جشن عقد یک کارتن خواب با دختری تحصیلکرده

ازدواج مردی که سال های سال یکی از کارتن خواب های شهر تهران بوده است با دختری که لیسانس مدیریت دارد یکی از تازه ترین خبرهایی است که بازتاب جالبی را داشته است.
کد خبر: ۵۳۰۹۴۱
|
۲۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۴ 12 September 2015
|
62411 بازدید
|
گذشته افراد در زندگی مشترک مهم هست اما نه به اندازه‌ شرایطی که فرد در حال حاضر در آن زندگی می‌کند.
 
به گزارش باشگاه خبرنگاران، ازدواج مردی که سال های سال یکی از کارتن خواب های شهر تهران بوده است با دختری که لیسانس مدیریت دارد یکی از تازه ترین خبرهایی است که بازتاب جالبی را داشته است.

دانشجوی دانشگاه دولتی و کارگر باربری


دو سالی از بهبودی و نجات مجید از مرداب اعتیاد می گذرد.مردی که بیست سال از زندگی 47 ساله خود را گرفتار افیون اعتیاد بوده، حال زندگی جدیدی را در کنار همسرش آغاز نموده است.

مجید می گوید : دانشجوی رشته مکانیک و سال آخر دانشگاه دولتی بودم.تامین هزینه های زندگی و خرج و مخارج تحصیل برایم دشوار بود. تنها راهی که آن روزها به ذهنم رسید، رها کردن درس و دانشگاه بود.پس از مدتی در یک شرکت باربری مشغول به کار شدم و با دنیای درس و دانشگاه خداحافظی کردم.

ترک مواد برایم برابر با مرگ بود


مجید می گوید: چند سالی می شد که سیگار می کشیدم اما همیشه از اعتیاد وحشت داشتم و با خودم می گفتم محال است به سمت مواد مخدر بروم.همین ترس اما سبب کنجکاوی من نیز مقداری مواد مصرف کردم.اولین بار خیلی خوشم نمی امد اما کم کم به مصرف مواد مخدر عادت کردم و برایم خوشایند شد.هیچ گاه فکر نمی کردم مصرف تفننی و گاه و بیگاه مواد، مرا معتاد کند و زندگی ام را نابود سازد.بعداز مدتی احساس می کردم به علت وابستگی شدیدی که بین جسم من و مواد مشکل گرفته اقدام برای ترک حتما مرا می کشد و هربار با همین دلیل پوچ خودم را قانع می کردم.

شنیدن صدای قاشق و چنگال، یک حسرت چند ساله


از تریاک گرفته تا هروئین و کراک و اواخر دوران مصرفم نیز شیشه؛ همه را امتحان کردم اما هیچ کدام تسکین دردهای بی درمان من و آشفتگی روح و روانم نبود.حدود 20 سال از زندگیم به همین شکل گذشت و هر روز میزان مصرفم بیشتر و بیشتر شد.خانواده ام، شغل و اعتبارم و همه ی دارو ندارم را از دست دادم.سر انجام به کارتن خوابی و به اصطلاح خیلی ها به آخر خط رسیدم.

اما هیچ گاه امیدم را از دست ندادم.روزهای و شبهایی که برای تهیه پول مواد غذا در کوچه پس کوچه های شهر پرسه می زدم، هنگام عبور از کنار پنجره بعضی خانه ها، شنیدن صدای قاشق و چنگال که با ظرف غذای اهل خانه برخورد می کرد یک حسرت چند ساله را در دلم تازه می کرد.حسرت حضور در جمع خانواده و دوستان و حسرت یک غذای گرم که با محبت اعضای خانواده همراه باشد.عجز و ناتوانی آن روزهایم، مرا به آخر خط رسانده بود.

آخرین شب و آخرین سه شنبه کارتن خوابی


یکی از سه شنبه های بی سروته شبهای کارتن خوابی در یکی از محلات جنوبی تهران از دست اعضای یک موسسه خیریه که به کارتن خوابهای شهر تهران خدمت رسانی می کنند، یک وعده غذای گرم دریافت کردم. مهربانی و عشقی که این افراد نسبت به کارتن خوابها ابراز می کردند،بذر امید به یک زندگی تازه را در قلب خسته و جسم بی رمقم پاشید و امروز از آن شب به یاد ماندنی بیش از دو سال می گذرد.دو سال است که به لطف خدا هیچ گونه اعتیادی ندارم و تجربه آن سالهای سخت برایم همچون چراغ راه است.

*همسرم را باور دارم و به او اعتماد دارم


سودابه، همسر مجید می گوید: وقتی مجید از من خواستگاری کرد، باور اینکه پاسخم مثبت باشد برای همه اطرافیانم بعید بود.دو سال پاکی و بهبودی او در مقابل سابقه اش در اعتیاد و زندگی بی سروسامان کارتن خوابی اش سبب شده بود تا همه جواب من را منفی تلقی کنند.اما سرانجام جواب مثبت من به خواستگاری مجید بقیه را شوکه کرد. به نظر من گذشته افراد در زندگی مشترک مهم هست اما نه به اندازه اهمیتی که شرایط فعلی آن ها دارد.

مجید هم مثل دیگر انسان ها حق زندگی دارد.خیلی از افرادی که به کارتن خوابی و شرایط آن روزهای مجید می رسند ناامید شده و هیچ تلاشی در جهت بهبود خود انجام نمی دهند.شرایط سخت و زندگی پرتلاطمی که او پشت سر گذاشته و همتی که در ترک مواد مخدر به خرج داده برایم تحسین برانگیز است و با تمام وجود به همسرم مجید اعتماد دارم و مسئولیت پذیری او در زندگی مشترکمان را قلبا باور دارم.

درک معتاد؛ فرصتی دوباره برای زندگی


شخص معتاد پس از بهبودی می تواند یک زندگی جدید را شروع کند و همراهی و باور قلبی اطرافیان، بزرگترین و برترین کمک به او می باشد.باور و اعتماد به افرادی که دچار لغزشی چون اعتیاد شده اند یکی از راههایی است که موجب می شود آن ها در راه نجات و ترک اعتیاد خود قدم برداشته و چه بسا این افراد در زندگی جدید خود به موفقیت های چشمگیری دست یابند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۶۳
انتشار یافته: ۴۳
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
اول بیچارگی این دختر لیسا نس است که شروع شده فرد معتاد هیچگاه مرد وپیدر برای زندگی نبوده است
حسن
|
Netherlands
|
۰۷:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
سه سال بعد: مرد 50 ساله مجدد کارتون خواب شد. او در مصاحبه با خبرگزاری ها گفت که کارتون خوابی بهتر از زندگی متاهلی است و ذغه دغه کمتری دارد و از این ک سه سال عمر خود را تلف کرده است، ابراز پشیمانی نمود و سپس آن مرد در افق ناپدید شد!
پاسخ ها
محسن
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
شوخی شم قشنگ نیست ....
ناشناس
|
-
|
۰۷:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
مبارکه ولی مراقبش باش
taroatapikatma
|
-
|
۰۷:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
این عاقبت نداره
پاسخ ها
1207
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
تو دلشو خال نکنین امید بهش بدین...عجب ادمهایی هستیم ما...
شوکا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
معضلات اجتماعی مانند اعتیاد را باید ریشه ای درمان کرد. درمان ریشه ای یعنی اینکه معتاد را تحت نظر گرفت و نقطه ضعف وی که باعث شده است به اعتیاد کشیده شود را کشف کرد. سپس در راستای حل ان مشکل برآمد. این امر باعث بازگشت روحیه خود باوری و دیگر باوری و اجتماع باوری در فرد شده و زندگی برایش هدفدار ومفهوم دار شود. در این داستان ،مجید به طور تصادفی به دختری برخورد کرده که شخصیت والایی دارد. این دختر هم نقش همسر و هم نقش زنجیره درمانی که میبایست دانشگاههای علوم پزشکی هر شهر باشند را بخوبی ایفا کرده است. شایسته است تجربیات این زوج بعنوان واحد درسی در دانشگاههای علوم پزشکی تدریس شده و اکیپهای مخصوص این کار در این دانشگاهها ایجاد شود. متاسفانه "بهداشت روانی" چیزی است که در هیچ یک از مراکز درمانی بدان پرداخته نمی شود.
پاسخ ها
صفر
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
دلت خوشه دوست عزیز. خانمم میخواست فارغ بشه هر بیمارستانی رو که توی شهر اعم از خصوصی و دولتی که آمار گرفتم هیچکدومشون امکانات و رسیدگی قابل قبولی برای وضع حمل نداشتند. با ترس و لرز بچمونو به دنیا اوردیم. کار خدا بود که همه چه اوکی پیش رفت. شما میگی برای نمیدونم چی چی اکیپ تشکیل بدن؟!؟!
بابا بزرگ زینال
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
خدایا شکر ممنون عروس خانم شوهر ت را مدیریت کن تا به اوج برسی.....
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
به مردا نمیشه اعتماد کرد شوهر منم اوایل جو گیر بود و سیگارو گذاشت کنار ولی بعد یه دعوایی که بین هر زن و شوهری پیش میاد این و بهونه کرد و دوباره سیگاری شد اون با اینکه مدعی هست منو دوست داره هر روز کاری رو انجام میده که من ازش متنفرم از بوش حالم بهم میخوره (حالا هر کی میخواد مسخره کنه)
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
بهتره بگین : به بعضی مردها نمیشه اعتماد کرد مثل همسر شما و به بعضی خانمها هم نمیشه اعتماد کرد.
دلسوز خوزستانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
شاهنامه آخرش خوشه.افراد زیادی بودند بعد از ترک 5ساله مجددا شروع کردندبه موادکشیدن این یک ذوقزدگی کوتاه است که این جوان ترک اعتیاد کرده است.امیدوارم که تا آخر عمر به مواد روی نیاورد.
پاسخ ها
ناشناس1390
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
شاهنامه آخرش چي كه برا ما خوش باشه؟؟؟؟
فكر كن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
دست خدا به همراهتان
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
درود بر شرف این خانم ولی مجید هم باید با تمام وجود جواب اعتماد خانمشو بده
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟