرنظامي داشتند، براي توسعه وسيلههاي انفجاري هستهيي هم مفيد بودند، از سوي خود آژانس آشکار شده و يا براي آن شناخته شده است. از جمله اين تجهيزات، مواد و خدمات عبارتند از: سوييچهاي الکترونيکي پر سرعت و دهانههاي جرقه (که براي ماشهکشي و چاشنيهاي آتشي قابل استفاده است)، دوربينهاي پر سرعت (که در شناساييهاي آزمايشي مفيد است)، منابع نوتروني (که براي کاليبرهکردن تجهيزات اندازهگيري نوترونها قابل استفاده است)، آشکارسازهاي تشعشعات و تجهيزات اندازهگيري (که در يک محيط توليد مواد هستهاي مفيد است) و دورههاي آموزشي درباره موضوعات مرتبط با توسعه مواد منفجره هستهيي (از قبيل محاسبات برش نوتروني و تعاملات/ هيدروديناميکهاي امواج ضربتي).
C.3. دستيابي به مواد هستهاي
اطلاعات مندرج در مستندهاي مطالعات ادعايي بيانگر اين هستند که ايران روي پروژهاي به منظور تأمين يک منبع اورانيوم براي استفاده در يك برنامه غنيسازي مخفي کار ميکرده است كه محصول آن قرار بود به فلز مورد استفاده در کلاهک جنگي جديد تبديل شود که موضوع مطالعات مربوط به حامل موشکهاي با قابليت برگشت بود. اطلاعات تکميلي ارائه شده از سوي کشورهاي عضو مشخص ميكند که هرچند اورانيوم استفاده نشده است، مقادير در حد کيلوگرم از فلز اورانيوم طبيعي در دسترس طرح آماد قرار داشت.
ايران از طريق کسب تجربه در بازيافت اورانيوم از ترکيبات فلورايد پيشرفتهايي داشته است. (با استفاده از اکسيد سرب به عنوان ماده جانشين به منظور خودداري از احتمال بروز آلودگي کنترل نشده در محل کارگاه).
C.4. اجزای هستهاي براي يک دستگاه مواد انفجاري
- ايران اذعان كرده است، همراه با يک صفحه سند دستنويس که ارائهکننده کمکهايي با توسعه تکنولوژي سانتريفيوژ براي غنيسازي اورانيوم است، که مرجع آن همچنين واحدي است که براي تبديل مجدد با تجهيزات قالب گيري ساخته ميشود، همچنين سند فلز اورانيوم را دريافت کرده است که از جمله، فرآيند تبديل اجزاي اورانيوم به فلز اورانيوم و توليد اجزاي اورانيوم فلزي غنيشده نيمکرهاي را تبيين ميکند.
- سند فلز اورانيوم در دسترس شبکه مخفي توزيع فرآورده هستهيي قرار گرفت تا براي توسعه توانمندي غنيسازي سانتريفيوژ کمکهايي را در اختيار ايران قرار دهد و همچنين بخشي از يک مجموعه بزرگتر از اطلاعات است که دربرگيرنده عوامل يک طرح انفجار هستهيي است. بسته اطلاعاتي مشابه که در سال 2003 ظاهر شد، توسط همان شبکه به ليبي ارائه شده بود. اطلاعات مربوط به ليبي كه ابتدا توسط کارشناسان آژانس در ژانويه 2004 بررسي شد، دربرگيرنده جزييات مرتبط با طراحي و ساخت و توليد اجزاي لازم براي يک دستگاه انفجاري هستهيي بود.
- يک کشور عضو، امکان دسترسي کارشناسان آژانس به مجموعهاي از فايلهاي الکترونيکي که از کامپيوترهاي ضبط شده يكي از اعضاي کليدي شبکه در نقاط مختلف به دست آمده بود را فراهم كرد. اين مجموعه دربرگيرنده اسناد ديده شده در ليبي بود که به همراه آن نسخههاي بعدي آن اسناد، از جمله نسخه الکترونيکي به روز شده سند فلز اورانيوم بود.
- در گفتوگويي در سال 2007 با يکي از اعضاي شبکه مخفي توزيع فرآورده هستهاي به آژانس گفته شد که اطلاعات طراحي انفجار هستهيي در اختيار ايران قرار داده شده است. با توجه به اطلاعات دريافت شده در جريان آن گفتوگو،آژانس نگران اين است كه ايران به اطلاعات طراحي پيشرفتهتري نسبت به آنچه درسال 2004 شناسايي شد و توسط شبکه مخفي توزيع هستهاي به ليبي داده شده بود، دسترسي پيدا كرده باشد.
- علاوه بر آن يک کشور عضو اطلاعاتي را ارائه كرد که نشان ميداد در جريان طرح آماد، کارهاي مقدماتي که با مواد هستهيي مرتبط نبوده براي ساخت اجزاي فلز اورانيوم طبيعي و غنيشده با درصد بالا براي يک دستگاه انفجار هستهاي انجام گرفته است.
C.5 توسعه چاشني
- توسعه ايمن چاشنيهاي سريع عملکننده و تجهيزات مناسب براي آتشزني چاشنيها، يک قسمت لاينفک از برنامه توسعه يک دستگاه هستهيي انفجاري است. در ميان اسناد مطالعات ادعايي، تعدادي از اسناد مربوط به توسعه چاشنيهاي سريع معروف به چاشنيهاي انفجاري سيمي (EBW) توسط ايران در بين سالهاي 2003 ـ 2002 است.
در سال 2008 ايران به آژانس اظهار كرد که EBW را براي کاربردهاي غيرنظامي و نظامي متعارف، توسعه داده و همزماني در حدود يک ميکرو ثانيه را در زمان آتشزني دو يا سه چاشني با هم بهدست آورده است و يک نسخه از مقاله مربوط به توسعه EBW ارائه شده توسط دو محقق ايراني در يک کنفرانس در ايران در سال 2005 را به آژانس ارائه كرد. هر دو مقاله نشان داد که وسيله آتشزني با ولتاژ بالا توسط ايران توسعه يافته و يا به دست آمده است. همچنين در سال 2008 ايران به آژانس گفت که قبل از دوره 2002 تا 2004 فنآوري EBW را به دست آورده است. ايران همچنين يک سند کوتاه فارسي بدون تاريخ را که مربوط به مشخصات برنامه توسعه چاشني بوده و نيز يک سند از يک منبع خارجي که نمونهاي از يک مثال کاربردهاي غيرنظامي چاشنيهاي همزمان است به آژانس ارائه كرد. اما ايران درباره نياز خود يا كاربرد اين چاشنيها توضيحي به آژانس ارائه نکرده است.
- آژانس مشخص کرده که کاربردهاي غيرهستهاي اگرچه خيلي کم، براي چاشنيهاي EBW و همچنين تجهيزات مناسب براي آتشزني چاشنيهاي چندگانه با همزماني بالا وجود دارد.
C.6 آغازگر مواد منفجره با قدرت بالا و آزمايشهاي مربوطه
- آژانس اطلاعات بهدست آمده از کشورهاي عضو را به ايران ارائه کرده که نشان ميدهند ايران به اطلاعات در مورد طراحي سيستم آغازگر چند نقطهيي که ميتواند به صورت موثر و همزمان يکبار انفجاري قوي را در سطح خودش آغاز كند، دسترسي دارد. آژانس قادر بوده تا به صورت مستقل تاييد کند که اين طراحي و کشور مبداء طراحي آن، وجود دارد. به علاوه آژانس توسط کشورهاي دارنده سلاح هستهيي مطلع شد که آغازگر چند نقطهيي ويژه ادوات انفجاري هستهيي استفاده ميشود.
- ابعاد سيستم آغازگر و مواد منفجره استفاده شده با آن با ابعاد خرج جديد كه طبق اسناد مطالعات ادعايي به مهندساني که در حال مطالعه بر روي جايگذاري بار جديد بر روي اتاقک موشک شهاب 3 بودهاند داده شده است، هماهنگي داشتند (پروژه 111)
- اطلاعات بيشتري که توسط همان کشور به آژانس ارائه شده، نشان ميدهد که تعداد زيادي آزمايشهاي مواد منفجره توسط ايران در منطقه مريوان انجام شده است.
- آژانس نشانههاي قوي دارد حاكي از اينكه توسعه سيستم آغازگر مواد منفجره توسط ايران و توسعه آرايش تشخيصي با سرعت بالا استفاده شده براي نظارت آزمايشهاي مربوطه توسط يک کارشناس خارجي انجام شده که نه تنها داراي اين دانش در اين زمينه بوده، بلکه بيشتر کار خود را در اين زمينه در برنامه سلاح هستهيي کشور خودش انجام داده است.
- آژانس بعد از سال 2003 اطلاعاتي را از دو کشور عضو دريافت کرده است مبني بر اين که ايران در تحقيقات تجربي شامل يک نسخه کوچک شده از سيستم آغازگر نيمکروي و با مواد منفجره با قدرت بالا شركت كرده است، اگر چه اين كار در ارتباط با کاربردهاي غيرهستهيي بوده است.
ـ نگراني آژانس در مورد فعاليتهاي شرح داده شده در اين بخش ناشي از اين است که يک سيستم آغازگر چند نقطهيي مانند آن چه در بالا شرح داده شد، ميتواند در يک وسيله انفجاري هستهيي استفاده شود. اما ايران در اين زمينه مايل به گفتوگو با آژانس نبوده است.
C.7. آزمايشات هيدروديناميک
- اطلاعاتي كه آژانس از طريق کشورهاي عضو به دست آورده و برخي از آنها را مستقيما بررسي كرده است نشان ميدهد که ايران ترکيبات هستهاي انفجاري شبيهسازي شده را با استفاده از مواد با چگالي بالا مانند تنگستن توليد کرده است.
- اطلاعات ارائه شده توسط اعضا به آژانس نشان ميدهد که ايران يک محفظه پوششي براي انفجارات بزرگ براي آزمايشات هيدروديناميکي ساخته است. محفظه انفجاري يا اتاقک گفته شده در سال 2000 در پارچين قرار گرفته است. يک ساختمان در آن زمان اطراف يک سازه استوانهاي بزرگ در مجتمع نظامي پارچين ساخته شده است. يک خاکريز بزرگ بين ساختمان حاوي استوانه و ساختمان همسايه آن ساخته شده که احتمال استفاده از آن براي انفجارات بزرگ در اتاقک را نشان ميدهد.
- به خاطر اطلاعاتي که آژانس از يك کشور عضو در اوايل سال 2000 به دست آورد و ادعا شد که ايران در حال انجام آزمايشات انفجاري بالا احتمالا در رابطه با مواد هستهيي در مجتمع نظامي پارچين بوده است، آژانس از ايران اجازه گرفت كه دو بار در سال 2005 از اين سايت بازديد كند.
- آزمايشات هيدروديناميکي مانند آنهايي که در بالا شرح داده شد و شامل انفجارات بالا در رابطه با مواد هستهيي يا جايگزينهاي مواد هستهيي است، نشانههاي قوي از توسعه احتمالي تسليحات است. بهعلاوه، استفاده از مواد جانشين و يا پوشش ايجاد شده توسط اتاقک مشخص شده در بالا ميتواند مانع آلودگي سايت به مواد هستهاي شود.
c.8. مدلسازي و محاسبات
مطالعات شامل مدلسازي اشکال کروي شكل متشكل از ترکيباتي از مركز يک وسيله هستهاي با اورانيوم با غناي بالا بوده که تحت شوک و فشار براي رفتار نوتروني در چگالي بالا و اندازهگيري راندمان انفجار هستهيي مربوطه قرار گرفته است.
- در سال 1997 نمايندگاني از ايران با مقاماتي از يک مؤسسه در يک کشور داراي سلاح هستهاي ملاقات کردند تا درخواست آموزش دروسي در زمينههاي محاسبات نوتروني با استفاده از کدهاي رايانهيي که در روش مونت کارلو و تراکنش امواج شديد با فلزات استفاده ميشود، داشته باشند.
- آژانس همچنين در سال 2005 از يک کشور عضو ديگر اطلاعاتي به دست آورد حاكي از اينكه يک مقام بلندپايه در SADAT از دانشگاه شهيد بهشتي در رابطه با محاسبات پيچيده مربوط به حالت بحراني يک كره جامد اورانيوم که به وسيله انفجارهاي شديد تحت فشار قرار ميگرفت، درخواست كمك كرد.
- تحقيقات توسط آژانس درباره مقالات علمي منتشر شده در دهه گذشته نشان ميدهد که کارکنان ايراني به ويژه گروههايي از محققان دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه اميرکبير مقالاتي در رابطه با توليد، اندازهگيري و مدلسازي انتقال نوتروني به چاپ رساندهاند..
C.9. چاشنی نوتروني
- ايران كارهايي را روي توليد کپسولهاي کوچک مناسب براي استفاده به عنوان ظروف ترکيبات حاوي مواد هستهيي انجام داده است. آژانس همچنين توسط يک کشور ديگر مطلع شد که ايران ممکن است با اين ترکيبات آزمايشهايي را به منظور ارزيابي اجراي آنها در توليد نوترونها انجام داده باشد. اين ترکيبات اگر در مرکز يک قلب هستهاي از يک وسيله هستهاي از نوع انفجار داخلي قرار داده شود و فشرده شود، ميتواند يک ابري از نوترونها مناسب براي شروع يک واکنش زنجيرهاي شکافت توليد کند. گفته شده محلي که آزمايشها در آن انجام شده، از آلودگي بعد از انجام آزمايشها پاک شده است.
- كار در اين زمينه فني ممكن است بعد از 2004 در ايران ادامه داده باشد و اينکه ايران ممكن است از سال 2006 به بعد يک برنامه 4 ساله را براي سنجش اعتبار طراحي اين منبع نوتروني از جمله از طريق استفاده از يک مواد غيرهستهيي براي اجتناب از آلودگي آغاز كرده باشد.
C.10. انجام يک آزمايش
- ايران ممکن است آزمايشهايي مقدماتي را طراحي و اجرا كرده باشد كه ميتواند در صورتي كه ايران دست به انجام يک آزمايش وسيله انفجاري هستهيي بزند برايش مفيد باشد.
- در بين مطالعات ادعايي که توسط آن کشور عضو، ارائه شده سندي به زبان فارسي وجود دارد که مستقيم به ترتيبات پشتيباني و ايمني مربوط ميشود که براي اجراي يک آزمايش هستهاي ضروري است. آژانس توسط يک کشور عضو ديگر مطلع شده که اين ترتيبات مستقيما همانهايي است که توسط کشورهاي داراي سلاح هستهيي براي اجراي آزمايشهاي هستهيي به کار ميرود.
C.11. انضمام به يک موتور حمل موشک
- اسناد مطالعات ادعايي شامل اطلاعات وسيعي است در رابطه با کاري که ادعا ميشود توسط ايران در سالهاي 2002 تا 2003 تحت پروژه 111 انجام شده است. با توجه به اين اطلاعات اين پروژه شامل يک برنامه ساختاري و مفصلي از مطالعات مهندسي است که براي آزمايش چگونگي انضمام يک محموله کروي در اتاقک خرجي كه روي موتور موشک قاره پيماي شهاب 3 سوار ميشود، مورد استفاده قرار ميگيرد.
- براساس آن اسناد، ايران با استفاده از تعدادي از کدهاي رايانهاي تجاري در دسترس، مطالعات مدلسازي رايانهاي را در باره اتاقک کلاهک و محتويات آن انجام داد تا ببيند آنها چگونه ميتوانند در برابر فشارهاي مختلفي كه موقع پرتاب شدن و انتقال روي خط سير بالستيک به يک هدف با آن روبهرو ميشوند، مقاومت كنند.
C.12. سيستم فیوز، مسلح شدن و شليک
- اسناد مطالعات ادعايي نشان ميدهد به عنوان قسمتي از مطالعات انجام شده توسط گروههاي مهندسي تحت پروژه 111 براي قرار دادن خرج جديد بر روي موتور موشک شهاب 3 كه قابليت بازگشت مجدد دارد،کار اضافي روي توسعه يک سيستم شليک نمونه شده که امكان انفجار خرج را هم در فضای بالاي يک هدف يا به محض برخورد دستگاه با زمين فراهم ميکند، انجام شده است. ايران در اطلاعاتي که در 117 صفحه ارائه کرده (مربوط به بند 8 بالا)، اين اطلاعات را به عنوان يک «بازي انيميشني» رد کرده است.
آژانس در پایان جدول زیر را از میزان احتمال استفاده از هر یک از بخشهای ادعایی فوق در کلاهکهای مختلف تهیه کرده است.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.