در چند روز گذشته، خروش بیسابقه رودهای غرب و جنوب غرب کشور ـ فارغ از همه خوبیها و بدیها ـ حاشیه مهمی داشت و آن اینکه گمانهها و حرف و حدیثهای مطرح درباره لزوم اجرای طرحهای جدید انتقال آب برای جلوگیری از رویدادهای مشابه نوعی ترس، نگرانی و بیاعتمادی را نسبت به تصمیمهای آتی مسئولین در بین مردم مناطق سیل زده ایجاد کرد که بررسیها نشان میدهد، برای مردم این نگرانی دست کمی از خسارات سیل ندارد.
به گزارش «تابناک»، در ۷۲ ساعت گذشته در استانهای غرب و جنوب غربی کشور، حجم قابل توجهی از بارندگی باعث خروش بیسابقه رودهای جاری منطقه و این اتفاق باعث شکل گیری سیلابهای گستردهای شد و مردم مناطق غرب و جنوب غرب کشور نیز خساراتی متحمل شدند. فارغ از اصل ماجرا که انکارناپذیر است، این رویداد غافلگیرکننده، یک حاشیه مهم نیز داشت و آن اینکه برخی کارشناسان از لزوم اجرای طرحهای بیشتر انتقال دم زدند و این موضوع نوعی بیاعتمادی و ترس نسبت به مسئولین را در مردم منطقه ایجاد کرد.
توضیح بیشتر آنکه بلافاصله پس از خروش رودها ـ که بزرگترین آنها رود دز و کارون هستند ـ و سر زیر شدن بسیاری از سدهای غرب کشور ـ که مرور تاریخ گذشته منطقه، آن را طبیعی نشان میدهد ـ حجم گستردهای از فعالیتهای رسانهای و مدیریتی آغاز شد که خود سؤالهایی را در ذهن ایجاد میکند. این آب بازی جدید مسئولین و مدیران رسانهای کشور، جدا از خساراتی که مردم مناطق سیلابی متحمل شدهاند، آنها را با این نگرانی روبه رو کرده که مبادا به بهانه همین باران طبیعی و گم گشته، طرحها و پروژههای انتقال آب جدید کلید بخورد؟!
در اینجا نخست باید به این پرسش پاسخ داد که علت تحمیل خسارت به مردم منطقه چیست؟ جدا از زمان بد بارندگی که بدون شک به همراه سرما باعث آسیب به درختان میوه و مزارع کشاورزی خواهد شد، دلیل اصلی تحمیل خسارت به مناطق مسکونی را میتوان این گونه توجیه کرد که پس از گذراندن یک دوره طولانی خشکسالی و همچنین اجرای طرحهای بزرگ انتقال آب، مساحت بستر رودهای بزرگی چون دز و کارون و سایر سرشاخههای آن به شدت کاهش یافت. این موضوع باعث شد تا مردم به مرور زمان در بستر رودهایی که دیگر امیدی به خروش آنها نبود، ساخت و ساز کنند و اکنون که رودها خروشی طبیعی همانند دهههای گذشته را تجربه میکنند، شهروندان غرب و جنوب غرب با مشکل و خسارت روبه رو شدهاند.
پرسش دیگری که در افکار عمومی ایجاد شده، اینکه کشاورزان، دامداران و عموم مردم مناطق غرب و جنوب غرب ایران، سالهاست با بحران کمبود آب، گرد و غبار، شوره زار شدن مزارع، بارانهای اسیدی و انواع نادر بیماریهای دامی (نظیر نوع جدید و پیشرفته بیماری تب برفکی که هم اینک در غرب کشور دامها را تلف میکند) روبه رو هستند، اما چرا برای هیچ یک از آنها همانند سیل چند روز اخیر، موج رسانهای و عزم جدی در مسئولین برای حل مشکل دیده نشد؟
به گفته حسین صدقی، استاد دانشگاه و متخصص هیدرولوژی، سیلاب های رخ داده در منطقه، نه تنها امر طبیعی است، بلکه ضرورتی اجتناب ناپذیر طبیعت است. این سیلابها را باید بزرگترین موهبت طبیعت برای مردم دانست که وظیفه آن شست و شوی دامنه رودها و جلوگیری از شور شدن خاک در طول زمان است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، آن است که طبیعتاً یکی از کارکردهای طرحهای انتقال آب و سدهای فراوان احداث شده در مسیر رودها، باید جلوگیری و مدیریت سیلاب های اینچنینی باشد. طغیان اخیر رودهای منطقه و ایجاد سیل ـ اگر واقعاً سیلی عظیم باشد ـ نشان از آن دارد که توجه به یک بعد (احداث سد و انتقال آب) و بیتوجهی به بعد دیگر (ساخت و ساز در بستر و حاشیه رود) نمیتواند رفتار مدیریتی صحیحی در رابطه با مدیریت منابع آب و تأمین رفاه مردم باشد.
یکی دیگر از مواردی که در اینجا قابل طرح و اشاره است، موضوع انتقال بین حوضهای آب است که از دهههای گذشته در کشور ما اجرایی شده است. ناگفته نماند که تاکنون در قالب طرحهایی نظیر «قم رود الیگودرز، چشمه لنگان فریدونشهر، تونل ۱ و ۲کوهرنگ و...» حجم فراوانی از آب از سرچشمههای رو دز و کارون به فلات مرکزی کشور منتقل شده است.
در این رابطه اساتید برجستهای نظیر پرویز کردوانی معتقد هستند، به جای اجرای پروژههای انتقال آب که نتیجهای جز نابودی حوضه مبداً و مقصد ندارد، باید به توانمندیهای ذاتی فلات مرکزی توجه و برای بارورسازی آنها تلاش شود.
پرویز کردوانی، استاد و کارشناس مسائل آب و خاک در بسیاری از کتابهای خود، از جمله کتاب «مناطق خشک» بیش از پنجاه مورد از توانمندیهای مناطق کویری را که میتوان با باروری آنها به توسعه این مناطق دست یافت، مورد اشاره قرار داده است.
در این رابطه، حمیدرضا خدابخشی «معان طرح و توسعه شبکه آبیاری و زهکشی استان خوزستان» به تابناک گفت: «از دیدگاه کارشناسی، سیلابهای اخیر غرب و جنوب غرب ایران کاملاً پدیدهای طبیعی هستند و سدهایی هم که در این منطقه ساخته شدهاند، گواه این نکته هستند که در گذشته نیز اینچنین سیلابهایی بوده است.»
خدابخشی در گفتوگوی خود افزود: «دوازده سال قبل در اهواز سیلی با حجم بزرگتر از سیل فعلی رخ داد و آنچه شما به عنوان مشکل و خسارت میبینید، نتیجه بارندگیها نیست بلکه حاصل سکونت غیرمجاز و غیرکارشناسی مردم در حاشیه رودخانههایی است که برای مدت طولانی خشک شده بودند».
این کارشناس و مسئول منابع آب ادامه داد: «بنده با طرحهای انتقال آب کاملاً مخالفم. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که باید خودمان را با طبیعت همسان کنیم و نه اینکه با برهم زدن اکوسیستم طبیعت را همسان خود کنیم».
معان طرح و توسعه شبکه آبیاری و زهکشی استان خوزستان در پاسخ به اینکه فایده این سیلابها چیست، گفت: «اگر شما میبینید در استان خوزستان گرد و غبار وجود دارد، نتیجه نبود همین سیلابهایی است که با شست و شوی مراتع و مرطوب کردن خاک منطقه، زمینه را برای رشد پوشش گیاهی فراهم میکند».
جدا از نظر اساتید و کارشناسان اگر به طرحهای انتقال آب اجرا شده تا کنون نیز نگاهی انداخته شود، مشاهده میشود که این طرحها جز برهم زدن اکوسیستم حوضههای مبدأ و مقصد و ایجاد مشکلات ثانویه نظیر گسترش حجم مهاجرت به فلات مرکزی (به رغم مشکل در تأمین منابع آب) و خالی شدن بالادست سرشاخههای دز و کارون (به رغم توانمندی بالا برای فعالیت صنعتی و کشاورزی) فایده آنچنانی نداشته است و امروزه شاهدیم با وجود اجرای طرحهای کلان انتقال آب، باید همچنان در فلات مرکزی به فکر تأمین منابع جدید آب بود و چشم به سیلابهای غرب و جنوب غرب کشور داشت.
در اینجا جمعیت سه شهرستان بالادستی رودهای دز و کارون (کوهرنگ در استان چهارمحال بختیاری، فریدونشهر در استان اصفهان و الیگودرز در استان لرستان) که در آنها طرح انتقال آب اجرا شده است در دهههای گذشته مرور میشود.
همان طور که دیده میشود، شهرستان الیگودرز از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ تنها ۷ هزار نفر افزایش جمعیت داشته است، شهرستان فریدونشهر که بیش از ۵۰ درصد منابع آب استان اصفهان را دارد، نه تنها افزایش جمعیت نداشته، بلکه با کاهش جمعیت روبه روست و شهرستان کوهرنگ نیز تقرییاً با ثبات جمعیت مواجه است.
از طرفی، هم اکنون طرح انتقال آب در شهرستان فریدونشهر، باعث خشک شدن بیش از ۵۳ مزرعه شده و در شهرستان الیگودرز نیز بسیاری از روستاها را با مشکل آب آشامیدنی رو به رو کرده است.
این موارد نشان میدهد، طرحهای انتقال آب تاکنون در حوضههای بالادست دز و کارون نه تنها مشکلات فلات مرکزی ایران را حل نکرده، بلکه آن حوضهها را با مشکل عدم توسعه مواجه کرده و در پایین دست حوضه آبریز دز و کارون نیز بارانهای اسیدی، گرد و غبار و شور شدن منابع آب و خاک را به همراه داشته است.
لذا به نظر ضروری میرسد، مسئولین با نگاهی صحیح به آنچه تاکنون در رابطه با آب در کشور رخ داده است، نگاه جامع تری به موضوع داشته باشند و مردم مناطق غرب و جنوب غرب ایران را نیز که نگران طرحها و برنامههای احتمالی آتی آنها هستند، از نگرانی خارج کنند.
گزارش ویدیویی از وضعیت جوی و سیلابی که بسیاری از استان های کشور را دچار آسیب های جدی کرد؛ در «تابناک» ببینید.