ابعاد اقتصادی همکاری نظامی و استراتژیک چین با ایران؛

نیت اصلی چین از فروش هواپیماهای جنگنده به ایران

این همکاری یک نکته اساسی دارد و آن اینکه ایران به چین به عنوان یک قدرت هژمونیک و امپریالیستی نگاه نمی کند و از سویی چین هیچ گاه سیاست خارجی و داخلی ایران را مانند غرب در موضوعاتی نظیر دموکراسی و حقوق بشر به چالش نکشیده است، بلکه برعکس در بحرانی ترین شرایط نظیر دوران تحریم های اقتصادی به تقویت بنیان نظامی و ساختار بندی مجدد اقتصادی ایران کمک کرده است.
کد خبر: ۵۲۷۲۶۱
|
۰۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۰ 27 August 2015
|
70284 بازدید
بر کسی پوشیده نیست که با برداشته شدن تحریم های اقتصادی علیه ایران، مبادلات و تجارت های بین چین و ایران امتیازات اقتصادی فراوانی را برای شرکت های دولتی چین به همراه خواهد داشت. شرکت هایی نظیرCNPC، Sinopec و شرکت نفت فلات قاره چین که با سرعت هرچه تمام تر در پی باز کردن جایگاه خود در اقتصاد نفت ایران هستند.

به گزارش «تابناک» اما این مورد تنها در خصوص شرکت های بازرگانی و نفتی چین و مبادلات و مراودات آنها با ایران صادق نیست، بلکه از سوی دیگر با نگاهی عمیق می توان ابعاد پنهان اقتصادی در روابط استراتژیک و نظامی چین با ایران را پیدا کرد؛ ابعادی اقتصادی که بسیار فراتر از سودهای کوتاه مدت و حتی میان مدت برای چین را مد نظر قرار دارد و چه بسا تنها به ایران نیز ختم نمی شود.

به تازگی اخبار مبنی بر تمایل ایران برای خرید هواپیماهای جنگنده از نوع 150 Chengdu J-10 از چین منتشر شده که در قالب قراردادی به ارزش یک میلیارد دلار مطرح شده است. «گلوبال ریسک» اشاره می کند که چین از زمان جنگ هشت ساله تحمیلی ایران با عراق یکی از مهمترین تأمین کنندگان تجهیزات و نیازهای نظامی ایران بوده است. در جایی که حکومت نوپای جمهوری اسلامی ایران با تهدید حیاتی از سوی رژیم صدام حسین مواجه شد.

نیت اصلی چین از فروش هواپیماهای جنگنده به ایران

از ابتدای دهه 60 چین یکی از اصلی ترین تامین کنندگان سخت افزارهای نظامی پیشرفته به ایران بوده که از نمونه های آن باید به موشک های تاکتیکی بالستیک و موشکهای ضد شناور کروز اشاره کرد. همچنین چین همکاری مثبتی در پیشرفت صنایع داخلی موشک سازی ایران که بخش مهمی از مدرن سازی تسلیحات ایران را در بر می گیرد داشته است.

از یک دیدگاه استراتژیک، حمایت های نظامی جمهوری خلق چین از ایران در راستای استراتژی و راهبردی است که نتیجه نهایی آن را باید در تثبیت و تضمین تأثیر گذاری غیر مستقیم چین در خاورمیانه در مقابله با حضور قدرتمند ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس جستجو کرد. در بلند مدت این امر می تواند تضمینی برای حضور نیروی دریایی چین در منطقه باشد که مستقیم تأثیر خود را بر ثبات و امنیت ارتباطات دریایی این کشور که برای پایدار نگه داشتن جریان انرژی و تجارت از خلیج فارس است، خواهد گذاشت.

در یک آینده قابل پیش بینی، حضور بهتر و قدرتمندتر نظامی چین در منطقه می تواند با پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای بعد از برداشته شدن تحریم ها توسعه و ترقی یابد. از سویی آن گونه که به نظر می آید، در پی توافق هسته ای با ایران ـ که منجر به اطمینان خاطر از صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای می شود ـ نیروی توازن دهنده ثبات و امنیت ایران با تقویت زرادخانه های سلاح های متعارف مطرح شده است.

همکاری چین در این بخش با ایران در راستای تقویت سلاح های متعارف ایران از طریق تأمین سخت افزارهای نظامی و همچنین کمک به ایران در راستای تقویت تسلیحات سایبری ایران است.

این همکاری یک نکته اساسی دارد و آن اینکه ایران به چین به عنوان یک قدرت هژمونیک و امپریالیستی نگاه نمی کند و از سویی هیچ گاه سیاست خارجی و داخلی ایران را مانند غرب در موضوعاتی نظیر دموکراسی و حقوق بشر به چالش نکشیده است؛ بلکه برعکس در بحرانی ترین شرایط نظیر دوران تحریم های اقتصادی به تقویت بنیان نظامی و ساختار بندی مجدد اقتصادی ایران کمک کرده است.

همه اینها صرف نظر از آنکه منجر به ایجاد یک متحد و همراه خوب، قدرتمند و تأثیر گذار برای چین در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا خواهد بود،  تأمین و تضمینی برای رسیدن انرژی و نفت به شریان به شدت تشنه اقتصاد چین است؛ موضوعی که خود اطمینان از پایداری «انقلاب بزرگ مردم چین» را تضمین می کند.

با برداشته شدن تحریم ها، در منطقه خاورمیانه، ایران دوباره به زودی به یک صادر کننده بزرگ نفتی بدل خواهد شد. این موضوع زمانی اهمیت خود را پیدا می کند که دریابیم چین در دوران تحریم و انزوای ایران، نه تنها یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت از ایران باقی ماند، بلکه به جایگاه اول در صدور سرمایه و تکنولوژی به ایران نیز قرار گرفت. بدون شک یکی از مهمترین عوامل پایداری و مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریم ها، حمایت های چین از اقتصاد ایران و هوشمندی ایران در مستحکم کردن روابط اقتصادی و استراتژیک با این کشور بوده است.

اکنون با برداشته شدن تحریم ها، ظرفیت چین برای هم واردات نفت خام از ایران و هم افزایش حجم سرمایه گذاری در بخش های نفت و گاز ایران افزایش خواهد یافت؛ موضوعی که تضمین اساسی برای تداوم رشد اقتصادی چین در آینده با سهولت بسیار بیشتر از گذشته است. همکاری های نامی چین با ایران نه تنها گسترش و تعمیق این روابط در سطحی دیگر است، بلکه تأمین و تضمین آینده موفق اقتصادی چین در راستای ارتباط مؤثر و نفوذ بیشتر در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا و خلیج فارس است.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
آخرین اخبار
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟