پسر ۴۰ساله که مادر پیرش را در محله کمالی تهران خفه کرده بود، سرانجام به قتل اعتراف کرد.
به گزارش آرمان، ساعت ۱۶ روز نهم خرداد مرد میانسالی با حضور در خیابان کمالی از همسایگان و اهالی محل درخواست کمک کرد و عنوان داشت که مادرش دچار عارضه ایست قلبی شده و نفس نمیکشد.
با اعلام خبر به مرکز فوریتهای پزشکی، تیم اورژانس در محل حاضر شد و در بررسیهای اولیه اعلام شد که بر روی بدن پیرزن آثار جراحت شناسایی شده است؛ لذا موضوع به کلانتری ۱۱۲ ابوسعید اعلام و ماموران کلانتری نیز در محل حاضر شدند.
با اعلام خبر فوت مشکوک یک پیرزن ۷۰ساله به پلیس آگاهی و همچنین قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، تیم بررسی صحنه جنایت اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به همراه عوامل تشخیص هویت پلیس و بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران در محل حاضر شدند.
با تایید وجود آثار جراحت روی جسد و احتمال وقوع جنایت، پرونده مقدماتی با موضوع «فوت مشکوک» تشکیل، جسد برای شناسایی علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل و پسر او نیز برای ادامه تحقیقات پلیسی به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی از محل سکونت متوفی و پسرش به نام محسن ۴۰ساله اطلاع پپدا کردند که از ساعت ۱۴ تا ۱۵ صدای نزاع و درگیری بین مادر و پسر از داخل ساختمان شنیده شده اما ناگهان صدای نزاع و درگیری آنها قطع و نهایتا پس از گذشت چند ساعت از این موضوع، محسن از ساختمان خارج و از همسایگان درخواست کمک میکند.
در ادامه تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که محسن دارای سابقه سوءمصرف موادمخدر بوده و چندین بار به علت مصرف موادمخدر صنعتی در مراکز ترک اعتیاد و همچنین بیمارستان روانپزشکی بستری شده و بارها با همسایگان و مادرش، درگیری داشته است.
همچنین در اظهار نظر اولیه از سوی تیم پزشکی اعلام شد که آثار ناشی از فشار بر روی مجاری تنفسی (ناحیه گردن) جسد پیرزن ۷۰ساله شناسایی شده است.
محسن که پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی منکر هرگونه نزاع و درگیری با مادرش در روز حادثه شده بود، در اظهارات اولیه مدعی شده بود که برای خرید از خانهشان خارج و پس از مراجعت به خانه با جسد مادرش در اتاق پذیرایی روبهرو شده است.
وجود تناقضات بین صحبتهای محسن با اظهارات مشترک همسایگان مبنی بر شنیدهشدن صدای درگیری و نهایتا اعلام نظریه اولیه پزشکی قانونی مبنی بر شناسایی آثار فشار بر روی مجاری نفسی متوفی، کارآگاهان اداره دهم را بر آن داشت تا همچنان تحقیقات پلیسی از محسن را در دستور کار خود قرار دهند.
سرانجام محسن لب به اعتراف گشود و به قتل مادرش اعتراف کرد.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه ناگهان مادرم با من درگیر شد؛ در حالی که تازه موادمصرف کره بودم، ناگهان عصبانی شده و برای اینکه مادرم را مجبور به سکوت کنم، گلو و دهانش را گرفتم تا او را ساکت کنم اما ناگهان مادرم بر روی زمین افتاد.
هرچه تلاش کردم نتوانستم او را احیا کنم؛ نهایتا از خانه بیرون آمده و از من مردم درخواست کمک کردم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.