دو نفر از متهمان پرونده آدمربايي مردي كه او را به قصد كشتن كتك زدند و در بيابان رها كردند، بازداشت شدند.
به گزارش اعتماد، اوايل امسال پرونده يك آدمربايي خشن براي رسيدگي به شعبه نهم دادسراي امور جنايي تهران ارسال شد.
مرد جواني به نام مهيار ساكن تهران به وسيله چند نفر ربوده شده و چند قدم مانده به مرگ يك راننده كاميون او را نجات داد.
مهيار پس از رهايي از اسارت آدمرباها به بيمارستان منتقل و پس از بهبودي نسبي براي توضيح ماجرا به دادسراي جنايي تهران رفت.
او در حضور بازپرس شعبه نهم دادسرا گفت: «روز حادثه در خانه نامزدم مهتاب بودم كه صداي زنگ در به صدا درآمد و مرد جواني از من خواست تا خودرويم را كه داخل كوچه پارك بود، جابهجا كنم.
همين كه جلوي در رفتم چند نفر با چاقو به سمتم حمله كردند و با زور داخل ماشينشان كشاندند و بردند.
آنها از من پول ميخواستند اما گفتم كه ميتوانم يك چك ٢٠٠ ميليون توماني به آنها بدهم اما قبول نكردند. هنوز مدتي نگذشته بود كه تلفن همراه يكي از آنها به صدا درآمد و صحبت از آمادهكردن قبر به ميان آمد، آنجا بود كه فهميدم اين افراد قصد كشتن مرا دارند.
بعد از چند ساعت خودروي آدمرباها متوقف شد و من فهميدم كه در يك بيابان هستم. آنها من را از ماشين بيرون پرتاب كردند و چند ضربه چاقو به بدنم زدند، طنابي دور گلويم انداختند و قصد خفه كردن مرا داشتند. بعد نيز گلويم را با چاقو بريدند.
اين افراد با اطمينان از اينكه كشته شدهام مرا همانجا رها و فرار كردند. خون زيادي از من رفته بود و چند بار بيهوش شدم تا اينكه يك راننده كاميون مرا ديد، به بيمارستان برد و به طرز معجزهآسايي از مرگ نجات يافتم.
نميدانم انگيزه آدمرباها از ربودن من چه بود اما گمان ميكنم مهتاب نيز در جريان اين موضوع بوده باشد چون غير از من و او كسي نميدانست آن شب كجا هستم.»
ماموران بعد از تحقيقات موفق به بازداشت يكي از آدمرباها به نام شاهين شدند. او در دادسرا گفت: «من فقط همدست آدمرباها بودم، پس از آدمربايي از دوستانم جدا شدم و ديگر از آنها خبري ندارم.»
در ادامه روند رسيدگي به پرونده متهم اصلي نيز به نام فرخ بازداشت و به دادسرا منتقل شد.
فرخ در اظهاراتش با رد هرگونه ربودن مهيار به بازپرس گفت: «شب حادثه براي صحبت درباره مباحث مالي و مهتاب سراغ مهيار رفتيم، ما مهيار را ندزديديم؛ او خودش سوار ماشين شد و اجباري در كار نبود اما زماني كه در ميانه راه بوديم به اختلاف خورده و درگير شديم مهيار با چاقو به سمت ما حملهور شد كه ما نيز براي دفاع از خودمان مجبور به استفاده از چاقو شديم.»
فرخ پس از اين در اختيار ماموران اداره آگاهي قرار گرفت و تحقيقات درباره اين پرونده ادامه دارد.