دو کسبوکار نوپا که مدتی است در پایتخت پا گرفته و مشتریان پر و پا قرصی یافتهاند، آنقدر مورد غضب بخش سنتی بازار واقع شدهاند که شاهد شکل گیری تجمع اعتراضی علیه شان، آن هم با شعارهای عجیب و غریب و ایدئولوژیک هستیم!
به گزارش «تابناک»، ساعاتی پیش که رهگذران میدان بهارستان با شعارهای «نرم افزار نفوذی نابود باید گردد» و «اسنپ آمریکایی نابود باید گردد» مواجه شدند، شاید باور نمیکردند که علت شکل گیری این تجمع تنها تلاشی برای بیرون راندن رقیب از گود باشد. از این رو که میدیدند شعارهایی با مضمون مرگ بر آمریکا مطرح میشود.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که هنوز بسیاری از مردم، حتی در پایتخت، یا با این دو کسب و کار آشنایی ندارند و یا آنقدر در این باره اندک میدانند که نمیتوانند چرایی مخالفت برخی با آنها را درک نمایند. نکتهای کلیدی که اگر مورد توجه تجمع کنندگان قرار گرفته بود، چه بسا از اقدام امروزشان منصرف میشدند و ترجیح میدادند به شهرت این دو مجموعه یاری نرسانند.
اما معترضان که بودند و وقتی شعار «نماینده تهران حمایت، حمایت» سر میدادند، چه نوع حمایتی را خواستار بودند؟ اگر کمی درباره این دو کسب و کار بدانید، پاسخ به این سوال برایتان سخت نخواهد بود اما بگذارید برای آنهایی که در این باره اطلاعات کمتری دارند، نوع کسب و کار اسنپ و تپسی را معرفی کنیم تا اوضاع دستشان بیاید.
این دو کسب و کار در حقیقت نوعی از نسخه اینترنتی تاکسی تلفنیهای آشنا برای عموم هستند. با این ملاحظه که واسطه ارتباط با این تاکسی های آنلاین، تلفن های همراه هوشمند هستند. یعنی ملزومات بهره مند شدن از خدمات این دو تاکسی، اول گوشی هوشمند و سپس اینترنت است. دنیایی که روز به روز بر مخاطبانش افزوده میشود و به همان اندازه که رشد میکند، عدهای بیشتر از آن جا میمانند.
مثل کسب و کارهایی که هنوز به این دنیا راه ارتباطی باز نکردهاند و به نوعی، سنتی تلقی میشوند. امثال تاکسیهای تلفنی که حالا اسنپ و تپسی را رقیب خود میبینند و ظاهرا برای از دور خارج کردن رقیب، دستاویزی بهتر از نفوذی و آمریکایی خطاب کردنش نیافتهاند. رقیبی قدرتمند که نه تنها مشتریانشان را کاهش داده، که رانندگان شاغل در تاکسی های تلفنی را هم به سوی خود جلب کرده و به مدد تغییراتی که در این کسب و کار ایجاد کرده، به نوعی بازار تاکسی را به کل تغییر داده است.
همین گزاره ها کافی است تا مالکان تاکسی های تلفنی، آژانس های کرایه اتومبیل و حتی بخشی از رانندگان شاغل در این بنگاه های کوچک، از اسنپ و تپسی خوششان نیاید و خواستار بازگشت اوضاع به روال سابق باشند. خواستهای که اگرچه میشود از مجاری قانونی و به شکل اصولی پیشش برد، اما برخی ترجیح میدهند با صدای بلند، همراه با شعار مقابل مجلس و به نوعی با اردوکشی خیابانی مطرحش نمایند.
وضعیتی که میتوان آن را اوج تقابل میان کسب و کارهای نوپا و سنتی نامید و نمونههای فراوانی از آن را در گذشته برشمرد تا تکراری بودنش مسجل شود. مثل واکنش صنف خواروبار فروشان به شکل گیری فروشگاه هایی که اصطلاحا «سوپرمارکت» نامیده میشوند یا حتی نارضایتی سوپرمارکت دارها از شکل گیری هایپرمارکتها و فروشگاههای بزرگی که اجناسشان را با نرخ کمتری به مشتریان عرضه میکنند.
یا حتی میتوان کمی عقب تر رفت و بیکاری کارگران در انقلاب صنعتی را به یاد آورد که اعتراضات کارگرانِ بیکار شده به دست ماشین ها و ربات ها را به همراه داشت. رویدادهای به شدت تکراری که از گذشته تا به حال در حال وقوع هستند و کسی برای پیشگیری از آنها طرح و برنامهای ندارد. چه ماجرای تقابل اسنپ و تپسی با تاکسی های تلفنی باشد و چه کاهش مشتریان بنگاههای معاملات املاک و اعتراض ایشان به سایتها و اپلیکیشنهایی که بازارشان را کساد کردهاند.
وضعیتی که در شکل گیری آن، انتخاب جامعه نقش بسیار مهمی دارد. مثل مزیتهایی که اسنپ و تپسی به مسافران و رانندگان عرضه کردهاند و موجب کوچ بخشی از مشتریان تاکسیهای تلفنی به سمت این کسب و کارهای نوپا شدهاند. مزیتهایی که بازار سنتی یا قادر به ایجادشان نیست و یا تمایلی به ارائهشان ندارد و از این رو رقابت دو بازار مدرن و سنتی را نابرابر جلوه داده و شکل گیری اعتراضات را سبب میشود.
درست مثل مزیت هایی که فروشگاههای آنلاین به مشتریان عرضه میکنند و مغازه داران در رقابت با آن تاحدودی ناتوان به نظر میرسند. الا آن دسته از مغازه دارانی که سعی میکنند خود را با شرایط روز وفق داده و به نوعی جبران مافات نمایند. مثل رانندگانی که در تطبیق با شرایط موجود، ترجیح میدهند هم در اسنپ و تپسی شاغل باشند و هم به مانند قبل در زمانهای مشخص شده در آژانس فعالیت کنند. یا رانندگانی که وقتی دنبال مسافران دربستی میگردند، لا به لای فریادهایشان، «به قیمت اسنپ و تپسی» را هم تکرار میکنند تا از مشتریان راضی از این دو کسب و کار هم بهره ببرند.
همه اینها در حالی است که اگر بخواهیم از ادامه تنش ها در این زمینه پیشگیری کنیم، به چیزی بیشتر از این تطبیقها نیازمندیم. شاید به اقدامی مانند ورود مجلسی ها به مناقشهای که تجمع امروز مقابل مجلس را رقم زده بود. ورودی از جنس قانون گذاری در این عرصه و به رسمیت شناختن کسب و کارهای نوپا و حد و حدودشان که میتواند دستمایهای برای قضاوت در مناقشات شکل گرفته و مناقشات مشابه در آینده باشد.
رویکردی که بر مبنای آن، میتوان به شکل گیری امثال اتحادیه یا صنف کسب و کارهای نوپا امیدوار بود و انتظار داشت تقابل کسب و کارهای نوپا و بازارهای سنتی به موضوعی صنفی و قانونی تبدیل شده و به گلایهها و اظهارنظرهای تند و چالش برانگیز یا تجمع های اعتراضی منجر نشود. رویکردی مبتنی بر قانون که بی شک مورد تایید قانون گزاران در مجلس و دیگر نهادها خواهد بود. از این رو جا دارد از نمایندگان مجلس بخواهیم طبق خواست معترضان امروز، به این مناقشه ورود کرده و تدبیری بیاندیشند که به برچیدن بساط این تقابل ها برای همیشه منجر شود.