دوری و نزدیکی و به عبارتی بهتر رقابت و همکاری، عناصر پایدار شش دهه روابط ایران و پاکستان است. یکی از مؤلفه های مهم در در تعاملات و رقابت های میان ایران و پاکستان در این چند دهه، تغییر در هیأت حاکمه و روی کار آمدن رهبران جدید بوده است. در این میان، تغییراتی که در پاکستان به وقوع می پیوندد، از اهمیت زیادی برخوردار است؛ تغییراتی که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر روابط دو کشور و سیاست های منطقه ای هر یک از آن ها داشته باشد. در همین زمینه، باید به استعفای نواز شریف از سمت نخست وزیری پاکستان اشاره کرد.
به گزارش «تابناک»؛ در همین زمینه، باید به استعفای نواز شریف از سمت نخست وزیری پاکستان اشاره کرد. روز جمعه «نواز شریف» نخست وزیر پاکستان در پی فشارهای وارده از سوی مخالفین و همچنین حکم دادگاه عالی پاکستان نسبت به عدم صلاحیت وی برای ادامه کار خود به عنوان سمت نخست وزیر این کشور از سمت خود استعفا کرد. به دنبال آن، حزب حاکم پاکستان، «شاهد خاقان عباسی»، وزیر نفت سابق این کشور را به عنوان نخستوزیر موقت انتخاب کرد.
این تغییر و تحولات در جایگاه نخست وزیری پاکستان سیاست خارجی این کشور ـ به ویژه در رابطه با ایران ـ را با ابهامات زیادی مواجه کرده است
.
در این رابطه، «حامد عسکری» کارشناس مسائل پاکستان و جنوب آسیا در مرکز تحقیقات استراتژیک به سؤالات تابناک در مورد تغییر و تحولات اخیر در پاکستان پاسخ داده است.
با توجه به اینکه نواز شریف یکی از رجال برجسته و با نفوذ در عرصه سیاسی پاکستان است، استعفای وی چه تاثیر مهمی بر روابط ایران و پاکستان خواهد گذاشت؟
در وهلۀ نخست این مسأله تأثیر جدی بر روابط ایران و پاکستان نخواهد داشت؛ دولت در پاکستان مسئولیت محدودی در تنظیم روابط خارجی پاکستان دارد و به طور کلی هم سیاست خارجی پاکستان محافظهکارانه تر از آن است که با تغییر یک نخست وزیر تحول جدی را به خود ببیند. با این حال تغییر نواز از یک زاویه مهم است و آن روابط پاکستان و عربستان است.
در واقع شاید شکل صحیح تر این پرسش این باشد که بپرسیم استعفای نواز شریف چه تأثیری بر روابط پاکستان و عربستان خواهد داشت؟ این تأثیر احتمالاً بسیار مهم است. هیچ کس در پاکستان نمی توانست نزدیک تر از نواز به عربستان شناخته شود؛ وی املاک شخصی در عربستان دارد، سال ها آنجا زندگی کرده است، با خانواده سلطنتی عربستان بسیار صمیمی است. همچنین، در آخرین ماه های نخست وزیری وی، بسیاری از گروه های سیاسی داخلی پاکستان به وی اعتراض می کردند که پاکستان را از سیاست بی طرفی سنتی خود در مسائل میان کشورهای اسلامی خارج کرده است.
بنابراین به صرف خلع نواز شریف از نخست وزیری، موضع عربستان در پاکستان تضعیف خواهد شد و این یک امتیاز بدون زحمت برای ایران است.
جانشینان احتمالی نواز شریف برای تصدی جایگاه نخست وزیری چه کسانی هستند و چه رویکردی ممکن است نسبت به ایران داشته باشند؟
در حال حاضر نکتۀ مهم این است که با وجود خلع نواز شریف، حزب او همچنان اکثریت را در مجلس در اختیار دارد و از این روی، جانشین او از این حزب خواهد بود. مهمترین نامی که در هفته های اخیر و به دنبال رأی تیم مشترک پژوهشی پاناماگیت مطرح بوده است، شهباز شریف، برادر نواز و وزیر پنجاب است؛ جایی که پایگاه سنتی حزب مسلم لیگ به شمار می آید.
با این حال مشکل او برای جایگزینی این است که عضو مجلس نیست و همچنین باید پیش از اینکه جایگزین شود، تکلیف پست فعلی او یعنی صدارت پنجاب مشخص شود. به همین دلیل، یک نام دیگر که به عنوان جانشین موقت مطرح شده است، شاهد خاقان عباسی است که پیش از این مسئولیت وزارت نفت و منابع طبیعی را در دولت نواز بر عهده داشته است. روز شنبه حزب او را به عنوان نخست وزیر موقت پیشنهاد داده است تا اینکه وضعیت شهباز شریف مشخص شود.
شاهد خاقان عباسی همچنین پیشتر در دولت یوسف رضا گیلانی هم به عنوان وزیر اقتصاد خدمت کرده است؛ او به عنوان فردی نزدیک به قطر شناخته شده است و همچنین مالک یک شرکت هواپیمایی خصوصی بوده است؛ با توجه به اینکه صحبت هایی در مورد اتهام های او به فساد اقتصادی مطرح است، کار راحتی در برابر مجلس ملی پاکستان و رسانه ها در پیش ندارد.
این مسأله در مورد شهباز شریف هم صادق است، زیرا نام او هم در پروندۀ پاناماگیت که منجر به رأی عدم صلاحیت نواز شریف شد، مطرح بود و هرچند شواهد کافی برای فساد مالی او یافت نشد، با این حال، همچنان متهم است که در مورد این پرونده اطلاعات نادرست به تیم مشترک تحقیقاتی ارائه کرده است. با توجه به اینکه حزب مسلم لیگ فعلاً اکثریت را در مجلس در اختیار دارد، انتصاب هرکدام از آن ها چندان دشوار نخواهد بود؛ اما پس از انتصاب کار آسانی را در سال منتهی به انتخابات پارلمان در پیش روی نخواهند داشت.
در مورد موضع هر کدام از این ها نسبت به ایران هم اولاً اطلاعات چندانی موجود نیست و دوماً همان گونه که اشاره شد، در هر حال خلع نواز و جانشینی او با هر کسی به سود ایران خواهد بود.
در نهایت اینکه، این تغییر و تحولات چه تأثیری بر سیاست های منطقه ای پاکستان خواهد گذاشت؟
همان طور که عرض شد اساساً سیاست منطقهای پاکستان تابع عوامل پیچیده ای است و نوسان های محدودی را در طول بازه های زمانی کوتاه مدت تجربه می کند و در هر حال، توان یک نخست وزیر موقت محدودتر از آن است که بتواند طی یک سال آینده تغییر عمیقی در این مورد ایجاد کند.
در هر حال، مسألۀ مهم نه جانشین نواز شریف در یک سال باقی مانده تا انتخابات، بلکه تأثیر خلع او بر انتخابات سال آینده است که میتواند منجر به تضعیف حزب مسلم لیگ و از دست دادن اکثریت مجلس از سوی آن شود.
در حقیقت، جانشین نواز چیزی به جز یک برگزار کنندۀ انتخابات نخواهد بود و فرصت چندانی برای تعیین سیاست های کلان منطقه ای نخواهد داشت. به ویژه اینکه اپوزیسیون با هدایت عمران خان و نیز رهبران حزب مردم با برکناری نواز دستاورد بسیار مهمی کسب کرده اند و با اعتماد به نفس ناشی از این پیروزی، در یک سال آینده نخست وزیر منتخب حزب مسلم لیگ را درگیر مسائل داخلی نگاه خواهند داشت و با ایجاد فشار بر وی و مسأله سازی برای او، تلاش خواهند کرد فضا را برای پیروزی در انتخابات سال آینده فراهم کنند.
در حقیقت نخست وزیر موقت پاکستان بعد از نواز یک نخست وزیر داخلی خواهد بود تا کارگزار تأثیرگذاری برای سیاست خارجی این کشور.