در برنامه هفت مطرح شد؛

از پیش‌بینی فروش ۱۵۰ میلیاردی سینمای ایران تا نقل قول از فرهادی درباره صهیونیست‌ها +ویدیو

چیزی که در سینما مهم است، اینکه کسی نمی‌داند چرا این اتفاق افتاده است. نبض به سینما برگشته و مردم تصمیم گرفته‌اند دوباره به سینما بروند، در حالی که فیلم‌ها تفاوت آنچنانی با سال گذشته نکرده‌اند. آن‌ها در مدت المعلوم تصمیم گرفته‌اند به سینما بازگردند و باید فرصت را قدر دانست، وگرنه همان اتفاق پیشین رخ می‌دهد.
کد خبر: ۵۸۱۱۸۴
|
۲۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۹ 15 April 2016
|
14314 بازدید
پیش بینی فروش 150 میلیاردی سینمای ایران در سال 95
برنامه «هفت» این هفته با اشاره به استمرار اقبال مردم به سینمای ایران پس از تعطیلات نوروزی ـ که فروش سینمای ایران را در سال جدید به ۲۵ میلیارد تومان رسانده ـ پیش بینی فروش ۱۵۰ میلیاردی را برای این برنامه کرد.

به گزارش «تابناک»، برنامه سینمایی هفت امشب ۲۷ فروردین ماه ساعت ۲۳:۱۵ روی آنتن شبکه سه سیما آغاز شد. بهروز افخمی به ادامه فروش فوق العاده سینمای ایران اشاره کرد و گفت: سالی که نکوست از بهارش پیداست. وفور عجیبی در همه زمانه‌ها پیش آمده. سهمیه شش ماه آبی را در یک ماه خداوند پرداخت کرده. در سینما نیز فروش یک ماه اول سال به اندازه شش ماه سال گذشته بوده است. حتی در فوتبال نیز تماشاگران تصمیم گرفتند در زیر باران به ورزشگاه برگردند.

وی مدعی شد: چیزی که در سینما مهم است، اینکه کسی نمی‌داند چرا این اتفاق افتاده است. نبض به سینما برگشته و مردم تصمیم گرفته‌اند دوباره به سینما بروند، در حالی که فیلم‌ها تفاوت آنچنانی با سال گذشته نکرده‌اند. آن‌ها در مدت المعلوم تصمیم گرفته‌اند به سینما بازگردند و باید فرصت را قدر دانست، وگرنه همان اتفاق پیشین رخ می‌دهد.

افخمی در ادامه تأکید کرد: برخی کار‌شناسان بر این باور بودند، این فروش فوق العاده نوروزی، تب تندی است که فروکش می‌کند؛ اما فروش پس از نوروزی همچنان به خوبی ادامه دارد. تاکنون ۲۵ میلیارد تومان سینمای ایران در سال ۹۵ فروش داشته، در حالی که ۸ میلیارد آن مربوط به دو هفته اخیر است.

مجری هفت گفت: علی سرتیپی، بهترین پخش کننده فیلم معتقد است، فروش «ابد و...» و «بادیگارد» به عدد ۷ میلیارد تومان می‌رسد. برخی تمام این وفور و رونق را به تبلیغات ماهواره‌ای نسبت می‌دهند، که به نظرم اصلا درست نیست. بی‌تأثیر نبوده اما همه عوامل نیست. فیلمی مثل «بادیگارد» بدون تبلیغ ماهواره‌ای فروش خوبی داشته و فیلمی مثل «کفش‌هایم کو» به رغم تبلیغات ماهواره‌ای فروش خوبی نداشته است.

افخمی در میان آمار دادن مدعی شد، فروش من سالوادور نیستم، کاهش یافته و فروش بادیگارد افزایش پیدا کرد، حال آنکه من سالوادور نیستم در هفته اخیر یک میلیارد و صد میلیون فروش داشته است.

وی در ‌‌نهایت فروش ۱۵۰ میلیارد برای سینمای ایران در سال ۱۳۹۵ را پیش بینی کرد؛ پیش بینی‌ که البته چندان با روند اکران فیلم در ایران همخوانی ندارد و به نظر می‌رسد سنگ بزرگی است.

پرسش پیامکی برنامه هفت نیز کاملاً جهت دار و اشتباه بود و پرسیده شده بود: «به نظر شما، تولیدات مشترک سینمای ایران با کشورهای دیگر باید با کدام هدف صورت گیرد؟
۱. فتح جشنواره‌ها و نمایش محدود در آمریکا و اروپا،
۲. نمایش گسترده با مخاطب مردمی در کشورهای مختلف» و طبیعتاً گزینه دوم رأی بیشتری می‌آورد. این در حالی است که برخی از آثار سینمایی علاوه بر آنکه در جشنواره‌های بین‌المللی مورد توجه قرار گرفته‌اند، مخاطب عام را نیز در ایران، آمریکا و اروپا داشتند که «جدایی نادر از سیمین» مهم‌ترین این آثار است و بنابراین اساساً در طراحی سؤال مغلطه شده است.

در ادامه این برنامه، بهروز افخمی در بخش نخست برنامه با حضور علی رضا رضاداد و شهاب اسفندیاری از مدیران فارابی که در دوره ایوبی از فارابی کنار گذاشته شد، به بررسی تولید مشترک در سینمای ایران و جهان پرداخت.

شهاب اسفندیاری در این بخش گفت: در دنیا تولید مشترک به استراتژی مقاومت تبدیل گشته و برای اشتراک مساعی و یک کاسه کردن سرمایه‌ها برای مقابله با هالیوود تبدیل شده است. در اروپا حتی این مسأله جنبه سیاسی نیز پیدا کرده است. چون اتحادیه جمعی شکل گرفته و نیاز است تا کشور‌ها به لحاظ فکری و فرهنگی یکدست و همخوان شوند. به طور مثال چیزی حدود ۵۰ درصد تولیدات فیلم کشور فرانسه تولید مشترک با خود کشورهای اروپاست.

در مقابل عیلرضا رضاداد عنوان کرد: تولید مشترک سینمایی چند جنبه دارد؛ یک وجه فرهنگی است که در میان کشورهایی که به لحاظ فرهنگی همسو با یکدیگر هستند، می‌تواند مفید باشد. یک وجه اقتصادی نیز دارد که برای پیداکردن سرمایه گذار است. وجه دیگر فعالیتی دارد که به نیرو‌ها و افراد برمی گردد و تقویت این مسأله. یک وجه سیاسی نیز دارد که درباره اتحادیه اروپا صدق می‌کند. سینمای ایران در سال‌های اخیر توانست توجه جهان را به خود برانگیزد. مسأله حضور در جشنواره‌ها به تولید مشترک باز نمی‌گردد. در سال‌های اخیر فیلم‌هایی بودند که تولید مشترک داشتند و اساسا رویکرد حضور در جشنواره‌های بین المللی را نداشتند و از سویی فیلم‌های داخلی بودند که چشم به جشنواره‌های خارجی داشتند.

رضاداد تأکید کرد: ظرفیت تولید سالانه ما بیش از ۳۰۰ فیلم است اما ظرفیت اکران ما محدود به نهایتا ۱۰۰ فیلم است. عدم تناسب میان ظرفیت تولید و ظرفیت نمایش به ما می‌گوید می‌توانیم فرصت‌های دیدنی را برای مخاطبان دیگری دور‌تر از مرزهای بیرون پیدا کنیم و تولید مشترک به این مسأله کمک می‌کند. از سویی چون سینمای ما سینمای ارزانی است و تهیه کننده‌ها عموما منابع خود را از فروش در کشور تامین می‌کنند، هیچگاه به اکران و فروش بین المللی فیلم‌های خود نمی اندیشند.

افخمی هر نوع تولید مشترک با سینمای اروپا به ضرر ایران خواند و عنوان کرد، آن‌ها از این تولید مشترک به دنبال تأمین اهداف سیاسی خود هستند. این حرف عجیب افخمی حتی با واکنش منفی اسفندیاری مواجه شد و او ضمن رد ادعای افخمی گفت: فیلم «گذشته» اصغر فرهادی، محصول مشترک اتحادیه اروپاست. محصول تصویر تیره و تاری از اروپا ارائه می‌دهد که بهترین نقش آن ایرانی است. این به شخصیت کارگردان هم بستگی دارد. لذا به نظر من این چنین نیست که تماما به ضرر ما باشد و این بستگی به کشور مشترک و نوع فیلم بستگی دارد.

در ادامه رضاداد گفت: نباید نمونه‌های بد تولید مشترک را مبنای این کار قرار داد. ما می‌توانیم با کشورهای همسو و همسایه خود این کار را ادامه دهیم. باید به فرصت‌های جدیدی فکر کرد. ما گاهی تولید به سفارش دیگران و برای دیگران کرده‌ایم؛ اما تولید مشترک کم داشته‌ایم. به طور مثال فیلم «رستاخیز» نمونه عالی از تولید مشترک است.

افخمی در هفت به نقل از حسین معززی نیا، منتقد سینما گفت که اصغر فرهادی در گفت وگو با وی بیان کرده: «در اروپا همه تلویزیون‌ها در دست اسرائیل است و اجازه نمی‌دهند کاری که می‌خواهید را بکنید» که معززی نیا با تعجب گفته: «یعنی همه این حرف‌ها را از قول شما بنویسم؟ این‌ها همه تیتر روزنامه کیهان می‌شوند» و فرهادی گفته باید برای این مصاحبه کمی فکر کند.

همچنین به مناسبت برگزاری دومین جشنواره «روحانی در قاب سینما»، حجت‌الاسلام والمسلمین علی سرلک، دبیر جشنواره و اجرای رسول صدرعاملی درباره بررسی نسبت روحانیت و سینما گفت‌و‌گو کردند.

در ادامه نیم‌نگاهی به جشنواره سما ـ که یکی از صد‌ها جشنواره‌ای که هر سال برگزار می‌شود ـ و سپس به اکران خصوصی «یتیم خانه ایران» تازه‌ترین فیلم ابوالقاسم طالبی پرداخته شد؛ فیلمی که به ماجرای قحطی بزرگ می پردازد.

ابوالقاسم طالبی درخصوص حضور سردار رادان در این اکران گفت: «من و سردار رادان در سال‌های جنگ در کردستان دوست و همرزم و هر دو بسیجی بودیم. او امروز سردار شد، من همچنان سرباز مانده‌ام.» همچنین پشت صحنه ای از تولید فیلم سینمایی «مرداد» به کارگردانی بهمن کامیار و فیلم سینمایی «سلام بمبئی» به کارگردانی قربان محمدپور، تولید مشترک ایران و هند نیز پخش شد.

و در آخر مسعود فراستی در میز نقد خود با حضور هاتف علیمردانی، کارگردان فیلم سینمایی «کوچه بی‌نام» به نقد و بررسی این فیلم سینمایی پرداخت. نکته مهم اینکه در هیچ یک از پلان‌های صحنه و پشت صحنه فیلم خبری از تصویر باران کوثری نیست، او تنها در دو پلان یکی از راه دور و یکی هم با صورت تار دیده می‌شود که چندان قابل تشخیص نیست. این نکته وقتی جالب است که بدانیم باران کوثری بازیگر نقش اول کوچه بی‌نام است و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای این فیلم از سی و چهارمین دوره جشنواره فجر دریافت کرده است.

فراستی در این بخش گفت: فیلمنامه سر دارد، ولی اصلا ته ندارد. خانه در فیلم خوب معرفی شده و در آمده است. جزئیاتی در فیلمنامه وجود دارد اما فیلم اصلا چیزی به اسم ته ندارد.

علیمردانی در مقابل پاسخ داد: تمام شخصیت‌های قصه من در جامعه وجود دارند. من سعی کردم برای تک تک آن‌ها مابه ازای خارجی پیدا کنم. من سلیقه و نظر شما را محترم می‌دانم اما فکر می‌کنم فیلم خط روایی و پی رنگ کلاسیک دارد. اینکه پایان ندارد موافق نیستم. پایان دارد. سلیقه‌ای است و این شیوه پایان، به نوعی امضای کارهای من است. انتقادات به این شیوه پایان بندی در فیلم‌هایم سبب شده که احتمالا انتهای فیلم «هفت ماهگی» در نسخه اکران آن حذف شود. شاید اگر «کوچه بی‌نام» را نیز دوباره بسازم دیگر به این شیوه پایان بندی نکنم.

فراستی عنوان کرد: نقش فرهاد در فیلم خیلی درست است. نقش او به خوبی درآمده است، به گونه‌ای که آدم‌ها به خوبی باورپذیرند و به یاد مخاطب می‌ماند. شخصیت‌های داخل خانه به خوبی به یاد مخاطب می‌مانند. چون خانه به خوبی معرفی شده؛ امیر آقایی اصلا در فیلم درنیامده است. باران کوثری هم جای بیشتری برای پرداخت داشت. پشت بوم خانه خیلی خوب است. اساسا خانه و به خصوص پشت بام در فیلم شخصیت است. اما نامه نگاری دختر در فیلم خوب نیست. یک عشق مبهم است و این نامه خوب کار نشده است. آن چاه و کودکی هم که در آن می‌افتد بی معناست.

علیمردانی در ادامه این بحث گفت: البته آن چاه، یک تعبیر معنایی دارد. چاه رابطه افراد خانواده است که هیچگاه تا انتهای فیلم هم پر نمی‌شود. چون اساسا در فیلم‌های من همه چیز خوب است و در ۳-۴ روزی یکهو همه چیز خراب می‌شود و این سر مگو پس از چندین سال لو می‌رود و.... این چاه زمینه این بهم ریختگی را در این خانوادهٔ آرام ایجاد کرده است. من همواره در فیلم‌هایم با بازی گران خوب بازی می‌کنم. چون در فیلم‌های من که لوکیشن‌های جذاب و چشم نوازی وجود ندارد، لذا بازی بازیگران خیلی مهم است و بر آن مبتنی است. لذا بازی‌ها هم خوب دیده می‌شود.

وی تأکید کرد: جنبه تجاری فیلم‌های من خیلی مهم‌تر از جنبه‌های دیگر آن است. چون من سعی کردم همیشه از چرخه سالم سینما ارتزاق کنیم و فروش آن‌ها برای من خیلی مهم بوده است. ۹۰ درصد مواقع من با پول جیبی خودم فیلم ساخته‌ام. لذا تلاش کرده‌ام همیشه شخصیت‌ها فیلم را جلو ببرم نه حوادث.

تعداد بازدید : 30
دانلود
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟