انگیزه تازه عروس از ازدواج با یک محکوم به اعدام

متاسفانه همه خيال مي‌كنند در زندان زندگي وجود ندارد اما اينطور نيست. آدم‌ها در زندان هم كه باشند احساسات دارند و اميد به زندگي در آنها وجود دارد. حتي آن كسي كه مي‌داند فردا قرار است اعدام شود با اميد به بخشش شب را مي‌گذراند
کد خبر: ۵۹۹۷۵۰
|
۰۲ تير ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۶ 22 June 2016
|
31167 بازدید
|
هنوز چند ساعت نشده كه پرستو از كنار سفره عقدش بلند شده. در كنار ميلاد پسري كه هشت سال است به اتهام قتل خواهرزاده‌اش در زندان است. خودش مي‌گويد كه اسمم پرستو نيست اما شما بنويسيد پرستو. پدر پرستو پيمانكار است و مادرش پرستار بيمارستان. خودش هم فوق ليسانس تربيت‌بدني دارد و در باشگاه ورزشي‌اش مشغول به كار. مي‌گويد بعد از آشنايي با ميلاد روزهاي زيادي به فكر فرو مي‌رفتم و درباره اينكه با او ازدواج كنم يا نه با خودم كلنجار مي‌رفتم. اما وقتي اميد به زندگي ميلاد را در هر يك از صحبت‌هاي تلفني مان مي‌ديدم انگيزه‌ام براي ازدواج با او بيشتر مي‌شد.

به گزارش اعتماد، پرستو ديروز در مراسم عقدش براي دومين‌بار ميلاد را ديد و مثل تمام آن هشت ماه عزمش را براي نجات او از زندان و زندگي در كنار او جزم كرد. صداي پرستو از پشت تلفن هنوز مي‌لرزد و هيجان چند ساعت پيش را با خود دارد. گاهي با صداي بلند قهقهه مي‌زند و گاهي آرام و ساكت صحبت مي‌كند. پرستو خوشحال است و همين برايش بس كه ديگر ميلاد در روزهاي سه‌شنبه به اعدام فكر نمي‌كند و آرزوي بخشش دارد.

‌ حالا كه چندساعت از مراسم عقدت با ميلاد مي‌گذرد چه احساسي داري؟


با اينكه پدر و مادرم زياد به اين ازدواج راضي نبودند و حتي به مراسم هم نيامدند اما من از ته دلم خوشحالم. در تمام مدتي كه عاقد خطبه عقد را مي‌خواند ميلاد به من خيره شده بود و تماشايم مي‌كرد. قبل و بعد از آن هم به من خيره شده بود. مي‌گفت مي‌خواهم تو را ببينم، مي‌خواهم اين لحظه‌ها را تا جايي كه مي‌توانم در ذهنم ثبت كنم. من آنقدر استرس داشتم كه نفسم بيرون نمي‌آمد. وقتي بله را گفتم تمام بدنم مي‌لرزيد. روي پاهايم بند نبودم. با تپش‌هاي قلبم تمام بدنم تكان مي‌خورد. نگاه‌هاي پر از شك و ترديد آدم‌ها را مي‌ديدم و بعد ميلاد را تماشا مي‌كردم. چشم‌هايش آرامم مي‌كرد. من هيچ توقعي از ميلاد براي زندگي‌ام ندارم و به خاطر همين مي‌دانم كه خوشبخت مي‌شويم.

‌ گويا مراسم عقد شما در دومين ملاقات‌تان برگزار شد. آشنايي شما و ميلاد از كجا شروع شد؟
همه‌چيز از هفت ماه پيش شروع شد. دفعه قبل فقط يك ربع از پشت شيشه‌هاي زندان با هم صحبت كرديم و من در همان يك گفت‌وگوي كوتاه عاشقش شدم. برادرم با ميلاد هم‌سلولي بودند. او هم درباره ميلاد به من گفت جواني هست كه هيچ ملاقاتي در زندان ندارد و هميشه سه‌شنبه‌ها منتظر است تا اسمش را صدا بزنند و به او بگويند كه فردا قرار است اعدامش كنند. وقتي برادرم اينها را گفت تصميمم را گرفتم كه ميلاد را از اين وضعيت بيرون بياورم. بعد از آن روز صحبت‌هاي تلفني من و ميلاد شروع شد. ما روزي چند ساعت با هم صحبت مي‌كرديم. در اين ساعت‌ها من هر لحظه بيشتر به او علاقه‌مند مي‌شدم تا اينكه يك روز به او گفتم كه اين صحبت‌هاي تلفني نمي‌تواند جوابگوي محبت ما به هم باشد. به او پيشنهاد ازدواج دادم و او خيلي زود قبول كرد.

‌ مقدمات مراسم‌تان را خودت به تنهايي انجام دادي؟


از آنجايي كه خانواده‌ام زياد موافق ازدواجم با ميلاد نبودند كسي براي خريد همراهم نيامد. من و مادر ميلاد دو نفري با هم مقدمات مراسم را انجام داديم. از ديروز صبح كه از خواب بيدار شدم تا الان هنوز چشم‌هايم را روي هم نگذاشته‌ام. صبح زود به دادسراي جنايي رفتم و از قاضي شهرياري مجوز ورود به زندان را براي برگزاري مراسم عقدمان گرفتم و بعد از آن به خانه آمدم و همراه با مادر ميلاد براي خريد حلقه‌هايمان به بازار رفتيم. بعد هم براي خريد پارچه سفيد چادري رفتيم.

‌ برخورد مردم در مقابل شنيدن خبر ازدواجت با يك متهم محكوم به اعدام چه بود؟


متاسفانه همه خيال مي‌كنند در زندان زندگي وجود ندارد اما اينطور نيست. آدم‌ها در زندان هم كه باشند احساسات دارند و اميد به زندگي در آنها وجود دارد. حتي آن كسي كه مي‌داند فردا قرار است اعدام شود با اميد به بخشش شب را مي‌گذراند. پدر خودم هنوز كه هنوز است از اين ازدواج راضي نيست و نمي‌تواند آن را بپذيرد. روزهاي اول حتي حرف ميلاد را هم در خانه نمي‌توانستم بزنم اما آنقدر به او اصرار كردم تا بالاخره قبول كرد. اما حالا كه مراسم‌مان برگزار شده باز هم خوشحال نيست.

‌ ماجراي قتلي كه ميلاد مرتكب آن شد چه بود؟


ظهر يكي از روزهاي سال ٨٨ ميلاد با صداي داد و فرياد برادر و خواهرزاده‌اش كه به خاطر يك جفت كفش كتاني با هم درگير شده بودند از خواب بيدار شد. ميلاد به قصد جدا كردن آنها از هم وارد دعوا مي‌شود كه خواهرزاده‌اش با چاقو ضربه‌اي به او مي‌زند. ميلاد هم چاقو را از دستش مي‌گيرد و يك ضربه به او مي‌زند. همين ضربه باعث قتل خواهرزاده‌اش مي‌شود.

‌ آيا تا به حال با خواهر ميلاد تماس گرفته‌اي تا از او حلاليت بخواهي؟


من يك‌بار با خواهر ميلاد تماس گرفتم و به او گفتم مي‌دانم چه درد و رنجي مي‌كشد اما التماسش كردم كه ميلاد را حلال كند. يكي از برادرهاي ميلاد در اين هشت سال حتي يك‌بار هم براي ديدن برادرش نرفته بود. آنها چند ماه پيش ادعاي ديه ٥٠٠ ميليوني داشتند اما حالا كه ميلاد ازدواج كرده در مقابل ٢٠٠ ميليون حاضرند از قصاص ميلاد صرف نظر كنند.

‌ به جور كردن اين ٢٠٠ ميليون فكر كرده‌اي؟


كار سختي است. اما من همه تلاشم را مي‌كنم كه اين مبلغ را جور كنم و ميلاد را از زندان آزاد كنم.

‌ زندان بعد از مراسم اجازه ملاقات خصوصي را به شما داد يا نه؟


نه، زندان اين اجازه را به ما نداد. من هم نمي‌خواستم. حتي اگر بخواهند به ما براي ديدارهاي خصوصي اجازه بدهند من قبول نمي‌كنم. به همين تماس‌هاي تلفني راضي هستم.

‌ در مواقع دلتنگي چه مي‌كني؟


ماشين را برمي‌دارم و مي‌روم جلوي زندان. ساعت‌ها مي‌نشينم و تماشا مي‌كنم تا بالاخره يك روزي اين در باز و ميلاد آزاد شود.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۱۱۹
ناشناس
|
Australia
|
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
چه قهرمانی هستی تو ! امیدوارم از روی احساسات نباشه وتا آخرش استوار ادامه بدی/
پاسخ ها
شیما
| - |
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
این خانم قهرمان نیس احمقه.توروخداباپخش این خبرا ذهن جوونارو شستشو ندین.جوونا زندگی تو واقعیت صدوهشتاد درجه با این چیزایی که تو فیلما نشون میدن فرق داره.برین ببینین همینایی که اینجور ازدواجارو تایید میکنن و همش میگن ازدواج آسان،دخترای خودشونو به کیا میدن.حتی پیامبرم که اینهمه تاکید به امر ازدواج کرده،گفته دختراتونو به کسی که کار درست و حسابی نداره ندین.من حتی نمیگم پدرمادراتون گناه دارن فقط میگم به جوونی خودتون رحم کنین چون دیگه دوباره جوون نمیشین.من خودم تحت تاثیر همین تبلیغات تلویزیون همسرمو انتخاب کردم والان خیلی پشیمونم
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۶
ب کسی که عامدانه سر ب سوراخ مار کرده میگی قهرمان ؟
مسعود
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
این خانم کار بزرگی انجام داده پیشنهاد میکنم شماره حسابی اعلام تا مردم با معرفت کمک کنند تا این عروس و داماد بهم برسند دوستان من یک بازنشسته هستم و گرفتار ولی حاضرم در حد توانم کمک کنم شما هم بپیوندید دولتمردان هم کمک کنند یا علی
پاسخ ها
کیوان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
پول خیر می دهیم برای درمان بیماران نه برای ازادی یک قاتل که بیرون امده فرد دیگری را بکشد نمی دانم انگیزه این خانم از این ازدواج چیست
ناشناس
| Netherlands |
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
خود اولیای دم راضی شدن با 200 میلیون قصاصو ببخشن اون وقت آقا کیوان راضی نمیشه
کمک به بیماران جای خودش ای هم جای خودش
هیچ کدوم جای همدیگه رو نمگیرن
شهرام
| Iran, Islamic Republic of |
۰۰:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
این ها صوته ته اش میخواد چی در بیاد خدا داندو بس
ناشناس
| - |
۰۷:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۸
یکم به این خانم مشکووکم چون میگه حتی اگه اجازه ملاقات خصوصی هم بدهند من قبول نمیکنم!!!!!!!
رضا زارع
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
نیت شما خیر بوده و تلاشت هم رنگ و بوی خدایی دارد.عشقت هم خدایی هست.
انشاالله خداوند به شما کمک کنه. که اگه بخواد راههای آسمان و زمین به روی شما باز میشه.
خواندن ماجرای شما و امیدت به خدا، برای ما هم اثر بسیار خوبی داشت. خدا خیرت دهد.
پاسخ ها
متین
| - |
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
رضا جان: این چه حرفیه میزنی، رنگ و بوی خدایی کجایه
ناشناس
|
Taiwan, Province of China
|
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
من متوجه نمی شوم! خواهر ایشون از برادرش بخاطر قتلی که روی عصبانیت بوده دیه میخواهد؟؟؟؟

این چه خانواده ایست؟ حالا اگر به اعدامش راضی بود، خوب می گفتیم کینه است! اینکه طلب دیه کرده است یعنی از حالت حس انتقام خارج شده و به عقلانیت تبدیل شده است!!

بنظرم در چنین شرایطی که پیوندهای خانوادگی وجود دارد دادگاه قبل از اینکه بخواهد تصمیم به پذیرش شرایط صاحب خون بدهد برای ایشان مشاوره روانپزشکی درخواست کند!
چنین حرکتی بوی از کلاه برداری دارد.....
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
من اگر جای خواهر قاتل بودم خودم صندلی مرگ را از زیر پای او کنار می کشیدم.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
یادتون باشه ولی دم ، خواهر قاتل نیست بلکه شوهر خواهر قاتل است.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
اشتباه میکنی که میگی شوهر خواهر قاتل ولی دم است
محسن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
ببينيد بي شوهري آدم و وادار به چه كارهايي ميكنه!!!!!!!
بايد از چين سريع شوهر وارد كنيم...كيفيتش مهم نيست فقط سريع وارد
پاسخ ها
ناشناس
| Australia |
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۹
لمپن بازی در همه شرایط خوب نیست ها .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
من به عنوان یک زن چهل ساله، بخش زیادی از زندگیم متاثر از دوران پر از احساس و معصومیت بیست سالگیم شده و هزینه های سنگینی رو بابت انتخاب احساسی خودم پرداختم. به نظرم رسانه های جمعی، باید در ثبت این وقایع با احتیاط بیشتری عمل کنند و لااقل در نوع بیان داستان، شیوه ای بسیار رمانتیک رو به کار نبرند تا دختران و پسران نوجوان و جوان که بخاطر شرایط سنی، بسیار مستعد الگوبرداری هستند تحت تاثیر قرار نگیرند. اینکه پرستو و میلاد دارای چه تیپ شخصیتی هستند و با یک بار ملاقات چند دقیقه ای عاشق هم شدند نباید به صورت یک داستان عاشقانه عامه پسند مطرح بشه. ما نمی دونیم روابط این دو نفر در آینده چه فرجامی خواهد داشت. به نظرم لااقل در بیان این وقایع به صورت سریالی و با جزئیات، بهتره نظرات کارشناسان و مشاوران خانواده هم در ذیل مطلب گنجانده بشه. من خودم یادمه در سن 21 سالگی تحت تاثیر یک سریال تلویریونی قرار گرفته بودم و کل زندگیم رو ...
پاسخ ها
سهراب
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
درسته
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
کاملاً درسته...
نوید
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
احسنت بر متن خوب شما
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
حماقت
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
والا....
Masoud
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
عجبا!
حتی ا گز زندان هم اجازه ملاقات خصوصی به ایشون بدهند، باز هم ایشون راضی نیست!!!
چه جالب
قضیه خیلی مشکوکه
پاسخ ها
علی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
بچه بی پدر نمیخواد
,pdn
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
سلام از اینکه در کشور ماخانمی اینقدر شجاع و باگذشت داریم افتخار میکنیم . امیدوارم در این ماه عزیز و مبارک خانواده داغدار مرحوم به خاطر گذشت و فداکاری این خانم از قصاص صرفنظر کنند تا بارقه امید عروس خانم خاموش نشود
پاسخ ها
متین
| - |
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
واقعا برات متاسفم
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# قیمت دلار # فیلترینگ # ترامپ # ایران و آمریکا # قیمت طلا # تعطیلی مدارس # کالابرگ # مهدی تاج # سید حسن نصرالله
الی گشت
نظرسنجی
کدام دولت عملکرد بهتری داشته است؟