روزنامه های امروز موضوع مصوبه جنجالی مجلس درباره حقوق های نجومی و پس گرفتن دوباره آن را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که اظهارات منتقدانه رئیس مجلس شورای اسلامی مورد توجه روزنامه های اصلاح طلب قرار گرفته است.
به گزارش«تابناک»، روزنامه های اصلاح طلب موضوع اظهارات منتقدانه رئیس مجلس را در کانون توجه قرار داده اند.
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان« دروغ نگویید» با اشاره به رئیس مجلس خطاب به حاشیه سازان درباره حقوق مدیران گفت:« برخی از تشکلها یی که تازه به وجود آمده و برای انتخابات فعالیت میکنند حق ندارند مطالبی را به دروغ در مورد مجلس مطرح کنند تعدادی از اعضای این جریانها سابقه حضور در مجلس داشتهاند و دریافتیهای آنها در زمان نمایندگی مشخص است و ما میدانیم، پس جانماز آب نکشند مجلس مصوبه حقوق مدیران را پس گرفت؛ با این تصمیم حقوق 24 میلیون تومانی مدیران حذف می شود و سقف حقوق آنها 10 تا 14 میلیون تومان خواهد بود»
احمد مازنی نیز در یادداشتی در این روزنامه با عنوان« پارلمان، اسیر سیاستزدگی منتقدان» نوشت:« سؤال کنونی قسمتی از جامعه ایران این است که چطور این جریان نسبت به یک مصوبه تأیید نشده مجلس چنین واکنش بزرگ و وسیعی انجام میدهد اما در مقابل پدیدههای مشابه فساد در کشور سکوت اختیار کرده است. هفته پیش موضوع استخدامهایی بیضابطه و بسیار پرتعداد که حقوقهای کلانی را نصیب برخی افراد خاص میکرد، در یکی از نهادهای کشور علنی شد. نهادی که مسئول اصلی آن یکی از نامزدهای معرفی شده همین جریان برای ریاست جمهوری دوازدهم است. نهادی که بهجز این موضوع پروندههای دیگری از آن با سرفصل تخلف و فساد در حال پیگیری میباشد. اکنون جای سؤال است که چرا منتقدان حتی یک بار نسبت به این موضوعات و پروندهها واکنش نشان نمیدهند؟ آیا این دست مسائل از نظر آنها فساد محسوب نمیشوند؟ در مجموع به نظر میرسد با وجود همه ادعاهای صورت گرفته، خلط منافع ملی و منافع جناحی در رقابتهای سیاسی کشور ما روزبهروز بیشتر میشود و در این میان چیزی که از دست رفته، اخلاق است. اخلاقی که قرنها شاخصه دینی و ملی کشورمان بوده است.»
روزنامه اصولگرا از تغییر نظر مجلس استقبال کردند
روزنامه کیهان با عنوان«مجلس مصوبه حقوق 24 میلیونی را پس گرفت » نوشت:« نمایندگان مجلس در نشست علنی عصر دیروز در جریان بررسی جزییات لایحه بودجه 96، از مصوبه روز چهارشنبه 11 اسفندماه خود مبنی بر تعیین «حقوق 24 میلیون تومانی» برای مدیران کشور کوتاه آمدند و آن را به مصوبه اسبق خود بازگرداندند.
طبق مصوبه دیروز مجلس که پس از موافقت نمایندگان با تغییر دستور صحن علنی صورت گرفت، مجموع پرداختی ماهانه مقامات و مدیران و کارکنان دستگاههای موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده 35 این قانون حداکثر 2 برابر حداکثر حقوق و مزایای مستمر قابل پرداخت به کارکنان موضوع تبصره ماده 76 قانون مدیریت خدمات کشوری میباشد. طبق تبصره این مصوبه، شورای حقوق و دستمزد میتواند با پیشنهاد روسای قوا، وزرا یا معاونان رئیسجمهور که ریاست دستگاههای اجرایی را بر عهده دارند و بالاترین مقامات دستگاههای اجرایی برای مشاغل تخصصی، واحدهای عملیاتی مناطق مرزی و محروم تا «30 درصد» دریافتهای موضوع این ماده علاوه بر سقف مقرر در این ماده منظور نماید.
نمایندگان در نشست علنی روز چهارشنبه هفته گذشته خود در مصوبهای سقف حقوق مدیران را تا ۲۴ میلیون تومان تعیین و با این مصوبه ضمن قانونی کردن حقوقهای نجومی بر دریافتی 30 برابری مدیران نسبت به کارگران مهر تائید زده بودند!
بر اساس مصوبه چهارشنبه گذشته نمایندگان: طبق ماده 38 لایحه برنامه ششم توسعه، مجموع پرداختی ماهانه مقامات و مدیران و کارکنان دستگاههای موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8 مهر 1386 و ماده 35 این قانون حداکثر 2 برابر حداکثر حقوق و مزایای مستمر قابل پرداخت به کارکنان موضوع تبصره ماده 76 قانون مدیریت خدمات کشوری میباشد.»
پخت و پزهای پشت پرده در واشنگتن
سیدحسین موسویان پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون آمریکا در یادداتشی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:« برداشت من این است که بعد از پیروزی ترامپ تاکنون پخت و پزهای مقدماتی با تیم ترامپ درمورد ایران صورت گرفته که درصورت حمایت ژنرال مک مستر مشاور جدید امنیت ملی، تیلرسون وزیر خارجه و ژنرال ماتیس رئیس پنتاگون، عملیاتی خواهد شد. هنگامی که ترامپ بعد از پیروزی برای دیدار با اوباما به کاخ سفید رفت، تنها توصیه اوباما به او این بود که مایکل فلین را به سمت مشاور امنیت ملی منصوب نکند. ترامپ هم ظرف 24 ساعت او را منصوب کرد. توصیه اوباما بهخاطر گزارشهایی بودکه قبلا از سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا دریافت کرده بود. بنابراین چند هفتهای نیاز بود تا ترامپ به اشتباه خود پی برده و فلین را برکنار کند. اکنون تیم اصلی ترامپ نهایی شده و بنابراین قاعدتا استراتژی جدید واشنگتن در مورد ایران در اولویت جلسات اولیه شورای امنیت ملی آمریکا خواهد بود. اما چند مطلبی که ممکن است در این تصمیمات جدید موثر باشد.
بعد از اینکه پیروزی ترامپ مشخص شد، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان عمده وقت خود را بیسروصدا و محرمانه در واشنگتن گذراند. او منزلی در واشنگتن دارد و بنابراین نیازی به هتل هم نداشت. دراین مدت شبانه روز به دیدار و گفتوگو با اطرافیان ترامپ و اعضای برجسته کنگره، دوحزب دموکرات و جمهوریخواه و کمیته مشترک آمریکا و اسرائیل یعنی آیپک (قدرتمندترین لابی صهیونیستها) پرداخت.
سه حرف اصلی او از این قرار بود: حضور و نفوذ ایران در منطقه را کاملا حذف کنید و اگر مایل به حمله نظامی نیستید، توانش را کاملا مستهلک کنید، فلش اتهام تروریسم را از وهابیت-عربستان به سمت ایران تغییر دهید و بالاخره اینکه متحدان عرب آمریکا در منطقه را مورد حمایتهای جدیتر قرار دهید. او بسته اقتصادی جذاب چند صد میلیارد دلاری را روی میز کاخ سفید گذاشت و به تیم ترامپ قول داد که عربستان و متحدان عربش، تمام هزینههای آمریکا درمورد اقدامات مورد درخواست ریاض در منطقه را تامین خواهند کرد. نتانیاهو هم بعد از پیروزی ترامپ و قبل از تحویل گرفتن کلید کاخ سفید، با او گفتوگو کرد و ضمن ارائه نقشه راه جدید در مورد قضیه فلسطین و نیز برای مقابله با برجام و ایران، از او خواست امور خاورمیانه را به دامادش، کوشنر واگذار کند. در مورد کوشنر هم در یک کلام خلاصه کنم و آن اینکه او و نتانیاهو یک روح در دو بدن هستند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! توافق نانوشته کوشنر-تلآویو-عربستان این است که آمریکا و اسرائیل مدیریت راهبردی اقدامات ضدایران را بهعهده گرفته و عربستان و متحدانش نیز هزینهها را تامین خواهند کرد. تلآویو فاتحه راهحل دو دولت فلسطینی – اسرائیلی را خواهد خواند و آمریکا و اعراب متحد آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم کمک خواهند کرد. مثلث مذکور تلاش خواهد کرد با جذب مصر و ترکیه، همه قدرتهای اسلامی اصلی متحد غرب را به جبهه ضدایران ملحق کند. ازسوی دیگر تیم ترامپ درون یک حلقه بسته، روی طرح یک بدهبستان بزرگ با روسیه کار میکنند. از جمله اینکه حوزهای در اروپای شرقی را بهعنوان حوزه نفوذ روسیه بپذیرد. هدف اصلی هم این است که روابط استراتژیک روسیه با چین را متزلزل کنند تا آمریکا بتواند چین را مهار کند. قاعدتا در این بسته روابط مسکو-تهران هم مدنظر خواهد بود. اما تحقق چنین معامله بزرگی، کار بسیار دشواری است زیرا جوهره استراتژی آمریکا، رهبری بلامنازع بر جهان است. در آمریکا همه با مهار چین موافقند اما نه به قیمت اتحاد استراتژیک با روسیه. بنابراین در این مورد ترامپ در داخل با چالشهای مهمی مواجه خواهد شد. مگر اینکه امتیازات متقابل بیش از حد تصور بزرگ باشد. اما تحقق بخش اول استراتژی ترامپ یعنی ایران در داخل آمریکا با مخالفت جدی مواجه نخواهد شد. اینکه ترامپ در دوره انتخابات، عربستان را منبع اصلی تروریسم خواند و بعد از انتخابات هم با ملکسلمان تلفنی در مورد همکاریهای استراتژیک توافق کرد، در چارچوب محورهای فوق است.»
ماشین خواب ها
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان« مصائب ماشينخوابها » با اشاره به این موضوع که جوانان بيکار شهرستاني که با خودروهاي ارزان قيمت براي مسافرکشي به تهران میآیند و شب را در خودرو ميخوابند به حلقه آسيبهاي اجتماعي اضافه شدهاند... نوشت:« حلقههاي آسيبهاي اجتماعي در بيتفاوتي دولتها به جاي گسسته شدن روز به روز به يكديگر زنجيروار متصل ميشوند تا بخشي از سرمايههاي با ارزش جامعه به نابودي كشانده شود. پس از خانههاي مجردي، كارتنخوابي، گور خوابي و انواع و اقسام آسيبها حالا به دليل شرايط نامناسب اقتصادي و رشد بيكاري، جوانان برخي استانها به پايتخت پناه آوردهاند و با خريد خودروهاي ارزانقيمت «ماشينخوابي» را پيشه خود كردهاند. به دليل هزينههاي بالاي زندگي، خودرو وسيله كار و محل زندگي اين جوانان شده است؛ روزها در مسيرهاي مشخص عمدتاً حومه تهران مسافركشي ميكنند و شبها در خودروهاي خود در پاتوقهاي شرق، غرب و شمال پايتخت صبح را به شب ميرسانند وخواب وعدههاي پر زرق و برق مسئولان را ميبينند.
آسيبهاي اجتماعي بهسان آتش زير خاكستر به اشكال مختلف و به دليل شرايط نامناسب اقتصادي و كمكاري مسئولان سر باز ميكنند و بخشي از سرمايههاي با ارزش جامعه را به سيطره خود در ميآوردند. همين چند روز پيش بود كه معاون سرمايهگذاري فرهنگي و اجتماعي توسعه روستايي و مناطق محروم رياست جمهوري اعلام كرد، هزينه روستاييان در 22 استان كشور بيشتر از درآمد آنها شده است و 44 درصد جامعه روستايي كشور در فقر مطلق هستند. بر اين اساس بيش از 33 هزار روستاي كشور نيز خالي از سكنه شده است. موج مهاجرت پنهان و آشكار به صورت پلهاي در حال افزايش است. خانوادههاي بيبضاعت به شهرستانهاي كوچك و از شهرستانهاي كوچك نيز برخي خانوادهها به شهرهاي بزرگتر و البته به حاشيه آنها كوچ ميكنند. نبود شغل و كار مناسب براي كسب روزي تا آنجايي افزايش يافته است كه بسياري از جوانان و حتي نوجوانان نيز از خانه وخانواده جدا شده و به اميد يافتن شغل راهي شهرهاي بزرگ همچون پايتخت شدهاند و بعضاً در چالههاي آسيبهاي شهري غرق ميشوند. گسترش شغلهاي كاذب و فراهم نبودن شرايط و امكانات اوليه زندگي همچون سرپناه سبب شده است تا از نابساماني موجود در كشور، عدهاي از جوانان با خريد اتومبيل دست چندم و ارزانقيمت به مسافركشي روي بياورند. البته نانوشته نبايد گذاشت كه مسافركشي فينفسه شغل نامناسبي نيست، اما خريد اتومبيل براي كسب درآمد و پرداخت اقساط خودرو با سودهاي بالا ديگر مجالي نميگذارد تا پولي براي اجاره يا دست و پا كردن سرپناه باقي بماند، آن هم در شهرهاي بزرگ كه هزينهها چندين و چند برابر است. معضل ماشينخوابي پس از خانههاي مجردي حالا روز به روز در حال گسترش است. خودروهاي مسافركش اغلب با شمارههاي شهرستان در بسياري از نقاط اطراف پايتخت كه شبكههاي حمل و نقل كمتري در آنجاها گسترش يافته است به وفور ديده ميشود. »
حمله مستقیم احمدینژاد به روحانی
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان« حمله مستقیم احمدینژاد به روحانی » نوشت:« سه هفته پیش نامهای نوشت و گفت: «از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد»، دو هفته قبل به ناگهان، حمید بقائی آمد و اعلام نامزدی کرد و مشائی هم با حمایت ششدانگ از بقائی آفتابی شد. یک هفته قبل، احمدینژاد به ترامپ نامه نوشت و دیروز هم ظاهرا خطاب به مردم و درواقع خطاب به دولت روحانی بیانیه داد. هم بقائی درباره لزوم آمدنش به شرایط کشور اشاره میکند و هم احمدینژاد بهانه بیانیهاش را شرایط پیشرو، اعلام میکند. آنها به بهانه فضای انتخاباتی آمدهاند تا خلأ چهارساله نبودشان را جبران کنند تا نام احمدینژاد، مشائی و بقائی دوباره رسانهای شود و مانع فراموشی آنچه گفتمان «احمدینژاد» مینامند، شوند. احمدینژاد در نامه خود به موضوعاتی اشاره کرده که در این چهار سال بارها مطرح شده اما مشخص نیست چرا احمدینژاد که قرار گذاشته بود روزه سکوت بگیرد، درست در آستانه انتخابات تصمیم به پاسخدهی گرفته است. آنطور که مشخص است این آخرین بیانیه او نخواهد بود و آنطور که اعلام کرده تازه اول کار است. رئیسجمهوری هفته گذشته به طور مشخص به دولت قبل اشاره کرده و گفته بود آن زمان دولت را تضعیف نکنید و حالا هم میگویند کاری به گذشته نداشته باشید و اقدامات دولت خود را بگویید. بیانیه احمدینژاد ظاهرا واکنشی است به این گفته روحانی. او گفته نیمه دوم سال ١٣٩٢ در نامهای سرگشاده، خواستار انجام مناظرهای تلویزیونی و شفاف شدم تا از رهگذر آن، مسائل به طور مستند برای مردم بیان شود اما تکرار اتهامات، تنها پاسخی بود که به افکار عمومی داده شد. او این ادعای دولت فعلی که خزانه دولت را خالی تحویل گرفته تکذیب کرده و برایش هم آمار و ارقام آورده است. مقارن با انتشار بیانیه احمدینژاد، حامیانش هشتگ «باید روشن شود» در توییتر ساختند و مخالفان رئیس دولت قبل هم پای بابک زنجانی، دکل نفتی، محکومیت معاون اولش و... را پیش کشیده و خواستهاند تا احمدینژاد به آنها هم پاسخ دهد. پرونده جنجالی میلیاردر نفتی و ارتباط برخی مدیران ارشد و میانی با متهمان پرونده، اختلاس سه هزارمیلیاردی، پروندههای سوءاستفادههای کلان مالی افرادی که بهعنوان کارآفرین در دولت قبل معرفی شده بودند، اخلال در بازار ارز، پرونده موسوم به ششهزارو ٥٠٠ میلیاردی، اختلاس بیمه ایران و ماجرای مهآفرید... همه و همه از اولینهای زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد هستند. »