برای ارزیابی بازار سرمایه بسیاری شاخص ها را در نظر می گیرند، بنابراین اگر شاخص ها رو به افزایش باشد گفته می شود بازار سرمایه عملکرد مناسبی داشته است اما اگر شاخص ها تغییر نکنند یا کاهشی باشد عملکرد بازار سرمایه را منفی می دانند.
این عملکرد اصلی بازار سرمایه نیست، چراکه وظیفه اصلی بازار سرمایه تامین مالی شرکت ها است. بنابراین باید ببینیم عرضه اولیه اتفاق افتاده است و چه اندازه اوراق مشارکت منتشر شده است تا با بررسی آن عملکرد بازار سرمایه را ارزیابی کنیم، باید نقش بازار سرمایه در تامین مالی بنگاه ها در مقایسه با بازار بورس بررسی شود و پاسخ این سوال داده شود که آیا بازار سرمایه توانستنه هزینه تامین تامین مالی را کاهش دهد.
در اقتصاد نرخ پایه، کمترین سود دریافتی از معتبرترین مشتری بانک ها است از سوی دیگر اوراق مشارکت تجاری شرکت های معتبر آن را منتشر می کنند و اگر نرخ سودی که بابت اوراق مشارکت تجاری در بازار داده می شود از نرخ سود پایه پایین تر باشد عملکرد بازار سرمایه مثبت ارزیابی می شود.
یعنی بازار سرمایه توانسته تامین هزینه شرکت ها را کاهش دهد، اما سوال این است که آیا بازار سرمایه در حال حاضر توانسته چنین اقدامی داشته باشند و به نظر بنده بازار ما در این زمینه موفق عمل نکرده است.
از سوی دیگر بازار بورس دماسنج اقتصاد است و واقعیت های اقتصاد از سوی بازار بورس منعکس می شود که در واقع بازار واقعی محسوب می شود با این تعریف مشخص است که اقتصاد واقعی ما مشکل دارند چرا که شرکت ها رشد و طرح توسعه ندارند و برای شرکت ها آینده ای متصور نیستیم.
در اقتصاد دو بخش سیاست گذار و اجرا داریم، بنابراین فعال اقتصادی در چارچوب سیاست های دولت عمل می کند و اگر رشدی در این زمینه دیده نمی شود نشات گرفته از سیاست گذاری دولت است./
