روزبه بوشهري: بي شك صنايع نفت و گاز با توجه به ماهيت ساختاري از جمله منابع اصلي توليد آلايندگي در كشور هستند و بديهي است در تمامي مناطقي كه اين صنايع مستقر هستند به جهت كنترل و پايش وضعيت آلودگي ،دقت و نظارت بيشتري مي بايست صورت پذيرد از اين رو تخصيص نيروي انساني مجرب در سازمان هاي زيربط مانند سازمان محيط زيست به عنوان يك امر ضروري اجتناب ناپذير مي نمايد و اما مايه ي شگفتي است اگر بدانيم در منطقه اي چون شهرستان عسلويه به عنوان قطب صنعت نفت و گاز كشور، اداره محيط زيست تنها با يك كارشناس رسمي و دو كارمند پاره وقت مشغول به كار است(دو محيط بان نيز مسئوليت حفاظت فزيكي زيستگاه جبير را بر عهده دارند). استقرار تاسيسات متنوع نفتي در يك محدوده ي جغرافيايي فشرده،تراكم بالاي نيروي انساني در اين مناطق و وجود زيستگا هاي منحصر بفرد چون جنگل هاي حرا و منطقه ي حفاظت شده ي نايبند لزوم حفاظت از اين خطه را پيش از پيش ضروري مي نمايد و اين در حالي است كه با توجه به استقرار بيش از 16 فاز گازي كه 12 فاز آن در حال فعاليت هستند و 15 مجتمع پتروشيمي كه 11 شركت آن در حال بهره برداري هستند و وجود بيش از 50 فلر و 200 كوره ي در حال كار،اداره ي محيط زيست عسلويه با حداقل نيروي انساني متخصص به فعاليت خود ادامه مي دهد(تنها يك كارشناس). عدم تناسب ساختاري سازمان محيط زيست در شهرستان عسلويه و مناطق مجاور به عنوان پرتراكم ترين شهرستان هاي داراي صنايع نفت و گاز نشان از بي مهري و بي تفاوتي مسئولا ن در قبال اين مناطق است.قطعا با آگاهي از آمار فوق اين سوال در ذهن خواننده متبادر مي شود كه كمبود نيروي انساني در اين ادارات را با كدامين دليل و برهان مي توان تفسير نمود؟
شايسته است مسئولان مربوطه اهم از رئيس سازمان محيط زيست "سركار خانم ابتكار"،نمايندگان مجلس حوزه ي مطبوع و ساير مسئولان ذيربط تمامي تلاش خود را در جهت برطرف نمودن اين نقيصه ي بزرگ به انجام برسانند و از سوي ديگر سازمان هاي مردم نهاد و رسانه هاي محلي نيز براي دستيابي به خواسته هاي مشروع خود مبني بر بهبود شرايط محيط زيستي حداكثر تلاش و همسويي خود را اتخاذ نمايند.