تنها چند روز مانده به پایان مهلت تعیین شده برای مذاکرات هستهای، ادعایی که کشورهای غربی و به ویژه آمریکاییها در دو دهه گذشته با عنوان ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران تدارک دیدهاند به مانعی جدی بر سر رسیدن به توافق تبدیل شده است.
به گزارش «تابناک»، موضوع PMD پروندهای است که عمدتا از یک کامپیوتر خیالی با نام مطالعات ادعایی استخراج شده است و بعدا به آن خیالات و تصورات واهی و داستانسرایی های سیستم های جاسوسی هم افزوده شد و مبنای ادعاي كشورهاي غربي در انجام برنامه نظامي هسته اي به قصد توليد و توسعه سلاح هسته اي است كه ريشه تاريخي آن به سالهاي قبل از سال 2003 برميگردد.
اوجگیری ادعاها درباره برنامه هستهای ایران همزمان با دورهای بود که دولت نومحافظهکار بوش با ادعای تلاش رژیم بعث برای ساخت سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد.
آمريكا و متحدين نظامي آنها در ناتو در قالب يك همكاري سازماندهي شده توسط سرويس هاي اطلاعاتي سيا و موساد و با سوءاستفاده كامل از سازمان منافقين، به اين ترتيب پروژه اي را براي متهم ساختن ايران به دستيابي به سلاح هسته اي آغاز کردند و در اين قالب هزاران صفحه سند كتبي و عكس و تصوير ساخته و پرداخته نموده و به مرور زمان آنها را به آژانس ارسال نمودند. موضوع پرونده ابعاد نظامی با سه محور عمده معروف به پروژه نمک سبز، مربوط به تبدیل دی اکسید اورانیوم (UO2) و به هگزا فلورایداورانیوم (UF4)، آزمون مربوط به چاشنی انفجاری و سوم طراحی چیزی شبیه کلاهک هسته ای برای موشک شهاب 3 است.
بعدا در پرونده آژانس محورهای دیگری به آن افزوده شد. که در قالب چهار محور قابل تقسیمبندی است:
1- درگیر شدن افراد نظامی برای خرید کالاهای با کاربرد دوگانه،
2- تلاش ها برای اقدامات غیر اعلام شده در زمینه تولید مواد هسته ای،
3- دستیابی به اسناد مربوط به تولید سلاح هسته ای از یک شبکه غیر قانونی،
4- و کار روی طراحی یک سلاح هسته ای بومی از جمله آزمایش اجزای آن.
در پرونده منتشره از سوی آژانس اعلام شده که طی پروژه AMAD بخش هایی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی درگیر برنامه های مخفی پرونده هسته ای ایران بودند؛ پس نهایتا برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران دارای ابعاد نظامی است.
خود آمریکایی ها و آژانس هم اذعان دارند که این برنامهها طی یک دستورالعمل اجرایی از مقامات بالا در سال 2003 متوقف شده است.
با وجود اینکه ایران همواره این ادعاها را رد کرده و گفته است که این موارد غیر واقعی است، با هدف طراحی یک مدالیته برای حل و فصل سریع پرونده هسته ای خود به عنوان نشان دادن حسن نیت خود برای کذب بودن این موضوعات، در ماه اوت سال 2007، ایران موافقت کرد که در قالب یک مدالیته رسیدگی به سؤالات در مورد فعالیت های PMD را بررسی کند و با آژانس ملاقات هایی دراین زمینه انجام داد؛ اما بحث در نهایت در سپتامبر 2008 متوقف شد.
آژانس به اظهارات مفصل و فنی و دقیق ایران مبنی بر اینکه آزمایش های ایران روی چاشنی های انفجاری EBW برای اهداف نظامی متعارف بوده است، هیچ توجهی نکرد و روی ادعاهای بی اساس خود تأکید کرد. به همین دلیل موضوع گفت وگوها شکست خورد. جالب اینجاست این برنامه هایی که غربیها معتقدند ایران آنها را پنهانی با هدف نظامی انجام داده، همگی به نوعی تحت عنوان مقالات در کنفرانس های بین المللی داخلی و خارجی و یا یک تز دانشگاهی ارائه شده اند.
عملیات مرلین: نمونه جالبی از پشت پرده اتهامات ایرانآمریکا و دیگر مخالفان برنامه هستهای ایران در سال های گذشته برنامههای مختلفی را برای خرابکاری در برنامه هستهای ایران و یا متهم کردن ایران به ساخت سلاح هستهای اجرا کردهاند که در مواردی به رسواییهای بزرگی نیز منجر شده است. یکی از این برنامهها، برنامه «بازیهای المپیک» برای خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران بوده که مجوز آن توسط اوباما صادر شد، ولی بعد خبر آن به رسانهها درز کرد.
تقریبا پانزده سال پیش از اوباما، دیگر رئیسجمهور دموکرات آمریکا یعنی بیل کلینتون هم فرمان اجرای برنامه خرابکاری و طرح اتهام هستهای علیه ایران را صادر کرده است که هرچند باعث ایجاد پرونده ابعاد نظامی برای ایران شده، منابع غربی مدعی هستند در خرابکاری در برنامه ایران موفق نبوده و بر عکس به ایران اطلاعات بیشتری نیز داده است.
اخبار این برنامه مخفیانه تقریبا ده سال بعد از شروع به رسانهها درز کرد و آمریکاییها مجبور شدند آن را پایان دهند.
هرچند جزئیات دقیق این برنامه سری هنوز روشن نشده است، آن گونه که جیمز ریزن، نویسنده امریکایی در کتاب «وضعیت جنگی» آورده است، سازمان جاسوسی آمریکا در سال 1997 با مجوز کلینتون برنامهای مخفیانه را آغاز کرده است تا با استفاده از یک مهندس هستهای شوروی سابق، اطلاعات غلطی را به ایران بدهد تا دانشمندان ایرانی که در حال تلاش برای ساخت سلاح هستهای بودهاند گمراه شوند. این در حالی است که پیگیری نکردن ایران برای استفاده از اطلاعات این فرد روس، نشاندهنده این است که در واقع ایران برنامهای برای ساخت سلاح نداشته و آمریکاییها با استفاده از اطلاعات فنی این فرد روس درباره شیوه ساخت اجزای بمب هستهای پیشرفته سعی داشتهاند، ایران را به تلاش برای ساخت بمب متهم کنند.
ریزن در کتاب خود مدعی شده که این تلاش آمریکاییها نتیجه معکوس داده است، زیرا ایرانیها فهمیدهاند که اطلاعات ارائه شده مشکل دارند و تنها از بخشهای درست آن استفاده کردهاند و به گمراهی کشیده نشدهاند.
از آن جایی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، این برنامه را مخفیانه انجام داده، حاضر به انتشار اطلاعات مربوط به آن نیست و تنها یک افسر سیاهپوست به نام جفری استرلینگ را به اتهام افشای این ماجرا و دادن اطلاعات آن به ریزن به دادگاه کشاند و با مجازات زندان همراه کرد.
به نوشته ریزن، مهندس روس که اسم رمز وی مرلین بوده، قرار بوده در فوریه سال 2000، نقشههای ساخت بمب را که آمریکاییها به وی داده بودند، در صندوق پستی نمایندگی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین بیندازد. وی پاکت این اسناد را باز کرده و متوجه مشکلات نقشهها شده است و به همین دلیل، نامهای را به این اسناد افزوده و به ایرانیها یادآور شده که این نقشهها احتمالا مشکلاتی دارند.
درباره چرایی این اقدام مهندس روس، فرضیههای مختلفی مطرح شده است. عدهای میگویند وی از توطئه آمریکاییها علیه ایران اطلاع نداشته و واقعا فکر میکرده در حال کمک به ایران برای ساخت بمب است. عدهای دیگر مدعی هستند که مهندس روس قصد داشته برای اصلاح نقشهها و دادن جزئیات بیشتر از ایرانیها پول دریافت کند.
نکته جالب توجه اینکه از سوم مارس 2000 که مهندس روس این بسته را در صندوق پستی نمایندگی ایران انداخت تا زمان انتشار کتاب ریزن در سال 2006، ایرانیها هیچ تلاشی برای برقراری ارتباط با مهندس روس انجام ندادند و کمی بعد آمریکاییها در سال 2007 در گزارش نهادهای اطلاعاتی خود اعتراف کردند، ایران حداقل از سال 2003 به بعد پیگیر برنامه هستهای نظامی نبوده است.
پرونده PMD چطور حل میشود؟چه در زمان مدیر کلی البرادعی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و چه در زمان مدیرکلی یوکیا آمانو ژاپنی، ایران تلاش زیادی کرده تا مجموعه ادعاهای مطرح علیه ایران را از طریق همکاری با آژانس برطرف کند. در همه این سالها، آژانس تحت فشار کشورهای غربی حاضر به پایان دادن این ادعاها نبوده است و حتی این آمانو بود که در سال 2011 در پایان یکی از گزارشهای فصلی خود، مجموعه این ادعاها را نظاممند مطرح کرد.
این روند مذاکرهکنندگان ایرانی را به این نتیجه نهایی رسانده است که تا زمانی که در کشورهای غربی ارادهای برای دست کشیدن از بحرانسازی و سیاسیکاری و فشار بر آژانس برای کشدار کردن این مسأله ایجاد نشود، همه همکاریهای ایران با آژانس هم نمیتواند به پایان این ادعاها منجر شود.
هيچ ترديدي در اينكه حل و فصل اتهامات ساختگي عليه ايران فقط در يك تفاهم سياسي ممكن است، وجود ندارد، وگرنه بحث و بررسي فنی و حقوقی اين موضوع در آژانس هر چقدر هم كه طول بكشد، نمي تواند به رفع اين اتهامات كمكي نمايد. برخی از طرف هاي مذاكرات هسته اي ايران نيز با درك همين اصل، در جريان مذاكرات پيشنهاد نمودند كه ايران و ١+٥ راه حلي براي اين موضوع بيابند، چون آنها هم انگيزه داشتند كه همزمان با حصول تفاهم جامع هسته اي با ايران، موضوع اتهام تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي را نيز حل و فصل کنند؛ بنابراین، پيشنهاد نمودند ايران با اتخاذ برخي اقدامات مشخص، امكان حل و فصل نهايي موضوع و بستن پرونده را فراهم کند. منظور آنها اين بود كه ايران به انجام برخي اقدامات مشخص ـ كه ايران و اعضاي ١+٥ با توافق مشترك در مذاكرات آنها را مشخص مي نمودند ـ مبادرت کند و بعد بدون آنكه پيگيري ديگري از سوي آنها صورت بگيرد، پرونده اين موضوع براي هميشه در آژانس بسته شود.
ايران اعلام كرد با آنكه ايران مبناي موضوع اين پرونده را ساختگي مي داند، براي كمك به حل موضوعي كه چندين سال است بين ايران و آژانس موضوع مناقشه است، از نظر روش كار اين هدف را قابل حصول مي داند؛ اما توافق در خصوص آن به اين امر بستگي دارد كه اقداماتي كه از ايران انتظار مي رود چه اقداماتي باشد. آنها قول دادند كه اين موضوع را با توجه به حساسيت ويژه آن در سطح كشورهاي ١+٥ بحث و هماهنگ نموده و در موقع مقتضي نظر نهايي خود را به ايران اطلاع دهند. در دوره ماقبل صدور بيانيه مطبوعاتي در لوزان، كشورهاي ١+٥ طرحي را به ايران ارائه نمودند كه شامل بازرسي از چند نقطه محدود از جمله دو تأسيسات نظامي و انجام مصاحبه با تعدادي از مقامات نظامي و متخصصين هسته اي بود كه اسامي آنها به انواع مختلف ـ مستقيم و غير مستقيم ـ در گزارش آژانس مطرح شده بود. آنها مطرح کردند كه در صورت اعطاي دسترسي به اين محلها و امكان فراهم نمودن مصاحبه آژانس با اين افراد از نظر آنها پيگيري بحث اتهامات گذشته عليه ايران پايان مي يابد.
بنا به گفته اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای به محض طرح اين پيشنهاد، ايران با شديدترين وجه ممكن اين پيشنهاد را توهين آميز دانسته و آن را را رد و اعلام كرد، حتي حاضر به دريافت رسمي آن نيز نيست. در عين حال كشورهاي ١+٥ از نمايندگان ايران خواستند عليرغم مخالفت صريح خود، نظر ١+٥ را به مقامات ايران ارائه نمايند.
تيم مذاكره كننده هسته اي اعلام می دارد با درك كامل از موضع مخالفت نظام و رهبري، همين موضع را حدود سه ماه پيش از اعلام علنی آن توسط مقام معظم رهبری، به محض دريافت پيشنهاد به طرف مقابل اعلام نموده بود و اين موضوع را يكي ديگر از برگه هاي افتخار آميز خود می داند كه طرف مقابل مذاكرات نيز براي چندمين بار برايش ثابت شده كه موضعي كه اعضاي تيم مذاكراتي به طرف مقابل اعلام مي نمايند، برگرفته از برداشت هاي شخصي آنها نيست، بلكه منبعث از درك عميق آنان نسبت به مواضع اصولي نظام و رهبري است.
اما سؤال دیگر در مورد نحوه موضع گیری ایران در خصوص این موضوع است؟ آیا اگر آمریکا و دولت های غربی با عزم کامل وارد میدان شدند و خواستند موضوع طی یک فرآیند سیاسی مرض الطرفین جمع شود، ایران نباید از آن استقبال نماید؟ به نظر می رسد موضع گیری تیم مذاکراتی تاکنون در همین راستا بوده و تلاش کرده است با حفظ شأن، احترام و کرامت ایران در این خصوص، به یک راه حل سیاسی مبتنی بر منافع ملی دست یابد. لذا بهتر نیست دست تیم را در این باره باز گذاشت تا در صورت نیاز، تصمیم مبتنی بر منافع ملی کشور را در قالب یک راه حل سیاسی بگیرد
.
برای کسب اطلاعات دیگری درباره موضوع PMD میتوانید به
مقاله دکتر محمد حسن دریایی، پژوهشگر ارشد موضوعات خلع سلاح و امنیت بین الملل در این باره در اینجا
مراجعه کنید.