آقاي حقاني درجلسه صحن علني شورا، شما و آقاي حافظي تذكري جدي را در مورد خشك شدن درختان باغ توتستان خيابان ستارخان مطرح كرديد و از اهمال شهرداري انتقاد كرديد. اما وقتي كه آقاي مختاري، رييس سازمان پاركها تعدادي مدارك را به شما نشان داد به يكباره موضع شما عوض شد و حتي از شهرداري تشكر هم كرديد. اين مساله چنان غير منتظره بود كه حتي آقاي دوستي نيز به اين تغيير موضع شما واكنش نشان داد. ميخواهم بدانم آن مدارك چه اسنادي بودند كه موضع شما را تا اين حد تغيير داد؟
فكر كنم دوستان اشتباه متوجه شدهاند. آقاي مختاري آن روز، مداركي را نشانم داد كه حكايت از نامهنگاريهاي متعدد وي با منطقه در مورد اين باغ بود. دراين نامهها، سازمان پاركها به منطقه در مورد خشك شدن اين باغ هشدار داده بود و خواستار رسيدگي به آنها شده بود. من وقتي اين مدارك را ديدم متوجه شدم كه مقصر اصلي شهرداري منطقه است. تشكرم هم بابت همين پيگيريهاي سازمان پاركها بود وگرنه منظورم اين نبود كه شهرداري در اين زمينه مقصر نيست. هنوز هم براين باورم كه شهرداري مقصر شماره يك پروندههاي باغها و فضاهاي سبز در حال نابودي است.
آن روز تعدادي از اعضاي شورا ميگفتند درختان و قطع و نابودي آنها سوژهاي شده براي يكسري گروكشيهاي سياسي.
من فكرمي كنم آقاياني كه اين نظر را دارند همهچيز را سياسي ميبينند در حالي كه هدف ما اجراي قانون در مورد درختان و باغهاست. براساس قانون شهرداري مسوول حفظ باغها و فضاهاي سبز شهري است. همين دوستاني كه اين حرفها را ميزنند در جلساتي كه داريم اكثرا از فرمايشات مقام معظم رهبري در مورد محيط زيست خرج ميكنند. محيطزيست چه معنايي دارد؟ يعني همين باغها و فضاهاي سبز. من گفتم يك بخشي از شهرداري وظيفه خود را انجام داده است. اين سازمان در مكاتبات خود از سال ٩٠ به منطقه گفته بايد اين باغ تملك شود، گفته بايد آبياري شود، گفته بايد با كساني كه درختان را از بين ميبرند برخورد شود ولي متاسفانه شهرداري منطقه ٢ اقدامي نكرده است. درهمين محوطه درخواست صدور پروانه كردهاند. پروانه ساخت داده شده است. شهرداري بايد در مورد حفظ و صيانت از درختان اين باغ پاسخگو باشد. ميگويند ما نميتوانستيم ورود پيدا كنيم. اين بهانه اصلا پذيرفتي نيست. چون دورتا دور آن باز بوده و محل تردد معتادان شده است. چطور شهرداري نميتواند ورود پيدا كند؟بايد يك عزم جدي براي نجات باغهاي تهران از سوي شهرداري وجود داشته باشد كه متاسفانه اين عزم ديده نميشود و نيست.
گويا داشتيد با آقاي عبداللهي، معاون خدمات شهري شهرداري در مورد يك باغ ديگري هم صحبت ميكرديد. موضوع باغ بعدي چه بوده است؟
اين باغ در خيابان گلها درستارخان و پشت مترو طرشت واقع است. باغي كه به نام باغ «انار» مشهور است. خود نگهبان آن باغ ميگفت: دو سال پيش مالك باغ آمد و كليد را از ما گرفت و گفت: ديگر لازم نيست اينجا را آب بدهيد. چند روز بعد هم آمد و اكثر درختان را قطع كرد. الان اين باغ بزرگ و زيبا هم درحال تخريب كامل است. اينها وظيفه شهرداري است. اتفاقا صحبتهاي آقاي مختاري هم درتاييد تذكر آقاي حافظي بود. رييس سازمان پاركها ميگفت: من هم اين مساله را تذكر دادم ولي كسي گوش نداده است.
انگار اجزاي مختلف شهرداري هم براي حفظ و صيانت از باغها با هم هماهنگ نيستند.
دقيقا. انگار ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دست به دست هم دادهاند تا عدهاي با گذر از لابه لاي قوانين و ضوابط، باغهاي اين شهررا قتل عام كنند و شهرداري هم متاسفانه چندان توجهي ندارد. يك اشكال عمده در اين راه، خود طرح تفصيلي تهران است. چرا در اين طرح باغها پهنه G (فضاي سبز) ديده نشده است؟ اين به آن معناست كه به مالكين باغها ميگويد شما ميتوانيد به راحتي باغها را تخريب كنيد و جاي آن برج بسازيد. براي همين است كه به نظر ميرسد طرح تفصيلي يك طرح پولساز است تا طرح شهري. شما به همين مصوبه برج باغها نگاه كنيد. چقدر از باغهاي تهران را از بين برده است.گيريم كه شهرداري به دليل اينكه پول نداشته تا اين باغها را خريداري كند آمده و گفته مالك ميتواند ٣٠ درصد باغها را بسازد. حالا دراين بين «طبقه تشويقي» ديگر چيست كه به خيلي از مالكين باغها داده شده است؟ اصلا در اجراي اين مصوبه به كجا رسيد؟ در برخي مناطق مثل نياوران اصلا زمين نشست كرده است و ترك برداشته است. گودبرداريهاي عميق و بزرگ و قطع آبهاي زيرزميني باعث شده تا زمين نشست كند. من اخيرا مكاتباتي را با وزير نيرو داشته و دارم. دراين مكاتبات گفتهام كه درجايي كه هر ساله آبهاي زير زميني افت ميكند و زمين در حال نشست است، بلندمرتبهسازي چه معنايي دارد؟چرا در كميسيون ماده ٥، هنوز هم با تغيير كاربري باغها موافقت ميشود؟
در دو دهه اخير بيش از پنج هزار هكتار از باغهاي تهران كم شده است. ما تمام تلاش خود را كردهايم تا آخرين باغهاي تهران مانند باغهاي كن را نجات دهيم.
يعني ميخواهيد بگوييد كه شهرداري عملا «نميخواهد» كه براي حفظ باغها تلاش كند؟
من مطمئنم كه نظام اجرايي مديريت شهري اگر ارادهاي قوي براي حفظ باغها داشت قطعا موفق ميشد.
خب چرا شوراي شهر هيچ واكنش عملي خاصي نشان نميدهد؟
چون ميگويند داريم در طرح تفصيلي تغييراتي براي حفظ باغها ميدهيم. همچنين در حال تهيه اصلاحيهاي براي طرح تفصيلي هستيم كه باغها نيز جزو پهنههاي G (فضاي سبز) قراربگيرد.
اما هيچ كدام از پيگيري پروندههايي كه شما آنها را مطرح كردهايد به نتيجه نرسيدند. پس طرح اين موارد به چه كاري ميآيد؟
من بارها گفتهام كه اولا ما در شورا ساز وكار موثري براي برخورد با متخلفين نداريم. ثانيا خود اعضا هم چندان رغبتي براي حمايت از حفظ باغها ندارند. شوراي شهر بايد در اجراي منويات مقام معظم رهبري واقعا قاطعتر باشند. اقدامات شهرداري در ايجاد فضاهاي سبز و بوستانها و كمربند سبز تهران هيچ ربطي به قطع درختان و خشك شدن باغها ندارد.
انتظار ميرفت بعد از اين همه تذكر به شهرداري در مورد حفظ و صيانت از باغها، حداقل از شهردار «سوال» ميشد. ولي اصلا از تذكر جلوتر نرفت.
قطع درخت را با هيچ بهايي نميتوان جبران كرد. يك ميليارد و ششصد ميليون تومان جريمهاي كه ميگويند ميخواهند از مالك باغ ستارخان بگيرند پول يك واحد آپارتماني كه آنجا ساخته خواهد شد هم نيست. مثلا در مورد بوستان «مادر» الان شوراي عالي شهرداري از شهرداري شكايت كرده است. خود من اگر ١٠٠ طبقه هم ساخته شود، باز پيگير اجراي قانون و مطالبات خودم هستم.
ولي من هنوز جواب سوالم را نگرفتهام.
من خواهش ميكنم اين سوال را از ديگر اعضاي شورا هم بپرسيد. بپرسيد چرا تذكرات شما به جايي نميرسد. من با وجود تمام ارادتي كه به همكارانم دارم براين باورم كه تعدادي از اعضا در مورد تلاشهاي كميسيونهاي مجاور خود در شورا بيتفاوتند. يعني همگرايي لازم بين اعضا وجود ندارد. ما ابزار نظارتي قوي نداريم. من كه خودم چند دهه در شهرداري بودهام واقعا بعضي وقتها احساس عجز ميكنم در پيگيري مطالباتم. شما نگاه كنيد، الان بسيج در شهرداري مناطق پايگاه دارد، حراست دفتر دارد، بازرسي پايگاه دارد، اما شوراي شهرهيچ جايگاهي در مناطق ندارد. من احساس ميكنم در مورد وظايف نظارتيمان در شورا داريم كم ميآوريم. من شوراي اول را بسيار قويتر و قابل تراز شوراي چهارم ميدانم. آنجا براي يك اقدام كوچك غيرقانوني، يا اينكه مثلا چرا حرف شورا را درفلان مورد گوش نكردهايد، شهردار را استيضاح كردند. اما الان چطور؟
راستي ماجراي احداث بزرگراه شوشتري و عبور آن از سرخه حصار به كجا رسيد؟
الان محيط زيست از شهرداري شكايت كرده و پروژه متوقف است. ما هم با دقت آن را پيگيري ميكنيم.
درنهايت عملكرد شهرداري را در حفظ و صيانت از باغها چطور ارزيابي ميكنيد؟
من شهرداري را در اين مورد موفق نميدانم. به نظرم شهرداري در مورد حفظ باغها رفوزه شده است. شهرداري در مواردي خوب كار كرده و بايد هم تشويق شود. ولي بايد اولويتها را تعيين كرد. آيا توسعه مترو مهمتر است يا احداث پلهاي متعدد؟