چرا برخی افراد از ازدواج کردن فراری هستند؟

تصور غلط بعضی افراد درباره خصوصیات فیزیکی‌شان است. بسیاری از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، تصور تحریف شده‌ای از بدن‌شان دارند و مثلاً فکر می‌کنند هیکل یا قد مناسبی ندارند یا از روابط جنسی، ترس و تصورات غلط دارند و همین مسائل به ظاهر بی‌اهمیت موجب دوری آنان از ازدواج می‌شود.
کد خبر: ۶۰۴۹۰۷
|
۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰ 11 July 2016
|
14180 بازدید
|
همه افراد به طور طبیعی در مراحلی از زندگی‌شان به جایی می‌رسند که نیاز به تشکیل زندگی مشترک را احساس و آمادگی این کار را پیدا می کنند، ولی عواملی موجب می شود که باوجود نیاز و آمادگی‌شان، دچار شک، ترس و دودلی شوند و از ازدواج اجتناب کنند یا در مراحل بعد، از ازدواج پشیمان شوند .

به گزارش سپیده دانایی، با این مقدمه دیدگاه دکتر محمد‌کاظم عاطف‌وحید؛ روان‌شناس و عضو هیئت علمی انستیتو روان‌پزشکی تهران را در این باره نوشته است که با هم می خوانیم.

ریشه این مسئله را که عده‌ای از دختران یا پسران از ازدواج می‌ترسند، باید در سه عامل جست‌وجو کرد؛ عوامل خانوادگی، عوامل فردی و شخصیتی و عوامل اجتماعی.

عوامل خانوادگی


پایه‌های زندگی آینده انسان‌ها در خانواده، کودکی و تجربیات سال‌های نخستین زندگی شکل می‌گیرد و بسیاری از کسانی که با ترس از ازدواج روبه‌رو هستند، خاطرات خوشی از آن سال‌‌ها ندارند، چون به طور مداوم شاهد درگیری، ناراحتی و اختلافات والدین‌شان بوده‌اند و فکر می‌کنند ازدواج یعنی فقط زجر و دعوا و لحظات خوشی در یک زندگی مشترک وجود ندارد. مخصوصا که والدین مدام به آن ها گفته‌اند به خاطر بچه‌ها زندگی را ادامه دادند و اگر بچه‌ها نبودند، از یکدیگر جدا می‌شدند. به همین دلیل هم حس می‌کنند ازدواج یعنی گیر افتادن و زندانی شدن. وقتی این افراد بزرگ‌تر و وارد جامعه می‌شوند، اختلافات خانوادگی و طلاق‌های بیشتری را هم می‌بینند و تفکرات منفی‌شان درباره ازدواج بیشتر می‌شود و به این نتیجه می‌رسند که باید از ازدواج اجتناب کنند.

عوامل فردی


درباره عوامل فردی نیز باید گفت که ازدواج، به استقلال ذهنی، عاطفی، فردی و اقتصادی نیاز دارد. اگر افراد نتوانند از نظر عاطفی از خانواده‌شان فاصله بگیرند و این وابستگی را کم کنند، در برخورد با ازدواج دچار مشکل می‌شوند و از ازدواج می‌ترسند. تعهد، یکی دیگر از پیش‌زمینه‌های لازم برای این کار است و افراد برای تعهد داشتن باید از خودگذشتگی داشته باشند تا از فرد سوم حمایت و مراقبت کنند، کسانی که می‌خواهند ازدواج کنند، این را می‌دانند یا باید بدانند که برای نگهداری زندگی مشترک، باید از بسیاری خواسته‌های فردی‌شان صرف‌نظر کنند و دست از یک‌سونگری بردارند و خودشان را در اختیار زندگی مشترک قرار دهند. وقتی دو نفر از دو خانواده، فرهنگ و تربیت متفاوت خانوادگی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، باید بهای بیشتری به وجوه اشتراک‌شان دهند تا تفاوت‌های‌شان، بنابراین به‌طور طبیعی مرد یا زنی که فکر می‌کند طرف مقابلش باید با شرایط او کنار بیاید و انتظار دارد که خودش در هیچ موردی کوتاه نیاید، از ازدواج وحشت دارد؛ چون در زندگی مشترک افراد حاضرند برای زندگی با همدیگر از خواسته‌های شخصی‌شان عبور کنند و چیزهای جدیدی به دست بیاورند و زندگی مشترک را مهم‌تر می‌دانند؛ زندگی که قرار است در آن، نیازهای هر دو طرف برآورده شود.

عامل دیگر اعتماد به‌نفس پایین است. بسیاری از افرادی که از ازدواج می‌ترسند، حس می‌کنند نمی‌توانند با فرد دیگری ارتباطی مناسب و بر مبنای عشق و احترام برقرار کنند و ترجیح می‌دهند وارد هیچ رابطه‌ای نشوند. گاهی کمبود یا نبود اعتماد به‌نفس موجب می‌شود افراد به طور مداوم فکر کنند از سوی همسر آینده‌شان طرد خواهند شد و به دلیل ترس از طرد شدن، تصمیم می‌گیرند ریسک ازدواج را نپذیرند تا بعدها طرد هم نشوند. البته در بسیاری موارد، چنین ترس‌هایی ریشه در تجربیات و مسائل خانوادگی نیز دارد؛ به این معنا که وقتی یک نفر شاهد خیانت یکی از والدین خود بوده و توسط آن ها ترک شده است، مدام این ترس را با خود به همراه دارد که کسانی که موجب به وجود آمدن و زندگی او شده‌اند، او را ترک کرده‌اند؛ بنابراین همسر او که غریبه است نیز او را طرد خواهد کرد. گاهی احساس بی‌ارزشی یا کم‌ارزشی نیز به ترس از ازدواج این افراد کمک می‌کند، طوری که آن ها مدام این جمله را تکرار می‌کنند که اگر فلانی بفهمد که من واقعاً چه کسی هستم، مرا ترک می‌کند؛ بنابراین فرد برای عدم آسیب پذیری دوباره سعی می‌کند اصلاً وارد رابطه جدیدی نشود.

مسئله بعدی، تصور غلط بعضی افراد درباره خصوصیات فیزیکی‌شان است. بسیاری از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، تصور تحریف شده‌ای از بدن‌شان دارند و مثلاً فکر می‌کنند هیکل یا قد مناسبی ندارند یا از روابط جنسی، ترس و تصورات غلط دارند و همین مسائل به ظاهر بی‌اهمیت موجب دوری آنان از ازدواج می‌شود. گاهی خیلی از کسانی که از ازدواج می‌ترسند، نگران این هستند که خودمختاری یا کنترل زندگی‌شان را از دست بدهند، چون این افراد از نظر شخصیتی کسانی هستند که همیشه کنترل‌کننده‌ اند و می‌ترسند که با ازدواج مجبور باشند کنترل زندگی را به دست فرد دیگری بدهند، چون در زندگی مشترک، کنترل‌ها نسبی می‌شود و افراد باید بدانند که با ازدواج گاهی باید کنترل زندگی را به فرد مقابل دهند و گاهی هم خودشان کنترل را به دست بگیرند تا یک زندگی به تعادل برسد ولی وقتی کسی با تصور اشتباه خودمختاری ازدواج می‌کند، با مشکل و اختلاف روبه‌رو می‌شود. همچنین افرادی که شخصیت وابسته دارند، معمولاً به دلیل ترسِ از‌دست دادن وابستگی ترجیح می‌دهند هیچ وقت ازدواج نکنند، در حالی‌که هر تصمیمی که ما در زندگی می‌گیریم با ریسک همراه است و کسانی که ریسک‌پذیر نیستند، ازدواج نمی‌کنند چون وقتی به این مسئله فکر می‌کنند، بدترین شرایط را تصور می‌کنند.

عوامل اجتماعی

دسته سوم عوامل اجتماعی است که موضوعات گوناگونی را در برمی‌گیرد؛ اما مهم‌ترین مسئله درباره عوامل اجتماعی، مسائل اقتصادی است؛ چون جوانان این را حس می‌کنند که وضعیت مالی تأثیر بسیار زیادی در یک ازدواج دارد، اما نبود اطمینان به آینده، بی‌ثباتی شغلی و دیگر شرایط نامناسب اجتماعی موجب ترس افراد از ازدواج می‌شود، مخصوصا که می‌دانند دیر یا زود، مسئولیت مالی و تربیتی یک بچه را هم باید قبول کنند و به این ترتیب این ترس تقویت می‌شود.

چند راهکار پیشنهادی

راهکاری که این افراد باید به کار گیرند تا بر این ترس‌ها فائق بیایند، این است که در گام نخست، با این ترس مواجه شوند و سعی کنند بفهمند که ریشه ترس ‌هایشان در کجاست؟ بسیاری از این ترس ‌ها برای سال‌های متمادی در ذهن افراد ریشه دوانده، بزرگ شده است و به شکل مانع شدید و غیرقابل نفوذی جلوه می‌کند، در حالی‌که همان گونه که مشکلات و پیشینه‌های خانوادگی، تجربیات تلخ و شخصیت ضعیف افراد حقیقت دارد، به همان اندازه هم راه‌حل و راهکار پیش پای آن هاست و اگر بخواهند می‌توانند بر این ترس‌ها و مشکلات غلبه کنند. کافی است پس از ریشه‌یابی و مواجهه با ترس ‌ها، این مشکلات را با افراد معتمد و کسانی که می‌توانند به آن ها کمک کنند، در میان بگذارند. روان‌شناسان بالینی و کسانی که در امر زوج درمانی و خانواده درمانی تبحر دارند، با شیوه‌های درستی می‌توانند این افراد را راهنمایی کنند و به آن ها بگویند که چه میزان از ترس آن ها واقعی است و چه میزان به دلیل تحریف‌های فکری است.

نکته سوم آن که افرادی که می‌خواهند ازدواج کنند، باید این را بپذیرند که نمی‌توانند همیشه همه‌چیز را کنترل کنند و امکان ندارد که همه مسائل ایده‌آل باشد و به دلخواه ما پیش برود و این بدان معنا نیست که افراد نمی‌توانند در ازدواج احساس خوشبختی کنند. نکته پایانی آن که تمام کسانی که تجربیات تلخی از دوران کودکی دارند، باید بدانند که باید به تفاوت‌ها توجه کنند و این مسئله را در نظر داشته باشند که قادرند به شیوه‌ای غیر از آنچه والدین‌شان زندگی کرده‌اند، زندگی کنند و یک برنامه‌ریزی، تفکر و گفت ‌وگو با همسر آینده می‌تواند بسیاری از ترس‌ ها و دودلی‌ های آن ها را از بین ببرد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
فرنام صنعت پاکسا
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۷۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
بیکاری، رواج ارتباطات خارج از ضابطه شرعی، مشکل مسکن در شهرهای بزرگ، عدم مسئولیت پذیزی زوجین در قبال تعهدات زندگش مشترک و هزینه بالای تشکیل زندگی بدلیل چشم هم چشمی از عمده دلائل عدم تمایل جوانان به ازدواج می باشد
پاسخ ها
یک مجرد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
همه اشو میدونیم
راه حل نشونمون بده ؟؟
مسئولین که به فکر نیستند .
ناشناس
|
Netherlands
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
برا اینکه دیگه جوون سالم پیدا نمیکنن. با سرکوب کردن شدید ارتباط پسر دختر، ارتباطات مخفیانه خیلی شده و اونایی هم که ادم فکر میکنه سالمن پس از چند وقت گندش در میاد و این میشه که به طلاق هم کشیده میشه. خیلی خیلی ناراحتم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
اتفاقا به عکس نظر شما اکثر افرادی که دیده ام هم ارتباط محدودی با جنس مخالف داشته اند و هم بسیار پاکدامن مانده اند. روابط با نامحرم باید هم محدود بماند وگرنه تبعات بدتری دارد.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
اتفاقا همه جونا سالم هستن وقتی کار نیست در آمد نیست بعد دوسل سربازی باید بیکار باشی جونا هم خراب میشه به مشکلات روحی و صد درد گرفتار میشن وقتی بعد چند سال تحصیلات دانشگاهی و دو سال سربازی می بینی بیکار هستی آیا جون میره ازدواج کنه یا به طرق مختلف میل خودش رو تخلیه میکنه
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
از بحث تکراری خسته نشده اید؟ علت:۱-نداشتن شغل۲-داشتن شغل بادرآمد پایین۳-خدمت زوری سربازی که فقط عمر رو هدر میده۴-مشکل مسکن۵-مشکل خرید ماشین۶-هزینه بالای ازدواج۷-نداشتن آینده روشن۸-عدم تمایل کلی جوانان و........
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
پاسخ: چون با وجود مدرک فوق لیسانس مهندسی در بزرگترین کشور نفت و گازی جهان، نه شغلی دارند نه درآمدی
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
بنده با دکتری فنی بیکارم. فوق لیسانس که خوبه
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
با مدرک دکترای مهندسی از بهترین دانشگاه صنعتی کشور هم شغل مناسب با درآمد مکفی وجود نداره توی این کشور با رتبه اول ذخایر نفت و گاز در دنیا و 4 فصل کشاورزی و ذخایر معدنی. این همه ثروت کجا میره؟
ایرانی اصلی!!
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
میرفتین یه پزشک میشدین هم کار داشتین هم کلی پول و هم منزلت اجتماعی و هم برجساز معروف و هم ....!!!
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
بیشترش عوامله مالیه
ali
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
مهم ترین اعوامل عدم ازدواج جوانان در ایران
بیکاری بی پولی بیکاری بیکاری نا امیدی از اینده دوباره بیکاری
این دلایل که گفتین دیگه در مورد جامعه ما صدق نمی کنه وقتی گرسنگی و فقر و روزمردگی جوانان و آینده تیره و تار اجازه تصور در مورد ازدواج رو هم نمیده
مسعود
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
علت اصلی را در بیکاری جوانان و عدم حمایت دولت از جوانان بیکار متاهل جستجو کنید همچنین افزایش طلاق را نیز در بیکاری وضعیت بد خانواده ها جستجو کنید نه تحلیل های روانشناسان و قتی طرف بیکار میشه وقی شخص کار نداره وقتی از دزدی میترسه تنها راه نجات طلاق و عدم ازدواج است ایکاش مثل من که پسرم متاهل دارای فرزند و مهندس ای تی از دانشگاه دولتی و بیکاره بودید تا واقعیت را بهتر لمس کنید
ناشناس
|
-
|
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
چون عاقلند.
محسن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
دليل ازدواج نكردن پسرا فقط مشكلات ماليه و لاغير
iman
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۱
من الان34 سالمه ولی هنوز ازدواج نکردم و فعلا هم قصد ازدواج ندارم.مطالب بالا که گفتی درسته ولی الان مهمترین عامل کاهش ازدواج و کاهش فرزنداوری مساله اقتصاده.وقتی درامد کافی نیست و امنیت شغلی وجود نداره چرا باید ازدواج کنم چرا باید یه نفر دیگه رو دچار مشکل کنم.ولی حقوق های که پرداخت میشه حتی به نیمه ماه هم نمیرسه نباید توقع داشت جوان ها ازدواج کنند.پایان هرسال کلی جارو جنال میشه بابت افزایش حقوق و ادعا میکنند که بر اساس نرخ تورم بالا میره ولی اون وزیر و اون مذاکره کننده حقوق اصلا خبر داره میزان هزینه های یک خانوار سه نفره در ماه چقدره.دولت میگه تورم کاهش پیدا کرده دستشون درد نکنه حداقل نسبت دو دولت احمدی نژاد ثبات بهتری داریم ولی این کاهش تورم در زندگی مردم ملموس نیست
برچسب منتخب
# حمله موشکی به اسرائیل # سید حسن نصرالله # نمازجمعه تهران # جنگ ایران و اسرائیل # سوخو # اس 400
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات