دعوای دو کارگر نانوایی در حالی رنگ خون به خود گرفت که متهم بعد از اطلاع از مرگ دوست و همکارش، جنازه را به بیابان کرج منتقل کرده و دیگر به محل کارش بازنگشته بود.
به گزارش آرمان، ۱۷ شهریور فردی با مراجعه به کلانتری ۱۷۰ کهریزک، به مأموران اعلام کرد خواهرزادهاش از روز گذشته از محل کارش در یک مغازه نانوایی در منطقه شورآباد خارج شده و پس از آن دیگر مراجعتی به محل کارش نداشته است و گم شده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فقدان افراد» و به دستور دادرس شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو بخش کهریزک، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکی پرونده پس از حضور در پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: خواهرزادهام به نام مرتضی (۲۲ساله)، حدود سه ماه است که برای کار به تهران آمده و از آن زمان تاکنون نزد من در مغازه نانوایی مشغول به کار است.
روز گذشته زمانی که به مغازه مراجعه کردم، در کمال تعجب متوجه غیبت مرتضی در مغازه شدم. زمانی که از همسایهها پیگیری کردم، اعلام شد مرتضی به آنها گفته نزد یکی از دوستانش میرود و زود برمیگردد؛ اما تاکنون برنگشته و هر چقدر نیز با گوشی تلفن همراهش تماس میگیریم، یا گوشی خاموش است یا در دسترس نیست.
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده فقدان مرتضی، شاکی پرونده به همراه یکی از بستگانش به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کرد و گفت یکی از بستگانشان به نام حسین (۲۷ساله) که او نیز مانند مرتضی در مغازه نانوایی کار میکرده، از روز گذشته ناپدید شده و از او نیز هیچگونه خبری ندارند.
با توجه به حساسیت ایجادشده در پرونده فقدان همزمان دو نفر در مغازه نانوایی، تیم ویژهای برای رازگشایی پرونده فقدان این دو جوان تشکیل و اقدامات ویژه پلیسی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در تحقیقات میدانی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند یکی از فقدانیها به نام حسین، سه روز قبل از فقدانش از زندان آزاد شده است.
در بررسی سوابق حسین، مشخص شد او دو ماه پیش از فقدانش به اتهام کشف مواد مخدر در خودروی شخصیاش به دست مأموران دستگیر و روانه زندان شده و ۱۲ شهریور با تأمین قرار قانونی، از زندان آزاد شده است.
همچنین کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند در سه روزی که حسین از زندان آزاد و مجددا در مغازه نانوایی مشغول به کار شده، بارها درگیری لفظی بین او و دیگر فقدانی پرونده (مرتضی) رخ داده که دخالت صاحب مغازه نانوایی، مانع از ادامه درگیری آنها شده است.
در شرایطی که شواهد و دلایل بهدستآمده نشان از وقوع جنایت میداد، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی با انجام اقدامات ویژه پلیسی، اطلاع پیدا کردند مرتضی از زمان فقدانش و بدون آنکه در این مدت با دوستان و حتی اعضای خانوادهاش تماسی داشته باشد، در یک مغازه نانوایی در نیاوران مشغول به کار شده است.
از این رو، در ساعت ٨:٣٠ صبح ۱۲ مهر، کارآگاهان ضمن شناسایی محل کار جدید مرتضی، به این مکان رفته و او را برای انجام تحقیقات به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
مرتضی در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از سرنوشت حسین شد؛ اما در ادامه تحقیقات، سرانجام متهم عصر همان روز به ارتکاب جنایت و قتل حسین اعتراف کرد.
مرتضی در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: «روز پنجشنبه مشغول نظافت نانوایی بودیم. پس از پایان نظافت، حسین سفارش دو پرس غذا داد. با هم غذا میخوردیم که ناگهان حسین گفت: فهمیدم چه کسی من را به پلیس معرفی کرده است.
او در ادامه گفت: « حسین گفت: تنها کسی که از موضوع مواد اطلاع داشت تو بودی؛ تو من را به پلیس معرفی کرده و به آنها گفتهای که من در ماشینم مواد نگهداری میکنم. ترسیدم که حسین ناراحت شود و به همین دلیل منکر موضوع شدم و به بهانه رفتن به حمام، از سر سفره ناهار بلند شدم».
مرتضی در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: از حمام بیرون آمده و مشغول خشککردن سرم بودم که ناگهان حسین از پشت سر یک کابل به دور گردنم انداخت. ابتدا فکر میکردم حسین در حال شوخیکردن است؛ اما زمانی که او کابل را محکمتر فشار داد، احساس خفگی به من دست داد و متوجه شدم که او قصد کشتن من را دارد.
در یک لحظه توانستم گلوی خودم را آزاد کرده و کابل را دور گردن حسین بیندازم. درحالیکه با یکدیگر درگیر شده بودیم، حسین را محکم به عقب هل دادم. حسین از ناحیه سر محکم به دیوار برخورد کرد و پس از آن روی زمین افتاد.
آن زمان فکر نمیکردم که مرده باشد؛ اما او جوابم را نمیداد. وقتی متوجه شدم حسین فوت کرده است، جنازهاش را داخل گونی قرار داده و در کف عقب ماشین خودش گذاشتم و به سمت کرج - ماهدشت حرکت کردم.
چند کیلومتری داخل یک جاده خاکی حرکت کردم تا به مکانی متروکه رسیدم. گودالی حدودا نیممتری کندم و جنازه حسین را داخل آن انداخته و روی آن را با خاک پوشاندم.
شب برای استراحت به یک مسافرخانه در شهرستان کرج رفتم. فردای آن روز، ساعت٩:٣٠ ماشین حسین را به پارکینگی در شهر کرج – خیابان شاه عباسی برده و آنجا گذاشتم.
از آن زمان به بعد، دیگر به محل کار خود در شورآباد برنگشتم و در یک نانوایی در منطقه نیاوران مشغول به کار شدم تا اینکه امروز دستگیر شدم.
سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی با اخذ نیابت قضائی به شهرستان کرج اعزام و در اولین مرحله با مراجعه به پارکینگ اعلامشده از سوی متهم پرونده، موفق به کشف خودروی مقتول شدند.
در ادامه و ضمن هماهنگی با پلیس آگاهی شهرستان کرج، کارآگاهان این پایگاه به محل رهاسازی جسد مقتول رفته و در بازرسی از محل، موفق به کشف بقایای بهجامانده از جسد شدند.
متهم با قرار بازداشت موقت و برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داده شد.