در انتخابات شوراها که هنوز حجم تبلیغات و گاه برخی آفتهای بسیار نامطلوب انتخاباتی نقش پررنگی ایفا میکند، فردی رای اول یکی از مراکز استان ها را به دست آورده که حتی یک
پوستر چاپ نکرده است؛ اتفاقی بی سابقه که بر اساس آن میبایست «ولیاله رستمینژاد» را پدیده پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر نامید.
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که پس از مسجل شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، نگاه ها به نتیجه انتخابات شوراهای اسلامی شهرهای مختلف و پی بردن به پیروزی و شکست لیست های جناحهای سیاسی، به ویژه در کلان شهرها دوخته شده، از استان لرستان خبری شگفت آور مخابره شد که توجهها را به خود جلب کرد و به سرعت در شبکههای اجتماعی بازنشر یافت.
مرد دستفروش شهر که شهرت زیادی داشت، رای اول شورای اسلامی شهر خرم آباد را از همشهریانش اخذ کرد تا عملا یکی از گزینههای جدی تکیه بر کرسی ریاست شورای این شهر باشد. شهروندی که حالا نام و نام خانوادگیاش را همه اهالی شهر میدانند و شهرتش مرزهای استان لرستان را نیز در نوردیده و چه بسا به زودی در جهان نیز برای بسیاری نام آشنا شود.
این در حالی است که ولیاله رستمینژاد تقریبا هیچ هزینهای برای کسب این پیروزی نکرد؛ میگوییم تقریبا هیچ چون چاپ یک بنر حدودا 50 در 100 سانتی متر، تنها هزینه انتخاباتی وی بود که آن را در دست گرفت و به کمک آن، کاندیداتوری خود را به گوش شهروندان خرم آبادی رساند. پیامی که پاسخ به آن آنقدر بلند بود که رستمینژاد رای اول شورای این شهر را کسب نماید.
جالب آنکه حتی در آن بنر کوچک، اشارهای به سابقه تحصیلی و گذشته وی نشده بود و چه بسا برخی از رای دهندگان به وی، نمیدانستند ولیاله مدرک کارشناسی ارشد زبان خارجه از دانشگاه تهران را دارد و چند دهه پیش، در کسوت معلمی مشغول به کار بوده و به دلایلی، از کار منفک شده و به دستفروشی روی آورده است.
اینکه دلیل منفک شدن وی از آموزش و پرورش در سال 60 چه بوده، دقیق مشخص نیست و اطلاعات درج شده در این باره در فضای مجازی و حتی صفحه نوپای پدید آمده برای وی در امثال ویکی پدیا نیز قابل اتکا به نظر نمیرسد اما آنچه در حال حاضر اهمیت دارد، رای بسیار قاطع ولیاله، فرزند علی در انتخابات شورای شهر خرم آباد است؛ آنقدر قاطع که وی بالاتر از لیست دو جناح مشهور سیاسی و با اختلاف بسیار زیاد از رقبا به عضویت شورای شهر در آمده است.
محبوبیتی چشمگیر که اگرچه کانال تلگرامی وی و تصاویر ساده و متون بی آلایش درج شده در آن، در رقم خوردنش نقش داشته، اما بی شک حاصل انباشت سالها حضور وی در خیابان در کسوت دستفروشی است. یکی از شاغلان عرصه خیابان که برخی از حاضران در شوراهای شهرهای مختلف و بسیاری از مدیران شهری با فعالیتشان مشکل دارند و گاه حکم به ضرب و شتم شان میدهند.
وضعیتی که چه بسا در نتیجه حضور رستمینژاد در شورا و تصمیمی که به واسطه تجربه وی در کسوت دستفروشی، برای فعالیت این دسته از شاغلان گرفته میشود، تغییر کرده و به الگویی منجر شود که در تمامی شهرهای کشورمان قابل پیاده سازی و اجراست؛ الگویی که در آن هیچ دست فروشی کتک نخواهد خورد و به تبع آن، هیچ زورمندی برای کتک زدن دستفروشان در شهرداریها استخدام نخواهد شد!