بازدید 13419

ببخشید، حتماً کم می کند!

اسکندر صالحی
کد خبر: ۶۱۳۸۱۱
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۱:۲۸ 12 August 2016
«...باخت؛ ولی چیزی از ارزش هایِ او کم نشد!»
 
از بس این روزها مجریان و گزارشگران و کارشناسان ورزشی پس از شکست ورزشکاران ایرانی در المپیک ریو می گویند: «فلانی باخت؛ اما این باخت چیزی از ارزش های او کم نمی کند» یا «فلانی دارد وارد مسابقه می شود؛ اما اگر ببازد هم چیزی از ارزش های او کم نخواهد شد!»، این امر دارد برای ما عادی و پذیرفتنی می شود. اما، متاسفانه، چنین نیست؛ با هر باختی چیزی از ارزش های آن ورزشکار، از آن حیث که ورزشکار حرفه ای است، کم می شود. همچنان که با هر برد، به ارزش او، از آن حیث که ورزشکار حرفه ای است، افزوده خواهد شد.
 
فرض کنیم در نبردی جدی در جبهۀ جنگی هستیم بر سر شهری. آیا تفاوتی ندارد که شهر به دست دشمن بیفتد یا نیفتد؟ آیا فرمانده در هر دو حالت به نیروهای خود به یک نحو نگاه می کند و در هر دو صورت با آنان یکسان برخورد می کند؟
 
ممکن است، به هر دلیلی، فرمانده با نیروهایش در هر دو حالت به یک شکل برخورد کند؛ اما واقعیت این گونه نیست. در متن واقعیت، شکست یا پیروزی برای هر یک از دو طرف جنگ، آثار و تبعات متفاوتی خواهد داشت. اگر مدافعان شکست بخورند و شهر به دست مهاجمان بیفتد، تغییرات اساسی در سرنوشت ساکنان شهر رخ خواهد داد. برخی کشته، برخی مجروح، بسیاری فقیر و بیکار و ... خواهند شد و طبقات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... در شهر جا به جا خواهد شد و این نیز بر سرنوشت نسل های آیندۀ ساکنان شهر اثر جدی خواهد گذاشت. تازه، فتح این شهر، ممکن است فاتحان را به طمع بیندازد که به شهرهای دیگر هم بیندیشند و....علاوه بر این، شکست بر روح و روان همۀ ساکنان کشوری که شهری را به دشمن سپرده، تأثیرِ ویرانگرِ جدی خواهد داشت و نیز بر فرهنگ، هنر، اقتصاد، سیاست و ... آن کشور؛ همچنان که بر رابطۀ آن کشور با دیگر کشورها و ملت-ها. این است که در متن واقع، آثار و تبعات شکست و پیروزی مدافعان یک شهر، تفاوت¬ها و تبعات جدی خواهد داشت.
 
در عرصۀ ورزش هم برد و باخت ها آثار و تبعات واقعی دارد؛ هم بر سرنوشت شخص ورزشکار و مربیان و مدیران مربوط و هم، در این مورد، بر همۀ اعضای کاروان ورزشی ای که در رشته های دیگر مسابقه داده اند یا می دهند. اما این آثار و تبعات ویرانگر به فرد ورزشکار و گروه یا کاروان او محدود نمی شود؛ بلکه بر ملتی و نسل هایی تأثیر سوء خواهد گذاشت. یکی از این آثار ویرانگر، روحیۀ تسلیم و نجنگیدن در زندگی فردی و جمعی است؛ یعنی افسردگی فردی و جمعی.
 
شکست خوردن بد است؛ اما از آن بدتر، روحیۀ شکست پذیری است، و بدتر از این، انکار شکست و نادیدن آثار و تبعات ویرانگر آن است. شکست ها را ببینیم؛ اما با نقد بی رحمانه خود، در پی قطع کردن سلسلۀ شکست ها و رسیدن به پیروزی باشیم. و مصیب وقتی عام می شود که یک گروه از الگوهای جامعه وقتی شکست می خورند هم خودشان فکر کنند چیزی از ارش¬هایشان کم نشده و هم ملت اش و این بشود بخشی از فرهنگ آن ملت.
 
اگر چه با واقع بینی و انصاف؛ اما حتماً باید نتیجۀ تک تک نمایندگان ایران در المپیک ریو و مدیران و مربیانِ آنان به صورت فنی و دقیق بررسی و ارزیابی شود. و البته، به هدف این که از شکست های احتمالیِ آینده کاسته شود و شمار پیروزها بیشتر شود. و معلوم است که در «شکست» اردو نباید زد و عمری به مویه بر آن نباید پرداخت. با ارادۀ آهنین و دقت و تمرکز، از شکست باید معبری ساخت به پیروزی.
 
آری، شکست ورزشکاران ما در المپیک، حال ما را ناخوش ساخته است؛ اما پیروزی را دو دستی به کسی نمی دهند؛ پیروزی را به «چنگ» می آورند! باید شکست هایمان را ببینیم و برای پیروزی با برنامه ریزی و تدبیر و تمرکز بجنگیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۲۸
دقیقا
گل گفتی
عموجون اینو برو به یکی دیگه بگو

وقتی ورزشکار از خودش و زندگیش و هزینه شخصی سرمایه میکنه نمیتونی بهش بگی چرا شکست خوردی
وقتی یکی رشته تیر اندازی انتخاب کرده بجای اینکه بهش امکانات بدن بدتر ناامیدش میکنن
چرا باید ورزشکارای ما از خودشون پول بدن تا وسایل بگیرن تا تمرین کنن مگه مملکت صاحب نداره فدراسیون نداره باشگاه نداره که تمرین کنن؟
بدبخت اون قایق رانا که بجای اینکه توی جای بزرگ تمرین کنن توی یه فضای 50 متری مجبورن کار کنن و تمرین کنن
لایک
در جایی که نگارنده محترم عرضه می کند "فرض کنیم در نبردی جدی در جبهۀ جنگی هستیم بر سر شهری. آیا تفاوتی ندارد که شهر به دست دشمن بیفتد یا نیفتد؟" این فرض غلط است زیرا در صورتی که شانس با شما باشد و مردم بپذیرند که شهر مورد نظر به ناحق و با ناداوری در دست دشمن افتاده یا شما در لحظات آخر و با بی عرضگی خودتان اما بصورت هندی وار از مسابقات اوت شوید و اشک مردم را در آورید نه تنها شهر در دست دشمن نمی افتد بلکه شما عضو شورای شهر می شوید و شهر به طور کامل به دست شما می افتد.
با تشکر
پاسخ ها
علی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۲
بیایید این توهم ناداوری رو بزاریم کنار...
کلا این دسته از کلمات جزو فرهنگ ما هستند .فرهنگی که همه چیزو به قسمت و ایشالا ماشالله نسبت میدهد
بی انصافی است. جامعه برای ورزشکاران چه کرده که حالا این همه طلبکارید؟ محل تمرین خوب ، اردوی مناسب، وضعیت مالی و.... ورزشکاری که به شوق این که اگر مدال آور باشد استخدام مبشود را با ورزشکاران حرفه ایی کشور های دیگر که زندگیشان فقط ورزش است و دغدغه ایی دیگر ندارند مقایسه کنید.
اگر جامعه ای ارزشی باشد به رفتار و کردار ورزشکار یعنی پایبندی به اصول پهلوانی ارزش بیشتری قائل است تا بردوباخت.با امکانات مادی کمی که ورزشکاران ایرانی دارند راه یافتن به المپیک به تنهایی دست آورد بزرگی است.
تحلیل عالی بود
تابناک نمیدونم نظرم رو میزاری یا نه ولی از تیمی که تا دوهفته مونده به شروع بازیها لباس رژه شون هم توی هواست چه انتظاری داری نهایت بی انصافی هست به ورزشکاران ایرانی ایراد بگیری. تیمی مثل کانادا با تعداد زیادی ورزشکار و امکانات غیر قابل تصور برای ما تا حالا کلا ۶ مدال اونم بیشتر برنز گرفته حالا ورشکارای ما باید چکار کنن؟ در مورد مثال حمله دشمن هم اگر شما به دست نیروهاتون اسلحه ندین میتونیم انتظار پیروزی در جنگ از اونها داشته باشیم؟ هر موفقیتی در این سطح امکاناتی در همون سطح نیاز داره
وررشکاران المپیکی عزیر خیلی زحمت کشیدن! وقتی تیرانداز تیر واسه تمرین نداره یا استخر شنای 50 متری واسه تمرین ندارن! دیگه این متن شما یک طرفه و مغرضانه هستش! دست تک تک این ورشکاران المپیکی درد نکنه که در مقایسه با فوتبالیست های گرامی هیچ توقعی ندارند!
like
تمام ورزش ما شده پرسپولیس و استقلال به ورزشکاران دیگر اهمیت نمی دهند
مجموعا خوب گفتی اسکندر
حرفای تازه میزنی تابناک جون
بهت نمی آید !! جنگ و پیروزی و شکست و حریف و ....
اینا با روح برجام منافات داره ها
باچه منطقی ورزش رو با جنگ قیاس میکنید.
ورزش پیام آوردوستی وصلح بین ملتهاست.واقعا براتون متاسفم
پیروزی قطعا بسیار خوب است اما تا پیروزی را چه بدانیم و چه چیزی را شکست. پیروز شدن وکسب مدال به هر قیمتی دلچسب نیست آنچه مسلم است ورزشکاران ایرانی با غیرت میجنگند و واقعا به قصد پیروزی و کسب مدال مبارزه میکنند اما واقعا ملزومات آن به طور کامل فراهم نیست بیشتر ورزشکاران ایرانی خودساخته هستند ولی در دیگر کشورها که مدالهای بیشتری کسب میکنند بیشتر ورزشکاران به صورت سیستماتیک از طریق استعداد یابی و پرورش استعداد های درخشان وبا سرمایه گذرای به ثمر میرسند بنابر این ورزشکاران ایرانی به مدد جرات و جسارت و جنگندگی به این مقام ها میرسند که خلاف آنچه این گزارش نتیجه میگیرد میباشد
ایجاد فضای روانی برای پذیرش شکست ناشی از فرهنگی است که یاد گرفته با احساس تصمیم بگیرد تا آنجا که بازی برایش جدی تر از جنگ است. این را براحتی می توان در چهره نگران وزرشکاران در حال مسابقه دید و تمرکزی که به هم می ریزد و تسلطی که از بین می رود. ما به المپیک رفته ایم برای بازی نه برای جنگ باید تلاش کنیم که به بهترین شکل ممکن بازی کنیم همین...... این امر تنها در سایه کار روانشناسی قبل از بازی بر روی ورزشکار امکانپذیر نیست نیازمند تحول فرهنگی است فرهنگی که احساس می کند استرالیا بعد از بازی ملیورن مستعمره ایران است و بعد از بازی والیبال چهارشنبه برای نابودی لهستان دعا می کند.
حرفت درسته اما منطقت اصلا صحيح و توجيه پذير تيست. اومدي يه حرف منطقي رو با يه قياس بي ربط توضيح دادي! ولي اين چيزي از ارزشهاي تو بعنوان يه نگارنده كم نميكنه!
پدر جان سوژه دیگری برای پرداختن پیدا نکردی. روح ورزش با جنگ متفاوت است و وزن هیچ ورزشکاری بعد از باختن کم نمی شود. چرا که ورزش جنگ نیست بلکه رقابت سالم است و در رقابت همه خوبند ولی یکی از بقیه بهتر ورزشکاری که با چند یا حتی یک صدم ثانیه می بازد با نفر اول چقدر فاصله دارد. فاصله ای که اصلاً احساس نمی شود و گاهی اوقات این فاصله را تکنولوژی به ما نشان می دهد. یعنی از نظر ما برابرند ولی از نظر سیستم یکی برتر است. تا جایی که امسال در شنای زنان دو نفر اول شدند. فکر کنم اگر شما بودید این دو نفر را به جان هم می انداختید تا برنده مشخص شود. این همه سوژه خوب برای نوشتن و این همه نویسنده مطرح من نمی دونم چرا تابناک برخی مواقع خاکی می رود؟ بدرود
این آقایان دوچرخه سوار که از خط پایان هم رد نشدند قسم میخورم اگر من میرفتم اقلا از خط رد میشدم
گرچه فساد، کم کاری، بی انگیزگی اصلا خوب نیست اما
نتیجه گرفتن به هر روشی اصلا ملاک خوبی نیست! مثال جنگ که زدید اصلا مثال خوبی نیست. نکته اول: اگر (1)هدف درست باشد و (2)مسیر حرکت درست باشد آنگاه (3)نتیجه هرچه که شد ، از اهمیت کمتری نسبت به دومورد قبل برخوردار هست. نکته دوم: نتیجه میتواند کمک کند که آیا لازم هست دوباره هدف و مسیر بررسی شود (فقط بررسی)
اگر با امکانات کمتر از یک کشور دیگر و با صرف وقت کمتر از یک ورزشکاردیگر به نتیجه 50ام جهان برسیم، هیچ چیز از ارزشهای آن ورزشکار کم نمیکند.
نکته سوم: مدال طلا یا رتبه اول دوم سوم جهان خوب هست اما ارزشش درمقابل انسانیت، خانواده، وطن، آزادگی و ... خیلی خیلی کم هست
حرف آخر: برای ما که انسانیت برامون ارزشمندتر از هر مقام! رتبه! جایزه دنیوی! هست، تلاش کردن درعین رتبه نیاوردن هیچ چیز از ارزشهای یک ورزشکار کم نمیکند
با سلام ، بنظرمن نکته ای که نگارنده محترم درپی آن بوده اند با مثالی که زده اند خیلی تطبیق ندارد ، درجنگ اگرهمه توانمان را چه مالی وچه جانی بکارنگیریم پس ازشکست کسی باقی نمی ماند وبعدا" تاریخ درمورد ما قضاوت خواهد کرد ولی دراین زمینه فقط یک نفر آنهم خود ورزشکاراست که مبارزه میکند وآنهم باقی میماند که اگرپیروز شد سهم خودش فقط همان لحظه دریافت مدال است وسهم دیگران تاابد جه مادی جه معنوی ، ولی اگرشکست خورد این خودش وخانواده اش هستند که مسئولند و پس از چندروزی هم همه چیز فراموش میشود .
قبول کنیم ما ضعیفبم ضعیف
کره ها و ژاپنی ها و چینی ها رو ببینند خجالت بکشند
آخه پاداش مدال طلای المپیک فقط سیصد میلیون!!!!! یعنی حقوق یک ماه ندیران نجومی؟!
نگارنده عزیز، سلام

برای شما و مغزهایی همچون شما متاسفم که ورزش را با جنگ توضیح می دهید.
وای بر ما.
به قول مادرمیدان که درآمدی یابرداست یاباخت
بسيار لذت بردم

و استفاده كردم
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر # نمایشگاه کتاب
وب گردی