بعدازظهر روز چهارم مردادماه جاري پيرزني با حضور در كلانتري ١١٩ مهرآباد اعلام كرد كه پسرش نويد، نوهاش را به قتل رسانده است.
به گزارش اعتماد، او به ماموران گفت كه اكنون در منزلشان به سر ميبرد. تيمي از ماموران انتظامي براي بررسي صحت ماجرا به منزل متهم رفتند و با جسد بيجان پسرش مواجه شدند.
دقايقي بعد از اين ماجرا، مراتب به سجاد منافيآذر، بازپرس كشيك قتل پايتخت اعلام شد كه بازپرس امور جنايي تهران به همراه اكيپ تشخيص هويت آگاهي در صحنه جرم حاضر شده و مشغول تحقيقات درباره اين پرونده شدند. همچنين صحنه جرم با حضور نويد بازسازي شد و بازپرس پرونده دستور بازداشت نويد را صادر كرد.
نويد پيش از ظهر شنبه به شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و درباره جزييات قتل پسرش شاهين به بازپرس گفت: «شاهين ٢١ سال سن داشت و پسري بيشفعال بود، مدام با مادرش و دختر دوازده سالهام درگير ميشد، آنها را كتك ميزد و تهديد به قتل كرده بود، شاهين مشكلات روحي و رواني داشت و چندين بار در بيمارستانهاي مختلف مانند بعثت و روزبه بستري شده بود، آخرين بار كه شاهين در بيمارستان روزبه بستري شده بود، دكترش گفت حتما بايد بستري بماند و تحت نظر قرار بگيرد وگرنه ممكن است كاري كند كه باعث پشيماني شود.»
وي ادامه داد: «به خاطر اصرارهاي فراواني كه شاهين ميكرد او را از بيمارستان ترخيص كرديم، شاهين قول داد كه داروهايش را به موقع مصرف كند اما پس از چند روز، تمامي داروها را در دستشويي ريخت، قرار بود شاهين را به آلمان بفرستم، شاهين ميگفت دوست دارد به خارج از كشور برود و ميگفت هيچ كس را قبول ندارد، شاهين يك چاقو با دسته بلند در زير تختش نگهداري ميكرد و به دليل عدم تامين امنيت جاني، همسر و دخترم را به خانه مادر همسرم فرستادم.»
نويد درباره نحوه قتل شاهين به بازپرس گفت: «ظهر روز وقوع حادثه به منزل رفتم كه شاهين از من پرسيد كارهاي پرواز و خروجش از كشور به كجا رسيد كه من به وي گفتم كارهايت چند روز عقب افتاده و همين جمله من باعث عصبانيت شاهين شد و او شروع به شكستن وسايل منزل كرد، من براي خواندن نماز به اتاق رفتم، نماز ظهر را خوانده بودم كه شاهين بالاي سر من آمد و فحاشي كرد، من به شاهين گفتم پيگير كارت هستم اما وي دوباره فحاشي و شكستن وسيلهها را ادامه داد و حتي ميز عسلي را شكست، در اين لحظات به سمت وي در آشپزخانه رفتم و گفتم اعصابم را برهم زدي، خفهات ميكنم و از شاهين خواستم خانه را ترك كند. خون جلوي چشمهايم را گرفته بود كه شاهين دوباره به من فحاشي كرد و در منزل را به بدنم كوبيد من نيز دستمال پارچهاي برداشتم و دور گردن شاهين انداختم، قصد داشتم او را از خودم دور كنم كه ناگهان متوجه شدم نفس نميكشد، ابتدا گمان كردم دارد نقش بازي ميكند اما ديدم واقعا كبود شده و جان خودش را از دست داده است، من به هيچوجه قصد كشتن پسرم را نداشتم. »
مادر شاهين نيز كه در جلسه بازپرسي حضور داشت در اظهاراتش به بازپرس گفت: «شاهين از همان بچگياش شيطنت زيادي داشت و بيشفعال بود، او مدام من و دخترم را ميزد و چندين بار بدنم را كبود كرده بود، شاهين تحت نظر روانپزشك بود و حتي زماني كه سربازي رفته بود ميخواستند به وي كارت قرمز بدهند اما پدرش با اصرار فراوان مانع اين اتفاق شد، من پسرم را از دست دادم و نميخواهم شوهرم را هم از دست بدهم، اكنون نيز از شوهرم شكايتي ندارم و ميخواهم به زندگي بازگردد.»
پس از اين اظهارات، سجاد منافيآذر، بازپرس امور جنايي تهران متهم را در اختيار ماموران اداره آگاهي قرار داد؛ همچنين تحقيقات درباره اين پرونده ادامه دارد.