در سال های اخیر، نمونه های فراوانی از بحران آب مثل افزایش پدیده ریزگردها، خشک شدن رودها، خالی شدن روستاها، درگیری های مردمی بر سر آب و... بخش زیادی از فضای جغرافیایی ایران را فرا گرفته و خسارات برآمده از این مشکلات مدیریت کلان و محلی کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است؛ مشکلاتی که گویا اراده یا توانی برای مقابله جدی با این آنها در میان مسئولان دیده نمی شود.
به گزارش «تابناک»؛ وضعیت کنونی منابع آب در ایران به اندازه ای نگران کننده است که این روزها جدا از کارشناسان و دوستداران داخلی، بسیاری تحلیلگران و مراکز پژوهشی خارجی نسبت به بحران آب در ایران حساس هستند و در این رابطه مطالعات زیادی انجام می دهند و مقالات متعددی می نویسند و با این اقدامات تلاش می کنند، ایران را الگوی بدی در مدیریت منابع و مصارف آب به جهانیان معرفی کنند.
در همین زمینه، به تازگی وبسایت «themediaexpress»، در مطلبی که با تیتر «بحران آب در ایران چقدر جدی است؟» منتشر کرد، در مورد وضعیت منابع آب ایران بی طرفانه و به شیوه ای کاملاً انتقادی مطالبی نوشت که اگر نگوییم دقیقاً همان مشکلاتی است که کشور در این حوزه با آن درگیر است، می توان آن را بخش زیادی از حقیقت بحران آب در ایران معرفی کرد؛ موضوعی که شاید اگر مدیران کلان کشور به آن توجه کنند، شاید در حل بخشی از مشکلات آبی کشور و اصلاحیه رویه های غلط فعلی به آنها کمک کند.
در این نوشته آمده است: یکی از دلایل اصلی بروز بحران آب در ایران، موضوع مهم بی عدالتی فضایی و پراکندگی ناهمسان امکانات در سطح کشور است. تمرکز بیش از حد امکانات در برخی مناطق مثل تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و... و در پی آن افزایش جمعیت در این بخش ها به صورت طبیعی الگوی مصرف آب در ایران را نامتوازن و به بحران آب کمک کرده است.
میانگین بارش سالانه در ایران، تنها 250 میلیمتر است که حدوداً یک سوم میانگین جهانی است و از این میان نیز بیش از 70 درصد بارش ها به دلیل گرمای بسیار هوا تبخیر می شود. موضوع نگران کننده دیگر، مصرف بسیار بالای آب در ایران در مقایسه با میانگین های جهانی است؛ آنقدر که کارشناسان این میزان مصرف را حدوداً 70 درصد بالاتر از میانگین جهانی عنوان می کنند.
یکی دیگر از مهم ترین مشکلات آبی ایران را باید ساخت شمار بسیاری سد در دهه های اخیر عنوان کرد که بسیاری از آنها نه تنها مشکلات زیست محیطی دارد و به محیط زیست ایران خسارات سنگین وارد کرده، بلکه اکنون تعداد زیادی از این سدها به دلیل عدم آینده نگری طراحان با مسأله کمبود آب و خالی بودن رو به رو هستند.
مسئولان ایرانی در توجیه سدهایی که در سال های اخیر ساختند، بر موضوع تولید انرژی از این محل تأکید فراوانی دارند و هم اکنون نیز بخش زیادی از انرژی برق ایران از طریق نیروگاه های آبی کشور تولید می شود، حال آنکه جغرافیای کشور ایران، فرصت های بی نظیری را در زمینه تولید انرژی های بادی، خورشیدی، فسلی، زمین گرمایی و... داراست.
موضوع آبخیزداری، یکی دیگر از دلایل اصلی شکل گیری بحران آب در ایران است و این مسأله به رغم تأکیدهای فراوانی که بر آن در کشورهای توسعه یافته وجود دارد، در ایران به خوبی مدیریت نمی شود؛ موضوعی که بیشتر بر بهره برداری از منابع آب بر اساس توانمندی های مناطق مختلف تأکید دارد و در زمان هایی مثل بارندگی و سیل تغذیه سفره های زیرزمینی آب را دنبال کند.
سیاست نادرست مسئولان ایرانی در رابطه با خودکفایی در بسیاری از محصولات کشاورزی و بی توجهی آنها به افزایش کیفیت تکنولوژی در این مسیر، موضوع دیگری است که در دهه های اخیر ایران را به مرز بحران آب نزدیک کرد. علاقه به خودکفایی در برخی محصولات مثل گندم به هر قیمت، از جمله نمونه هایی است که دهه 70 دنبال و حالا خسارات آن آشکار شده است.
در این مطالعه، به موضوع قنات نیز اشاره شده و در این باره آمده است، ایرانیانی که به دلیل موقعیت جغرافیایی خشک کشورشان از هزاران سال پیش با طراحی سیستم های آب رسانی بسیار دقیقی مثل کاریز و قنات از جمله پیشتازان مدیریت صحیح منابع آب در جهان بودند، حالا و تحت تأثیر اقداماتی مثل طرح های عظیم انتقال حوضه به حوضه آب و از بین بردن حقابه تالاب ها، بدترین الگوهای مدیریت آب در کشور را دنبال می کنند.
هم اکنون در ایران بسیاری افراد با پمپ های آبی که با سوخت یارانه ای کار می کنند، غیرقانونی در حال بهره برداری از منابع آب هستند؛ اقدامی که قنات ها، چشمه ها و رودها را خشک و روستاها را به دلیل اتمام منابع آب خالی از سکنه کرده است.
یادداشتی که اینجا تنها به بخشی از آن اشاره شد، ایران را یک الگوی بد در زمینه مدیریت منابع آب در جهان معرفی و پیش بینی کرد. این کشور تا سال 2025 به یکی از خشک ترین و پرمسأله ترین کشورها در حوزه منابع آب تبدیل خواهد شد؛ کشوری که تا همین صد سال پیش یکی از بی نظیرترین الگوهای مدیریت مصارف آب را در جهان داشت.
حالا و با شرایط غیرقابل قبولی که در زمینه مدیریت منابع و مصارف آب چه در بخش مدیریتی و چه در بخش شهروندی در ایران وجود دارد، باید نشست و منتظر بود تا بحران آب روز به روز نشانه های بیشتری از خود را آشکار کند و قربانیان بیشتری بگیرد.