پسر جوانی که متهم است با همدستی مادر و ناپدری‌اش به خاطر دزدیدن خودرو، مردان ثروتمند را می‌ربودند، یک بار دیگر محاکمه شد. مادر و ناپدری مرد جوان که متهم به قتل عمدی یکی از مردان ثروتمند شده بودند، پیش از این به قصاص و حبس محکوم شدند.
به گزارش شرق، هفتم شهریورماه سال ٩١ مأموران جسد مرد ٦٠ساله‌ای را در حالی در خیابان مطهری پیدا کردند که دست‌‌وپایش را بسته بودند و شواهد نشان می‌داد این مرد ابتدا بیهوش شده و سپس به قتل رسیده و جنازه‌اش پس از چند ساعت در خیابان رها شده است. با کشف این جسد مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی مقتول آغاز کردند تا اینکه مرد جوانی به اداره پلیس مراجعه كرد و از ناپدیدشدن پدر ٦٠ساله‌اش خبر داد.
او به کارآگاهان گفت: دو روز پیش پدرم افشین با خودروی پرادو از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. این مرد جوان با شناسایی مقتول تأیید کرد که جسد متعلق به پدرش است. کارآگاهان در ادامه تحقیقات متوجه شدند از کارت عابربانک مقتول ٢٠٠ هزار تومان پول برداشت شده و ٢٠٠ هزار تومان دیگر نیز به کارت دیگری انتقال یافته است.
به‌این‌ترتیب کارآگاهان با دراختیارداشتن این سرنخ، صاحب کارتی را که پول به آن واریز شده بود، شناسایی و بازداشت کردند. او که مرد ٢٠ساله‌ای بود، به کارآگاهان گفت: کارت را مادرم در اختیار من قرار داده بود. او همراه با همسر صیغه‌ای‌اش این پول را به کارت من واریز کردند.
با اعترافات این مرد جوان، کارآگاهان مادرش زهرا و ناپدری‌اش اکبر را بازداشت کردند. آنها در بازجویی‌ها به قتل این مرد و فریب شش مرد ثروتمند و سرقت خودروهای آنها اعتراف کردند. به‌این‌ترتیب کیفرخواست علیه آنها صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. در ابتدای جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد؛ سپس اولیای دم و یکی از شاکیان که خودرويش را به سرقت برده بودند، در جایگاه ویژه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند.
با پایان گفته‌های شاکیان، متهمان به ترتیب در جایگاه ایستادند و دفاعیات خود را مطرح کردند. در پایان ختم جلسه اعلام شد و قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و در نهایت زهرا به اتهام قتل عمدی به قصاص، همسرش به اتهام معاونت در قتل و سرقت به ١٠ سال حبس و پسرش به اتهام آدم‌ربایی و سرقت به ١٥ سال حبس محکوم شدند دیوان عالی کشور رأی زهرا و همسرش را تأیید کرد اما اعتراض متهم ردیف سوم را وارد دانست و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه بازگرداند. به این ترتیب او بار دیگر پای میز محاکمه حاضر شد و ادعا کرد بی‌گناه است. با پایان دفاعیات او، قضات وارد شور شدند.
این چه طرز خبر نوشتنه؟؟!! طرف برای چی کشته شده؟ سرقتا چه جوری انجام میشده؟ نقش پسر بیست ساله چی بوده؟ و؟ و؟ و؟