چشم در چشم مرگبار در شب تولد فرزند
مردی جوان در شبي كه فرزندش متولد شد به خاطر يك چشم در چشم شدن در پارك پرستوي تهران به قتل رسيد.
بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، تحقيقات در اين باره ادامه پيدا كرد و مأموران پليس چند نفر از شركت‌كنندگان را در نزاع بازداشت كردند. يكي از آنها گفت لحظاتي قبل از حادثه پسري به نام ميلاد و دوستانش در پارك پرستو مشغول كشيدن قليان بودند. همان لحظه ميلاد با عادل- مقتول- كه در حال عبور بود، چشم در چشم شد. اين موضوع سبب دعواي بين آنها شد. وقتي با ميانجيگري رهگذران دعوا تمام شد، ميلاد با دايي خود كه مهدي نام دارد، تماس گرفت و از او درخواست كمك كرد. هنوز زمان زيادي نگذشته بود كه مهدي و دوستانش از راه رسيدند. مهدي قمه كشيد و شروع به قدرت‌نمايي كرد. اين موضوع سبب شد تا عادل با آنها درگير شود. وقتي دعوا بالا گرفت يكي از همراهان مهدي به صورت عادل اسپري اشك‌آور زد كه روي زمين افتاد. همان لحظه مهدي با چاقو ضربه‌اي به گردن عادل زد كه به قتل رسيد.
بعد از به دست آمدن اين اطلاعات بود كه تحقيقات براي بازداشت مهدي به جريان افتاد. بررسي‌هاي پليس حكايت از اين داشت كه خانواده مهدي او را فراري داده‌اند بنابراين پدر و برادر وي به اتهام فراري دادن متهم بازداشت شدند. كارآگاهان سرانجام موفق شدند مخفيگاه مهدي را در گاراژي متروكه در جنوب تهران شناسايي و روز يك‌شنبه يازدهم مهرماه متهم را بازداشت كنند. مهدي روز گذشته به دادسراي امور جنايي منتقل شد و به بازپرس ايلخاني گفت:شب حادثه به من خبر دادند كه خواهرم و بچه‌هايش با عادل و برادرانش درگير شده‌اند. وقتي خودم را به كوچه‌اي كه درگيري ایجاد شده بود، رساندم، حادثه اتفاق افتاده بود اما نديدم كه چه كسي ضربه را وارد كرد. متهم در پاسخ به سؤال قاضي كه شاهدان گفته‌اند شما با چاقو به عادل ضربه زدي گفت: من حرف آنها را قبول ندارم.
يكي از خواهران مقتول هم گفت: مهدي دروغ مي‌گويد، او برادرم را با چاقو به قتل رساند و من شاهد قتل برادرم بود. وي ادامه داد: در خانه‌ام بودم كه صداي درگيري را از كوچه شنيدم. وقتي به كوچه رفتم ديدم كه مهدي همراه چند نفر از دوستان و بستگانش دو برادرم را دوره كرده‌اند و او را كتك مي‌زنند. خودم را بين عادل و مهدي قرار دادم و از مهدي خواستم دست از سر عادل بردارد. به او گفتم همسرش امشب زايمان مي‌كند و به خاطر فرزندش او را نزن. مهدي به من قول داد، اما وقتي كمي فاصله گرفتم ناگهان با چاقو ابتدا دو ضربه به پاي برادرم و بعد دو ضربه به گردن او زد.
خواهرزاده مهدي كه در جريان درگيري بازداشت شد، به بازپرس گفت: همراه دو نفر از دوستانم داخل پارك پرستو بوديم كه مقتول با ما درگير شد و شيشه‌هاي قليان ما را شكست. من شيشه‌ها را از دست او گرفتم و بعد به طرف خانه‌مان رفتم كه به من خبر دادند، عادل و خانواده‌اش پدر و مادرم را كتك زده‌اند. به سرعت به طرف خانه عادل رفتم و با مقتول و برادرانش درگير شدم، اما نفهميدم چه كسي مقتول را با چاقو زد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
اینم اثر همون مزخرفاتی که به جای فرهنگ به مردم غالب شده.