خوشحال شدن و خندیدن بخشی مهمی از زندگی ماست. گاهی انقدر دوست داریم که بخندیم که یادمان می رود سوژه ی خندیدنمان چیست; مخصوصا زمانی که سوار بر موج های رسانه ای شده باشیم و به قولی ته آن سوژه را دربیاوریم.
این روزها هم تب این سوژه ها داغ است; از "سمیه نرو..." گرفته تا "برق گرفتن از زباله ها". خب کاری خوب است که ملتی را بخندانیم و شاد کنیم اما گاهی یادمان نرود که خنده هایمان از روی عقل باشد نه از روی نقل.
من نه آدم سیاسی هستم و نه از سیاست سر در می اورم اما دلم برای کشورم می سوزد. من نه از کسی حمایت می کنم و نه دیگری را انکار اما دلم برای مردمان کشورم می سوزد. از خودم می پرسم که چرا وقتی یک نفر یک کار درست هم که انجام می دهد بدون اینکه بدانیم و بپرسیم و تنها به نقل از کسی شروع به دست انداختنش می کنیم.
با یک جستجوی ساده در اینترنت می بینیم که همه کشورهای بزرگ و پیشرفته دنیا از زباله هایشان برق تولید می کنند، و این بدین معنی نیست که میزان برق تولید شده توسط زباله ها با یک نیروگاه سد یا اتمی برابری می کند. حال کسی که امده و به جای دفن بیهوده زباله ها از انها برق کمی که شاید فقط بتواند یک پارک یا تفریحگاه را روشن نگاه دارد، آیا مستحق دست انداختن است؟
من نه به آقای قالیباف کاری دارم نه به سیاستهای ایشان و مطمئن باشید که هر کس دیگری هم که جای ایشان بود این مطلب را می نوشتم. آیا ما ایرانی ها برای انتخاب اصلح باید بی انصاف باشیم یا خیلی خوشحال بخندیم و از کنار انها بگذریم. قصد ندارم نام کاندیدایی که به او رای خواهم داد را بیاورم اما دفعه های قبل هم تنها کسی که به نظرم روی منطق و برنامه حرف می زد و برای مدیریت کشور یک نقشه راه داشت، محسن رضایی بود که انقدر دستش انداختیم که سخت بود او و برنامه های مدرن اقتصادی اش را جدی بگیریم. او از اقتصاد فدرالی حرف می زد و هر استان را با توجه به ظرفیت و توانایی اش می سنجید و شاید مجبور نبودیم امروز توئیت کنیم: "کاش یک درصد از نفت (خوزستان) را برای مقابله با ریزگردها می گذاشتند".
بله "می گذاشتند" چون که اخیرا یاد گرفته ایم که برایمان انتخاب کنند و ما تنها سوار بر موج شویم. از نوشتن این مطلب نه قصد بر تخریب جناحی دارم و نه تمجید از آن. تنها خواسته این است که با عقل و تدبر انتخاب کنیم و بیهوده کسی را به سخره نگیریم. مگر روحانی برای دیپلماسی کشور کاری نکرد کارستان و مگر همین شهردار تهران از خاکی های تهران بوستان نساخت؟
فرقی ندارد چه کسی. مهم اینست که اگر به کسی رای می دهیم با دلیل و برهان باشد. خاطرم هست که سال 88 به هر کس می گفتم چرا به محسن رضایی که برنامه دارد رای نمی دهی؟ پاسخ یه چیز بود: ادم خوبیه اما رای نمیاره. رای که از کره ماه نمی آید و ماییم که آنرا می سازیم. امیدوارم در این دو هفته مانده به اتخابات به جای دست انداختن وخندیدن فکر کنیم و بهترین انتخاب را انجام دهیم.
* مدیر گروه اندیشه رادیو فرهنگ و دانشآموخته دکتری زبانشناسی