با تاييد حكم قصاص مردي كه پسري جوان را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود در آستانه اعدام قرار گرفت.
به گزارش اعتماد، رسيدگي به اين پرونده از هشتم فروردين ٩٢ با كشف جسد پسري معلول در بلوار كشاورز تهران آغاز شد. در اين روز ماموران كلانتري ١٤٨ انقلاب به محل كشف جسد اعزام شدند و به بررسي آن پرداختند. آزمايشات ابتدايي جسد ثابت ميكرد علت مرگ وارد آمدن ضربههاي پيدرپي چاقو به متوفي است.
به اين ترتيب پروندهاي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. همزمان در بازرسي صحنه جرم اوراق هويتي مقتول به دست آمد.
بررسي اين اوراق كارآگاهان را به خانه مقتول كشاند. تحقيقات آنها از خانواده او نشان ميداد كه مقتول روز حادثه با خودروي پرايدش در حال برگشت از خانه دوستش در اطراف ميدان پاستور بوده كه به دست فردي ناشناس با ضربههاي چاقو به قتل رسيده و خودرويش نيز به سرقت رفته است. همچنين مشخص شد عابربانك او نيز در روز حادثه به سرقت رفته است.
كارآگاهان كه در گام دوم به بررسي تراكنش مالي حساب مقتول پرداخته بودند موفق شدند ردپاي فردي را كه از حساب او برداشت كرده بود شناسايي و او را در عملياتي ضربتي دستگير كنند. با اين حال پسر دستگيرشده در بازجوييها منكر هرگونه ارتكاب به قتل شد و به كارآگاهان گفت كه كارت عابربانك را از برادرش گرفته و از ماجراي كشته شدن جوان دانشجو بيخبر است.
تحقيقات نشان ميداد كه برادر او پيش از اين به ارتكاب سرقت و مصرف مواد مخدر دستگير و روانه زندان شده است. به اين ترتيب دستگيري او در دستور كار ماموران قرار گرفت و طولي نكشيد كه متهم به قتل در دام پليس گرفتار شد.
او كه پس از دستگيري به پليس آگاهي منتقل شده بود به قتل اعتراف كرد و به كارآگاهان گفت: «روز حادثه شيشه مصرف كرده بودم. داشتم در خيابان پرسه ميزدم كه تصميم گرفتم خودرويي را سرقت كنم. براي همين براي راننده يك پرايد دست تكان دادم. او مرا سوار كرد. در راه شروع به حرف زدن با راننده كردم و وقتي سرش گرم شد چاقويم را از جيبم خارج كردم و چند ضربه به سرش زدم. او از هوش رفت و ماشين متوقف شد. جنازهاش را در گوشه خيابان انداختم، عابربانكش را دزديدم و پرايدش را هم به سرقت بردم.»
با ثبت اعتراف متهم، پرونده او براي رسيدگي به شعبه ٨٤ وقت دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد. با اين حال او در جلسه دادگاه منكر هرگونه ارتكاب به قتل شد و گفت كه همه اعترافات قبلي را تحت فشار گفته است.
رييس دادگاه بار ديگر اعترافات او را در پروندهاش خواند. متهم در بازجوييهاي متعدد به صراحت به قتل اعتراف كرده بود اما همچنان بر بيگناهي خود اصرار داشت. او گفت: «من هيچكسي را نكشتهام. آن شب خودروي پرايد در گوشه خيابان پارك بود و من آن را دزديدم. كسي درون آن نبود. من همه اعترافاتم را تحت فشار گفتهام.»
با وجود انكار قتل از سوي متهم، قضات جلسه دادگاه به استناد به مدارك موجود او را به قصاص نفس محكوم كردند كه با تاييد اين راي در شعبه ٢٤ ديوان عالي كشور، متهم در آستانه اعدام قرار گرفت.